پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

امام سجاد :روشهای مبارزاتی و به کارگیری دعا برای انقلاب سازی


امام سجاد :روشهای مبارزاتی و به کارگیری دعا برای انقلاب سازی
● به كارگیری دعا در جهت مقاصد سیاسی
بخشی از دعاهای منقول امام سجاد (ع) دارای مضامین و ابعاد سیاسی هستند. در آن بحث‌ها از عدالت، رهبری، معرفی و ارائه‌ی اصول و تاكتیك‌های مبارزه با خصم، عدم سكوت و عدم ترك وظیفه برابر مسئولیت‌هایی است كه بر عهده‌ی آدمی است. هم‌چنین در آن از مسأله‌ی رهبری امت كه واجد سه صفات و شرایطی باید باشد، بحث است.
از علم‌ها و آگاهی‌های لازم برای رهبر؛ احتراز مردم از قبول زمامدار ظالم و پرهیز از تملق نسبت به دستگاه جبار، طردها و ردها و عدم همكاری با آنها، خواستاری حكومت حق و عدل، فراهم‌سازی زمینه‌های آن، مقاومت در برابر دشمن، مصداق ربَّنا أفرغ علینا صبراً و ثبِّت أقدامنا بودن در آن مطرح است.
۱) صلوات
الف) درودهای مكرر بر خاندان پیامبر (ص)- تأكیدی بر حقانیت بینش عقیدتی و سیاسی شیعه
پیامی كه در همه و یا بیشتر دعاهای صحیفه، حضور دارد و از چشم و ذهن هیچ خواننده‌ای، مخفی نمی‌ماند، صلوات و درود بر خاندان اوست.
تكرار این درودها قبل از مطرح ساختن هر آرزو و استدعا از درگاه خدا، تحلیل‌ها و تفسیرهای متعددی را می‌تواند به دنبال داشته باشد.
بر این باوریم كه تكرار صلوات‌ها و اصرار امام بر مطرح ساختن نام خاندان پیامبر (ص)، آن هم قبل از هر درخواست و حاجت‌خواهی از درگاه خدا، دربردارنده‌ی پیامی اعتقادی- سیاسی است.
درستی این اعتقاد و باور زمانی آشكار می‌شود كه عصر تاریك حاكمیت امویان و اقدام‌های ضدعلوی آنان در جهت محو تشیّع مورد توجه قرار گیرد.
در عصری كه راویانِ وابسته به دربار و مغرض، كرامت‌هایی دروغین برای حاكمان ناصالح می‌تراشند و در خاموش ساختن نام و یاد خاندان پیامبر (ص) و علی (ع) تلاشی پیگیر دارند، مطرح ساختن نام ائمه (ع) به عنوان اذكار مقدسی كه در استجابت دعا نقش دارد و موجب جلب رحمت و غفران و فضل الهی می‌شود، حركتی صرفاً عبادی نیست بلكه عبارتی است سراسر سیاست و مناجاتی است سراسر پیام و قیام.
درورد بر خاندان پیامبر (ص) در عصری كه امام (ع) می‌زیست، كوبنده‌ترین شعار علیه حاكمیت غاصبان خلافت بود؛ شعاری كه موضع سیاسی و بینش اعتقادی را در خود نهفته داشت.
ب) تصریح امام به جایگاه سیاسی ائمه (ع)
«ربّ صلِّ علی اطائب اهل بیته الذین اخترتهم لامرك و جعلتَهم... حفظـ&#۶۵۱۷۲; دینكَ و خلفاءكَ فی ارضِك و حججك علی عبادك...»
«پروردگارا! بر پاكیزگان از خاندان پیامبر (ص) درود فرست؛ آنان را كه برای امر دین و هدایت مؤمنان برگزیدی و ایشان را حافظ دین و جانشینان خویش در زمین و حجت بر بندگانت قرار دادی.»
امام سجاد (ع) در این عبارت به چند نكته‌ی اساسی تصریح كرده است:
۱) الهی بودن منصب و مقام ائمه معصومین (ع)
كلینی در اصول كافی از امام محمّدباقر (ع) و همچنین دیگران در كتب خود با اختلافات كمی نقل كرده‌اند كه پس از شهادت امام حسین (ع) بر سر مقام امامت میان محمّد حنفیّه و حضرت سجاد (ع) اختلاف و منازعه افتاد و آن موقع هر دو در مكّه بودند و خلاصه‌ی داستان چنین بود كه امام چهارم عمویش را به حكمیت حجرالاسود فراخواند و محمّد حنفیّه از این امر تعجب نمود بالاخره نزدیك حجر رفتند آنگاه حضرت سجاد (ع) به عمویش فرمود تو ابتدا در پیشگاه خداوند تضرّع كن و از او بخواه كه حجر را برای تو به سخن درآورد.
محمّد حنفیّه جلو آمد و هر چه دعا و زاری نمود كه حجر درباره‌ی امامت او سخن گوید جوابی نشنید. حضرت سجاد (ع) فرمود ای عمو اگر تو امام بودی پاسخ می‌شنیدی محمّد گفت ای پسر برادر پس تو دعا كن و از خواه بخواه آنگاه امام جلو آمد و پس از دعا به حجرالاسود خطاب كرد و فرمود به آن خدایی كه عهد و میثاق پیغمبران را در تو نهاد امام پس از حسین بن علی (ع) را به ما خبر ده در آن موقع حجر جنبشی كرد كه نزدیك بود از جا كنده شود و خداوند آن را به سخن درآورد و گفت بار خدایا وصیت و امامت پس از حسین بن علی (ع) به عهده‌ی علی بن الحسین (ع) است و به نقل بعضی گفت: ای محمّد بن حنفیّه امامت را به علی بن الحسین (ع) تسلیم كن. پس محمّد برگشت و پیرو امام گردید.
۲) ویژگی ائمه (ع) و معصومین (ع) در میان خاندان پیامبر (ص) و اینكه همه‌ی همسران و خویشاوندان پیامبر (ص) از مرتبه‌ی طهارت و عصمت برخوردار نبوده‌اند.
۳) معصومین (ع) از خاندان پیامبر (ص) پس از آن حضرت پاسدار دین و ارزش‌های معنوی هستند.
۴) معصومین (ع) علاوه بر رهبری معنوی، در نظام اجتماعی نیز برخوردار از مقام خلافت الهی هستند و تا زمانی كه آنان در میان امت هستند رهبری دین و دنیای مردم، حق دیگران نیست.
به این مفهوم امامت در قالب دعا:
رسول خدا (ص) فرمود: (مَثَل اهل بیتی مثل سفینه نوح ركبهانجی و من تخلّف عنها غرق) مثل اهلی بیت بین مثل كشتی نوح است هر كس بر كشتی نجات ایشان سوار شود نجات خواهد یافت و هر كس تخلف كند و در مقابل آنها بایستد غرق خواهد شد. طریق مثلی كه در كلام سید الساجدین (ع) آمده جز راه اهل بیت پیامبر (ص) نخواهد بود. زیرا كه به خاطر رابطه‌ی این بزرگواران با عالم غیب و دارا بودن شرایط عصمت می‌توانند ما را به طریق مثلی راهنمایی كنند.
امام معصوم و جانشین پیغمبر (ص) هر كسی نمی‌تواند باشد. در احراز مقام امامت استعداد ذاتی و صفا و نورانیت باطنی و خدادادی لازم است. امامت یك عهد و پیمان خدایی است كه به جعل و انتخاب و نصب و از طرف خدا اثبات می‌شود یعنی رفراندوم و آراء مردم در آن دخالت ندارد.
امامان ركن اسلام و پناهگاه مردم هستند. امامان راسخ در علم و اهل ذكر می‌باشند هر كس با آنها تمسك كند و در كشتی نجات ایشان سوار شود و از هلاك شدن نجات می‌یابد.
نقش امامان در تربیت معنوی انسان‌ها همان نقش پیامبران الهی است همان‌طور كه پیامبر اسلام اعمال و رفتارش قانون مجسّم و خلقتش عظیم و كلماتش هدایتگر جامعه بود امامان نیز چنین بودند.
امام علی بن موسی‌الرضا (ع) فرمودند: الامام مطهر من الذنوب مبرء من العیوب مخلوص بالعلم موسوم بالحلم نظام‌الدین و عزا المسلمین و غیظ المنافقین: امام پاكیزه و مظلوم از گناهان، از عیوب مبری است، پایگاه علم، معروف به جلم و نظم‌دهنده‌ی به دین، عزت مسلمانان و باعث غیظ و بغض منافقین است.
ج) توجه دادن به اهل بیت (ع)
«... وَطَهَّرتَهم من الرِّجس وَ الدَّنَس تطهیراً بِارادَتك و جَعلتهم الوسیلَـ&#۶۵۱۷۲;َ الیك وَ المسلكَ الی جَنَّتِك...»
«... آنها را از پلیدی و رجس بخواست خود تطهیر فرمودی و آنها را واسطه‌ای بین خود و خلق قرار داده و از آنها راهی به سوی بهشت خود برگزیده‌ای...»
و نمونه‌ی این عبارات در صحیفه سجادیه زیاد است. و همه‌ی آنها خط سیاسی امام را در توجه دادن به اهل بیت (ع) نشان می‌دهد. و این درست در عصر و زمانی است كه حتی بلند ادا كردن درود بر پیامبر (ص) جرم است. او اصرار داشت كه اهل بیت (ع) زنده بماند زیرا بنی‌امیه در پی خاموش كردن نور آنها و قمع و قلع پیروان آنها بودند. او حتی فرموده بود خداوند درود بر خاندان پیامبر (ص) را واجب فرموده است. هر كه بر پیامبر (ص) درود فرستاده و بر ما درود نفرستد خدای را ملاقات كرده است در حالی‌ كه درود او ابتر است و امر او را ترك كرده است.
«انَّ الله فَرَضَ علی العالمِ الصوا&#۶۵۱۷۱;َ علی رسول‌الله وَ فرّرِنا بِه- فَمَن صَلّی علی رِسولِ‌الله (ص) و لَمْ یُصَلِّ علینا لَقِی الله تَعالی وَ قَد بَتَر اصَّلوا&#۶۵۱۷۱; علیه وَ تَرَكَ اَوامِرهِ».
د) افشاگری امام علیه غاصبان خلافت
«اللّهم انّ هدا المقام (أی خلافّـ&#۶۵۱۷۲;) لخلفائك و أصفیائك و مواضع أمنائك فی الدرجـ&#۶۵۱۷۲; الرفیعه التی اختصصتهم بها قد ابتّروها...»
«خداوندا! این مقام (مقام خلافت و رهبری سیاسی امت) از آنِ جانشینان و برگزیدگان توست و در خور شخصیت‌های امینی است كه در جایگاه عالی ویژه‌ی خود قرار دارند، ولی این مقام را از ایشان ربودند،... تا آنجا كه برگزیدگان و جانشینان تو به وسیله‌ی غاصبان مقام امامت، مغلوب و مقهور شدند. حكم تو تغییر داده شد و كتاب تو پشت سر قرار گرفت و واجبات تو از شیوه‌ی اصلیش منحرف شد و روش‌های پیامبر (ص) ترك گردید.»
هـ) ترویج امام (ع) از آرمان حاكمیت ائمه (ع)
«اللّهم... و عجل الفرج و الروح و النصر&#۶۵۱۷۱; و التمكین و التأئیدلهم.»
«بارالها! در فرارسیدن فرج و گشایش دشواری‌ها و نیز پیروزی و سر فرود آوردن مردم برای ائمه (ع) و قرار گرفتن امكانات در اختیار ایشان، تعجیل نما!»
امام سجاد (ع) در روزگار استبداد اموی و حرمان شیعه، به شیعیان خود با این پیام‌ها می‌آموزد كه روح انتظار و امید و آرمان‌خواهی را در خود زنده نگاه دارند و از درگاه خداوند امید فرارسیدن حاكمیت حق و حكومت الهی را داشته باشند.
۲) حمایت از مظلوم و مقابله با ظالم
امام سجاد (ع) به گواهی تاریخ نه لحظه‌ای در كنار ظالمان و حاكمان مستبد قرار گرفت، نه از ایشان حمایت كرد و نه حتی از حمایت مظلومات دریغ نمود ولی برای بیدار ساختن خفتگانی كه با مشاهده‌ی بی‌عدالتی‌ها و جباریت‌ها چشم بر هم می‌نهادند و خود را به غفلت می‌زدند، با زبان دعا، به نكوهش یاوران ظلم و عناصر بی‌تفاوت در برابر بی‌عدالتی‌ها پرداخته، چنین بیان داشته‌اند:
«اللّهم انّی اعْتَذرُ الیك مِن مظلومٍ بحضرتی فَلم اَنُصْرهُ، ... و مِن حقٍّ ذی حقٍ لَزِسًنی لِمُؤْمِنٍ فَلَمْ اُوَفِّرْهُ.»
«خداوندا! من از اینكه مظلومی در برابر چشمان من مورد ستم قرار گرفته باشد و او را یاری نكرده باشم، از درگاه تو پوزش می‌خواهم... و از هر حقی كه از ناحیه‌ی مؤمنی بر عهده‌ی من بوده است و من آن را به جای نیاورده‌ام، عذر می‌جویم.»
امام (ع) در نیایشی دیگر به خداوند چنین عرضه می‌دارد:
«وَ ذُبَّنی عنِ التماسِ ما عند الفاسقین، و لاتجعلنی للظالمین ظهیراً، و لا لهم علی محو كتابِكَ یداً و لانصیراً.»
«خداوندا! مرا از روی آوردن به فاسقان و اظهار نیاز نزد آنان، دور گردان و مرا یاور و پشتیبان ظالمان قرار مده و وسیله‌ی عملی ساختن اهداف خائنانه‌ی ستمكاران در محو قرآن، مگردان.»
گاهی دعا می‌كند كه خدای مشركان را با مشركان مشغول دارد: اللهم اشغل المشركین بالمشركینَ عَنْ تناوُلِ اطرافِ المُسلمینَ... خدایا مشركان را با مشركان مشغول دار تا دستشان از مسلمانان كوتاه باشد و در این راه گاهی به مناجات می‌پردازد و از نصرت خدا كمك می‌طلبد یا مَن قَرُبَتْ نُصْرَتُه مِن المظلومین وَ یا مَن بَعُدَ عَوْنُه عَن الظّالمینَ.
و هم در دعایش فرماید خداوندا به من توفیق ده تا باطل را ناچیز شمارم و آن را خوار سازم- حق را یاری كرده و آن را بزرگ دارم وَ انتقاضِ الباطلِ وَ اِذلالِهِ و نُصْرَ&#۶۵۱۷۱;ِ الحقِّ وَ اعِزارِه و هم دعا می‌كند خدای آنان را از پشتیبان محروم كند، از تعدادشان بكاهد، دل‌هایشان را از بیم و تردید پر كند. ... طوری كه دیگر جرأت نكنند به مرزهای ما حمله كنند.
الف) تبری از ستمكاران
اصل مبارزه با پادشاه ستمگر است و آنگاه كه توان مبارزه نباشد دوری از معاونت و همكاری با او و درآنگاه كه این نیز میسر نگردد لااقل تبری و اعلام نصرت از اوست كه این اقلّ موضع‌داری در زندگی سیاسی است و در این زمینه راه‌ها و طرقی است كه از جمله آنها عبارت است از:
۱) لعنت فرستادن بر آنها: ایشان در دعای ۴۸ سخن از این دارند كه خداوندا مقام خلافت مقامی است كه در خور اصنیای توست ولی در اثر خیانت دیگران آنها مغلوب و مقهور قرار گرفتند و حقشان بر باد رفت.
- حتی عاد صَفوَتَك و خَلفائُكَ مغلوبینَ، مُبتَزِّینَ- و آنگاه فرماید: خداوندا، دشمنان آنها را از اولین و آخرین مورد لعنت قرار ده و هم همه‌ی كسانی را كه به افعال آنها را ضینه و پیروان و تابعان آنها را: اللهم الْعَنُ اَعْداهُمٌ مِن الاوَّلینَ و الآخرینَ وَ مَن رَضِیَ بِفَعالِهِمْ و اشیاعهِم و اَتباعِهم.
۲) نفرین بر ظالم: امام (ع) در قالب دعا گاهی از خدای می‌خواهد ستمكار را اخذ كند و تیر ستمش را كند سازد و برای او سرگرمی و اشتغالی فراهم كند كه دستش دراز نگردد و در وصول به هدف ناپسند خود ناموفق بار آید. اللّهم فصَلِّ علی محمدٍّ وَ آلهِ و خُذْ ظالِمی وعَدُّوی عَنْ ظُلمی بِقُوَّتِك و اظُل حَدَّهُ عنّی بِقُدْرَتِكَ واجْل لَهُ شُغلاً فیما یلیهِ وَ عجزاً عَمّا یُناویهِ و در دعایی دیگر می‌فرماید: خداوندا روانشان را از امنیت و بدنشان را از قوت و جانشان را از توان حیله‌گری دور دار و... فرشتگانی از لشكریانت را علیه آنان بفرست و... اللهم اخْل قُلوبَهم مِن الاَمنَـ&#۶۵۱۷۲;َ وَابْدالَهُم مِنَ القُوَّ&#۶۵۱۷۱;ِ وَ اَذْهِلْ قُلوبَهُم عن الاحتیالِ وَ اوْهِنْ اركانَهُم عن مُنازَلَـ&#۶۵۱۷۲;ِ الرِّجالِ- وَ جَنِّبهُمُ، عَن مُقارَعَـ&#۶۵۱۷۲; الإبْطالِ...
۳) دعا برای خود در برابر شر آنها: گاهی امام به ما می‌آموزد كه خود را در پناه خدا قرار دهید و از او بخواهید كه به شما امنیت دهد و شر ستمكاران را از شما دور دارد، جبروت ستمكار را در هم شكند و ما را از شر هر فتنه و بدگویی و حد و دشمنی و كید خود و لشكریانشان دور دارد.
اللهم صل علی محمدٍ و آل محمّد، وادْحِز عنی شره، ورد كیده... و تقْمَعَ رأْسَهُ و تذل عزه، و تكسر جبروته، و تدل رقبته، وتف سخ كبره و تؤمنین من جمیع ضره، و سره و اغفره و همزه...ب) دعای چهل و نهم صحیفه‌ی سجادیه: دعا جهت دفع كید و مكر دشمنان
حضرت با این دعا جهت دفع كید و مكر دشمنان به درگاه خدا راز و نیاز می‌كرد:
شمشیر عداوت دشمنان امام سجاد، همواره امام سجاد را مورد هدف قرار می‌داد. امام سجاد باید تدبیر و سیاستی برای دفع مكاید دشمنان به كار می‌بست. امام سجاد (ع) با تمام وجود از خدا یاری می‌طلبید تا به او در این راه یاری كند و این یعنی همراهی دین و سیاست.
و در دعایش ذكر می‌كند كه:
فنظرت یا الهی إلی ضعفی عن احتمال فوارج و عجزی عن الإنتصارِ ممن قصدنی بمحاریته وحدتی فی كثیر عدد و من ناوانی و أرصد با البلاء بنی كم أعمل فیه فكری فابتدا تنی بنصرك
و تو نظر به ضعف و ناتوانی من از تحمل بار گران ستم‌های دشمن كردی و از مدد جستن بر آنكه با من به جنگ و خصومت برخاسته عاجز یافتی و تنها در مقابل بسیاری از آنچه او در كار هلاكت من می‌اندیشید و در كمین من بود مشاهده كردی و دیدی كه فكر و تدبیر من به جایی نمی‌رسد پس تو به قوت و قدرت ازلی مرا یاری كردی.
قسمتی از دعا به شرح زیر است:
ثم فللت لی حدیه و صیرته من بعد جمع عدید وحده و أعلیت كعبی علیه و جعلت ما سدده مردوداً علیه فرددته لم یشف غیطه و لم یسكن غلیله قدعض علی شواه و أدبر مولیاً قد اخلفت سرایاه و كم من باغ بغانی بمكائده و نصب لی شرك مصآئده و كل بی تفقد رعایته و اضبا اِضبآء السبع لطریدته إنتظاراً لانتهاز الفرصـ&#۶۵۱۷۲;ِ لفریسته و هو یظهر لی بشاشت الحلق و ینظرنی علی شده الحئق فلما رأیت یا إلهی تباركت و تعالیت دغل سریرته و قبح ما انْطوی علیه اَركسته لأم رأسه فی زبیتهٍ و رددبـ&#۶۵۱۷۲; فی مهوی حفرته فانقمع بعد استطاكته ذلیلاً فی ربق حباكته التی كان یقدر أن یرانی فیها و قد كاد أن یحل بی لولا رحمتك ما حل بساحته و كم من حاسدٍ قد شرق بی بغضته و شجی منی بفیطه و سلقنی بحد لسانه و وحرنی بقرف عیوبه و جعل عرضی غرضا لحرامیه و قلدنی خلالاً لم تزل فیه و وحرنی بكیده و تصدنی بجكیدته فنادیتك یا إلهی مستفیثاً بك واثقاً بسرعـ&#۶۵۱۷۲; إجابتك...
آنگاه تندی تیغ دشمن را بر من كند كرد و با آن همه تهیه و تجهیز آن دشمن را با عده سپاه لشگری تنها گزاردی و مرا به شرف و بزرگواری بر او قدرت و برتری دادی و آنچه از مكر و حیلتش كار بر من محكم كرد همه را بر علیه او، به او برگردانیدی و شعله كینه او خاموش نشد و آتش غضبش فرو ننشست و كینه‌ی درونیش آرامش نیافت و از شدت كینه بر من لب به دندان می‌گزید و سپاهش غنیمت جنگی نیافت وای خدا چه بسیار ستمگر كه در پی آزار من مكرها اندیشید و دام‌ها برای شكارم گسترد و از پی جستجویم موكل و دیده‌بانانش را برانگیخت و مانند سبح و درنده‌ای كه برای شكار خود كمین كرده در كمین‌گاه من به انتظار فرصت بود و برای فریب من متملقانه رخساره‌ی بشاش نشان می‌داد و از دل به چشم كینه به من می‌نگریست. ای خدای بزرگوار متعالی چون خیانت و خبث سریرتش را دیدی و قبح و زشتی نیت شومش را، تو هم از مغز سر سرنگون به چاه هلاكش كردی و او را به گودال عمیق درافكندی و پس از همه سركشی و سربلندی در طناب‌های مكر و تزویری كه در آن روز قدرتش انتظار داشت اسیر ببیند، خود، اسیر و دستگیر شد كه اگر رحمتت شامل حال من نمی‌شد آن رنج و بلا كه به او رسید بر سر من وارد می‌شد و باز چه بسیار حسود و بدخواه كه از شدت غصه و كینه قلبی حسدش را بر من كاملاً آشكار كرد و غیظ و غضبش بر من به هیجان می‌آمد و زبانش مانند تیر زهرآلود مرا آماج بدگویی و زخم زبان می‌كرد و به گوشه‌ی چشم خشمگین به من می‌نگریست و عرض و آبرویم را هدف تهمت‌هایش قرار می‌دهد و خلل و عیوبی كه همیشه در خود او بود به گردن من می‌انداخت و از كید و كینه به من طعن می‌زد و به مكر و حیله قصد هلاكم داشت و من ای خدا همیشه تو را به دادخواهی و یاری خواندم و به سوی تو پناه جستم و به سرعت اجابت و یاری تو اطمینان كامل داشتم...
۴- دعا به آل محمّد (ص) كه در واقع خلفای راستین پیامبر (ص) و منادیان بر حق به سوی نجاتند. ایشان دعا می‌كنند كه خداوندا بر عده‌شان بیفزا، و سلاحشان را تند و تیز نفرما، حوزه آنها را مصون بدار و... اللهم صلی علی محمّدٍ و آل محمّدٍ (ص) و كثر عدتهم و أستخذ سلجتهم و احرس حوزتهم و... ایشان همچنان دعاهایی در مورد مرزداران، سپاهیان اسلام و صحت و عافیت آنها دارند كه فرازهایی از آن خواهد آمد.
۳) اهتمام امام به حفظ كیان سرزمین‌های اسلامی
امام سجاد (ع) هر چند خلافت را در دست ناصالحان می‌بیند و حق رهبری دینی و اجتماعی ائمه (ع) را مورد هجوم حكام می‌داند امّا از آنجا كه در بینش امام (ع)، مسأله‌ی اسلام و گسترش اندیشه‌ی توحیدی و باورهای اسلامی در رأس اهداف سیاسی مكتب امامت قرار داد و اصولاً مسأله‌ی ولایت در جهت تأمین صحیح همین اهداف مطرح شده است، امام (ع) موضوع «حاكمان جبار و ناصالح» را از «اصل پاسداری از كیان اسلام و سرزمین‌های اسلامی» جدا ساخته و به دلیل تضادی كه با دستگاه سیاسی حاكم دارد، خود را از سایر واقعیت‌های اجتماعی كنار نمی‌كشد و در برابر تحولات جاری جهان اسلام بی‌تفاوت نمی‌ماند، بلكه با صراحت هر چه تمام‌تر موضع خود را بیان می‌دارد و در قبال عواملی كه مرزهای سرزمین‌های اسلامی را تهدید می‌كند، موضع می‌گیرد و مسلمانان را برای پاسداری از مرزها تهییج می‌نماید.
دعای امام (ع) برا مرزداران، در حقیقت اعلامیه‌ای است برای بسیج مسلمانان به سوی مرزها برای مقابله با دشمنان خارجی اسلام و پاسداری از دستاوردهای سیاسی- نظامی مسلمانان. این بسیج در شرایطی صورت می‌گیرد كه امام (ع)، كمترین اعتماد و دلبستگی به دستگاه سیاسی و دولتمردان عصرش ندارد، بلكه در ستیز كامل با آنان است.
بنابراین، حفظ عقیده‌ی اسلامی و حدود آن از التزام به فروع دین و واجبات و محرمات آن- در صورتی كه امر میان این دو دور بزند- مهمتر است.
تشویق مسلمانان از سوی امام (ع) برای روی آوردن به جهاد و پاسداری از مرزها، هر چند در ظاهر به تحكیم پایه‌های سیاسی دولتمردان عصر كمك می‌كند، امّا امام با بینش سیاسی ژرف خود و دلبستگی عمیقی كه با اسلام دارد، دریافته است كه در آن شرایط، حفظ كیان اسلام در اولویت نخست قرار دارد و با تداوم كیان جامعه‌ی اسلامی است كه می‌توان به تعیین نوع حكومت و اصلاح حاكمان پرداخت.
سخنان امام در این زمینه سراسر روح و رهنمود و تهیج است.
حماسه‌ای كه در قامت نیایش، محراب را با قیام كفرستیزان و سجده و ركوع مناجاتیان پیوند داده است.
نگهبانان مرزها- هویتشان هر چه باشد- بیش از آنكه از یاران حكومت به شمار آیند، پاسداران سرزمین مقدس اسلامی و شرافت اسلام هستند، زیرا ایرانیان از مرزها دفاع و از خطوط مقدم رویارویی با دشمن نگهبانی می‌كنند و این امری است كه بر هر مسلمانی واجب است و هر مسلمانی باید بكوشد به هر شكل ممكن از كسانی كه مدافع مرزها هستند، پشتیبانی كند.
زمامداران هر چند در داخل كشور، در وضعیت بد و فاسدی به سر ببرند، ناگزیر (دیر یا زود) از بین خواهند رفت و نیز هر چند در كشتار و ستمگری و جنایت و ویرانگری بكوشند، هرگز نمی‌توانند تمامی آثار و نشانه‌های این دین را كه مسلمانان پاسداری از آنها را جزء وظایف خود می‌دانند، از بین ببرند.
امام سجاد (ع) هر چند با رژیم اموی مخالف است و می‌كوشید آنها را رسوا كند و عملكردش را نادرست معرفی نماید و بدی مدیریت او را برملا سازد و بر پا دارندگان این رژیم را كسانی بداند كه پا را از دایره‌ی حق و عدالت بیرون نهاده‌اند و هنوز به قتلگاه شهیدان كربلا با چشمان اشكبار می‌نگرد، لیكن همن طور با صدایی كه گریه آن را قطع می‌كند و با آهنگی نیرومند كه هر عذر و بهانه‌ای را از میان برمی‌دارد، برای مرزبانان دعا می‌كند.
فرازهایی از دعای ۲۷ صحیفه برای مرزبانان:
«الها بر محمّد (ص) و آل (ع) او درود فرست و تعداد مرزبانان را زیاد و اسلحه ایشان را تند و تیز، از حوزه مأموریتشان محافظت فرما و حومه كارشان را محكم و جمعشان را نسبت به یكدیگر مهربان گردان.
خدایا بر محمّد (ص) و آل او (ع) درود فرست و در مسائل مربوط به جنگ و مرزبانی آنچه را كه نمی‌دانند بدان‌ها شناسان و به آنچه آگاه نیستند آگاهشان ساز و به آنچه بصیرت ندارند بینش و بصیرتشان ده.
بارالها بر محمّد (ص) و آل او (ع) درود فرست، و در آن هنگام كه با دشمن روبرو می‌شوند توجه به دنیای نیرنگ باز و گول‌زننده را از آنها دور كن و از دل‌هایشان فكر به ثروت فتنه‌انگیز را محو فرما و بهشت را در مقابل چشمانشان قرار ده...
هر گاه با دشمن تو و دشمن خودش روبرو شد دشمن را در برابرش كم جلوه بده و مقامشان را در دلش كوچك ساز، رزمنده‌ات را بر آنها پیروز كن و آنها را بر رزمنده‌ات پیروز مفرما و اگر خواهی زندگی‌اش را به نیك‌بختی پایان دهی و به خلعت شمادتش بنوازی چنان كن كه شهادت او پس از آن باشد كه دشمنت را هلاك ساخته، یا به بند اسارت آورده باشد و اطراف بلاد اسلامیان از تجاوز خصم ایمن گردیده باشد و دشمنان تو پشت كرده رو به هزیمت نهاده باشند.
بارالها هر مسلمانی كه در پشت جبهه جانشین رزمندگان می‌شود و كارِ خانه‌ی رزمندگان را انجام می‌دهد و از خانواده‌های آنها نگهداری می‌كند و یا كمك مالی می‌نماید و یا وسایل جنگی رزمندگان را آماده می‌سازد و آنها را به جهاد در راه خدا وادار می‌نماید و یا حداقل به دعاگویی آنها مشغول می‌شود و در پشت سر رزمنده آبرویش را حفظ می‌كند و به همان اندازه كه به رزمندگان مزد و پاداش می‌دهی به وی نیز پاداش ده و عوض كارش را در همین دنیا عطا فرما تا نتیجه كار خود را نسبت به آنچه انجام داده و شادی كاری كه بجا آورده ببیند تا آن زمان كه عمرش به پایان رسد و به آنچه در آخرت از فضل و كرمت برایش در نظر گرفته‌ای نایل گردد...
الف) دعای بیست و هفت: دعا برای مرزداران اسلام
دعای ۲۷ كه امام سجاد در این دعا برای مرزداران اسلام دعا می‌كند و از خدا نصرت و قدرت و حفظ آنها را به دعا می‌طلبد. روی این دعا می‌توان نگاهی از جنبه‌ی سیاسی انداخت اینكه امام سجاد برای مرزداران دعا می‌كند نشان‌دهنده‌ی اهمیت دفاع مرزهای حكومت اسلامی است و می‌خواهد هر چه بیشتر به واسطه‌ی دعاهایش به اهل الثغور نیرو و توانایی و امید دهد تا هرگز حوزه‌ی حكومت اسلامی مورد تجاوز بیگانگان قرار نگیرد و این خود مسئله‌ی اهمیت حكومت اسلامی را در نظر امام سجاد می‌رساند.
بحث خود را به چند فراز از این دعا محدود می‌كنیم:
اللهم... حصِّن ثغور المسلمین بعزتك و أیدحماتها بِقُوَّتِك
پروردگارا ثغور و سرحدات مسلمین را به عزت و جلال خود محفوظ بدار و سپاهیان اسلام را كه به حمایت و نگهبانی مرزهای كشورهای اسلام همت گماشته‌اند به قوت كامل خود آنها را یاری فرما.امام سجاد حمایت و نگهبانی مرزهای كشور را كه به واسطه‌ی سپاهیان اسلام صورت می‌گیرد از خدا خواستار است حفظ مرزهای كشور اسلام، حكم حفظ حریم یك انسان را دارد. انسان هرگز تحمل آن را ندارد كه بفهمد مورد تجاوز قرار گرفته بلكه با تمام وجود از شرف و عزت و شخصیت خود دفاع می‌كند. مسلمین و حكومت مسلمین نیز باید از چنان درك و فهم و شعور بالایی نسبت به اسلام برخوردار باشد كه تجاوز به كشور اسلامی را تجاوز به حیثیت خود دانند. البته باید روز به روز وحدت مردم یك كشور با هم و همچنین وحدت كشورهای اسلامی بیشتر شود تا قدرت مسلمانان بیشتر شود. همان‌طور كه امام سجاد می‌فرمایند:
- ألِّف جَمعَهم. دل‌های آنها را با هم جمع و هم‌آهنگ ساز.
- امام سجاد تدبیر امور سپاهیان اسلام را از خداوند می‌خواهد. زیرا تدبیر كامل از سوی خداست و در تدابیر آدمی نقص وجود دارد.
دبِّر أمَرهُم. خود مدبر امرشان باش.
- امام سجاد در تمام دعا، برای سپاهیان اسلام نصرت و فتح و عزت و قوت و صبر و تدبیر دقیق از خداوند مسئلت می‌كند.
و واتِر بَیْنَ مِیَرِهِم وَ تَوَحَّدْ بِكِفایَ واعْضُدْهُم بالنَّصِر و أعِنْهُمْ بالصَّبر و الطُفْ لَهُمْ فی الحَكْر
قوت و آذوقه آنها را پی در پی بی‌رنج انتظار عطا فرما و تو خود به تنهایی مؤنه آنها تكفّل كن و به نصرت و فتح و پیروزی یاریشان فرما و به صبر و شكیبایی آنها را نیرو بخش و فكر و تدبیر دقیق به آنان عطا فرما.
- امام سجاد برای اینكه هیچ‌كس از جنگ روی نتابد از خداوند می‌خواهد فكر دنیای مادی را از اذهان مرزداران بیرون برد و وعده‌های اخروی خود را در نظر آنها مجسم كند.
أنسهم عند لقائهم العدو ذكر دنیاهم الخداعـ الغرور وامْحُ عن قلوبهم خطرات الحال الفتون واجعل الجن نصب أعینهم و لوح منها لأبصارهم ما أعدوت فیها من مساكن الخلد و منازل الكرام و الحور الحسان و الأنهار الحطرد بانواع الأشربب و الأشجار المتبدلی بصفوف الثمر حتی لایهم أحد بالإدبار و لایحدث مرنه بفرار.
هنگام جنگ با دشمن فكر دنیا مغرور كننده فریبنده را از خاطرشان ببر و خیالات مال فتنه‌انگیز دنیا را از روح دل‌هایشان به كلی محو ساز و بهشت رضوان را نصب‌العینشان قرار ده و آنچه را وعده كردی از قصرهای بهشت خلد و منزل‌های عالی ابدیت و حوران زیبا و جویبارهای پر از انواع مشروبات و درختان پربار به میوه‌های گوناگون آنها را در دیدگانشان آشكار گردان تا هیچ‌كس روی از جنگ نتابد و هرگز خیال فرار از دشمن در دل نیاورد.
- از طرف دیگر امام سجاد (ع) برای دشمنان ضعف و سرگردانی و گمراهی و ترس و شكست و پراكندگی از خدا می‌خواهد.
و فرق بینهم و بین أسلحتهم واخلع و ثائق أخئدتهم و باعد بینهم و بین أزودتهم و حیرتهم فی سبلهم و ضلِّلهم عن و وجهِهِم و...
میان دشمنان و اسلحه جنگشان جدایی انداز و محل وثوق و نقطه اتكای آنها را نابود ساز و میان آنها را با محل آذوقه‌شان دور گردان و از راه پیشرفت آنها را حیران و سرگردان ساز و هر جا رو كنند گمراهشان گردان و...
- امام سجاد برای دشمنان از خداوند طلب قطع روزی می‌طلبد و حتی از خداوند قطع نسل دشمنان را می‌خواهد یعنی امام سجاد نه‌تنها برای یك حكومت اسلامی به معنای واقعی نیرومندی سپاه اسلام را طلب می‌كند و می‌خواهد جناج اسلامی را از هر جهت قدرتمند كند بلكه نابودی و شكست دشمنان را نیز در تمام عرصه‌ها از خداوند طلب می‌كند یعنی مثبت‌ها باید بمانند امّا منفی‌ها هم باید از بین روند همان‌طور كه در اسلام نه فقط امر به معروف لازم داشته شده بلكه نهی از منكر نیز در كنار آن و همگام با آن لازم است و اینكه فردی یا جامعه‌ای بتواند در كنار ایجاد خصوصیات برتر، خصوصیات پست را از خود دور كند نهایت قدرت آن فرد و جامعه را می‌رساند مردم عادی كه هرگز به فكر پیشرفت و ترقی نیستند حتی شاید هر روز نقاط منفی را در خود بیشتر كنند افرادی هستند كه یا فقط به نقاط مثبت توجه می‌كنند و یا فقط به نقاط منفی و اصلاً این دو را با هم و ؟ حفظ نمی‌كنند (یعنی ایجاد نقاط مثبت و مبارزه با نقاط منفی) بعضی‌ها هم كه اصلاً هیچ چیز برایشان مهم نیست. اینكه چگونه زندگی كنند برایشان مهم نیست فقط می‌خواهند لذت نفسانی در كارشان باشد.
اللهم عقم أرحام نسائهم و یبس أصلب رجالهم واقطع نسل دوابهم و انعامهم لاَئاذن لسحائهم فی قطر و لا لأرضهم فی نباتٍ
خدایا تو رَحِم زنانشان و پشت مردانشان را عقیم و محروم از فرزندان ساز و داب و انعامشان مقطوع‌النسل گردان و به آسمانشان إذن یك قطره بارش مده و به زمینشان اجازه‌ی روییدن گسیاهی نفرما.
ب) از مهمترین عوامل پیروزی: شكست روحیه دشمن است
- فخزاهم فی عقر دارهم و هجم علیهم فی بحبوح قرارهم:
با دشمنان دین در میان خانه‌شان جنگید و در وسط قرارگاهشان به آنان هجوم كرد.
امام (ع) در این دو جمله به نكته مهمی اشاره می‌فرمایند كه در پیروزی بر دشمن نقش مهمی دارد و آن شكست روحیه دشمن است، در جنگ‌های امروز می‌بینیم كه یكی از عوامل پیروزی، بالا بردن روحیه مبارزان و جنگ‌كنندگان است، افراد مبارز به هر مقدار از روحیه‌ی بالا برخوردار باشند شانس بیشتری از پیروزی دارند. افراد سپاهی اگر از روحیه‌ای برخوردار باشند كه دشمن را در خانه‌ی خود و در میان استحكامات خود صدد حمله و هجوم قرار دهند بی‌شبهه اثر مهمی در شكست روحیه‌ی دشمن خواهند داشت از اینجاست كه امیرالمؤمنین، آن یگانه قهرمان میدان‌های جنگ و استاد در فنون جنگی وقتی اهل كوفه را توبیخ و سرزنش می‌كند كه در جنگ با معاویه مسامحه كردند می‌فرماید: من به شما گفتم كه اعزوهم بتل أن یغزوكم فوا... ما غزی قوم فی عقردارهم ألا ذلّوا:
پیش از آنكه آنان بر شما بتازند شما بر آنان بتازید به خدا سوگند كه هیچ قومی در میان خانه خود مورد تاخت و تاز قرار نگرفتند مگر اینكه ذلیل شوند. رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز در جنگ‌های خود از این نكته‌ی روانی استفاده می‌فرمود و چه بسیار جنگ‌هایی كه لشگر اسلام بر سر دشمن در مراكز خود تاختند و پیروز شدند و تاریخ‌نویسان اسلامی همه آنها را ثبت و ضبط كردند.
۴) ترغیب و تشویق به جهاد
«اللهم و ایّما غازٍ غزاهُم مِن اًهْلِ مِلّتك، او مجاهدٍ جاهَدَهُم مِن اتباع سنّتك لیكونَ دینُك الاَعْلی وَ حِزُبك الاقوی و حظُّك الاوفی فَلَقَّه الْیُسْرَ، و هَیّء له الامر...»
«خداوندا! هر رزمنده‌ی مسلمانی كه به ستیزه با مشركان و مهاجمان به قلمرو اسلام، همت گمارد و یا هر جهادگری كه در راستای پیروی از دین به جهاد برخیزد تا اینكه دین تو برتری یابد و حزب تو تقویت شود و دستاوردها و منافع اسلام و امت اسلامی كامل‌تر شود، خداوندا! مشكلات را از پیش پایش بردار و راهش را هموار ساز و كارهایش را سامان‌بخش و پیروزی را برایش تضمین كرده، یارانی شایسته برای او تدارك كن....»
پژوهشگر: محمد غمامی
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی