شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

رجز خوانی بی حاصل


رجز خوانی بی حاصل
چهارشنبه گذشته متن نامه ارسالی از سوی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران خطاب به سولانا در ادامه پیگیری مذاکرات ژنو منتشر شد که بازتاب قابل توجهی در محافل سیاسی و خبری داشت.
این نامه، با تاکید بر وجوه مشترک طرحهای ارائه شده از سوی جمهوری اسلامی ایران و کشورهای ۱+۵ بر علاقه مندی ایران بر ادامه مذاکرات هسته ای و شروع فاز دوم آن تصریح دارد و پاسخ روشن ایران به پیشنهاد ۱+۵ را منوط به دریافت پاسخهای روشن از سوی اتحادیه اروپا برای رفع ابهامات و پرسش های خود می داند.
شاید پس از سپری شدن دو هفته از دیدار نمایندگان گروه ۱+۵ و ایران در ژنو، اتحادیه اروپا و اعضای شورای امنیت منتظر پاسخ «آری» یا «نه» تهران در قبال ترک برنامه غنی سازی هسته ای ایران بودند، اما نامه رسمی سعید جلیلی به خاویر سولانا تنها حاوی چند پیام برای آنان بود.
آنچه روشن به نظر می رسد این است که جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه قصد عقب نشینی از مواضع اصولی خود در قبال فعالیت ها و برنامه های هسته ای ندارد. رهبرمعظم انقلاب در دیدار روز مبعث با تاکید بر اینکه هریک قدم عقب نشینی در برابر مستکبران، منجر به یک قدم پیشروی آنان خواهد شد، می فرمایند:«ما می دانیم چه کار می کنیم و به کجا خواهیم رسید و راه رفتن به آن نقطه را حرکت و پایداری می دانیم، نه ایستادن و یا عقب گردکردن.»
طی چند هفته پیش نیز ایران بر حجم فعالیت های دیپلماتیک در جهت تحکیم مواضع و راهبردهای خود افزود. میزبانی از وزرای امورخارجه کشورهای عضو جنبش عدم تعهد و حمایت آنان از برنامه هسته ای ایران، سفر هیات بلندپایه سوریه و دیدار بشاراسد با مسئولان بلندپایه نظام از جمله آن بود و البته اعلام آزمایش موفقیت آمیز سلاح جدید ضدناو توسط سپاه پاسداران و اینکه؛ اگر ایران مورد تجاوز قرار گیرد، نیروهای مسلح به آسانی و برای مدتی نامحدود تنگه هرمز را خواهند بست، نیز نشانه ای از اقتدار کشورمان تلقی می شد.
با این اوصاف، علی القاعده بایستی اتحادیه اروپا پاسخ خود را در قبال هر پیشنهادی که منجر به توقف فعالیت های غنی سازی و برنامه های هسته ای ایران شود، دریافت کرده باشد، ولی با این وجود ۱+۵ همچنان خود را منتظر و خواهان پاسخ رسمی ایران نشان می دهد. گفت وگوی تلفنی سولانا با جلیلی در دوشنبه گذشته در حالیکه مهلت ۲ هفته ای کذایی، شنبه قبل از آن به پایان رسیده بود، حاکی از ادامه این انتظار بوده و نشانه اعمال فشار به اتحادیه اروپا از سوی شورای امنیت برای دریافت پاسخ آری یا نه ایران به شمار می آید.
هرچند به نظر می رسد اینک اتحادیه اروپا، شورای امنیت سازمان ملل و کشورهای غربی پی برده اند که در پرونده هسته ای ایران، ابتکار عمل در دست جمهوری اسلامی است و تهدیدها و ترغیب ها همچنان که تاکنون مسیر فعالیت های اتمی ایران را دچار تزلزل و انحراف نکرده، از این به بعد نیز اصرار بر سیاست های موسوم به هویج و چماقشان اثربخش نخواهد بود، اما ظاهراً اصرار سولانا برای دریافت پاسخ رسمی و روشن ایران به بسته پیشنهادی با دو هدف صورت می گیرد:
۱) ادامه فشار از سوی مخالفان برنامه های اتمی ایران به منظور متوقف کردن آن
۲) تلاش برای هماهنگ کردن احتمالی کشورهای روسیه و چین با بقیه اعضای گروه برای اتخاذ خط مشی مشترک در قبال ایران. اهدافی که تاکنون ۱+۵ به دلایلی در تحقق آن ناکام مانده است.
پس از دریافت نامه ایران، بلافاصله کشورهای گروه ۱+۵ با تشکیل یک کنفرانس تلفنی، عدم دریافت پاسخ از سوی ایران را مورد بحث قرار دادند. آخرین اخبار رسیده حاکی از آن است که علیرغم تلاش آمریکا برای مجاب کردن و توافق کامل کشورهای ۱+۵ به منظور اعمال تحریم های بیشتر، این کنفرانس با مخالفت صریح روسیه به نتیجه مشخصی نرسیده است.
واقعیت آن است که توقف برنامه هسته ای ایران، اولویت دوم اروپاست. اروپا تلاش می کند با اهرم تهدید و ترغیب و اعمال فشار توسط صدور قطعنامه های تحریم، ایران را وادار به عقب نشینی کند. اتفاقی که تاکنون نیفتاده و برخلاف انتظار آنان، مسئولان و ملت ایران را در ادامه مسیر توسعه و پیشرفت در فعالیت های اتمی، مصمم تر و مقاوم تر کرده است.
اتحادیه اروپا فقط به مذاکره می اندیشد چرا که ادامه مناقشه و از جمله احتمال بروز یک اقدام نظامی در خاورمیانه و منطقه خلیج فارس می تواند اقتصاد شکننده اروپا را با بحرانی جدی روبرو سازد. ۲۵درصد نفت جهان از تنگه هرمز عبور می کند. گران شدن نفت که هزینه تولید و صادرات را افزایش خواهد داد، نگرانی فوری اروپا است. نگرانی دیگر نیز محدود شدن بازارهای صادراتی آنها در منطقه خواهد بود که طبعاً به افزایش بیکاری در این کشورها خواهد انجامید. امروز حفظ بازارهای صادراتی، امنیت انرژی و ادامه جریان نفت در اولویت اول اروپا قرار دارد.
از سوی دیگر آمریکا نیز که ظاهر یک ابرقدرت را به خود می گیرد، در مشکلات خودساخته اش در عراق و افغانستان دست و پا می زند. آمریکا بی علاقه نیست که مثل یک شوالیه از آنچه که خود آن را منافع کشورش در خاورمیانه می داند، دفاع کند. اما حالا همه می دانند که زیر این زره آهنین تنی رنجور نهفته است. آمریکا و هم پیمان دیرینه اش رژیم صهیونیستی می دانند که هرگونه حمله نظامی علیه منافع جمهوری اسلامی ایران با تودهنی توفنده ملت ما مواجه خواهد شد و هزینه های غیرقابل جبرانی برای آنان در پی خواهد داشت.
هم چنین اعمال تحریم های جدیدی که قادر باشد جلوی حرکت پیش رونده ایران را در فعالیت های هسته ای بگیرد -خصوصاً در بخش نفت و گاز- از احتمال زیادی برخوردار نیست. چرا که کشورهای اندکی حاضرند با عواقب ناشی از چنین تحریمی بر اقتصاد جهانی روبرو شوند.
برای هیات آمریکایی در سازمان ملل نیز متقاعد کردن اعضای دیگر شورا، به از سرگیری بحث در مورد مساله ایران و تصویب قطعنامه چهارم تحریم، دشوار خواهد بود، چرا که ۱۴ عضو شورای امنیت ترجیح می دهند مذاکره برای تحریمهای جدید علیه ایران را در حال حاضر آغاز نکنند. یکی از علل مخالفت اعضای شورای امنیت با آغاز بحثها در این زمینه، نزدیکی زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است که پس از آن ممکن است رویکرد واشنگتن در قبال ایران دچار تغییر شود و زمامداران جدید بخواهند در برخورد با فعالیت های هسته ای ایران، تاکتیک های دیگری را برگزینند.
امروز دشمن در میدان هسته ای ایران، خود را خلع سلاح شده می بیند. نه تحریمها و تهدیدها کاری از پیش برده اند و نه تشویق ها و ترغیب ها باعث فریب ما شده است.
غرب، اروپا و کشورهای منطقه نیز هیچکدام توان پذیرش هزینه های ناشی از یک جنگ در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس را ندارند. دشمن تنها کاری که از عهده اش برآمده، رجزخوانی علیه فعالیت های هسته ای ایران بوده است.
حمید امیدی
منبع : روزنامه کیهان