چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


تاریخ هنر و معماری


تاریخ هنر و معماری
هنر دوره صفویه
یكی از درخشان‌ترین دوره‌های هنر ایران پس ازاسلام دوره صفویه است. در سال ۹۰۷ قمری (۱۵۰۲م.) شاه اسماعیل، سلسله صفوی را تأسیس كرد. در این دوره مراكز و كانونهای صنعتی وهنری در ایران افزایش یافت، در ابتدای تأسیس این سلسله،‌ تبریز پایتخت بود و به همین سبب این شهر مركزی شد برای فعالیتهای هنرمندانی مانند خطاطان،‌ تذهیب‌كاران،‌ نقاشان و صحافان و همچنین هنرمندانی كه در دیگر فنون و صنایع كار می‌كردند و هنرمندانی كه درصنایع منسوجات و بافت پارچه به كار می‌پرداختند.
دراواخر قرن دهم قمری، در زمان شاه عباس پایتخت از قزوین به اصفهان انتقال یافت. با انتخاب پایتخت جدید، این شهر به عنوان یكی ازدرخشان‌ترن شهرهای شرق گسترش پیدا كرد. بازارها، كاخها،‌ مساجد، باغها،‌ پلها در نقشه شهر گنجانیده شده بود. در این زمان همه بناهای مذهبی با تزیینات كاشیكاری آرایش شدند. بناهای مسجد شیخ لطف‌الله سر در قیصریه و مسجد امام (شاه) درمیدان نقش جهان با كاشیهای معرق مزین شدند. آجرهای مربع كاشی منقوش،‌ معروف به آجرهای «هفت رنگ» در بناها به مقیاس گسترده مورد استفاده قرار گرفت. نقش و نگار كاشیها و رنگهای آنها زینت خاصی به بناهای این دوره بخشیده است. نه تنها دیوارها، بلكه گنبدها،‌ ایوان،‌ طاقنماها سردر ورودیها و مناره با كاشی و موزاییك آراسته شد. ساخت سردرهای بزرگ با كاشیهای شفاف و گچبری مقرنسكاری در عصر صفویه پیشرفت بسیار داشت. تركیب سردر برزگ و مناره‌های طرفین آن با صحن چهار ایوانی و ساختمانهای اطراف آن و قراردادن گنبد به گونه‌ای كه با همه ساختمان متناسب باشد، درمعماری زمان صفوی به درجه كمال رسید. با توجه به امنیت ایران در این دوره بناهایی بزرگ و عالی مانند كاخهای عالی قاپو، چهل ستون، هشت بهشت و تالار اشرف در اصفهان و بقعه شاهزاده حسین،‌ سردر عالی‌قاپو و چهلستون در قزوین ساخته شدند. دیوارهای این كاخها ازكاشیهای خوش آب و رنگ پوشیده شده ومیان مجموع آنها با نقوش نقاشان معروف آن دوره پیوند هست. سقفها و دیوارها نیز غالباً با منبت‌كاری تزیین می‌شدند.
تزیینات چوبی در بناهای غیرمذهبی دارای نقش اصلی بود و در آنها میزان بیشتری ازتذهیب‌كاری و نقاشیهای لاكی استفاده می‌شد. طرحهای آنها با هنر مینیاتور دارای رابطه نزدیكی بود. كنده‌كاری و خراطی به ویژه در درها و سقفها خود هنر خاصی دراین دوره بوده است. نقاشیهای دیواری (فرسك) در كاخ عالی‌قاپو، قصر اشرف و چهلستون و همچنین آیینه‌كاری به عنوان نوعی تزیین جدید دربناها، مانند آیینه خانه، مورد استفاده قرار گرفته است.
به طور كلی قرن دهم ویازدهم قمری، به عنوان دوران شكوفایی هنرهای اسلامی ایران، و اصفهان یكی از مهم‌ترین و زیباترین شهرهای این دوره بوده است. بناهای بزرگ شهر اغلب با كاشیكاریهای زیبا تزیین شده‌اند. وقتی شاه عباس اصفهان را پایتخت خود قرار داد، نقشه جدیدی برای شهر طرح كرد: خیابان بزرگ و معروف چهارباغ را او ساخت و طرفین خیابان را دستور داد درخت بكارند. این خیابان به پل بزرگی كه روی زاینده رود است، می‌رسد. در میانه شهر، میدان بزرگ «نقش جهان» قرار دارد. مسجد امام (شاه) درسمت جنوب و قصر عالی‌قاپو در مغرب و مسجد شیخ لطف‌الله در مشرق و سردر بازار قیصریه در شمال آن جای گرفته‌اند. این میدان جای چوگان‌بازی بوده و دروازه‌های سنگی كه برای این بازی ساخته شده، هنوز در دو سوی میدان موجود است. در چهار سوی این میدان قریب دویست باب حجرات در دو طبقه ساخته شده است.
بنای مسجد امام (شاه) كه در جنوب میدان واقع شده، از لحاظ معماری و كاشیكاری و حجاری و عظمت گنبد و مناره‌های بلند آن، از شاهكارهای قرن یازدهم قمری است. كتیبه سر در اصلی مسجد بر روی كاشی معرق وبه خط ثلث علیرضا عباسی نوشته شده و تاریخ ۱۰۲۵ ق. بر آن است. معمار این مسجد «استاد علی‌اكبر اصفهانی» و مباشر ساختمان «محب علی بیگالله» بوده‌اند.
عالی‌قاپو با ایوان بلند آن در مغرب میدان جای دارد. عالی‌قاپو دارای جلوخان و شش طبقه ساختمان است كه در هر طبقه تزیینات و گچبری و نقاشی موجود است. ایوان رفیع آن با ستونهای چوبی وسقف خاتم نیز بسیار جالب است.
مسجد شیخ لطف‌الله كه در شرق میدان واقع شده، گنبد زیبایی دارد كه از كاشی پوشیده شده و طرح آن نقش تاك یا اسلیمی بزرگ است و با شكل و اندازه گنبد تناسب كاملی دارد. راهروی مسجد كه به شبستان و محراب بی‌نظیر آن منتهی می‌شود، دارای كاشیكاری خشتی بسیار زیبا و پنجره‌های سنگی مشبك است. كاشیكاری داخل شبستان شامل كاشیهای هفت رنگ و معرق‌كاریهای زیباست و كتیبه‌های معرق و قطار و پیچ كاشیس فیروزه‌ای و پنجره‌های مشبك كاشی است، طرح نقوش و رنگ‌آمیزیهای متنوع و الوان نارنجی و لاجوردی، جلال و زیبایی خیره‌كننده‌ای به این شبستان بخشیده است. كاشیكاری سقف داخلی شبستان، با طرح لوزی و ریزه‌كاریهای خاصی كه در آن به كار رفته اعجاب‌انگیز است. محراب كاشی معرق و مقرنس‌كاری آن نیز در زمره آثار مهم هنری است از لحاظ صنعت كاشی‌پزی و معرق‌كاری، شاهكاری به شمار می‌رود.
سردر بازار، بخش شمالی، علاوه بر كاشیكاری زیبا، مجالس نقاشی زیبایی دارد كه قسمتی از آن شامل تصاویر جنگ شاه عباس با ازبكان و مجالس بزم شاهی است.
كاخ چهلستون، با ۲۰ ستون چوبی بلند در ایوان، و تالار آیینه با سقف منقوش و زراندود و منبت‌كاری وگچبری و نقاشیهای عالی، یكی از مشهورترین كاخهای این دوره است.
قصر هشت بهشت نیز از نظر بُعد مناظر باغ به میزان وسیع‌تری اهمیت معماری دارد. این قصر را برای جشنهای مجلل درنظر گرفته بودند. شهرت این كاخ گذشته از جنبه معماری وزیبایی، به سبب استفاده ازسنگهای مرمر و طاق مقرنسكاری و نقاشی مناظر كاشیكاری خاص آن است. آیینه‌كاری این كاخ عامل دیگری در زیبایی بنا بوده است.
تالار اشرف، شامل یك تالار بزرگ و دو اتاق در كنار آن است. اهمیت این بنا گذشته از نظر معماری وسقفهای بزرگ ضربی، به خاطر مقرنسكاری و نقاشی و تصاویر طلاكاری سقف و شاه‌نشین آن است.
مدرسه چهارباغ با سردر ورودی و گنبد و دو مناره رفیع از نظر شیوه كاشیكاری و رنگ‌آمیزی جلب نظر می‌كند. بنای زیبای این مدرسه و كاروانسرا، و بازار در خیابان چهارباغ احداث شده است.
به امر شاه عباس، در سراسر ایران، كاروانسراهای بزرگی نیز اغلب از آجر و گاهی ازسنگ ساخته شده است. در این دوره به علت دو جنبه مهم مذهبی و اقتصادی، تعداد زیادی كاروانسرا ساخته شد. شیوه ساختمانی كاروانسراها بیشتر چهار ایوانی است، ولی انواع دیگری مانند مثلث، هشت ضلعی، دایره، كوهستانی و متفرقه در بین این بناها دیده می‌شود. از كاروانسراهای این دوره مهیار در اصفهان، كاروانسرای بیستون دركرمانشاه، كاروانسرای مادرشاه و شیخ علی خان در اصفهان و امین‌آباد را می‌توان نام برد.
در دوره صفویه همچنین تعداد زیادی پل ساخته شد. معماری این پلها از نظر زیبایی و شیوه پل‌سازی بسیار چشمگیرند. پل الله وردی خان یا ۳۳ پل در انتهای خیابان چهارباغ در اصفهان در دو طبقه بر روی رودخانه زاینده رود واقع شده و ۳۰۰ متر طول و ۱۴ متر عرض دارد. در دو سوی جاده اصلی، راهروی سرپوشیده‌ای برای پیاده‌روان ساخته شده است.
پل خواجو كه بر روی زاینده رود ساخته شده، از نظر معماری و كاشیكاری مشهور است. طول پل ۱۳۲ متر و عرض آن ۱۲ متر است. این پل چیزی بیش از وسیله عبور از رودخانه بوده، از لحاظ تناسب و جلوه، زیبایی چشمگیری دارد. این پلها نه تنها برای عبور بلكه برای توقف نیز طراحی شده است و در آنها جاهایی برای تفریح و درنگ وجود دارد. در سراسر طول پل، غرفه‌های كوچك زیبایی تعبیه شده كه با كاشی و نقشهای دیواری زیبایی آراسته است.
از زمان صفویه بناهای تاریخی بسیار دیگری در ایران وجود دارد، چون مجموعه بقعه شیخ صفی در اردبیل، بخشهایی ازمجموعه آستان قدس رضوی(ع) در مشهد. مجموعه بنای كنونی بقعه شیخ صفی شامل مجموعه‌ای از گورهای شاهان شاهزادگان دوره صفوی و چند ساختمان دیگر به نام چینی خانه،‌ مسجد و جنت‌سرا،‌ حرم خانه، خانقاه چراغخانه، شهیدگاه و متعلقات دیگر است. مقبره استوانهای شكل با گنبدی كوتاه پوشانیده شده است و دور برج از خارج دارای كتیبه بزرگی آجری است و نام «الله» با كاشی روی آن تكرار شده است. آستان پرشكوه قدس رضوی(ع) طی قرنهای متوالی، زیارتگاه همه مسلمانان جهان بوده و خود شامل مجموعه متعددی است. گنبد زرین بنا دارای دو پوشش است كه پوشش خارجی آن طلاكاری است. این گنبد كتیبه‌ای به خطر علیرضا عباسی خوشنویس دوره عباسی دارد. دو مناره طلا بر روی ایوان عباسی و ایوان جنوبی قرار دارند. طلاكاری ایوان صحنه كهنه به فرمان نادرشاه افشار انجام شده، و از این روست كه به «ایوان نادری» معروف است.
حرم بنای چهارگوشی است كه هر ضلع آن تقریباً ده متر است و ازاره آن با كاشیهای خشتی مزین شده است. این كاشیها با نقش و نگار بدیع و طلاكاری در زمره زیباترین انواع كاشی است. به طور كلی برخی از بهترین تزیینات و آیینه‌كاری ونمونه كاشیكاری سه دوره تاریخی متوالی را در آن مكان مقدس می‌توان دید، زیرا مسجد گوهرشاد در زمان تیموریان، صحن كهنه در زمان صفویه و صحن نو در دوره قاجاریه ساخته شده است.
با نگرشی كلی به هنرهای این دوره، باید پذیرفت كه در دوره صفوی، بار دیگر عصر نوین ودرخشانی در هنر ایران طلوع كرد. هنر بزرگ ایران، چنانكه برخی به نادرست تصور كردند، منحصر به دوره پیش از اسلام نیست، بلكه در هر دوره، هنری كه در نوع خود زیبا و كامل بوده پدیدار شده است. در قرن دهم قمری هنرمندان ایران به مزایا و نتایج تازه‌ای دست یافتند. در آن دوره قالیهایی بافته شده كه تا آن تاریخ نظیر نداشته است. به نوشته پروفسور پوپ امریكایی: «بعضی از قالی و قالیهای این دوره با نخهای طلا و نقره بافته شده و رنگ اصلی حاشیه معمولاً با رنگ زمینه آن تباین دارد. یونانیان كه از جلال و شكوه جامه‌های ایرانی در شگفت بودند اگر جامه‌های شاهزادگان ایرانی را در زمان شاه عباس می‌دیدند چه می‌گفتند؟ زریهایی كه از زر و سیم ساخته شده بود همچون آب در حركت و نرم به نظر می‌آید و بر آنها چنان نقشهای زیبا به فاصله‌های متناسب طرح شده كه نه فقط عالی و باشكوه جلوه می‌كرد بلكه جلال آنها بارز و هویدا بود».
به راهنمایی و استادی هنرمندانی چون بهزاد، میرك، سلطان محمد و رضا عباسی نقاشی رنگی وقلمی در رنگ‌آمیزی و زیبایی و تناسب خطوط به درجه كمال و درخشندگی رسید. لطافت در تجسم و تصور و نشاط و تابش و مهارت با هم تركیب شد و یكی از معروف‌ترین و كهن‌ترین هنرها را به درجات تازه‌ای از اعتلا رساند. علاوه بر هنر نگارگری، قالی‌بافی، نقاشی، و منسوجات باید به ظروف سفالی و فلزی این دوره هم توجه كرد.
گفته‌اند كه شاه عباس صفوی به جمع‌آوری ظروف سفالین سخت علاقه داشت و دستور داده بود در عالی قاپوی اصفهان و مقبره شیخ صفی‌الدین در اردبیل اتاقهای مخصوصی به این منظور بسازند و جاهایی در دیوار برای نگاهداشتن ظروف آماده كنند.
در این دوره ظروف سفالین، پیوسته ازچین به ایران آورده می‌شد وسفال‌سازان ایران ازآنها تقلید می‌كردند. به نوشته شاردن، سیاح فرانسوی :‌ «ظروف ایرانی در این دوره از لحاظ صافی و شفافی و جنس ازظروف ساخت چین كمتر نیست». اختیار دو رنگ آبی وسفید در دوره صفوی، برای اغلب ظروف و نیز پرداخت نقشهای برجسته بر روی طراحیها و اندودكردنشان با لعاب سبز یشمی و آبی لاجوردی و سورمه‌ای نمودار جنبه‌های اصلی این تمایل‌اند.
در فلزكاری عصر صفوی، بر پایه سنتهای قدیم و مهارت فلزكاران این دوره، هنرمندان چیره‌دستی مجال ظهور یافتند. مصنوعات طلاكاری، نقره‌كاری و برنج‌سازی رونق بسیار داشت و آهن و فولاد نیز گاه طلا و نقره‌كوب می‌شد. طراحان و نقاشان، این زمان با ابداع شیوه‌های جدید، موازین تازه‌ای در سبكهای خود ایجاد كردند. در نقره‌كوبی و حكاكی ظروف، پایه‌های شمعدان یا بخوردانها، نوشتار اشعار فارسی به خطوط خوش نستعلیق جایگزین كتیبه‌های عربی شد.
افشاریه و زندیه
ظهور نادرشاه افشار به سلطنت صفویه خاتمه داد. با آنكه در عالم سیاست به او اهمیت بسیار داده شده است. امّا در این دوره در عالم هنر پیشرفت چشمگیری دیده نمی‌شود؛ تنها زرگری و طلا و نیز میناكاری ترقی داشته است. همچنین بعضی از قرآنهای نفیس مذهب در دست است كه به زمان نادر نسبت داده می‌شود، ‌كاخ خورشید و برجهای دیده‌بانی شهر كلات از هنر معماری این دوره است.
اندكی پس از مرگ نادر، كریم‌خان زند در شیراز مستقر شد و در آن شهر عمارات بزرگی بنا نمود كه به نام او مشهور است. از جمله آنها، ارگ كریم خان، مسجد، حمام و یك بازار است. از ویژگیهای كاشیكاری این دوره، استفاده از نوعی رنگ گل سرخ است كه درزمان قبل دیده نمی‌شود. تزیینات كاشیكاری در بدنه بناها از آجرهای كاشی و زمینه سفید بود. صورت شخصیتهای رسمی،‌ صحنه‌های هنرنمایی رستم پهلوان ملی، شكار و دورنماها در كاشیكاریها دیده می‌شوند.
قاجاریه و معاصر
در دوره قاجاریه شیوه جدیدی درمعماری ایجاد شد ومعماران این زمان نیز دنباله‌رو معماران صفویه بودند، هنر معماری این زمان با مقایسه با دوره صفویه بسیار ضعیف شمرده می‌شود. تنها در زمان حكومت طولانی ناصرالدین شاه قاجار به دلیل نفوذ هنر غربی، هنر معماری همچنین صنایع ظریف مانند گچبری، آیینه‌كاری و كاشیكاری رونق یافت و تا اندازه‌ای معماران ما در این زمان از هنر اروپایی تقلید می‌كردند. ارتباط بیشتر ایران با غرب، معماران ایرانی را بر آن داشت تا عوامل مشخص معماری ایران را با روشن‌بینی و توجه خاصی با عوامل معماری غرب درآمیزند و آثاری به وجود آورند كه از نظر هنری دلپسند باشد.
سرسرای ورودی با پلكانهایی كه از وسط این سرسرا آغاز می‌شود، و از پاگرد به دو شاخه در جهت مقابل یكدیگر به بدر تهران و اطراف آن، چند نمونه مهم از معماری قاجاریه دیده می‌شود: یكی مقبره حضرت عبدالعظیم در شهر ری است كه بنای مقبره و گنبد طلای آن قابل توجه است. مجموعه این مكان مقدس دارای سردر و ایوان آیینه‌كاری رفیع و چندین صحن و گنبد طلایی و دو مناره كاشیكاری و رواق و ضریح و مسجد است. بناهای دیگر قابل توجه «عصر قاجاریه»، مسجد امام (شاه یا سلطانی) و مسجد سپهسالار (مطهری) تهران است. ساختمان مسجد سپهسالار شامل جلوخان وسیع،‌ سردر و مناره‌های كاشیكاری، هشتی، صحن، حجرات دو طبقه با ستونهای سنگی زیبا و شبستان است. با اینكه اغلب كاشیكاریهای این مسجد، از كاشی هفت رنگ است، ولی بعضی نمونه‌های كاشیكاری معرق هم دیده می‌شود. رنگ كاشیها بیشتر قرمز و صورتی و سفید است در حالی كه در آفتاب درخشان ایران، رنگهای قدیم مانند فیروزه‌ای وسورمه‌ای مطلوب‌تر است.
علاوه بر معماری مذهبی كه از صفویه پیروی شده است و معماری كاخ ‌سازی و ساختمانهای مسكونی كه آمیزش عوامل معمار ایرانی و اروپایی را به حالتی بسیار دلنشین نشان می‌دهد، مانند عمارت كلاه فرنگی، كاخ سرخه حصار، كاخ شمس‌العماره، كاخ گلستان، تیمچه‌های وسیع و زیبای این دوره خود نشاندهنده شاهكارهای ماهرانه‌ای ازاستادان هنر معماری قرن سیزدهم است.
از دوره قاجار تیمچه و بازارهای وسیع با پوششهای خوبی در تهران و شهرستانهای بزرگ موجود است كه از نظر هنر آجركاری و كاشیكاری و چه از نظر وسعت دهانه طاقها قابل تحسین و ستایش‌اند.
معماری در دوره پهلوی تنوع چشمگیری نداشته است. با ورود مصالح جدید ساختمانی مانند آهن، بتون وغیره و نیز آمدن مهندسان خارجی به ایران ـ مهندسانی كه به پیشینه پرافتخار معماری كشور ما آشنایی نداشتند و بازگشت ایرانیانی كه در خارج ازوطن تحصیل هنر معماری كرده و نخست تحت تأثیر معماری غرب بودند،‌ دگرگونی شگرفی در هنر معماری ایران پدید آورد. با همه زیبایی‌ كه این نوع معماریها به قیافه شهرهای ایران بخشید، متأسفانه غالباً جنبه تقلید ازشیوه‌های معماری غرب بر تبعیت از هنراصیل ایرانی یا ابداع شیوه جدیدی در معماری ایران، ترجیح داده شد. با این وجود، در بعضی از موارد، ناچار از تمایل به تزییناتی به سبك ایرانی شده‌اند. بناهایی چون كاخهای سعدآباد، كاخ مرمر در تهران و ساختمان مجلل باشگاه افسران (سابق) عمارت شهربانی، دبیرستان البرز، كاخ وزارت امور خارجه و سردر باغ ملی و عمارت پست، گواه این مدعاست. این طریق معماری بدون توجه به عوامل اقلیمی و پیشینه معماری ایران هنوز ادامه دارد.
یكی دیگر از هنرهای قاجاریه، نقاشیهای بزرگ بر دیوارهاست. اگرچه اغلبدر این نقاشیها، تأثیر هنر اروپایی دیده می‌شود، امّا در كل قابل توجه است. در زمان قاجار نقاشی رنگ و روغن جای مینیاتور را گرفت. درشهر شیراز قلمدانها و جعبه‌های آرایش و جلدهایی با نقش گلهای سرخ با كاغذ روغنی می‌ساختند كه در دو نوع خود بی‌نظیرند. نقاشی مینیاتور به ویژه مجالس شاهنامه ادامه یافت. در این دوره شیوه نقاشی فرنگی به دست خود ایرانیان به ایتالیا رفته، به ایران راه یافت.
در دوره قاجاریه علی‌رغم تلاش و كوشش بیش از حد استادكاران به حفظ و حراست هنرهای میراثی، توفیقی آنچنان نصیب صنعتگران فلزكار نشد و آثاری كه از این دوره باقیمانده اگرچه فاقد جنبه‌های هنری است،‌ امّا نشانه‌های ازهنر صنعتگران ایرانی را با خود همراه دارد. زرگران این دوره، بر ظروف ساخته خود، با مینا نقاشی می‌كردند. قلیانهایی از طلا و نقره ساخته شد كه روی آنها را با طرحهای برجسته میناسازی می‌كردند. در اصفهان انواع و اقسام ظروف برنجی مانند سینیهای بزرگ وكوچك، قندیل با چراغهای مشبك و انواع كاسه، بشقاب، شمعدان و غیره می‌ساختند. ظروف نقره‌ای را در اصفهان با طرحهای گل و بوته تزیین می‌كردند. از صنایع دیگری كه درزمان قاجاریه اهمیت داشت و مورد توجه بود، قالی و قالیچه است. ایران در این صنعت همیشه در دنیا پیشرو بوده است. قالیبافی درایران تا آغاز قرن نوزدهم میلادی طبق سبك وروش اصیل و قدیم انجام می‌گرفت و مهارت و استادی كارگران، همپایه زمان قدیم بود. امّا كم كم وضع تغییر كرد، تا جایی كه شركتهای اروپایی برای تهیه قالی درهمدان، كرمان و اصفهان كارگاههایی تأسیس كرد. شركتهای مذكور كه باید سفارش سازمانهای بزرگ را انجام می‌دادند، چون محصولشان باید جوابگوی مشتریان معین و ثابتی می‌بود، كم و بیش مجبور شدند شیوه قدیمی كار را رها كرده و نقشه‌های قدیمی و رنگهای قدیمی را تبدیل به تزیینات مشكوك و غیراصیل كنند.
سرسرای ورودی با پلكانهایی كه از وسط این سرسرا آغاز می‌شود، و از پاگرد به دو شاخه در جهت مقابل یكدیگر به بالا ادامه می‌یابد، تأثیر معماری كشور روسیه است و از اواسط سلطنت ناصرالدین شاه به بعد رواج یافت. معماری خارجی با طرحهای تزیینی ایرانی از قبیل كاشیكاری، آیینه‌كاری، گچبری و ازاره‌بندی از كاشی، توأم شد و گوشه‌ای از معماری عصر قاجاریه را نشان می‌دهد. ایجاد زیرزمینها با طرحهای زیبا و پوششهای ضربی آجری، تعبیه حوضخانه‌ها، رواج بادگیر برای خنك كردن فضاها و احداث تالارهای بزرگ با شاه‌نشینها و غرفه‌ها و گوشواره‌ها همه و همه با صورت دلپسندتری درآمد. ساختن بادگیرها در ابتدا ساده و فقط شامل یك دهانه هواكش مزین به كاشیكاریهای زیبا بود، سپس به تدریج مراحل كمال پیمود، چنانكه صورت تكامل یافته آنها، دو طبقه و از چهار جهت دارای هشت دهانه هواكش است و جریان باد و هوا را از این دهانه‌ها به داخل ساختمان هدایت می‌كند.
درمعماری كاخ سازی، ساختن بادگیرهای مزین به كاشیكاری و قبه طلا در عمارت، ركنی ازمعماری اصیل ایرانی بوده است. بناهای مسكونی دوره قاجار (بجز كاخهای سلطنتی) با طرحی شامل اتاق مركزی، ایوان (با دو ستون در برابر آن) و اتاقهای كوچكتر واقع در اطراف اتاق مركزی به صورتهای ساده یا مفصل، همه به شیوه معماری اصیل ایران در ادوار قدیم بوده كه دراین دوره با ابتكارات جدیدتر به صورتی دلچسب و نیكو تكمیل شده‌اند. كاشیهای منقوش دوره قاجاریه، اغلب ناچیز و ازنظر هنری فقیرند و تنها تقلیدی ناقص‌اند از كارهای گذشته. با آنكه ناصرالدین شاه عده‌ای ازنقاشان را برای تحصیل مطالعه به موزه‌های رم و پاریس فرستاد، و كسانی از این نقاشان در هنر خود پیشرفتی كردند، امّا كارگران ساده كاشی‌ساز نمی‌توانستند به خوبی از آثار آنها استفاده كنند، با این وجود به قول ناصرالدین شاه هنر كاشی‌سازی «متجدد» شد.در تهران و اطراف آن، چند نمونه مهم از معماری قاجاریه دیده می‌شود: یكی مقبره حضرت عبدالعظیم در شهر ری است كه بنای مقبره و گنبد طلای آن قابل توجه است. مجموعه این مكان مقدس دارای سردر و ایوان آیینه‌كاری رفیع و چندین صحن و گنبد طلایی و دو مناره كاشیكاری و رواق و ضریح و مسجد است. بناهای دیگر قابل توجه «عصر قاجاریه»، مسجد امام (شاه یا سلطانی) و مسجد سپهسالار (مطهری) تهران است. ساختمان مسجد سپهسالار شامل جلوخان وسیع،‌ سردر و مناره‌های كاشیكاری، هشتی، صحن، حجرات دو طبقه با ستونهای سنگی زیبا و شبستان است. با اینكه اغلب كاشیكاریهای این مسجد، از كاشی هفت رنگ است، ولی بعضی نمونه‌های كاشیكاری معرق هم دیده می‌شود. رنگ كاشیها بیشتر قرمز و صورتی و سفید است در حالی كه در آفتاب درخشان ایران، رنگهای قدیم مانند فیروزه‌ای وسورمه‌ای مطلوب‌تر است.
علاوه بر معماری مذهبی كه از صفویه پیروی شده است و معماری كاخ ‌سازی و ساختمانهای مسكونی كه آمیزش عوامل معمار ایرانی و اروپایی را به حالتی بسیار دلنشین نشان می‌دهد، مانند عمارت كلاه فرنگی، كاخ سرخه حصار، كاخ شمس‌العماره، كاخ گلستان، تیمچه‌های وسیع و زیبای این دوره خود نشاندهنده شاهكارهای ماهرانه‌ای ازاستادان هنر معماری قرن سیزدهم است.
از دوره قاجار تیمچه و بازارهای وسیع با پوششهای خوبی در تهران و شهرستانهای بزرگ موجود است كه از نظر هنر آجركاری و كاشیكاری و چه از نظر وسعت دهانه طاقها قابل تحسین و ستایش‌اند.
معماری در دوره پهلوی تنوع چشمگیری نداشته است. با ورود مصالح جدید ساختمانی مانند آهن، بتون وغیره و نیز آمدن مهندسان خارجی به ایران ـ مهندسانی كه به پیشینه پرافتخار معماری كشور ما آشنایی نداشتند و بازگشت ایرانیانی كه در خارج ازوطن تحصیل هنر معماری كرده و نخست تحت تأثیر معماری غرب بودند،‌ دگرگونی شگرفی در هنر معماری ایران پدید آورد. با همه زیبایی‌ كه این نوع معماریها به قیافه شهرهای ایران بخشید، متأسفانه غالباً جنبه تقلید ازشیوه‌های معماری غرب بر تبعیت از هنراصیل ایرانی یا ابداع شیوه جدیدی در معماری ایران، ترجیح داده شد. با این وجود، در بعضی از موارد، ناچار از تمایل به تزییناتی به سبك ایرانی شده‌اند. بناهایی چون كاخهای سعدآباد، كاخ مرمر در تهران و ساختمان مجلل باشگاه افسران (سابق) عمارت شهربانی، دبیرستان البرز، كاخ وزارت امور خارجه و سردر باغ ملی و عمارت پست، گواه این مدعاست. این طریق معماری بدون توجه به عوامل اقلیمی و پیشینه معماری ایران هنوز ادامه دارد.
یكی دیگر از هنرهای قاجاریه، نقاشیهای بزرگ بر دیوارهاست. اگرچه اغلبدر این نقاشیها، تأثیر هنر اروپایی دیده می‌شود، امّا در كل قابل توجه است. در زمان قاجار نقاشی رنگ و روغن جای مینیاتور را گرفت. درشهر شیراز قلمدانها و جعبه‌های آرایش و جلدهایی با نقش گلهای سرخ با كاغذ روغنی می‌ساختند كه در دو نوع خود بی‌نظیرند. نقاشی مینیاتور به ویژه مجالس شاهنامه ادامه یافت. در این دوره شیوه نقاشی فرنگی به دست خود ایرانیان به ایتالیا رفته، به ایران راه یافت.
در دوره قاجاریه علی‌رغم تلاش و كوشش بیش از حد استادكاران به حفظ و حراست هنرهای میراثی، توفیقی آنچنان نصیب صنعتگران فلزكار نشد و آثاری كه از این دوره باقیمانده اگرچه فاقد جنبه‌های هنری است،‌ امّا نشانه‌های ازهنر صنعتگران ایرانی را با خود همراه دارد. زرگران این دوره، بر ظروف ساخته خود، با مینا نقاشی می‌كردند. قلیانهایی از طلا و نقره ساخته شد كه روی آنها را با طرحهای برجسته میناسازی می‌كردند. در اصفهان انواع و اقسام ظروف برنجی مانند سینیهای بزرگ وكوچك، قندیل با چراغهای مشبك و انواع كاسه، بشقاب، شمعدان و غیره می‌ساختند. ظروف نقره‌ای را در اصفهان با طرحهای گل و بوته تزیین می‌كردند. از صنایع دیگری كه درزمان قاجاریه اهمیت داشت و مورد توجه بود، قالی و قالیچه است. ایران در این صنعت همیشه در دنیا پیشرو بوده است. قالیبافی درایران تا آغاز قرن نوزدهم میلادی طبق سبك وروش اصیل و قدیم انجام می‌گرفت و مهارت و استادی كارگران، همپایه زمان قدیم بود. امّا كم كم وضع تغییر كرد، تا جایی كه شركتهای اروپایی برای تهیه قالی درهمدان، كرمان و اصفهان كارگاههایی تأسیس كرد. شركتهای مذكور كه باید سفارش سازمانهای بزرگ را انجام می‌دادند، چون محصولشان باید جوابگوی مشتریان معین و ثابتی می‌بود، كم و بیش مجبور شدند شیوه قدیمی كار را رها كرده و نقشه‌های قدیمی و رنگهای قدیمی را تبدیل به تزیینات مشكوك و غیراصیل كنند.
ویژگیهای كلی هنری ایران
ایرانیان در طول تاریخ پرفراز و نشیب فرهنگ خود،‌ پیوسته به آفرینشهای دیگر اقوام و ملل توجه هوشمندانه داشته‌اند و كوشیده‌اند از تجربه‌های آنان بهره ببرند و فرهنگ خود را به خوبی منتقل كنند. این اندیشه و ظهور آفرینشهای خیره‌كننده هنرمندان و پیشه‌وران این سرزمین در بناهای شگفت‌انگیز و به ویژه دست ساخته‌های بسیار زیبا، خاورشناسان و باستانشناسان نامی را،‌ سالهاست كه راهی این دیار كرده است. در نتیجه همین پژوهشهای ارزشمند، فرهنگ و هنر ایران به دنیا معرفی شد ـ كه البته این معرفی گاه خالی از شائبه‌هایی ـ نبوده است.
ایرانیان به نقش جانوران اهمیت می‌داده‌اند و علاوه بر نقوش جانوران، از نقشهای هندسی برای تزیین ظروف و سفالهای خود استفاده می‌كرده‌اند و از هزاران سال پیش، نقشهای رمزی و سمبلیك را در آثار هنری خود به كار می‌گرفته‌اند. همچنین در رنگ‌آمیزی به مهارت خاصی رسیده بودند. این ویژگیها ازگذشته‌های بسیار دور و از هنگام نخستین آثار صنایع ایران دیده می‌شود و می‌توان نمونه‌های آن را در كاخهای باشكوه دوره هخامنشی تا دیوارهایی كه با كاشیهای شفاف و اتاقهایی كه با پرده‌ها و قالیها مزین شده است، دید. دیگر از ویژگیهای هنر ایران از دیرباز، عشق و علاقه به صورت‌آرایی جانوران است:‌ هنرمندان ایران در كمال مهارت و برازندگی از عهده تجسم جانوران برآمده‌اند. این علاقه و مهارت را می‌توان از كهن‌ترین روزگاران تا عصر مفرغهای لرستان و حتی در نقشه قالیهای عصر حاضر یافت.
در دوره هخامنشیان، هنرها چنان سبك معین و آشكاری دارند كه اگرچه تأثیر صنایع خارجی تا حدودی تشخیص داده می‌شود، امّا می‌توان ویژگیهای ایرانی آن را آشكارا دید. ازمجموع آثاری كه از این دوره به جا مانده است می‌توان به شكیبایی، ذوق سلیم و زیبایی و صفای هنرمندان و صنعتگران ایرانی پی برد. نكته‌ای كه صنایع و هنر ایران را ممتاز می‌كند، همانا جمع میان سادگی وآرایش بسیار است. صبر و حوصله كه از ویژگیهای نژادی ایرانیان است، در هنرهای ایشان بخوبی مشهود و هویداست، زیرا بافندگی با دست،‌ بافتن قالی، منبت‌كاری و مینیاتورهای زیبا نیازمند صبر و وقت بسیار است. برخی از شاهكارهای هنری ایران، نمونه كاملی است از شكیبایی و دقت ایرانیان.
به جرأت می‌توان گفت كه بخش عمده‌ای از پدیده‌های موجود در عالم معماری با توجه به مدارك و اسناد موجود، در فلات ایران خلق شده‌اند. می‌دانیم كه مغرب زمین همواره به معماری گوتیك فخر كرده است و به اعتباری مهم‌ترین شاهكارهای هنری معماری مغرب زمین به این سبك تعلق دارد. جالب است كه معماری گوتیك را ملهم از معماری ایران می‌دانند. درباره پدیده‌های معماری كه در ایران پیش ازاسلام آفریده شده و طی قرنها تحول و تكامل یافته و به دیگر سرزمینها انتقال یافته، می‌توان نمونه‌هایی یاد كرد؛ مانند كاربرد انواع قوسها و از آن جمله طاق ضربی از هزاره دوم پیش از میلاد در امر پوشش فضاهای معماری ـ پدیده ارزنده‌ای ـ است كه در این سرزمین بنیاد گرفته است. خلق گنبد بر روی پایه چهارگوش از ابتكارهای استثنائی است كه در این سرزمین به وجود آمده و منشاء دگرگونی اساسی در كار معماری جهان شده است. ایوان نیز كه یكی از پدیده‌های شگرف دوره اشكانی است، در پی كاربرد وسیع و موفق آن در معماری ساسانی،‌ در دوره اسلامی همچنان مورد توجه قرار گرفت و برای هر چه بیشتر شكوهمندی شبستان گنبددار، به اعتباری دیگر به مقابل شبستانهای گنبددار افزوده می‌شود.
هنر كاشیكاری و همچنین شاهكارهای درخشان و پرجاذبه هنر گچبری پس از اسلام در ایران كه از بناهای دوره سلجوقیان و ایلخانیان رواج یافت، در دوره صفویه به آخرین حد زیبایی وتكامل رسید. سه قسم كاشیكاری مهم در تزیین بناهای این دوره چشمگیر هستند: كاشی یكرنگ، كاشی موزاییك یا معرق و كاشی هفت رنگ. بناهای دوره صفوی كه با این نوع كاشیكاری آرایش شده‌اند، در هیچ جای دنیا نظیر ندارند.
شاید بتوان سبب پیشرفت هنرهای ایران را در این عوامل جست: باید نخستین و مهم‌ترین عامل در پیشرفت هنر ایران را فرهنگی و تمدنهای گوناگون و گاه متضادی دانست كه پیوسته مردم ایران با آنها در تماس بوده‌اند. دیگری مربوط است به حس زیبای و جمال در ایران و عامل دیگر، وجود سنتهای متراكم كه هر نسلی تجربه‌ها و سلیقه‌های نسل پیشین را حفظ كرده و خود به كار برده است. آخرین عامل واقعی، حمایت بی‌دریغ و شورانگیز حامیان هنر بوده است،‌ یعنی صاحبان مال و هنردوستان كه به هنرمندان فرصت هنرنمایی دادند.
منابع
ـ احسانی،‌ محمد تقی، هفت هزار سال هنر فلزكاری در ایران، تهران، ۱۳۶۸.
ـ بهنام ، عیسی، نخستین جامعه‌های انسانی در سرزمین ایران، «مجله هنر ومردم» دوره جدید ۱۱۶، تهران، ۱۳۵۱.
ـ پُرادا، ایدت ، هنر ایران باستان «تمدنهای پیش ازاسلام»، ترجمه یوسف مجیدزاده، تهران، ۱۳۵۷.
ـ پوپ، آرتور اپهام،‌ معماری ایران، ترجمه غلامحسین صدری افشار، تهران، ۱۳۶۶.
ـ پوپ، آرتور اپهام، شاهكارهای هنر ایران، ترجمه پرویز ناتل خانلرزی، تهران، ۱۳۳۸.
ـ جی گلاك، سومی هیراموتو ، سیری در صنایع دستی ایران، ترجمه حمید عنایت و دیگران، تهران، ۱۳۵۵.
ـ حاتم، غلامعلی، نقش و نماد در سفالینه‌های كهن ایران، «فصلنامه هنر»، شماره ۲۸، تهران، بهار ۱۳۷۴.
ـ صفا،‌ ذبیح‌الله، میراث فرهنگی ایران، مجله «هنر و مردم» دوره جدید، شماره ۷۷ و ۷۸، تهران،‌ اسفندماه ۱۳۴۷ و فروردین ۱۳۴۸.
ـ فروغ،‌ مهدی،‌ ادراك هنر، مجله «هفت هنر»، شماره ۱، تهران، سال ۱۳۴۸.
ـ كریستن سن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، تهران، ۱۳۳۴.
ـ گدار، آندره، هنرایران، ترجمه بهروز حبیبی، دانشگاه ملی، تهران، ۱۳۵۸.
ـ گدار، آندره، آثار ایران، ترجمه سروقد مقدم، مشهد، ۱۳۶۷.
ـ گیرشمن،‌ رمان، ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، تهران، ۱۳۳۶.
ـ گیرشمن، رمان، هنر ایران «ماد و هخامنشی»، ترجمه عیسی بهنام، تهران، ۱۳۷۱.
ـ گیرشمن، رمان، هنر ایرانی «اشكانی و ساسانی»، ترجمه بهرام فره‌وشی، تهران، ۱۳۷۰.
ـ مشكوتی، نصرت‌الله، نگاهی به گنجینه باستانی هنر ایران، مجله «هنر و مردم»، دوره جدید، شماره ۷۱، شهریور ۱۳۴۷.
ـ مشكوتی، نصرت‌الله،‌ فهرست بناهای تاریخی و اماكن باستانی ایران، تهران، ۱۳۴۵.
ـ نصیری انصاری، محمود، سیری در معماری ایران، تهران، ۱۳۵۰.
ـ نیر نوری، حمید، سهم ایران در تمدن جهان، تهران، ۱۳۴۵.
ـ نیلوفری، پرویز، نظری اجمالی به معماری ایران در عهد باستان، مجله «هنر و مردم»، شماره ۱۲۸، خرداد ۱۳۵۲.
ـ وزیری، علینقی، تاریخ عمومی هنرهای مصور قبل از تاریخ تا اسلام، دانشگاه تهران، ۱۳۴۶.
ـ ورجاوند،‌ پرویز، استمرار هنر معماری و شهرسازی ایران پیش از اسلام دردوران اسلامی، مجله «هنر و مردم»، شماره ۱۸، سال پانزدهم،‌ مهرماه ۱۳۵۶.
ـ ویلسن،‌ كریستی، تاریخ صنایع ایران، ترجمه عبدالله فریار، چاپ دوم، تهران، ۱۳۶۶.
ـ‌ ویلبر، دونالدن، معماری اسلامی ایران در دوره ایلخانان، ترجمه عبدالله فریار، تهران، ۱۳۴۶.

دكتر غلامعلی حاتم
عضو هیئت علمی دانشگاه هنر
منبع : مرکز علمی و پژوهشی فرش ایران


همچنین مشاهده کنید