شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


شهر چیست؟


شهر چیست؟
اینکه شهر چیست و دارای چه ویژگی هایی، موضوعی است که صاحبنظران جامعه شناسی شهری راجع به آن نظریه های مختلفی ارائه داده اند. اگر از شما بپرسیم شهر چیست چه پاسخ می دهید؟! احتمالا می گویید: شهر محل جغرافیایی نسبتا مساعدی است که دارای قابلیت اشتغال در زمینه های اقتصادی- سیاسی- فرهنگی و... می باشد و در ادامه اضافه می کنید شهر دارای جمعیت نسبتا انبوه و دارای گونه های مختلف فرهنگی است که اکثرا زائیده مهاجرت هایی از اقصی نقاط دور و نزدیک است. با این همه آیا تعریف شهر به تمامی ادا گشت؟ مسلما چنین نیست این تنها تعریفی عامه پسند است که در پاسخ به سوال ساده شهر چیست، بیان می شود.
اگر بخواهیم رویکردهای نظری متعددی که راجع به شهر و شهرنشینی بیان شده را مورد بررسی قرار دهیم تنها شما را دچار سردرگمی کرده و نهایتا ذهنتان را از اصل موضوع دور خواهیم کرد. اگر چه این رویکردها هر کدام جنبه هایی از واقعیت زندگی شهری را بیان می کنند اما بیان همگی آنها به اطاله کشیدن محور بحث است. بنابراین تنها دو رویکرد عمده در جامعه شناسی شهری که به عنوان رویکردهای کلا سیک مطرح است را به اجمال تشریح می کنیم.
الف) اولین رویکرد رویکرد بوم شناختی در جامعه شناسی شهری است. اساس این رویکرد بر این پایه است که شهرها به طور اتفاقی رشد نمی کنند بلکه در واکنش به ویژگی های مساعد طبیعی و محیطی و برمبنای ۳ فرآیند مهم رقابت، تهاجم و جانشینی گسترش می یابند.
۱) در توضیح این مطلب باید گفت شهرها به وجود می آیند زیرا به دلیل داشتن منابع محیطی و طبیعی مناسب دلیلی برای مهاجرت می شوند و در واقع با یک تهاجم مهاجرتی شکل می گیرند.
۲) دلیل دوم بر این مبناست که شهرها در پاسخ و مقابله با شهرهای قدیمی به دلیل رقابت کردن با آنها شکل می گیرند شهری پدید می آید تا با شهری دیگر رقابت کند چرا که اگر چنین نباشد شهر، اول محکوم به افول و نابودی است.
۳) دلیل سوم این که شهرها به وجود می آیند تا جانشین بافت های قدیمی و سنتی شوند که گاه این حرکت عاملی سیاسی یا اقتصادی دارد.
صاحبان این دیدگاه معتقدند استقرار سکونتگاه های بزرگ شهری و توزیع انواع مختلف محلا ت در شهرها به نظر می رسد بر پایه اصول مشابهی قابل درک است به عبارت دیگر الگوی واحدی برای رشد و تحول شهرها وجود دارد اشکال چنین دیدگاهی آن است که به اهمیت طرح و برنامه ریزی آگاهانه در سازماندهی شهر کمتر توجه کرده و توسعه شهری را به عنوان یک فرایند طبیعی در نظر می گیرد.
ب) رویکرد دومی که در مطالعات جامعه شناسی شهری وجود دارد به طوری مطرح است که بر طبق آن به شهرنشینی به عنوان یک شیوه زندگی اجتماعی تاکید کرده است. بر اساس این دیدگاه زندگی در شهر اثراتی بر روابط اجتماعی می گذارد که ویژه شهر و شهرنشینی است. مثلا در شهر روابط بی نام، سطحی، ناپایدار، سودجویانه و عقلا یی است. دیدگاه های فرهنگ گرایانه به پدیده شهر در تداوم چنین رویکردی امروزه به وجود آمده اند که شهر را به عنوان یک سامانه غیراخلا قی تعریف می کنند.
سوال این است که آیا واقعا این سامانه غیراخلا قی است؟!
یا تنها به دلیل این که تاکنون برای اعضا متعارف نبوده غیراخلا قی شمرده می شود؟!
اینجاست که کم کم نیاز حس می شود. روابط عاطفی که تاکنون در روستا ملموس و محسوس بوده در شهر نامحسوس و محو می گردد. این نیاز چیست؟
این فرهنگ های چندین تباره در شهر چگونه با هم همزیستی خواهند کرد؟
آیا این دیدگاه به ظاهر غیراخلا قی، جزئی از فرهنگ لا ینفک شهرنشینی نیست که عدول از آن گاه زندگی را سخت یا حتی غیرممکن می سازد؟
در این دیدگاه شهرها محیط های ناهمگنی از خرده فرهنگ ها تلقی می شوند که یک مدیریت شهری کارآمد می بایست به ایجاد تعادل و توازن و انتظام بخشی به چنین اجتماعی بیندیشد و کوشش کند تا نه تنها روند زندگی در شهر را قانونمند سازد بلکه به اصول اخلا قی و روابط اجتماعی نیز پایبند نماید.
آنچه که در ادامه به آن خواهیم پرداخت ابزار توانمند این مدیریت شهری است در اجرای آنچه که این شهر آشفته چندین ملیتی بدان نیازمند است.
نویسنده : اشرف السادات آقایی
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید