جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان


ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان
به نظر می‌رسد به‌دلیل فقدان داده‌های معتبر و علمی در سال‌های گذشته تنها تجربیات شخصی مبنای قضاوت درباره تحولات اجتماعی و فرهنگی بوده و شاید به همین دلیل بود كه نیاز به مطالعه‌ای جدی به منظور كسب آگاهی از نحوه نگرش مردم، موضوعی قابل‌توجه و حائز اهمیت دانسته شد. در چنین شرایطی طرح "پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان" در دستور كار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلا‌می قرار گرفت. هدف از انجام این طرح نیز، شناخت وضعیت عمومی نگرش‌ها و رفتارهای جامعه بوده و در واقع این نوع مطالعات شناخت وسیعی از وجوه مختلف اجتماعی و فرهنگی به دست می‌داده است.
● پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌ها
جامعه ایران، تحولات شگرف خود را در عرصه فرهنگ چگونه تجربه كرده است؟ یافتن پاسخی در خور برای این پرسش، انجام پژوهشی فرهنگی در سطح ملی و بسیار كلان را ایجاب می‌كند. پژوهشی كه تحولات فرهنگی جامعه ایران را بر مبنای معیارها و سنجه‌های علمی مورد ارزیابی قرار داده و حتی قابلیت مقایسه با اطلاعات جهانی را داشته باشد.
به همین منظور پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌ها به عنوان بخشی از ماده ۱۶۰ قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی كشور در سال ۱۳۷۸ به تصویب مجلس پنجم رسید. مسؤولان هدف از اجرای این طرح‌ها را اندازه‌گیری تحولات فرهنگی و نگرش‌های اجتماعی در فاصله‌های منظم (دوساله) دانستند تا براساس یافته‌های آن، امكان برنامه‌ریزی و سیاستگزاری علمی فراهم گردد. اگر چه شناخت عرصه‌های كلان فرهنگی و آگاهی یافتن از این داوری می‌تواند مبنایی مناسب برای ارزیابی از وضعیت كلی بدست دهد.
در پی تصویب سه طرح ملی توسط مجلس شورای اسلامی و به منظور ساماندهی و اجرای این سه طرح، شورای سیاستگزاری، به ریاست احمد مسجدجامعی قائم‌مقام وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از تابستان ۱۳۷۸ با شركت نمایندگان دستگاه‌های مرتبط آغاز به كار كرد و در جلسات متعدد، آیین‌نامه‌ها و چارچوب كلی اجرای این سه طرح به تصویب رسید. آیین‌نامه اجرایی طرح پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌ها نیز در پاییز ۱۳۷۸ به تصویب شورای سیاستگزاری رسید و براساس این آیین‌نامه، اركان طرح مشخص شد. این طرح در دو موج به انجام رسید و گزارش‌های آن نیز منتشر شده است. موج اول پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان در سال ۱۳۷۹ و موج دوم در سال ۱۳۸۲ و با هدف شناخت نحوه نگرش مردم نسبت به جامعه، وضعیت خود و آینده در ۲۸ مركز استان كشور انجام شد.
● آیین‌نامه اجرایی طرح
براساس آیین‌نامه اجرایی طرح و به‌منظور ارائه تصویر درست و دقیق از وضعیت نگرش و رفتار جامعه، پنج گروه از محققین و سیاستگزاران در قالب اركان طرح پیش‌بینی و مشغول به فعالیت شدند. این اركان، با مسؤولیت‌های مشخص، برای اجرای دقیق آنچه كه مورد نظر بود، تلاش كرده و سعی در بدست آوردن نتیجه‌ای مطلوب داشتند.
شورای علمی ركن اول اجرایی پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌ها بود. این شورا مركب از شش عضو بوده كه مدیر اجرایی طرح نیز علاوه بر شش عضو مذكور در آن عضویت داشت. اعضای این شورا به پیشنهاد مدیر اجرایی طرح و با حكم رئیس‌شورای عالی سه طرح ملی برگزیده شدند كه عبارت بودند از: دكتر مسعود چلبی، دكتر احمد رجب‌زاده، دكتر سید حسین سراج‌زاده، دكتر محمد عبد‌اللهی، دكتر حسین قاضیان، دكتر سید محمود قاضی طباطبایی و دكتر علی یوسفی.
مدیر اجرایی طرح پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌ها كه با حكم رئیس شورای سیاستگزاری سه طرح برگزیده شد و وظیفه هماهنگی و مدیریت جلسات شورای علمی، ستاد اجرایی و پیگیری مصوبات و نیز اجرای كلیه مراحل از تهیه چارچوب مفهومی تا جمع‌آوری اطلاعات میدانی و تهیه گزارش‌های استانی و ملی را بر عهده داشت، عبدالعلی رضایی بود.
سومین ركن اجرایی طرح مذكور، ستاد اجرایی بود. اعضای این ستاد عبارت بودند: از عبد‌العلی رضایی مدیر اجرایی طرح، مدیركل دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی، نمایندگان تام‌الاختیار قائم‌مقام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سهراب حمیدی و محسن گودرزی و دو نفر ناظر طرح كه توسط كارفرمای طرح (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) تعیین شده‌اند. كه عبارتند از: فرامرز حق‌شناس و دكتر احمد رجب‌زاده. وظیفه این ستاد تصمیم‌گیری در مورد امور اجرایی طرح و نظارت بر مراحل پیشرفت طرح و نحوه فعالیت مدیر اجرایی طرح بوده است.
مجری استانی چهارمین ركن اجرایی این طرح معرفی شده. مسؤولیت اجرای طرح در استان‌ها به عهده محققان یا اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها در ۲۸ استان كشور بوده است كه سازماندهی تیم‌های پرسشگری، انجام پیش‌آزمون و اجرای طرح را در استان‌ها به انجام رساندند. ناظران، كه عبارتند از دو نفر ناظر كه با حكم معاونت پژوهشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعیین شده و نماینده كارفرما در نظارت بر حسن اجرای مراحل مختلف طرح و تأیید صحت انجام آن هستند. این مجموعه به عنوان سیاستگزاران و مجریان طرح، به اجرای دقیق و درست طرح و جمع‌آوری اطلاعات و داده‌ها پرداختند و با نظارت دقیق ناظران آنچه را كه مورد نظر سیاستگزاران بوده به اجرا گذاشتند.
● اولین گام‌
تلاش برای تهیه طرح اولیه پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌ها از شهریور ۱۳۷۸ آغاز شد. در این مرحله منابع موجود فارسی و غیرفارسی در زمینه پیمایش‌های اجتماعی و بررسی نگرش‌ها مورد بررسی قرار گرفت و با مرور منابع چاپی و بررسی سایت‌های اینترنتی متعدد، فهرستی از طرح‌های تحقیقی موجود در جهان، متغیرهای مورد بررسی و شیوه‌های اجرایی پیمایش‌های اجتماعی استخراج شد و در اختیار اعضای شورای مشورتی اولیه طرح قرار داده شد. با توجه به مصوبه مجلس پنجم و تأكید كارفرمای طرح، نگرش‌های اجتماعی و سیاسی و نیز باورهای دینی مورد تأكید خاص قرار گرفت و كلیه پرسشنامه‌ها، مقیاس‌ها و گزارش‌های در دسترس به‌طور دقیق بررسی شد.
پس از تصویب آیین‌نامه اجرایی سازمان و تعیین اعضای شورای علمی طرح در آذرماه ۱۳۷۸، جلسات شورای علمی آغاز به كار كرد و براساس تصمیمات این شورا ابتدا چارچوب مفهومی ارزش‌ها و نگرش‌ها تهیه و تدوین شد و سپس بر مبنای آن كار تهیه پرسشنامه و مقیاس‌های سنجش، از اردیبهشت ۱۳۷۹ آغاز شد.
پرسشنامه‌ مقدماتی ملی در اواخر مهرماه ۱۳۷۹ آماده و پیش آزمون آن در آبان‌ماه ۱۳۷۹ در ۲۸ مركز استان به اجرا درآمد. پس از انجام پیش آزمون و جمع‌بندی نتایج آن و با رعایت ملاحظات وزارتخانه، تغییراتی در پرسشنامه اعمال گردید و پرسشنامه‌ نهایی در نیمه دوم بهمن ماه ۱۳۷۹ جهت اجرای جمع‌آوری داده‌ها، آماده شد. كار جمع‌آوری داده‌ها از هفته آخر بهمن‌ماه به طور هم‌زمان در ۲۸ استان آغاز شد و تا هفته سوم اسفند‌ماه به پایان رسید. داده‌های جمع‌آوری شده، پس از انجام كنترل‌های لازم، به رایانه داده شد، تا فایل‌های استانی و فایل تركیبی ملی تشكیل شود. پردازش داده‌ها در اواسط فروردین ۱۳۸۰ پایان گرفت.
در موج اول این پژوهش، تلاش فراوانی شد تا یافته‌های پژوهش برای محققان، برنامه‌ریزان و مسؤولان اجرایی كشور به میزان زیادی قابل استفاده باشد. نحوه تنظیم پرسشنامه‌ها و آزمون‌های مختلف اگر چندان متكی بر تجربه نبود، اما نقطه عطفی بود برای تنظیم دقیق‌تر هر آنچه كه در آینده می‌شد به آن تكیه كرد. این اولین گام، بی‌تردید، افقی روشن در این مسیر گشود، هر چند، كاستی‌هایی را هم به همراه داشت. اما نباید از ذهن دور داشت كه تلاش تمام مجریان طرح پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌ها، براساس گردآوری درست و دقیق داده‌هایی بود كه بتوان براساس آن سیاست‌های فرهنگی را آن‌گونه كه اقتضای جامعه است، پی‌ریزی و پیاده كرد. البته در موج دوم پژوهش با توجه به تجربه‌هایی كه از موج اول به دست آمد تلاش شد تا كاستی‌ها به پایین‌ترین سطح خود برسد و بهبود شیوه‌های جمع‌آوری اطلاعات دقیق، ابزار سنجش مفاهیم و ارتقای كیفیت پژوهش را به همراه داشته باشد.
● به خاطر فقدان داده‌های معتبر و علمی‌
موج دوم یافته‌های پیمایش در ۲۸ استان كشور در قالب ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان زمستان سال ۱۳۸۲ انجام شد.موج دوم نیز همچون موج اول از سوی "طرح‌های ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی" با مشاركت جمع كثیری از پژوهشگران و اندیشمندان در سراسر كشور انجام شد. رئیس شورای سیاستگزاری طرح‌های ملی، احمدمسجدجامعی و مدیرطرح دكتر محسن گودرزی بود.
موج اول و دوم پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان آن طور كه دكتر محسن گودرزی می‌گوید به خاطر خلا‡یی صورت گرفت كه كار برنامه‌ریزی در حوزه فرهنگی را دشوار می‌كرد و آن، نبود اطلاعات دقیق از وضعیت گرایش‌ها و رفتارهای فرهنگی است. چرا كه در فقدان داده‌های معتبر و علمی، تجربه‌های شخصی مبنای قضاوت درباره تحولات اجتماعی و فرهنگی می‌شوند و از این رو ارائه تصویری جامع از فرهنگ برمبنای این نوع تجربه،‌ فقیر و كم‌رمق خواهد بود.
در این رابطه محسن گودرزی می‌گوید: داده‌های اقتصادی به صورت منظم و مرتب و از جانب چند سازمان و نهاد (مركز آمار، بانك مركزی و سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی) تولید و یا گردآوری می‌شوند. تراكم داده‌ها و دوره زمانی نسبتاً طولانی، برای اقتصاددان فرصت توصیف و یا تبیین تغییرات اقتصادی را فراهم كرده است. اقتصاددان با استفاده از این اطلاعات می‌تواند چگونگی وضعیت موجود اقتصاد و سمت و سوی تحولات آن را بیان نماید. اگر همین وضعیت را با فرهنگ مقایسه كنیم، كاملاً كمبود داده‌هایی از این دست را احساس خواهیم كرد. تحقیقات فرهنگی- اجتماعی موجود قادر به ترسیم چنین تصویری از وضعیت موجود و تحولات آن نبودند. علاوه بر آن، پراكندگی و درپیش گرفتن تعاریف متفاوت، مقایسه نتایج این تحقیقات را با یكدیگر محدود می‌كرد. براساس چنین خلایی بود كه ضرورت انجام پیمایش‌های ملی با هدف تولید داده‌های معتبر، فراگیر و قابل مقایسه در طول زمان مطرح شد. هدف اولیه پیمایش از تولید داده‌های اجتماعی بیش از هرچیز پاسخگویی به این پرسش است كه مردم جامعه خود را چگونه می‌بینند یا به سخن دیگر سیما و نقشه جامعه در ذهن مردم چگونه است.
ضرورت شناخت وضعیت فرهنگی و پیشینه پژوهشی موجود، مبنای سیاستگزاری پیمایش‌های فرهنگی و اجتماعی قرار گرفت. هرچند كه نیازهای تازه ضرورت فراتر رفتن از تحقیقات موجود و طراحی براساس نیازهای جدید را حكم می‌كرد، چارچوب سیاست‌های اصلی طرح‌های ملی از جمله پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان از یك‌سو با نظر داشتن به تحقیقات داخلی و پیمایش‌های دیگر كشورها و از سوی دیگر با توجه به پرسش‌های تازه شكل گرفت.
● سیاست‌های پیمایش‌
این سیاست‌ها را می‌توان در چند محور بیان كرد: فراگیری پیمایش‌های ملی، نخستین و شاید مهمترین سیاستی است كه دنبال می‌شود. بدان معنا كه داده‌های این پژوهش‌ها منحصر به تهران و یا چند شهر بزرگ كشور نباشند. اكنون روال متعارف در انجام تحقیقات اجتماعی به این ترتیب است كه داده‌های آن عمدتاً از تهران و یا چند شهر بزرگ گردآوری می‌شود اما اغلب ناخواسته نتایج آن به كل كشور تعمیم داده می‌شود. سیاست اصلی در پیمایش‌های ملی این است كه داده‌ها در سطح ملی و از تمام نقاط كشور گردآوری شود. گو این كه در مرحله اول به دلیل امكانات و مقدورات اعم از اعتبارات، سازماندهی و نیروهای انسانی موجود، به ناگزیر پیمایش‌ها در مراكز استان‌ها اجرا شده است اما به تدریج در مراحل بعدی،‌شهرهای كوچك‌تر و روستاها نیز در دایره شمول قرار خواهند گرفت.دومین نكته در سیاستگزاری پیمایش‌های ملی، نظم زمانی آن‌هاست. عدم استمرار پیمایش‌ها مانع شناخت روندهای اجتماعی و فرهنگی در طول زمان می‌شود. اساساً اهمیت این قبیل پیمایش‌ها ارائه تصویری از تحولات است كه تنها با تداوم و تكرار آن میسر است. تكرار پیمایش‌ در مقاطع زمانی منظم به معنای این است كه برای امكان مقایسه، شاكله اصلی پژوهش باید حفظ شود. یكی از مشكلات این نوع تحقیقات، تغییرات در بخش‌های اصلی و درنتیجه از دست رفتن قابلیت مقایسه آن‌هاست.
سیاست سوم تأكید بر خصلت ملی پیمایش است. صفت ملی از یك‌سو ناظر به جامعه آماری است كه كل كشور را در بر می‌گیرد و از سوی دیگر، بر این نكته دلالت دارد كه پیمایش‌های ملی باید حاصل اشتراك مساعی سازمان علمی جامعه باشد. به این ترتیب، پیمایش، تابع سلیقه‌های شخصی و متكی به گرایش‌ها و سلیقه‌های یك یا گروه كم‌شماری از محققان نخواهد بود و جنبه سازمانی بر جنبه شخصی آن غلبه خواهد یافت. برای مقایسه می‌توان به نمونه‌هایی از حوزه جمعیت‌شناسی تمسك جست. مركز آمار ایران نمونه‌ای شناخته شده از سازمانی است كه داده‌های جمعیت‌شناسی را با بهره‌گیری از توان متخصصان آمار و جمعیت‌شناسی و ... تولید می‌كند و نتیجه كار حاصل فعالیت یك سازمان تعبیر می‌شود. آنچه كه به این داده‌ها اعتبار می‌دهد، سازمان انجام دهنده آن است. به همین دلیل، در اجرای پیمایش‌های ملی تلاش شد كه سلیقه‌های شخصی به مساعی و تلاش جمعی تبدیل شود.خصلت دیگری كه در سیاستگزاری مورد توجه قرار گرفت، عمومیت مخاطب یا استفاده‌كنندگان بود. داده‌های پیمایش بیش از این كه به نیاز یك محقق یا علائق نظری یا عملی متخصصان و یا گروه‌های اجتماعی و سیاسی و یا سازمان‌ها و دستگاه‌های معینی از مدیریت جامعه پاسخ دهد، نیاز عمومی‌تر را مبنای طراحی خود قرار داد. با توجه به دو گروه عمده مخاطب- یعنی متخصصان و سیاستگزاران- اهداف پیمایش براساس نیاز این دو گروه طراحی شد.
در مورد متخصصان تلاش شد تا حد مقدور داده‌ها امكان آزمون نظریات رقیب یا دست كم ارائه تصویری كلی و عمومی را فراهم نماید و از این رو یك دیدگاه نظری خاص محور قرار نگرفت. پیمایش‌های جهانی نیز با در پیش گرفتن چنین الگویی از مبناقرار دادن یك دیدگاه نظری خاص پرهیز می‌كنند. مشاركت متخصصان با گرایش‌های مختلف راه را برای رسیدن به این مقصود هموار ساخت.
از طرف دیگر، هدف پیمایش‌ها فراهم آوردن داده‌های لازم برای سیاستگزاری است و در نتیجه مشاركت نهادهای مرتبط در فرایند تعریف حوزه‌های تحقیق ضروری می‌نماید. برای دستیابی به این مقصود، لزوم مشاركت نهادها و شوراهای مرتبط و ایجاد فضای گفت‌وگو و نقد پیمایش درك شد. این هدف تنها در صورتی تحقق می‌یافت كه همه دستگاه‌هایی كه در حوزه فرهنگی و اجتماعی كار می‌كنند،‌ امكان استفاده از داده‌های پیمایش برای سیاستگزاری را داشته باشند و این نیز با در نظر گرفتن نیازهای متنوع دستگاه‌ها و سازمان‌های مختلف ممكن شد.
سرانجام این كه هدف اصلی پیمایش ارائه تصویر عمومی و كلی از وضعیت نگرش و رفتار جامعه است و لوازم انجام چنین كاری متفاوت از زمانی است كه تحلیل ژرفایی و عمیق در چارچوب نظری خاص دنبال می‌شود. هدف پیمایش‌های معدودی كه در ایران انجام شده و پیمایش‌های جهانی همواره ارائه تصویری عمومی و كلی از وضعیت نگرش‌ها و رفتارهاست. طبیعی است هرگونه نقد و ارزیابی پیمایش می‌بایست با ارجاع به این داعیه اصلی صورت گیرد.
● سازماندهی اجرایی‌
سازماندهی اجرای پیمایش تحت تأثیر اقتضائاتی چنین شكل گرفت. بخشی از این سازمان كه به طراحی پرسشنامه و گردآوری داده‌ها، نظارت و پردازش داده‌ها مربوط می‌شود، به قرار زیر است:
مراحل علمی پیمایش با هم‌فكری و نظر مشورتی جمع زیادی از متخصصان حوزه‌های مختلف پیش رفت و در پیمایش‌ها تلاش شد تا افراد بیشتری به این جمع اضافه شوند. نظر مشورتی این جمع به صورت فردی و یا در قالب گروه‌های مشورتی اخذ شد و از دو طریق كتبی و یا حضوری دریافت گردید. نظرات مشاوران بیشتر در زمینه روش‌های نمونه‌گیری، مفاهیم مورد بررسی و چارچوب پرسشنامه گردآوری و براساس جمع‌بندی و ارزیابی آن‌ها تصمیم نهایی اتخاذ شده است. از همین رو، مسؤولیت نهایی نحوه انجام این كار برعهده مدیر علمی طرح است. اجرای مستمر پیمایش در گرو شكل‌گیری سازمان اجرایی ثابت متشكل از استادان دانشگاه و كارشناسان ساكن استان‌ها برای گردآوری داده‌ها و تكمیل پرسشنامه است. ساكن بودن مجری در استان، فرصت بهتری برای شكل‌دادن به سازمان پرسشگری نسبتاً ثابت را مهیا می‌سازد كه به وقت لزوم امكان بسیج آن در كوتاه‌ترین زمان ممكن است. در عین حال، ثبات مجریان استانی انباشت تجربه را موجب می‌شود و پس از چند دوره اجرای پیمایش، تجربیاتی منحصر به فرد در استان‌ها شكل خواهد گرفت. وجود چنین سازمانی اجرای منظم و مستمر پیمایش را تضمین خواهد كرد. مجریان براساس ضوابطی از قبیل اولویت تحصیلات در علوم اجتماعی، برخورداری از پیشینه انجام پژوهش‌های پیمایشی و نسبت آن‌ها با شورای پژوهشی استان‌ها و دانشگاه‌ها انتخاب شدند.
كار تدوین پرسشنامه را گروهی از كارشناسان به انجام رساندند. كارشناس مسؤول گروه پیمایش‌های پیشین را (اعم از داخلی و یا خارجی) گردآوری و بررسی می‌كرد و نتایج كار خود را در گروه به بحث می‌گذاشت. این گروه علاوه بر تهیه گزارش‌های علمی، تهیه گزارش‌ پیشرفت كار و دریافت نظرات مشاوران و جمع‌بندی و ارائه صورت پیشنهادی پرسشنامه را برعهده داشت. مجموعه این فرایندها در هیأت مشاوران پیمایش به بحث گذاشته می‌شد و حاصل نهایی در شورای فرهنگ عمومی بررسی و تصویب می‌شد.
گروه آمار و نمونه‌گیری تهیه طرح فنی نمونه‌گیری شامل مبانی علمی، روش نمونه‌گیری و شیوه اجرایی و تهیه نقشه‌های شهری و ... را برعهده داشت. همچون دیگر گروه‌های كارشناسی در این بخش نیز یك كارشناس مسؤول با همكاری متخصصان آمار و نمونه‌گیری اهداف این حوزه را دنبال می‌كردند و محصول نهایی بعد از دریافت نظر مشاوران و جمع‌بندی مبنای عمل پیمایش قرار گرفت.
بخش نظارت متشكل از كارشناسان علوم اجتماعی كه دارای تجربه عملی در كار پیمایشی بودند، نظارت بر فرایند آموزش پرسشگران و تكمیل پرسشنامه در منطقه و كنترل كل فرایند گردآوری داده‌ها را برعهده داشت.
برخی از مجریان استانی در دوره گذشته كه به دلیل ساكن نبودن در استان جایگزین شدند، به عنوان ناظران استانی انتخاب شدند.بخش استخراج و پردازش داده‌ها عهده‌دار كدگذاری پرسشنامه، ورود به رایانه، كنترل آماری و فیزیكی خروجی‌ها، پیرایش داده‌ها و اصلاح خطاهای ناشی از پرسشگری یا كدگذاری و ورود و مانند آن بود. انجام مجموعه اقدامات لازم برای تدارك اعتبارات مالی و پشتیبانی اداری برعهده شورای اداری و مالی بود. این شورا، برآورد اعتبار، تنظیم قراردادها، تدارك تجهیزات و لوازم مورد نیاز و... را انجام می‌داد.
فعالیت مجموعه وسیع پرسشگران در زمان گردآوری داده‌ها همواره با احتمال وقوع مشكلاتی برای پرسشگران چون شكایت برخی خانوارها از پرسشگران، دستگیری و مواردی از این دست همراه است. گرچه پیش از آغاز عملیات تكمیل پرسشنامه، دستگاه‌های ذی‌ربط در جریان كار قرار می‌گیرند، با این حال احتمال مشكلات یاد شده كاملاً صفر نمی‌شود. در عین حال حفظ اطلاعات شخصی پاسخگویان نیز از موارد مهمی است كه در مراحل اجرایی باید لحاظ شود. همكاری بخش حراست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای فراهم كردن شرایط مساعد برای پرسشگری نقش درخوری در كیفیت كار داشت.
انتخاب مجریان استانی، تشكیل گروه‌های كارشناسی یاد شده و هماهنگی فعالیت آن‌ها، دریافت گزارش‌ها و تهیه مستندات از هر مرحله و هر بخش از فعالیت كه در خارج از چارچوب فعالیت گروه‌های كارشناسی قرار داشت، مستقیماً توسط مدیر علمی پیمایش انجام شد.
● چشم‌اندازهای آینده‌
نبود تجربه كافی برای انجام پیمایش، فراهم‌آوردن زیرساخت‌های اساسی را ضروری می‌سازد. بخشی از دانش این كار تنها از طریق تجربه حاصل می‌شود. از جمله آن‌ها به ساخت ابزارهای اندازه‌گیری استاندارد می‌توان اشاره كرد. به همین دلیل بخشی از مطالعات طرح‌های ملی به ساخت ابزارهای استاندارد اختصاص خواهد یافت. از این‌رو پیمایش‌های موضوعی با هدف تولید داده‌های ژرف و عمیق كه حاصل آن فراهم آوردن بسته‌های پرسشنامه‌ای در مورد موضوعات خاص است، در كانون توجه قرار دارند.
پوشش وسیع و تنوع موضوعی پرسشنامه پیمایش به نحوی است كه حتی‌الامكان تصویری هرچند كلی از وضعیت نگرشی ارائه نماید. با این حال، گستره موضوعات به نحوی است كه چنین سیاستی نیز قادر به تأمین تمامیت آن نخواهد بود. از این رو، پرسشنامه اصلی به دو بخش عمده تقسیم شده است؛ هسته اصلی آن را سؤالات ثابت پیمایش تشكیل می‌دهند و در كنار هسته اصلی، بخش متغیر سؤالات در هر موج به اقتضای شرایط انتخاب خواهند شد. بخش متغیر هر دو سال یك‌بار تكرار خواهد شد و این امكان مقایسه را مهیا می‌كند. در عین حال، سؤالات این بخش به گونه‌ای انتخاب می‌شوند كه با پیمایش‌های انجام شده در ایران و پیمایش‌های جهانی قابلیت مقایسه داشته باشند. در تمام این اقدامات سیاست اصلی استمرار و نظم زمانی مطالعات است تا از این طریق همواره امكان مقایسه نتایج و شناخت تحولات میسر باشد.
در اجرای این موج همین سیاست در پیش گرفته شد. در این موج، ساختار پرسشنامه از دو بخش تشكیل می‌شد كه بخش ثابت آن شامل سؤالات موج اول است و سؤالات بخش متفاوت آن براساس امكان مقایسه با پیمایش‌های سال ۱۳۵۳ و ۱۳۷۴ و پیمایش‌های جهانی بویژه "پیمایش جهانی ارزش‌ها"‌(Survey World Value) و "پیمایش عمومی اجتماعی"(General Social Survey) شكل گرفته است.
سؤالات بخش ثابت با دو معیار اهمیت و احتمال تغییر در كوتاه مدت انتخاب شده‌اند، بدان معنا كه آن دسته از متغیرهایی كه انتظار نمی‌رود در كوتاه مدت تغییر نمایند، به پیمایش‌های بعدی موكول شده‌اند و به جای آن از پرسش‌هایی جدید استفاده شده است كه معیارهای آن قابلیت مقایسه را دارد. در هر حال، سیاست اصلی حفظ تمام پرسش‌هاست تا هیچ اطلاعی تنها یك بار گردآوری نشود. این تغییرات تنها ناظر به تناوب زمانی سؤالات است.
در عین حال، با توجه به این مسأله كه ارزش‌های خانوادگی، نگرش‌ها و رفتارهای دینی، تصور مردم در مورد مشكلات اجتماعی و مشاركت اجتماعی از حوزه‌هایی بود كه جای بیشتری برای پرداختن بدان بود، در بخش جدید سهم بیشتری بدان اختصاص داده شد.
● بی‌سابقه درتاریخ پژوهش‌های‌ اجتماعی ایران‌
در رابطه با موج دوم پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان، احمدمسجدجامعی رییس‌شورای سیاستگزاری طرح‌های ملی نیاز جامعه به اطلاعات فرهنگی و شناخت وضعیت جامعه را روشن‌ترین نیاز جامعه توصیف می‌كند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره موج دوم این پژوهش چنین می‌گوید: هیچ نیازی روشن‌تر از نیاز جامعه به اطلاعات فرهنگی و شناخت وضعیت جامعه نیست. گمان نمی‌كنم كه كسی در چنین ضرورتی تردید داشته باشد. با این حال، مدت زمان زیادی باید طی می‌شد تا این باور به سیاستی عملی در زمینه تحقیقات منجر شود. نخستین دغدغه‌های انجام چنین تحقیقی در سال‌های ابتدایی دهه ۶۰ در وزارت كشور مطرح شد. در آن سال‌ها مسأله آسیب‌های اجتماعی از موضوعات مهمی بود كه چندین نهاد و دستگاه در زمینه آن مسؤول بودند. این خود به آشفتگی در نظام‌‌اطلاعات و آمار دامن زده بود، چرا كه برداشت‌ها و تعاریف متفاوت از مفاهیم موجب تفاوت‌هایی در آمارها شده بود. در آن زمان مسؤولیت طرحی را برای سامان دادن به این مجموعه برعهده من نهادند. این تلاش با همكاری تعدادی دیگر از افراد از جمله كسانی كه در شهربانی، كمیته و... مسؤولیت داشتند، به گزارشی منتهی شد كه احتمالاً در آرشیو وزارت كشور موجود است. در این گزارش ضمن تحلیلی از وضعیت آسیب‌های اجتماعی به برداشت‌های متفاوت از جرم و آسیب در جامعه به‌ویژه در بین دستگاه‌های مسؤول پرداخته شده بود. در همان گزارش بر ضرورت انجام تحقیقی درباره تصور جامعه از مسائل مختلف خود تأكید شده بود. آن‌ها كه با آسیب‌های اجتماعی سروكار دارند، خواه از موضع سیاستگزار و خواه از موضع متخصص، بلافاصله خود را با مسأله تعریف آسیب مواجه می‌بینند. هر كسی از منظر خود چیزی را آسیب می‌انگارد كه ممكن است دیگری آن را آسیب قلمداد نكند. نكته برجسته‌ای كه در گزارش پیشنهاد شده بود عبارت بود از انجام تحقیقی درباره تصورات و نگرش جامعه. سال‌ها بعد در ابتدای دهه ۷۰ در معاونت پژوهشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تحقیقی با موضوع بررسی نگرش مردم انجام شده بود كه به ایده مطرح شده در وزارت كشور بسیار نزدیك بود. این تحقیق سرآغاز شكل‌گیری بحثی درباره ضرورت انجام این نوع تحقیقات در سطح ملی و به صورت مستمر شد.
در سال ۱۳۷۷ معاونت پژوهشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اقدام به برگزاری گردهمایی‌ با عنوان "سیاست‌های ساماندهی فرهنگی" كرد كه هدف از آن روشن كردن حوزه و مسائل سیاست فرهنگی بود. در آن گردهمایی صاحبان دیدگاه‌های مختلف سیاسی و فرهنگی آرای خود را درباره سیاستگزاری فرهنگی ارائه كردند.
شاید آن گردهمایی از حیث حضور گرایش‌های مختلف سیاسی و فكری در نوع خود كم‌نظیر بود و بسیاری از افراد كه با هم در زمینه مسائل فرهنگی اختلاف‌نظر داشتند،‌ دیدگاه‌های خود را ارائه كردند. به رغم این تفاوت، اكثریت آن‌ها بر این نكته توافق داشتند كه معیار و خط‌كش واقعی وجود ندارد كه وضعیت فرهنگی و اجتماعی جامعه را نشان دهد. مجموعه سخنرانی‌ها حاوی قضاوت‌های مختلفی درباره وضعیت، روندها و پیامدهای تحولات فرهنگی بود ولی اغلب فاقد مبنایی تجربی بودند. به همین دلیل این نیاز مطرح شد كه برای پاسخ به پرسش‌هایی از قبیل چگونگی وضعیت فرهنگی، سمت و سوی تحولات، شتاب تغییرات و ... به مجموعه‌ای از اطلاعات كمی، استاندارد و با قابلیت مقایسه نیاز داریم. درحقیقت این همان نكته‌ای بود كه در سال‌های پیش از این نیز مطرح شده بود. در سال‌های قبل نیز ضرورت انجام تحقیقاتی با این هدف مطرح بود و اقداماتی هم برای تأمین این نیاز انجام شده بود اما به دلایلی كه از حوصله این بحث خارج است، تداوم نداشتند و یا حتی در مراحل اولیه متوقف شدند.
گردهمایی ساماندهی فرهنگی، كه سخنرانی‌های آن در مجموعه‌ای به چاپ رسید، توانست ایده انجام تحقیق اجتماعی ملی را به عمل نزدیك‌تر كند. به این ترتیب سه طرح ملی كه قبلاً به صورت محدودتری به انجام رسیده بودند، به عنوان تكلیفی قانونی در برنامه سوم توسعه گنجانده شدند و برای نخستین بار انجام تحقیقات اجتماعی در یكی از مهمترین قوانین كشور مورد تأكید قرار گرفت. سه طرح ملی كه نتایج اجرای مرحله اول آن‌ها در بیش از صد جلد كتاب منتشر شده،‌ اكنون گام دوم خود را طی می‌كند. این بدان معناست كه تحقیقات اجتماعی گام بلندی را به سوی نهادینه شدن برداشته‌اند. آن‌ها كه با تحقیقات سروكار دارند، خود به خوبی می‌دانند كه اجرای تحقیقات در سطح ملی و تكرار آن در فاصله دو سال تقریباً امری بی‌سابقه در تاریخ پژوهش‌های اجتماعی ایران است.
منبع : فرهنگ و پژوهش