جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نقش دارونماها در درمان


میزان تجویز دارونماها: تحقیقات نشان داده است كه دارونماها وقتی به صورت قرص های كوچك سفید به بیمار داده می شوند نسبتا موثر هستند، اما زمانی كه به صورت كپسول های بزرگ قرمز رنگ تجویز می شوند موثرتر هستند و زمانی كه بیمار مجبور می شود آستین خود را بالا بزند و آنها را به صورت تزریق دریافت كند باز هم تاثیرشان بیشتر می شود. به عبارت دیگر، نشانه های بصری دارو توانایی های مختلفی دارند. دو قرص شكر نسبت به یك قرص واكنش قوی تری در بیمار ایجاد می كنند با این كه هر دو خنثی هستند، تنها به این دلیل كه دو تا بیشتر از یكی است و بنابراین «به معنی» توانایی بیشتر است. چنین واكنش هایی در مورد داروهای واقعی هم صدق می كند. فابریزیو بندتی، محققی در ایتالیا، دریافت كه تزریقی برای تسكین درد - نه تزریق دارونما، بلكه تزریق دارویی واقعی - زمانی كه بیمار نسبت به قرار گرفتن تحت درمان آگاه است موثرتر واقع می شود تا زمانی كه این دارو به صورت مخفیانه به او داده می شود.
نقش پزشك/ درمانگر: مهم ترین عامل در پیش بینی واكنش قابل قبول به درمانی آزمایشی میزان اعتماد و اطمینان بیمار نیست، بلكه میزان اطمینان پزشك اوست. پزشكی شكاك، پزشكی بی تفاوت یا پزشكی كه به بیمار خود و درمان او علاقه ای ندارد، پزشكی دلسوز كه اطلاعات صحیحی ندارد، همگی به طور ضمنی پیام هایی به بیماران خود می دهند كه بر نتیجه درمان تاثیر می گذارد. همین مسئله در مورد پدر و مادری كه به فرزند خود دارو می دهند هم صدق می كند: هرچه پدر و مادر مطمئن تر باشند، تاثیر دارو بیشتر می شود.
شرطی كردن: در دهه ۱۹۷۰ رابرت آدر در دانشگاه روچستر به موش ها آب حاوی سیكلوفوسفامید - دارویی قوی كه سیستم دفاعی را تضعیف می كند - به علاوه ساخارین داد. سپس سیكلوفوسفامید را از محلول حذف كرد و متوجه شد كه آب شیرین همچنان سیستم دفاعی این موش ها را تضعیف می كند. به عبارت دیگر، آدر سیستم دفاعی موش ها را شرطی كرده بود تا همان طور عمل كند كه گویی داروی قوی به آنها رسیده بود. بعضی از موش ها به دلیل خوردن این آب شیرین مردند. از آن زمان به بعد مطالعات برجسته متعددی نشان داده است كه تاثیرات شرطی كردن در انسان ها به همان اندازه موش هاست. یكی از منابع شرطی كردن محیط است. به عنوان مثال، زمانی كه شما برای درمان وارد كلینیك می شوید، عناصر ضمنی تجربیات پیشین شما، مثل كت سفید پزشكان، یا وارد بیمارستان شدن، یا خوردن قرص هایی با اندازه یا رنگ خاص، ممكن است به برانگیختن واكنشی خاص نسبت به درمان كمك كند. زمانی كه شما به فرزندتان دارویی می دهید، اتاق مناسب، قاشق، خرس عروسكی او و عناصر دیگر ممكن است همگی به درمان او كمك كنند.
انتظارات و باورها: تحقیقات دیگری به ما یاد داده است كه انتظاراتمان می تواند اساسا آنچه را كه تجربه می كنیم تغییر دهد. به عنوان مثال، افراد با مشروبات الكلی غیرواقعی همان طور مست می شوند كه با مشروب واقعی. به این ترتیب، مست شدن لزوماً می تواند خیلی به اثرات الكل ربط نداشته باشد. همچنین شواهدی وجود دارد كه براساس آنها انتظارات می توانند بر فعالیت دارویی ماده غلبه كنند: موردی چند دهه پیش گزارش شده است كه در آن برای خانم حامله ای كه حالت تهوع شدید داشته است دارویی تهوع آور به نام ایپیكاك تجویز شده است. ایپیكاك واقعاً برای كمك به تهوع به افراد داده می شود، اما پزشك این خانم به او اطمینان داد كه این دارو به او كمك می كند. بیمار حرف پزشكش را باور كرد و در عرض چند دقیقه حالت تهوع او از بین رفت و بالنی كه به معده او فرستاده شد نشان داد كه انقباض های معده اش طبیعی است. همه اینها نشان دهنده آن است كه وقتی دارویی را برای كسی تجویز می كنید، بهتر است نتیجه خوبی را كه قرار است از آن حاصل شود و زمان آن را به او بگویید. این انتظار بیمار احتمالاً شانس بهبود او را افزایش می دهد.
منبع : باشگاه اندیشه