سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


آن قطعه که دم از مرگ می زند


آن قطعه که دم از مرگ می زند
در اواخر دهه ۵۰و اوایل دهه ۶۰ میلادی شاهد خلق و اجرای قطعاتی از آهنگسازان مدرن هستیم که در بین آنها قطعاتی برای سازهای شستی دار توسط آهنگسازانی همچون لیگتی(۱۹۶۲- ولوومینا برای ارگ و ۱۹۶۸- کانتینووم برای هارپیسکورد)، اشتوکهاوزن (۱۹۶۱/۱۹۵۴ ، ۱۹۵۶- قطعه پیانو شماره ۱۰ و ۱۱ )، بولز («ساختار» ۱۹۵۲و ۱۹۶۱ برای دو پیانو) و کیج (۱۹۴۸ - سونات و اینترلودها برای پیانوی دستکاری شده،۱۹۶۰- موسیقی برای پیانوهای اسباب بازی تقویت شده) نوشته شده که در این قطعات شیوه برخورد با این سازها شکل نامتعارفی داشتند و با زیبایی شناسی خاص آن تفکر طراحی شده بود. از جمله این تغییرات؛
الف) استفاده از رجیسترهای فوق زیر و بم
ب) استفاده از پدال برای استحاله اصوات و ذوبشان در یکدیگر
ج) شیوه اجرای مشابه پرکاشن ها و سازهای زخمه یی د- دستکاری سیم ها با اضافه کردن اشیایی به سیم های پیانو
د) استفاده از خوشه های صوتی(نت های کنار هم) که با کف یا تمام دست اجرا می شد
ه) حضور بسیار پررنگ دیسوناس (فواصل نامطبوع) و...
در همان زمان تجربیاتی با موسیقی الکترونیک همراه یا بدون فضاسازی های سازهای آکوستیکی در کنار هم به گوش می رسند. (کیج ۱۹۶۴) اصوات ونیز برای یک تلویزیون، ۱۹۶۸ «جمع آوری» کلاژ یا چهل تکه یی از اصوات انتخاب شده از سراسر جهان، اشتوکهاوزن ۱۹۶۰، «تماس» برای موسیقی الکترونیک و تنظیم دوم برای پیانو، سازهای کوبه یی و نوار مغناطیسی، ۱۹۵۶ «آواز جوانی» برای الکترونیک (صدای ضبط شده یک پسر، موج سینوسی و ضربان های بسیار منقطع الکترونیکی). این تجربه ها گاهی با تاثیرپذیری و تاثیرگذاری متقابل روی موسیقی جاز همراه می شدند. سال ۱۹۶۹ گروه پینک فلوید با آلبوم دو بخشی زنده و استودیویی «اوماگاما» چهارمین آلبوم خود را ارائه دادند. آلبومی که در آن این امکان وجود دارد که با قطعاتی از تک تک اعضای گروه آشنا شد. در بخش استودیویی آلبوم، ریچارد رایت نوازنده سازهای شستی دار گروه، قطعه یی با نام Sysyphus (قهرمانی از اسطوره های یونان که مجازات می شود تا ابد تخته سنگی را تا بالای کوه بلندی بغلتاند که قبل از به قله رسیدن باز به پایین سرازیر می شود) در چهار قسمت ارائه می دهد که از نظر ساختار و استفاده از بافت های پیچیده در بعضی از قسمت ها به شکل بسیار خاصی به موسیقی و شیوه تفکر و زیبایی شناسی آهنگسازان معاصر نامبرده نزدیک می شود. قسمت اول با اصوات تیمپانی و سنج ها در کنار اصوات
سینی سایزر تداعی کننده سازهای زهی، ایجاد حسی ارکسترال و برگرفته از موسیقی کلاسیک را می کند که با شکل مدال طراحی شده و به همراه خود رگه هایی از موسیقی شرق دور را دارد. قسمت دوم با فضای امپرسیونیستی با پیانو ادامه پیدا می کند و در گردش ها و جست وجوهای مکرر بین وصل های هارمونیک، آهسته آهسته فضای مدال را ترک می کند و رفته رفته با اضافه شدن آلتراسیون ها و دور شدن از مرکز قبلی با پل های شبه جاز به فضایی کاملاً آتونال و اکسپرسیونیستی وارد می شود که همراه با خود نواختن سریع خوشه های صوتی در رجیستر های فوق بم و زیر، نواختن روی سیم ها و زخمه زدن به آنها و استفاده پرمبالغه از پدال را نیز به نمایش می گذارد که اینجا به خصوص در انتهای قطعه می تواند تداعی یک اثر کاملاً آوانگارد را کند.
قسمت سوم تلفیقی است از ضرباهنگ های شکسته و توام موسیقی جاز و راک برای پرکاشن ها و نواختن روی سیم پیانو با چوب های ماریمبا که استفاده پیانو را بسیار به سازهای کوبه یی نزدیک می کند (پیانو احتمالاً تقویت شده و دستکاری شده). این مجموعه صوتی را موسیقی الکترونیک و اصوات آکوستیکی دیگر که مشابه موسیقی الکترونیک صدا می دهند همراهی می کند. (مثل صدای گلیساندوی زیر زهی ها، نت های دندانی ساکسفون و صدای جیغ گونه سوت های اسباب بازی- صداهای ساز الکترونیک ملوترون که در قطعه «الاکلنگ» از آلبوم دوم - «یک نعلبکی پر از راز»-نیز از آن استفاده می کند.) قسمت آخر با تاکید زیاد روی ساز ارگ و ملوترون باز به فضایی امپرسیونیستی با لایه هایی از افکت ها و اصوات الکترونیکی ساخته شده بازمی گردد که گلیساندوهایی را روی یک ملودی مدال به نمایش می گذارند که باز می تواند برگرفته از مد های شرقی باشد با حال و هوایی که کریسمس را نیز می تواند تداعی کند. در میانه باز با خوشه های صوتی به شکل ناگهانی برخورد می کنیم که فضایی مشابه «ولوومینا برای ارگ» لیگتی را تداعی می کند و دوباره در لابه لای این اصوات با بافتی متراکم و پیچیده دوباره ملودی قسمت اول نمودار می شود با همان فضای ارکسترال سمفونیک که احتمالاً این بازگشت به قسمت اول نیز از علاقه رایت به موسیقی کلاسیک سمفونیک نشات می گیرد. مسلماً فضای مالیخولایی و تصاویر رویا- سراب گونه موسیقی دو آلبوم قبل که تاثیر اشعار نامتعارف و شیوه خواندن خاص سید برت خواننده گروه بین سال های ۱۹۶۸-۱۹۶۶مکمل آن است هنوز تاثیر خود را از دست نداده و در عین حال موسیقی این آلبوم پینک فلوید دارای فضای سردرگم و تعلیقی است که هنوز برای پیدا کردن هویتی جدید بدون برت در حال آزمون و خطاست و بخش های مختلف آن کاملاً به سلیقه شخصی هر کدام از گروه برمی گردد و به هم متصل نیست. اگرچه این آلبوم به معروفیت آلبوم های دیگر این گروه نیست اما بررسی آن می تواند ریشه های عمیق درک موسیقی فرد فرد گروه را نسبت به موسیقی دوران خود روشن کند.
استقلال موسیقایی ریچارد رایت همیشه زیر سایه و تحت تاثیر گروه پینک فلوید قرار نگرفته و در اغلب اوقات به خلق آثاری در آلبوم های پینک فلوید منجر شده که این آثار دارای چنان شخصیت موسیقایی مستقل و قوی هستند که گاه می توانستند کل آلبوم را تحت الشعاع خود قرار دهند. برخورد کلی گروه با مقوله های اجتماعی و درگیری با عمیق ترین و پیچیده ترین تفکرات انسانی و نگاهی بسیار منتقدانه به سیاست روز منجر به انتخاب چنین گویشی در موسیقی پینک فلوید می شود که همراه با آن توجه به پیشرفت های تکنولوژی روز در زمینه طراحی صدا، موسیقی الکترونیک، نور و برخوردهای بدیع فرمال در موسیقی آنها را باعث شده است و این شاید علت دیگری باشد که موسیقی متفکرانه آنها را در کنار موسیقی معاصر قابل ارزیابی تعریف می کند. موسیقی ریچارد رایت برگرفته از نگرش های مختلف موسیقی است که طیفی از برداشت هایی از موسیقی جاز (رایت به این نکته مکرر اشاره می کند که موسیقی او از جاز - به خصوص شیوه نوازندگی نوازنده ترومپت مایلز دیویس - تاثیر گرفته است. به خصوص در آلبوم نیمه تاریک ماه که اشاره او به آکورد برگرفته از آلبوم مایلز دیویس kind of Blue است که در قطعه نفس (Breathe) از آن استفاده کرده است)، موسیقی مدال که بسیار شیوه نوازندگی وی را «شرقی» به گوش می رساند (در مادر متیلدا از آلبوم نی زن بر دروازه های سپیده دم سولوی ارگ رایت بر روی مدی هندی و همین طور در «دستگاه ها را روی قلب خورشید تنظیم کن از آلبوم «یک نعلبکی پر از راز»)، موسیقی آتونال که آن هم می تواند از سمت جاز آزاد و مدرن در موسیقی او راه پیدا کرده باشد (در قطعه Sysyphus قسمت دوم و سوم) و برداشت هایی از موسیقی کلاسیک و رمانتیک است. رایت خود موسیقی اش را مالیخولایی توصیف می کند. مالیخولیایی که فقط از غم برنخاسته بلکه آرامش را جست وجو می کند. در قطعه the Great Gig in the Sky از آلبوم نیمه تاریک ماه، فضاسازی پیانو و ارگ هاموند ریچارد رایت را در ترکیبی از جاز مدال و بلوز با رگه یی از راک می شنویم که بداهه خوانی اسطوره یی کلر تری مانند سازی آسمانی آن را همراهی می کند. موسیقی که دم از مرگ می زند.
و من هرگز از مرگ نمی هراسم
هر لحظه که باشد برایم فرقی نخواهد داشت
چرا باید بترسم؟
بالاخره زمانی تو هم باید بروی.
کیاوش صاحب نسق
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید