سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

شعر گمشده‌


شعر گمشده‌
«آثار و وسایل شخصی احمد شاملو در دادگستری کرج حراج شد و به قیمت ۵۵۰ میلیون تومان به فروش رفت.» این خبر روز گذشته به همین روانی مانند شعر گمشده شاملو روی خروجی خبرگزاری‌های مختلف قرار گرفت:
در خون و در ستاره و در باد، روز و شب‌
دنبال شعر گمشده خود دویده‌ام‌
بر هر کلوخ‌پاره این راه پیچ پیچ‌
نقشی ز شعر گمشده خود کشیده‌ام‌
از قدیم گفته‌اند، حرمت امامزاده را متولی آن نگه می‌دارد. ماجرای حراج آثار شاملو هم در ابتدای امر ریشه در اختلافاتی دارد که ظرف یک سال گذشته (و شاید هم بیشتر) میان اعضای خانواده شاملو رخ داد.
شاملو فارغ از هر گرایش و رویکرد سیاسی و تنها به‌ اعتبار آثاری که دارد و استقبالی که از آنها شده‌، اگر نگوییم چهره‌ای ملی است، حداقل شان و جایگاهش با دیگر متوفیانی که هر روز در گوشه و کنار ایران و جهان، دستشان از دنیای مادی و آثار و وسایلشان کوتاه می‌شود، متفاوت است؛‌ مردگانی که ورثه آنها در دادگاه و دادگستری به دنبال سهم می‌گردند. اما شاملو از این دست مردگان نیست.
واقعیت این است که رسانه‌ای شدن ماجرا و صحبت‌های تند با ادبیات غیرمحترمانه‌ای که روز گذشته میان فرزندان و همسر شاملو و دیگر دوستان و همراهان این شاعر رد و بدل شد، نخستین چیزی را که مورد هدف و تخریب قرار می‌دهد نه شاملو، نه آثار و نه بستگان او، که ادبیات و شعر را تخریب و بی‌آبرو می‌کند.
کافی است، خارج از مرزهای ایران، خبر حراج آثار و وسایل‌شخصی یکی از بزرگ‌ترین شاعران و هنرمندان را اعلام کنید تا تعجب و شگفتی مردم را به طور کامل ببینید.
در تمام دنیا نه تنها چوب حراج بر آثار چنین شخصیت‌هایی نمی‌زنند که تکه تکه یادگارهای پراکنده‌ای که‌از او به جا مانده را نیز جمع‌آوری، ثبت و نگهداری می‌کنند و چه جایی بهتر از خانه موزه‌ای که نفس‌های شاعر را در خود دارد؛ جایی که آیدا هر روز خود را در آینه یادگاری‌های شاملو می‌نگرد؛ آیدایی که خودش امروز میراث احمد شاملو به‌شمار می‌رود.
منبع : روزنامه جام‌جم


همچنین مشاهده کنید