سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

عصر نسل نوگرای مربیان


عصر نسل نوگرای مربیان
فوتبال باشگاهی ایران سال هاست شاهد جهش تاکتیکی و پیشرفت علمی نبوده و هیچ بعید نیست با این روند ثابت که در برخی مواقع و در بعضی از تیم ها سیر نزولی هم داشته در چند سال آینده نظاره گر سبقت یکباره برخی تیم های باشگاهی آسیا از نمایندگان ایران باشیم.
طی فصول گذشته فوتبال باشگاهی ایران، مربیان نوگرا و نواندیش و مردانی که با خلاقیت های تاکتیکی و مسلح به علم روز دنیا بتوانند انقلابی در نحوه بازی تیم های خود ایجاد کنند و نشانی از شادابی ارائه دهند ظهور نکرده اند. مدیران باشگاهی به خصوص تیم هایی که به دلایل مختلف مدیران آنها از ترس برکناری در فوتبال نتیجه گرای ایران تمایل زیادی به جوانگرایی و پذیرفتن ریسک انتخاب مربیان جوان ندارند بیشترین سهم را در این چرخه به خود اختصاص داده اند.
دایره بسته مربیان سنتی و کسانی که به زحمت تعدادشان از عدد ۲۵ فزونی می کند همواره در تیم های لیگ برتری به طور چرخشی مربیگری کرده اند و به ندرت مدیران برنامه ها و دلالانی که در پشت پرده فوتبال باشگاهی بازیگردان و کارگردان های اصلی صحنه هستند، اجازه می دهند از دل بازیکنان جوانی که دوران بازیگری را با افتخار پشت سر گذاشته اند و تجربه اندوخته پس از طی کلاس های مربیگری پیشرفته روی نیمکت تیم های بزرگ و لیگ برتری بنشینند.
اگر در گذشته ای نه چندان دور رسم بر این بود که با اندک نزول تیمی در جدول مدیر عامل باشگاه جابه جا می شد و گناه سقوط در جدول به گردن مدیر می افتاد، در چند فصل اخیر شاهد هستیم که مربیان با کوچک ترین لغزشی و در یک بازه زمانی کوتاه تنها با چند ناکامی باید صندلی داغ مربیگری را به نفر بعدی بسپارند. نکته مهم اما در اینجاست که مربی جدید به طور معمول از دل همان دایره بسته ای است که به صورت گردشی در تیم ها می چرخد و انگار قرار است باشگاه های ما در تمامی شهرها و استان ها را از علم روز فوتبال بهره مند سازد.
شاید طنز تلخ لیگ برتر هفتم هم جابه جایی سریع مربیان در پی ناکامی تیم ها باشد. شیوه و روش مدیران ما اینگونه بوده که کوچک ترین سقوطی در جدول مترادف با اخراج و استعفای اجباری مربیان محسوب می شد.
و در اینجا سوالی شکل می گیرد که سهم مربیان تازه کار در چرخه فوتبال ما چه می شود چه زمانی ستاره اقبال این دسته روشن می شود. آیا فوتبال باشگاهی ما که سعی می کند در تمامی زمینه ها از فوتبال روز دنیا الگوبرداری کند و البته در حال حاضر بیشتر تقلید می کند تا اینکه بخواهد علم و دانش فوتبال را به کشور تزریق کند به تجربه گرانبهای کشورهای صاحب فوتبال بی توجه نمانده است !
عصر حاضر عصر فان باستن، پپ گواردیولا، دونادونی، یورگن کلینزمن، یواخیم لو و صدها مربی نوگرا و بادانشی است که فاصله دوران مربیگری شان با دوران بازیگریشان به شدت کوتاه است. شاید به اندازه باریکی یک تار مو … میان دنیای بازیگری تا عالم نیمکت و مربیگری!
جنبش رویکرد به مربیان جوان که به علم روز مسلط باشند می تواند تا حدود زیادی رخوت و درجازدگی را از فوتبال ایران دور کند. بنابراین باید گشتی زد و به تماشا نشست که کدام مدیرعاملی دل به دریا می زند و با تصمیمی آگاهانه که با چاشنی جسارت و شجاعت آمیخته باشد گوی و میدان را در اختیار نسل جدید مربیان امروزی قرار می دهد. فوتبال ایران نیازمند انقلاب تاکتیکی است تا همپا با فوتبال روز دنیا حرکت کند. تغییرات پیاپی و روزانه تاکتیک ها و روش ها در فوتبال اروپا مؤید این نکته است و بی تردید کسی می تواند معمار اینگونه تغییر رویه ها و شیوه ها باشد که نوع نگاهش به فوتبال بکر و تازه باشد نه از مکتبی الهام گرفته باشد که مربوط به عصر فوتبال ماشینی و فیزیکی صرف است.
منبع : روزنامه ایران ورزشی


همچنین مشاهده کنید