چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

مصدق، از نگاه دیگران


مصدق، از نگاه دیگران
●مصدق نماد استقلال طلبی :
استقلال ملت های ضعیف از ابر قدرت های شرق و غرب :جنبش ملی مصدق را می‌توان سرآغاز جنبش های ضد استعماری در كشورهای زیر سلطه در جهان دو قطبی و مبارزه علیه استعمار جدید دانست .
او اولین كسی در جهان دوقطبی بود كه هم استعمار شرق و هم استعمار غرب را از كشوری بیرون كرد و درس استقلال كامل را به جهانیان آموخت. به همین دلیل است كه كسی چون داریوش فروهر او را سردار بت شكن تاریخ می‌خواند . نهضت او درس تجربه‌ای برای همهٔ كشورهای استعمارزده جهان در شمال آفریقا ، آمریكای جنوبی،آسیای جنوب شرقی ،كوبا ،بسیاری از رهبران كشورهای اروپائی و … داشته و همه این جنبش های استقلال طلبانه پس از نهضت ملی ایران و به نحوی با درس گرفتن از آن عمل كردند. به واقع بالاخره باید برای اولین بار كسی به مقابله با استعمار بر می‌خواست تا سایر ملت‌های ستمدیده پشت سر او حركت كنند و این افتخار برای ایرانیان به ارمغان آمد.
داریوش فروهر در این باره می‌گوید : یكی می‌بایست بیاید كه بر حصارهای بلند استعمار بكوبد و شكافی در آن پدید آورد .از آن شكاف به درون نگریستن و این واقعیت را دیدن كه فقط دیوار است و نه چیزی بیشتر ،كاری بود كه پس از مصدق مقدور و ممكن می‌نمود.
مصدق از كشوری ضعیف برخاست و سیاست عدم تعهد را مطرح كرد .او به همه جهان نشان داد كه ملت ایران قادر است مستقل از همه ابر قدرت ها زندگی كرده و به هیچ ابر قدرتی امتیاز ندهد.گرچه دولت او ساقط شد اما به واقع اقدامات ارزشمند او به همه جهان درس داد تا جائی كه اكثریت مطلق رهبران جنبش های ضد استعماری خود را شاگرد مكتب مصدق می‌دانند و به حق مصدق با زنده كردن ملی گرائی ایرانی ملت ایران را در جهان سرافراز نمود .به حق مصدق پس از قرن‌ها عظمت گذشته ایران را زنده كرده و به همه جهان نشان داد .
«سیاست موازنهٔ منفی» بر بنیاد اصل بی‍طرفی یا «جنبش عدم تعهد» بعنوان یك راه حل اساسی و استراتژیك برای كشورهای استعمارزده، كه مصدق مبدع آن بود، مبنی بر اینكه ملّتهای جهان سوّم نه نسبت به آمریكا و امپریالیسم غرب و نه نسبت به امپریالیسم شرق هیچ‌گونه تعهد خدمتگزاری ندارند، مورد علاقهٔ بسیاری از رهبران استقلال طلب، قرار گرفت كه با پیروی از آن توانستند ملّت خود را از اسارت و بردگی بیگانگان برهانند و به استقلال و سرفرازی برسانند.
نهضت او سرآغاز جنبش عدم تعهد در جهان شد.این تز نه تنها از سوی كشورهای شرق بلكه حتی توسط اروپائیان هم دنبال شد و در حقیقت مصدق به سرحلقه رندان جهان تبدیل شد.
اتفاقاتی كه بعد از مصدق در جهان افتاد به این پیش بینی الهام گونه و به ظاهر ایده آلیستی شهید نامدار نهضت ملّی ایران زنده یاد دكتر حسین فاطمی در سرمقاله روزنامه زرین برگ «باختر امروز» رنگ حقیقت می‌بخشد كه «پیمودن راه مبارزه و فتح ما نیز زمینه پیروزی قطعی ملل زیر سلطه و مردمی را كه سالیان دراز است در چنگال بیرحمانهٔ سیاست استعماری دست و پا می‌زنند، آماده می‌سازد.»(۵ خرداد ۱۳۳۱)
لازم به ذكر است كه به پاس حماسه عظیم مصدق در دادگاه بین المللی كه به تمام ملل جهان درس آزادگی داده بود. صندلی‌ای كه مصدق بر روی آن نشسته بود به احترام او كنار گذاشته شده و هم اكنون پس از گذشت پنجاه سال به عنوان یك جاذبه توریستی به مردم نشان داده می‌شود و مردمی كه به دادگاه لاهه می‌روند با مشاهده این صندلی كه به احترام نماینده ملت ایران ، بیش از ۵۰ سال است كه كنار گذاشته شده است متوجه عظمت روحیه ملی گرائی مردم ایران می‌شوند.
دكتر احمد سوكارنو رهبر نامدار و رنجدیده و زندان و تبعید كشیدهٔ مردم اندونزی در مبارزه با استعمارگران هلندی كه در سال ۱۹۶۳ از سوی كنگرهٔ بزرگ ملّت اندونزی او را «رهبر جنبشهای آزادی ملت اندونزی» لقب دادند، در سال ۱۹۶۰ در مجمع ملل اظهار داشت: مصدق پرچمدار آزادی كشورهای غیر متعهد است. ما در سنگر جنگ و مبارزه با هلند از اعمال و گفتار دكتر مصدق الهام گرفتیم و بر دشمن فائق شدیم.
جمال عبدالناصر یكی از برجسته ترین رهبران جهان عرب است كه كانال سوئز را ملی كرد و انقلاب او در مصر هم تمام جهان عرب را تكان داد .او در نطق هایش همیشه از تاثیر نهضت مصدق یادمی‌كرد و بارها اعلام كرده بود كه "من شاگرد مكتب ضد استعماری دكتر مصدقم. از مكتب مصدق درس آموختم". در سفری كه مصدق در آبان‌ماه ۱۳۳۰ به مصر داشت، در سخنرانی خود برای مردم مصر كه فریاد «زنده باد مصدق» را با خروش تمام سرمی‌دادند و در گفتگوهایش با نحاس پاشا نخست وزیر این كشور، بر ضرورت ملّی شدن كانال سوئز تأكید می‌نماید. این آرمان بعداً توسط شاگرد و پیرو مكتب مصدق، «جمال عبدالناصر» به وقوع می‌پیوندد و دست استعمار انگلیس را از كشور مصر كوتاه می‌كند.
مارشال تیتو از رهبران سرشناس استعمارستیز و میهن پرست یوگسلاوی نیز تز «عدم تعهد» را -به اذعان خود- از مصدق آموخت و در عمل بكار بست.
جواهر لعل نهرو كه پس از مهاتما گاندی محبوبترین و نامدارترین رهبر ضد استعماری مصر شمرده می‌‌شود نیز، از پیروان مكتب «عدم تعهد» دكتر مصدق بود. نهرو كراراً خدمات دكتر مصدّق را به كشورهای غیر متعهد می‌ستود و او را كراراً پیشگام مبارزه برای غرور ملّی و آزادی و شرافت نامید. به‌هنگامی كه در تهران مهمان دولت بود و نامه از طرف نهضت ملّی راجع به فشار و اختناق عمومی و حبس دكتر مصدق و قتل دكتر فاطمی تسلیم او شد، وی این موضوع را با شاه مخلوع در میان می‌‍گذارد. شاه در جواب می‌‍گوید: این افراد بر علیه حكومت قیام كردند، خود شما هم به همین جرم به زندان رفتید! نهرو پاسخ می‌‍دهد: «زندانبان من انگلیسی‌ها بودند و مردم هند، زندان من و گاندی را گلباران كردند. ولی زندانبان نخست وزیر سابق و ملّی كنندهٔ نفت، پادشاه ایران است!» در جای دیگر نهرو می گوید : در قرن ما آسیا سه مرد بزرگ به وجود آورد كه در جهان تاثیر نمایان گذاشتند این سه مرد بزرگ یكی گاندی ،دومی مائو تسه تونگ و سومی مصدق است. در بحبوحه مبارزات ایران نهرو در زیر باران شدید و در طی یك سخنرانی طولانی راجع به ایران می‌گوید آیا آسیا بعد از ۴۰۰ سال خمودگی و سستی امروز دوباره قد علم كرده است؟مساعی و فداكاری ایران در مورد ملی كردن نفت دنیا را تكان داد.لازم به ذكر است كه هند به رهبری گاندی دولت بریتانیائی را حذف و دولت هندی در آن برقرار كرد اما باز هم نفوذ بریتانیا باقی ماند .ولی مصدق كمر این امپراطوری استعماری را در جهان خرد كرد .پس از گاندی مطرح ترین رهبر هند جواهر لعل نهرو بود.او نویسنده كتب مشهوری چون نگاهی به تاریخ جهان و نامه های پدری به دخترش می‌باشد.
اثر مهم دیگر ملی شدن نفت در ایران و مبارزه مصدق در چارچوب قانون‌های بین‌المللی، این بود كه در قطعنامه ۱۹۵۴ سازمان ملل متحد " حق حاكمیت دائمی ملتها بر منابع طبیعی خود" و این‌كه ملت‌ها حق دارند به نحو مقتضی از این منابع بهره‌برداری كنند، گنجانده شد. این هدیه و خدمت یك ایران مردم‌سالار به همه ملت‌‌ای جهان بود.مصدق هم در شورای امنیت و هم در دادگاه لاهه این اصل را تثبیت كرد.
شادروان دكتر قوام نكرومه رهبر استقلال مملكت زرخیز غنا كه از نخستین پیشوایان آزادی افریقا بود و با تلاش و مجاهدت بی‌همانند و خستگی‌ناپذیر خود، كشور ساحل عاج (غنا) را از قید استعمار بریتانیا رهانید، از دیگر چهره‌های سرشناس پیرو مكتب مصدق بود و مكرراً بیان می‌داشت كه خدماتی كه در انجام آن توفیق یافته، مدیون سال‌ها دراست وی در مكتب پیشوای نهضت‌ملی ایران بوده است. وی به یكی از دوستانش می‍گوید: «من از نطق دكتر مصدق در شورای جامعهٔ ملل درس بزرگی گرفتم: اول حقیقت زندگانی را كه خودمختاری و استقلال و آزادی و جواب رد به خارجی‌هاست، به‌دست آورید، مابقی نعمات خداوندی كه فرع آزادی و آگاهی است، نصیب شما خواهد شد.»دكتر نایورا از رهبران آزادی تانزانیا نیز به گفتهٔ خود، یكی از شاگردان مكتب مصدق بود. از جمله خدماتی كه نایورا به ملت خود انجام داد، این بود كه كلیهٔ بانك‌های خارجی را در تانزانیا ـ كه در اصل ابزاری برای اعمال سلطهٔ سیاسی بودند ـ با پرداخت خسارتی ناچیز ضبط كرد.
روزنامهٔ دیلی تلگراف ارگان حزب محافظه كار انگلیس و دشمن سرسخت نهضت‌ملی ایران راجع به اثر گفتار و كردار مصدق با نفرتی تمام، چنین می‌‍‌نویسد: «در سرسرای شهرت، نام مصدق نخست وزیر مخلوع ایران، در صدر صف طولانی آن‌عده رهبران ملی كه اقدام به تاراج اموال بریتانیا در سراسر دنیا زده‌اند، بیاد خواهد ماند… سرمشق مرض واگیری (!) كه مصدق به جهان داد، بعد از او توسعه پیدا كرد. زیرا او نشان داد كه یك كشور ضعیف با مردم متعهد می‌‍تواند با بریتانیا درافتاده و به مقصود برسد. صفی طولانی از شاگردان مبارز و متجاوز مصدق در سرتاسر جهان از پند و اندرز او سود بردند. سرهنگ ناصر كانال سوئز و بالاخره تمام سرمایهٔ ما را در مصر بلعید. سیلان (سریلانكا) و اندونزی از مصر و مكتب مصدق پیروی كرده و دست رد به سینهٔ ما زدند. كوندا رئیس جمهور زامبیا هم به این شیرینی گازی زد .یكی از آخرین مدیران مصدق دكتر نایورا است كه كلیه بانك‌های خارجی را در تانزانیا با پرداخت خسارت جزئی ضبط كرده است .»
لازم به ذكر است كه نهضت ملی ایران حتی خواب راحت را هم از چشم استعمارگران بریتانیائی ربوده بود به نحوی كه ایدن وزیر امور خارجه بریتانیا در خاطرات به صراحت به این نكته اشاره می كند كه پس از دریافت خبر سرنگونی مصدق برای اولین بار به خواب راحتی فرو رفته است .!!! ایدن به صراحت اظهار داشته بود فكر مصدق در همهٔ كشورهای خاورمیانه تولید اثر منفی (!!) كرد و انگلستان را در مصر، دچار ناصر كرد. افرادی نظیر مصدق گاهی مسیر تاریخ جهان را عوض می‍كنند. ناصر نیز مكرراً اظهار داشت كه انقلاب مصر به جهان سوم درس بزرگی داد.
مخالفین مصدق او را انگلیسی خواندند .روس ها او را نوكر امپریالیسم آمریكا لقب دادند .انگلیس‌ها او را كمونیست نامیدند ولی بالاخره معلوم شد كه مصدق یك قهرمان ملی است و بدون پشتیبانی هیچ دولت بیگانه‌ای برای استقلال و آزادی وطن خود می‌كوشد.(ریوارول،پاریس)
تاریخ عالم نشان خواهد داد كه مصدق بزرگترین خدمتگزار بشر بوده است. (روزنامه بوئنس آیرس هرالد ۲۳/۳/۱۳۳۰)
دكتر مصدق استاد فن ملی كردن در شرق است.تمام رهبران نهضت های خاورمیانه در مكتب مصدق درس خوانده اند. (موسسه مطبوعاتی دار الهلال ۱۷/۷/۱۳۳۰)
در نیم قرن اخیر در دنیا سیاستمداری با چنین خصوصیات وجود نداشته است... مصدق كشور ضعیف و تنهائی را به یك امپراطوری قوی و كهنسال غالب كرد و تمام نقشه های امپریالیسم بریتانیا را نقش بر آب كرد. (ریوارول پاریس)
مصدق بزرگترین مرد سیاسی دنیا ، نقطه تحولی در تاریخ ملل مسلمان خاورمیانه به‌وجود آورده است.... نام مصدق در تاریخ برای همیشه جاویدان خواهد ماند و در ردیف قهرمانان بزرگی مانند واشنگتن، سیمون بولیوار، گاریبالدی ذكر خواهد شد. (گوریه سوئیس)
مصدق، نماد دموكراسی و حكومت ملی ایرانی :
مصدق نهضتی به راه انداخت كه نه برای قدرت بلكه برای دموكراسی تلاش می‌كرد.
مصدق در نامه‌ای به رئیس شهربانی هرگونه مطلبی را كه درباره او در روزنامه‌ها نوشته شود آزاد اعلام كرد. در زمان او مطبوعات ایران حتی از آزادترین كشورها هم آزادتر بودند .در دوران وزارت فرهنگ دكترسنجابی تنها كافی بود متقاضی، نام نشریه خود را به ثبت رساند.
نهضت او پس از سال‌ها الگوئی برای تمام آزادیخواهان ایجاد كرد و به آنان راه مبارزه برای دموكراسی را آموخته و آنان را منسجم كرد .
مصدق در این‌باره می‌گوید :
هیچ قانونی بالاتر از اراده ملت نیست.
قانون اساسی برای ملت است نه ملت برای قانون اساسی.
مردم به آزادی رای داده اند نه به حفظ و حراست از قوانینی كه حقوق مسلم مردم را تامین نمی‌كند.
اگر زندگی توام با آزادی و استقلال نباشد به قدر پشیزی ارزش نخواهد داشت .
شهید دكتر فاطمی در روزنامه باخترامروز می‌نویسد : … كمتر از نیم قرن است كه ملت ایران دكتر مصدق را به پیشوائی خود برگزیده است .كیست كه در سیاست این مملكت وارد باشد و سواد خواندن و نوشتن فارسی را داشته باشد و اسم دكتر مصدق را در مبارزات حیاتی و عظیم ملی نشنیده باشد ؟نام او با مشروطیت ایران همواره همراه بوده و تنها كسی است كه در مبارزات اصولی خود ، سرسختی و مجاهدت ممتد و طولانی نشان داده و با نفوذ اجانب همیشه جنگیده است .(باختر امروز ۷ اردیبهشت ۱۳۳۰)
▪دكترشریعتی از برجسته‌ترین آموزگاران سیاسی ایران در این‌باره می‌گوید : رهبرم علی و پیشوایم مصدق است.مرد آزاد مردی كه هفتاد سال برای آزادی نالید.
▪آیت‌الله طالقانی : نام و راه وروش دكتر مصدق ، مجموعه‌ای است از مبارزهٔ بیش از نیم قرن ملت ایران .دكتر مصدق در پی نهضت‌های پیش از خود و ادامهٔ نهضت‌های پس از وفاتش حلقه‌ای بود برای ادامه نهضت مردم ایران علیه ظلم و استبداد و استعمار. (سخنرانی آیت‌الله طالقانی در احمدآباد ۱۴ اسفند ۱۳۵۷)
▪آیت‌الله زنجانی : مرحوم دكتر مصدق ، مثل مرحوم مدرس ،با اتكا به مردم به قدرت رسید و همیشه مورد احترام جامعه بوده و حكومت ایشان یكی از حكومت‌هائی بود كه من در عمرم نسبت به ملی بودن آن اطمینان داشته‌ام… هم او بود كه به جوان‌های ایرانی ،بلكه اكثر ممالك خاورمیانه حیات بخشید.
▪مهندس بازرگان : ما مصدقی هستیم … ما مصدق را به عنوان یگانه رئیس دولتی كه در طول تاریخ ایران محبوب واقعی اكثریت مردم بود و توانست پیوند بین دولت و ملت را برقرار سازد و به بزرگترین موفقیت تاریخ ایران یعنی شكست استعمار نایل گردد تجلیل می‌كنیم.
اما در آخر نظر دشمن درجه اول مصدق یعنی محمدرضا پهلوی را كه سال‌ها بعد در كتاب ماموریت برای وطنم نوشته بود می‌آوریم : … بیشتر افراد تصدیق می‌كنند كه مصدق شخصاً مرد درستكاری بوده است. در آن‌موقع بحرانی، میهن‌پرستی مصدق و محبوبیتی كه بین مردم داشت برای كشور مغتنم بود .(مأموریت برای وطنم، صفحات ۱۴۷ـ۱۰۵)
همچنین واكنش برخی رسانه‌های برون‌‌مرزی نسبت به مرگ دكترمصدق نشان از بزرگی و عظمت شخصیت ایشان دارد:
روزنامه تایمز یك روز پس از فوت مصدق : هیچ فردی در جهان نتوانسته است این چنین پردوام در راس یك جنبش میهن‌پرستانه قرار گیرد.
رادیو فرانسه در تفسیر بعدازظهر ۱۴ اسفند ۱۳۴۵ :...مصدق برای مردم ایران در حكم یك پیامبر بود ...دفاع همیشگی از حق محرومان در مقابل زورمندان حضرت پولس مقدس را بیاد انسان می‌آورد .
رادیو صوت العرب ساعت ۳۰/۹ شب ۱۵/ ۱۲ /۱۳۴۵ :امشب می‌خواهیم راجع به یك روح بزرگ و مبارز قهرمان عظیم كه از قهرمانان آزادی و جهاد در راه وطن و بر ضد استعمار و استبداد بود صحبت كنیم ...ای روح مصدق سلام مبارزان بر تو ...
روزنامه بی‌طرف و وزین لوموند چاپ فرانسه به مناسبت درگذشت دكتر محمد مصدق طی مقاله مفصلی او را معاصر كوروش كبیر نامید. حتی مرگ كه پیروزی نهائیش بود حق وی را ادا نكرد در واقع نمی‌توان موردی را یافت كه مردی با خداوندان نفت پنجه در افكند و به مرگ طبیعی جان سپارد. او مرده درصورتی‌كه بار سالیان درازی را كه بر كسی معلوم نیست بر دوش داشت. در حقیقت گذشت سال و ماه را در او اثری نبود گوئی زندگی را از عهد كوروش‌كبیر آغاز كرده بود .در زمان قدرتش رقبای او خود را با مسئله‌ای مواجه یافتند كه در ایران سابقه نداشت.
حمیدرضا مسیبیان
منبع : ماهنامه چشم انداز ایران


همچنین مشاهده کنید