سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


اصطلاح‌شناسی‌ و واژه‌گزینی‌ در زبان‌ آلمانی‌


یكی‌ از مهم‌ترین‌ مسائل‌ زبانشناختی‌ معاصر، واژه‌سازی‌ علمی‌ ـ فنی‌ است‌ كه‌ باید طبق‌ قواعد خاص‌ هر زبان‌ واصول‌ زبانشناختی‌ انجام‌ پذیرد. در زبانشناسی‌ كاربردی‌، همانند دیگر علوم‌، در تحقیق‌ پیرامون‌ موضوعات‌ گوناگون‌ ازروش‌ مشاهده‌ و تجربه‌ بهره‌ می‌گیرند. قوانین‌ واژه‌گزینی‌ و اصطلاح‌شناسی‌ را نیز می‌توان‌ از طریق‌ مطالعه‌ و بررسی‌ آثاردانشمندان‌ ملل‌ گوناگون‌ جهان‌ و بهره‌برداری‌ از تجربیات‌ آنان‌ بدست‌ آورد. بدین‌ منظور تحقیق‌ در زبان‌های‌ دیگر به‌ ویژه‌زبان‌ آلمانی‌ كه‌ از نظر ساختاری‌ غنی‌ است‌ و دانشمندان‌ زبان‌دان‌ و زبانشناس‌ آن‌ مدت‌ها سعی‌ در معادل‌گزینی‌ علمی‌داشته‌اند، می‌تواند در معادل‌گزینی‌ زبان‌ فارسی‌ راهگشای‌ دانشمندان‌ ما در حفظ و حراست‌ و تحقق‌ امكانات‌ بالقوه‌واژه‌سازی‌ این‌ زبان‌ به‌ منظور بیان‌ مفاهیم‌ جدید، باشد.در دنیای‌ امروز كه‌ علم‌ و صنعت‌ گسترش‌ چشمگیری‌ یافته‌، ارتباطات‌ زبانی‌ نیز در سطح‌ كارشناسی‌ و تخصصی‌ ازنقش‌ تعیین‌كننده‌ای‌ برخوردارند.همزمان‌ با توسعه‌ و تعدد علوم‌ بشری‌ در زمینه‌های‌ گوناگون‌، میزان‌ اصطلاحات‌ علمی‌ نیز بطور مداوم‌ رو به‌ ازدیاداست‌. در این‌ میان‌، احتمال‌ خطا و سوءتفاهم‌ بین‌ متخصصان‌ و افراد عادی‌ و حتی‌ بین‌ متخصصان‌ یك‌ رشته‌ خاص‌علمی‌ نیز افزایش‌ یافته‌ است‌. از این‌رو ضرورت‌ دارد كه‌ اصطلاحات‌ علمی‌ جدید پس‌ از پیدایش‌، با سرعت‌یكسان‌سازی‌ و تثبیت‌ شوند تا كاربرد آن‌ها برای‌ دست‌اندركاران‌ سهولت‌ یابد. این‌ مسئله‌ از آن‌ جهت‌ حائز اهمیت‌ است‌كه‌ زبان‌ برای‌ نامگذاری‌ میلیون‌ها مفهوم‌ موجود كه‌ هر روز در حال‌ فزونی‌ است‌، عناصر زبانی‌ محدودی‌ را در اختیار دارد.انتقال‌ این‌ مفاهیم‌ و برقراری‌ ارتباط كلامی‌ در سطح‌ یك‌ زبان‌ خاص‌، مشكلی‌ جدی‌ است‌. این‌ مشكل‌ در میان‌متخصصانی‌ كه‌ به‌ زبان‌های‌ گوناگون‌ سخن‌ می‌گویند چندین‌ برابر می‌گردد. و در جهان‌ كنونی‌ كه‌ ارتباطات‌ وهمكاری‌های‌ علمی‌، سیاسی‌ و اقتصادی‌ در سطح‌ دنیا گسترش‌ یافته‌ به‌ شكل‌ جدی‌تری‌ درآمده‌ است‌. به‌ همین‌ نسبت‌،نقش‌ مترجم‌ متون‌ علمی‌ ـ تخصصی‌ و اصطلاح‌شناس‌ كه‌ در یك‌ یا چند رشته‌ علمی‌ تخصص‌ دارد، تعیین‌كننده‌ است‌.امروزه‌ میزان‌ كار در زمینه‌ ترجمه‌ متون‌ علمی‌ و همراه‌ با آن‌، میزان‌ مشكلات‌ ترجمه‌ بالا رفته‌ و فرهنگ‌ها وواژه‌نامه‌های‌ گوناگون‌ نمی‌توانند از لحاظ كمی‌ وكیفی‌، پابه‌پای‌ رشد سریع‌ علم‌ و فن‌آوری‌، این‌ مشكلات‌ را مرتفع‌سازند. مترجم‌ تنها زمانی‌ قادر به‌ ترجمه‌ دقیق‌ متون‌ علمی‌ است‌ كه‌ از گنجینه‌ لغات‌ غنی‌ و معادل‌های‌ علمی‌ دقیق‌ در یك‌رشته‌ خاص‌ بهره‌مند شود. از این‌رو اغلب‌ مجبور می‌شود قبل‌ از ترجمه‌ یك‌ متن‌، مطالعاتی‌ درباره‌ موضوع‌ مورد نظرانجام‌ دهد، كه‌ این‌ كار زمان‌ زیادی‌ را به‌ خود اختصاص‌ می‌دهد. به‌ همین‌ علت‌ در بسیاری‌ از موارد فرصت‌ مناسب‌ ازدست‌ می‌رود و چاپ‌ كتاب‌ زمانی‌ صورت‌ می‌گیرد كه‌ از تازگی‌ یك‌ مطلب‌ علمی‌ مدت‌ زمانی‌ گذشته‌ است‌. به‌ این‌دلایل‌، وجود اصطلاح‌شناسان‌ اهمیت‌یافته‌ و كار مداوم‌ و منظم‌ جمع‌آوری‌ واژه‌های‌ علمی‌ نیز می‌باید به‌ صورت‌اصطلاح‌نگاری‌ درآید. اصطلاح‌شناس‌ در تهیه‌ واژه‌نامه‌های‌ یك‌ زبانه‌ یا چندزبانه‌، و یكسان‌سازی‌ اصطلاحات‌، وواژه‌سازی‌ و معادل‌گزینی‌ علمی‌ در كار اطلاع‌رسانی‌ نیز نقش‌ مؤثری‌ ایفا می‌كند.مبادله‌ اطلاعات‌ علمی‌ در سطح‌ جهانی‌ و در كشورهایی‌ كه‌ دارای‌ زبان‌های‌ متفاوت‌ هستند، دو مشكل‌ اساسی‌ رادرپی‌ دارد: یكی‌ اختلاف‌ سطح‌ علمی‌ كشورها، و دیگری‌ نابرخورداری‌ زبان‌های‌ گوناگون‌ از عناصر و اجزای‌ زبانی‌ یكسان‌برای‌ واژه‌سازی‌ علمی‌. این‌ مشكلات‌ بویژه‌ در مبادله‌ اطلاعات‌ علمی‌ و فنی‌ بین‌ كشورهای‌ صنعتی‌ پیشرفته‌ و كشورهای‌در حال‌ رشد مشهود است‌. در این‌ جا هرچند اغلب‌ مهندسین‌ و متخصصان‌ آشنایی‌ كافی‌ به‌ زبان‌ علمی‌ دارند، و در این‌سطح‌ مشكل‌ كم‌تری‌ به‌ چشم‌ می‌خورد، اما در مرحله‌ عمل‌، پیاده‌ كردن‌ طرح‌ها و در دسترس‌ قرار دادن‌ این‌ اطلاعات‌ درسطح‌ وسیع‌تر، مشكلات‌ و موانع‌ بسیاری‌ را به‌ دنبال‌ دارد. چنانچه‌ علم‌ یا صنعت‌ جدیدی‌ به‌ كشوری‌ صادر گردد و آن‌علم‌ در كشور مزبور بی‌سابقه‌ یا در مراحل‌ اولیه‌ فن‌آوری‌ باشد، باید صرفا به‌ منظور تضمین‌ اجرای‌ صحیح‌ و دقیق‌ آن‌طرح‌ علمی‌، اصطلاحات‌ جدیدی‌ را وضع‌ كرد. این‌ جریان‌ خلاق‌ به‌ شرطی‌ انجام‌ می‌پذیرد كه‌ مترجم‌ در رشته‌ تخصصی‌خود از معلومات‌ كافی‌ و شیوه‌ صحیح‌ كار در این‌ زمینه‌ مطلع‌ باشد.واژه‌سازی‌ و معادل‌گزینی‌ علمی‌ در زمینه‌های‌ گوناگون‌ پژوهشی‌ رواج‌ دارد، ولی‌ تاكنون‌ به‌ صورت‌ رشته‌ مستقلی‌درنیامده‌ است‌. كار در این‌ محدوده‌ باید به‌ صورت‌ نظام‌یافته‌ و دقیق‌ انجام‌ پذیرد. از این‌رو در سال‌های‌ اخیر علمی‌ به‌ نام‌اصطلاح‌شناسی‌ پدید آمده‌ كه‌ در تعریف‌، علم‌ درك‌ مفاهیم‌ و نامگذاری‌ آن‌ها در سطح‌ تخصصی‌ رشته‌های‌ گوناگون‌است‌. این‌ علم‌ بسیار جوان‌ است‌، ولی‌ همواره‌ محققین‌ و دانشمندان‌، گرچه‌ به‌ صورت‌ پراكنده‌، در صدد برآمده‌اند كه‌اصطلاحات‌ تخصصی‌ رشته‌ خود را نظم‌ بخشند و به‌ یكسان‌سازی‌ آن‌ها بپردازند.
۲- زبان‌ آلمانی‌ به‌ عنوان‌ زبان‌ علم‌
كاربرد زبان‌ آلمانی‌ به‌ عنوان‌ زبان‌ علم‌، مسئله‌ای‌ است‌ كه‌ باید از دو دیدگاه‌ مورد بحث‌ و بررسی‌ قرارگیرد. یكی‌ ازدیدگاه‌ خود زبان‌ آلمانی‌ و دیگری‌ از نظرگاه‌ علم‌.زبان‌ آلمانی‌ زبانی‌ است‌ شامل‌ زبان‌ عامه‌، ادبیات‌، و زبان‌ آموزش‌ و تحصیل‌، كه‌ با زبان‌ علم‌ (تخصصی‌) رشته‌های‌گوناگون‌، احاطه‌ شده‌ است‌. در واقع‌ همواره‌ باید واژه‌ها از یكی‌ به‌ دیگری‌ جریان‌ یابد و سبب‌ رشد و شكوفایی‌ آن‌ شود.از سوی‌ دیگر از دیدگاه‌ علم‌، زبان‌ بهترین‌ وسیله‌ شناخت‌ و تفهیم‌ و تفاهم‌ محسوب‌ می‌شود. اما این‌ سؤال‌ مطرح‌است‌ كه‌ برای‌ بیان‌ مفاهیم‌، كدام‌ یك‌ از زبان‌های‌ موجود دنیا اولویت‌ دارد؟ و دیگر این‌ كه‌ چه‌ دلایلی‌ له‌ و علیه‌ كاربردزبان‌ آلمانی‌ به‌ عنوان‌ زبان‌ علم‌ وجود دارند؟ و نیز این‌ كه‌ آیا استفاده‌ از زبان‌ انگلیسی‌ ـ آمریكایی‌ به‌ عنوان‌ زبان‌ علم‌ برتر دنیا، صحیح‌ است‌؟امروزه‌ متخصصین‌ و كارشناسان‌ زبده‌ آلمانی‌ با استفاده‌ از زبان‌ انگلیسی‌ تبادل‌نظر می‌كنند، به‌ گونه‌ای‌ كه‌ درمحاورات‌ عادی‌ نیز از این‌ زبان‌ استفاده‌ می‌شود. از این‌رو درباره‌ این‌ موضوع‌ سؤالات‌ زیر از سوی‌ زبانشناسان‌ مطرح‌است‌:
ـ در زبان‌ علم‌، مرز بین‌ كاربرد آلمانی‌ و انگلیسی‌ كجا است‌؟
ـ آیا می‌توان‌ تفاوت‌ و تمایزی‌ بین‌ متون‌ علمی‌ كه‌ به‌ صورت‌ كتبی‌ ارائه‌ می‌شوند و زبان‌ محاوره‌ دانشمندان‌ و محققین‌قائل‌ شد؟
ـ آیا منافع‌ اقتصادی‌ در این‌ میان‌ نقش‌ تعیین‌كننده‌ دارند؟
ـ دانشمندان‌ و پژوهشگران‌ چگونه‌ و به‌ وسیله‌ چه‌ كسانی‌ ترغیب‌ به‌ بیان‌ نظریات‌ خود به‌ انگلیسی‌ می‌شوند؟
ـ این‌ كه‌ رشته‌هایی‌ در آلمان‌ از زبان‌ انگلیسی‌ به‌ عنوان‌ زبان‌ علم‌ استفاده‌ می‌كنند، چه‌ مزایایی‌ در ایجاد ارتباطات‌ و تبادل‌نظریات‌ علمی‌ به‌ همراه‌ دارد؟
ـ آیا زبان‌ آلمانی‌ در دنیای‌ علم‌ كنونی‌ نقش‌ فرعی‌ دارد؟
ـ عواقب‌ و پی‌آمدهای‌ فرهنگی‌ چشم‌پوشی‌ از كاربرد زبان‌ آلمانی‌ به‌ عنوان‌ زبان‌ علم‌ چیست‌؟
اگرچه‌ زبان‌ آلمانی‌ تا نیمه‌ سوم‌ قرن‌ گذشته‌ زبان‌ علوم‌ انسانی‌ محسوب‌ می‌شد و حتی‌ در ایالات‌متحده‌ دانستن‌ این‌زبان‌ برای‌ آموزش‌ در این‌ رشته‌ها جزء ضروریات‌ به‌شمار می‌رفت‌، پس‌ از جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ نقش‌ نخست‌ خود را ازدست‌ داد و انگلیسی‌ ـ آمریكایی‌ جایگزین‌ آن‌ شد; بطوری‌ كه‌ دانشمندان‌ و پژوهشگران‌ بومی‌ نیز كاربرد زبان‌ انگلیسی‌ رابه‌ این‌ زبان‌ ترجیح‌ می‌دهند. در حدود ۲۰ سال‌ قبل‌ اگر نتایج‌ تحقیقات‌ در مجله‌ای‌ در آلمان‌ منتشر می‌شد، كاملا روشن‌ بود كه‌ باید نگارش‌ آن‌ به‌زبان‌ آلمانی‌ صورت‌ پذیرد، ولی‌ امروز دیگر مقاله‌ علمی‌ جز به‌ زبان‌ انگلیسی‌ مطلوب‌ نیست‌. دانشجویان‌ نیز تحت‌تأثیرجو موجود ترجیح‌ می‌دهند از ابتدا پایان‌نامه‌ دكتری‌ خود را به‌ زبان‌ انگلیسی‌ تدوین‌ و ارائه‌ نمایند. اما واضح‌ است‌ كه‌ این‌دانشمندان‌ جوان‌ فعالیت‌ خود را ابتدا با كار بر روی‌ متون‌ آلمانی‌زبان‌ شروع‌ كرده‌اند. بسیاری‌ از مسن‌ترها هنوز هم‌ زبان‌آلمانی‌ را به‌ عنوان‌ زبان‌ علم‌ ترجیح‌ می‌دهند و با كراهت‌ در تبادل‌نظرهای‌ علمی‌ به‌ زبان‌ انگلیسی‌ شركت‌ می‌كنند، زیرابیان‌ مفاهیم‌ علمی‌ به‌ زبانی‌ كه‌ تسلط كامل‌ بر آن‌ ندارند ناخوشایند است‌; بویژه‌ آن‌ كه‌ بیان‌ رسا، گویا و دقیق‌ مفهوم‌، درعلم‌ اهمیت‌ فراوانی‌ دارد.ولی‌ در مجامع‌ علمی‌، سمینارها و كنفرانس‌ها بیش‌ از پیش‌ به‌ زبان‌ انگلیسی‌ روی‌ آورده‌اند و حتی‌ مباحث‌ عادی‌ بین‌دانشمندان‌ به‌ زبان‌ انگلیسی‌ انجام‌ می‌پذیرد. بنابر تجارب‌ به‌دست‌ آمده‌ در كشورهای‌ غیر انگلیسی‌زبان‌ ـ مانند آلمان‌،اسكاندیناوی‌، هلند و یا هند ـ كه‌ در زمینه‌ فنون‌ و علوم‌ پایه‌ پیشرفت‌های‌ چشمگیری‌ دارند، مقاومت‌ در برابر كاربرد زبان‌علم‌ انگلیسی‌، بسیار كم‌تر است‌ تا كشورهای‌ رومانیایی‌زبان‌ یا كشورهای‌ آسیایی‌ همچون‌ ژاپن‌ كه‌ در برابر این‌ حركت‌ ازخود مقاومت‌ بیش‌تری‌ نشان‌ می‌دهند.باید توجه‌ داشت‌ كه‌ كاربرد زبان‌ انگلیسی‌ ـ آمریكایی‌ در علم‌، طرز تفكر آمریكایی‌ در هر رشته‌، بویژه‌ رشته‌های‌ علوم‌انسانی‌ را بدنبال‌ دارد. از این‌ جهت‌، زبان‌ علم‌ معاصر قابل‌ مقایسه‌ با زبان‌ علم‌ دنیای‌ قدیم‌ یعنی‌ لاتین‌۱۵ نیست‌، زیرازبان‌ علم‌ لاتین‌ در واقع‌ متعلق‌ به‌ یك‌ ملت‌ خاص‌ نبود و جدای‌ از هر قومیت‌ و فرهنگی‌ توانسته‌ بود به‌ صورت‌ یك‌ زبان‌علم‌ بین‌المللی‌، در میان‌ ملل‌ گوناگون‌ پذیرفته‌ شود. زبان‌ علم‌ متداول‌ در دنیای‌ امروز ناشی‌ از سلطه‌جویی‌ زبان‌ انگلیسی‌ ـ آمریكایی‌ است‌ كه‌ گویشوران‌ زبان‌های‌ دیگر رابه‌ شكوائیه‌های‌ بجا واداشته‌ است‌; چراكه‌ ساختار فكری‌ در ارتباط مستقیم‌ با ساختار زبانی‌ است‌ و این‌ خطر وجود داردكه‌ گویشوران‌ زبان‌های‌ دیگر در زمینه‌های‌ علمی‌ و تحقیقاتی‌ راه‌ خود را بروند و صاحب‌نظر و برداشت‌های‌ خاص‌ خودگردند. پس‌ وجود یك‌ زبان‌ علم‌ واحد و نامگذاری‌ مفاهیم‌ به‌ صورت‌ یكسان‌، خطر بروز تفكرات‌ متفرق‌ و یك‌ جانبه‌ رارفع‌ می‌كند.البته‌ شكی‌ در این‌ نیست‌ كه‌ اگر قرار شد افكار و نظریات‌ علمی‌ و تحقیقاتی‌ بین‌ دانشمندان‌ ملل‌ گوناگون‌ دنیا مبادله‌شود، مسلما نیاز به‌ یك‌ زبان‌ علم‌ واسطه‌ خواهد بود. اما در میان‌ دانشمندان‌ بومی‌، كاربرد زبان‌ آلمانی‌ جایز است‌.هم‌اكنون‌ كاربرد زبان‌ انگلیسی‌ در رشته‌های‌ فنی‌ و علوم‌ پایه‌ صددرصد، و در رشته‌هایی‌ مانند روانشناسی‌ و زبانشناسی‌۵۰ درصد است‌ و تنها رشته‌هایی‌ مانند تاریخ‌ و فلسفه‌ سعی‌ در استفاده‌ كامل‌ از زبان‌ آلمانی‌ دارند.(Kalverkaemper/Weinreich ۱۹۸۵)بیست‌ و پنجمین‌ گفتگوی‌ ادبی‌ كنستانس‌۱۶ در زمینه‌ زبان‌ آلمانی‌ ـ زبان‌ علم‌ كه‌ در شهر كنستانس‌ (واقع‌ در مرزآلمان‌ و سویس‌) در سال‌ ۱۹۸۵ برگزار شد، به‌ بحث‌ و بررسی‌ درباره‌ عواقب‌ مهم‌ روی‌آوردن‌ اساتید، دانشجویان‌ وناشران‌ آلمانی‌زبان‌ به‌ زبان‌ انگلیسی‌ ـ آمریكایی‌ پرداخته‌ كه‌ در اینجا به‌ ذكر مشخص‌ترین‌ این‌ عواقب‌ بسنده‌ می‌كنیم‌:
ـ تدریجا یك‌ زبان‌ آلمانی‌ مملو از اصطلاحات‌ انگلیسی‌ به‌ وجود می‌آید كه‌ اثر سوئی‌ بر زبان‌ عامه‌ می‌گذارد و سبب‌كاهش‌ تدریجی‌ اطلاعات‌ زبان‌ مادری‌ دانشمندان‌ و پژوهشگران‌ بومی‌ می‌گردد.
ـ بیان‌ مفاهیم‌ با این‌ زبان‌ كه‌ آمیزه‌ای‌ از آلمانی‌ و انگلیسی‌ است‌، حداقل‌ برای‌ دبیران‌ مدارس‌ كه‌ باید نتایج‌ علمی‌ را به‌دانش‌آموزان‌ خود تفهیم‌ نمایند، دشواری‌های‌ بی‌شماری‌ بدنبال‌ داشته‌ است‌.
ـ درسی‌ كه‌ استادیار به‌ زبان‌ آلمانی‌، همراه‌ با واژه‌های‌ انگلیسی‌ بی‌شمار ـ كه‌ نشانه‌ اقامت‌ طولانی‌ وی‌ در ایالات‌متحده‌ و تداوم‌ رابطه‌ وی‌ با دنیای‌ علم‌ است‌ و برای‌ او امتیازی‌ هم‌ محسوب‌ می‌شود ـ ارائه‌ می‌كند برای‌ دانشجویان‌مشكل‌آفرین‌ است‌; بویژه‌ آن‌ كه‌ دانشجو مؤظف‌ است‌ از متون‌ تخصصی‌ به‌ زبان‌ انگلیسی‌ بهره‌گیرد. مشكل‌ اساسی‌تر آن‌كه‌ استاد به‌ زبان‌ آلمانی‌ از این‌ درس‌ امتحان‌ می‌گیرد و در اینجا است‌ كه‌ استاد از ضعف‌ دانشجوی‌ جوان‌ در بیان‌ صحیح‌ وفصیح‌ مطالب‌ شكایت‌ می‌نماید.
ـ ترجمه‌ متون‌ علمی‌ بویژه‌ كتب‌ درسی‌ از زبان‌ انگلیسی‌ به‌ زبان‌ آلمانی‌ حداقل‌ یكسال‌، و تا چاپ‌ و نشر آن‌ حدود دوسال‌ وقت‌ می‌گیرد و این‌ در حالی‌ است‌ كه‌ در این‌ مدت‌، كتاب‌ اصلی‌ با تجدیدنظر مجددٹ منتشر شده‌ است‌. از این‌رودانشجو ترجیح‌ می‌دهد درس‌ را از ابتدا به‌ زبان‌ انگلیسی‌ فراگیرد و اصطلاحات‌ علمی‌ آن‌ را به‌ خاطر سپارد تا بتواند ازمنابع‌ انگلیسی‌ بهره‌جوید.
ـ در بسیاری‌ از دانشگاه‌های‌ آلمان‌، اساتید اروپایی‌ غیر بومی‌ تدریس‌ می‌كنند و از آنجا كه‌ تسلط كافی‌ بر زبان‌ آلمانی‌ندارند و از طرفی‌ بطور موقت‌ در آن‌ دانشگاه‌ تدریس‌ می‌نمایند، ترجیح‌ می‌دهند كه‌ به‌ زبان‌ واسطه‌ یعنی‌ انگلیسی‌تدریس‌ كنند.
ـ ناشران‌ كتب‌ علمی‌ كه‌ علاقه‌مند به‌ انتشار هرچه‌ گسترده‌تر كتب‌ هستند، نشر آن‌ها به‌ زبان‌ انگلیسی‌ را ترجیح‌می‌دهند.
به‌ منظور رفع‌ چنین‌ مشكلاتی‌، راه‌حل‌هایی‌ از سوی‌ شركت‌كنندگان‌ در این‌ سمینار پیشنهاد گردیده‌ كه‌ ذكرمشخص‌ترین‌ آن‌ها پایان‌بخش‌ مناسبی‌ برای‌ این‌ مبحث‌ است‌:
ـ اساتید آلمانی‌زبان‌، خود را مؤظف‌ بدانند كه‌ در كلاس‌های‌ درس‌ به‌ زبان‌ آلمانی‌ فصیح‌ تدریس‌ نمایند.
ـ مقالات‌ دانشمندان‌ و محققین‌ آلمانی‌زبان‌ در نشریات‌ علمی‌ داخلی‌ به‌ زبان‌ رسا و گویای‌ آلمانی‌ بیان‌ شود تا حداقل‌مانعی‌ از سر راه‌ دستیابی‌ عامه‌ مردم‌ به‌ نتایج‌ تحقیقات‌ دانشمندان‌ بومی‌ برداشته‌ شود.
ـ دانشجویان‌ بومی‌ و غیر بومی‌ خود را مؤظف‌ بدانند كه‌ پایان‌نامه‌های‌ خود را به‌ زبان‌ آلمانی‌ تدوین‌ نمایند; چراكه‌هرچه‌ باشد درجه‌ دكتری‌ خود را از كشوری‌ آلمانی‌ زبان‌ دریافت‌ می‌نمایند.
ـ ناشران‌ كتب‌ علمی‌ نیز حفظ و حراست‌ از زبان‌ مادری‌ را بر سودجویی‌ برتری‌ دهند و پژوهشگران‌ را وادارند كه‌ كتب‌آموزشی‌ را به‌ زبان‌ آلمانی‌ تدوین‌ و منتشر نمایند.
و در این‌ میان‌ وظیفه‌ اصلی‌ را دانشمندان‌ و نیز زبانشناسان‌، به‌ عهده‌ دارند و صرفا تلاش‌ در راه‌ علم‌، آن‌ها را از كوشش‌در راه‌ گسترش‌ و شكوفایی‌ زبان‌ مادری‌ به‌ منظور بیان‌ دقیق‌ مفاهیم‌ جدید علمی‌، و بدنبال‌ آن‌ گزینش‌ معادلات‌ آلمانی‌ به‌جای‌ اصطلاحات‌ انگلیسی‌، معاف‌ نمی‌كند; زیرا بیان‌ كامل‌ مفاهیم‌ علمی‌ تنها در قالب‌ زبان‌ امكان‌پذیر است‌.
۳- تحولات‌ اصطلاح‌شناسی‌ در كشور آلمان‌
تلاش‌ در زمینه‌ گزینش‌ و تثبیت‌ اصطلاحات‌ معیار و وضع‌ واژه‌های‌ علمی‌ رشته‌های‌ تخصصی‌ بیش‌ از صد سال‌است‌ كه‌ در آلمان‌ رواج‌ دارد. از پیش‌كسوتان‌ گزینش‌ اصطلاحات‌ معیار وزالیوس‌۱، بنیانگذار علم‌ تشریح‌ است‌ كه‌ سهم‌بسزایی‌ در وضع‌ اصطلاحات‌ علم‌ تشریح‌ داشته‌ است‌. در این‌ ارتباط می‌توان‌ از آلبرشت‌ دورر۲ نیز نام‌ برد كه‌ ـ البته‌بدون‌ كسب‌ نتایج‌ مطلوب‌ ـ در وضع‌ اصطلاحات‌ ریاضی‌ به‌ زبان‌ آلمانی‌ تلاش‌ فراوان‌ نمود.اما فعالیت‌ نظام‌یافته‌ در زمینه‌ گزینش‌ اصطلاحات‌ علمی‌ از نیمه‌ دوم‌ قرن‌ ۱۹ آغاز گشت‌ و انگیزه‌ اصلی‌ آن‌ نیزانقلاب‌ صنعتی‌ بود كه‌ اواسط قرن‌ مزبور رخ‌ داد و از طرفی‌ پیشرفت‌های‌ چشمگیر و از طرف‌ دیگر تعدد و تنوع‌ مقیاس‌هاو معیارها را به‌ دنبال‌ داشت‌. مثلا در كشورهای‌ آلمانی‌زبان‌ حدود پانزده‌ مقیاس‌ اندازه‌گیری‌ مختلف‌ برای‌ مقاومت‌الكتریكی‌۳، و هشت‌ مقیاس‌ برای‌ انرژی‌ حركتی‌۴ وجود داشت‌ كه‌ به‌ سوءتفاهمات‌ و خسارات‌ بسیار منتهی‌ می‌شد وبر كار تجارت‌ نیز تأثیر فراوان‌ گذاشته‌ بود. از این‌رو نیاز به‌ مقیاس‌های‌ معیار در كشورهای‌ صنعتی‌ خیلی‌ زود محسوس‌گشت‌.(Seibicke: ۱۹۷۳) تعدد و تنوع‌ نامگذاری‌ موجود در مورد مفاهیم‌ و پدیده‌های‌ جدید، مسئولیت‌ خطیر گزینش‌ اصطلاحات‌ معیارتوسط دانشمندان‌ هر رشته‌ علمی‌ را آشكار ساخت‌. بدین‌ترتیب‌ ”كمیسیون‌ بین‌المللی‌ الكترونیك‌”( آی‌. ای‌. سی‌۵)بلافاصله‌ پس‌ از شكل‌گیری‌ در سال‌ ۱۹۰۶، به‌ بررسی‌ و گزینش‌ اصطلاحات‌ این‌ رشته‌ صنعتی‌ پرداخت‌. در این‌ مدت‌ كه‌حدود ۳۲ سال‌ بطول‌ انجامید، تجارب‌ فراوانی‌ در زمینه‌ اصطلاح‌شناسی‌ كسب‌ شد كه‌ اكنون‌ نیز از اعتبار كافی‌ برخورداراست‌.در این‌ زمینه‌ اقدامات‌ مشابهی‌ نیز در آلمان‌ آغاز شد. در حدود سال‌ ۱۹۱۷، هیئت‌های‌ تخصصی‌ كمیسیون‌ بررسی‌ وگزینش‌ اصطلاحات‌ علمی‌ آلمانی‌ (دی‌. ان‌. آ۶) كار خود را آغاز نمود. هدف‌ ”اتحادیه‌ فدراتیو بین‌المللی‌ تثبیت‌اصطلاحات‌ معیار”(آی‌. اس‌. آ۷) نیز كه‌ در سال‌ ۱۹۲۶ به‌ وجود آمد، تثبیت‌ اصطلاحات‌ علمی‌ در سطح‌ ملی‌ و بین‌المللی‌بود و از آغاز به‌ بحث‌ و تحقیق‌ در زمینه‌ اصطلاح‌شناسی‌ پرداخت‌.در ابتدا مسئله‌ اصلی‌، تثبیت‌ مفاهیم‌ و نامگذاری‌ آن‌ها بود، اما بزودی‌ مشخص‌ شد كه‌ گزینش‌ تك‌تك‌ واژه‌ها زمانی‌به‌ نتیجه‌ مطلوب‌ می‌ رسد كه‌ اصول‌ یكسانی‌ برای‌ تمامی‌ موارد مشابه‌ وضع‌ شود. از این‌رو تلاش‌ در تعیین‌ قوانین‌ساختاری‌ اصطلاحات‌ موجود آغاز شد تا به‌ دنبال‌ آن‌ بتوان‌ قواعد ساخت‌ واژه‌های‌ جدید را تثبیت‌ نمود.فعالیت‌هایی‌ كه‌ در این‌ زمینه‌ از اهمیت‌ فراوانی‌ برخوردارند متعلق‌ به‌ فردی‌ به‌ نام‌ ووستر۸ است‌. ووستر در سال‌۱۹۳۱ كتابی‌ با عنوان‌ تثبیت‌ اصطلاحات‌ صنعتی‌ بویژه‌ الكترونیك‌ در سطح‌ بین‌المللی‌ منتشر كرد كه‌ در آن‌، علمی‌ به‌نام‌ اصطلاح‌شناسی‌۹و روش‌های‌ عملی‌ حل‌ مشكلات‌ آن‌ مطرح‌ شده‌ بود. این‌ كتاب‌ كه‌ تأثیر فراوانی‌ بر تعیین‌چهارچوب‌ تحقیقات‌ اصطلاح‌شناسی‌ و معادل‌گزینی‌ داشت‌ بر اساس‌ نظریه‌ زبانشناختی‌ دوسوسور۱۰، بنیانگذارمكتب‌ ساختگرایی‌، نگارش‌ یافته‌ است‌.(Wuester: ۱۹۷۰) البته‌ بسیاری‌ از زبانشناسان‌ كار ووستر را مورد تردید و انتقاد قرار دادند، زیرا نقش‌ تعیین‌كننده‌ تفكر نظام‌یافته‌ وتثبیت‌ واژه‌های‌ معیار در زمینه‌ زبان‌ هنوز بطور كامل‌ برای‌ آن‌ها جا نیفتاده‌ بود. این‌ انتقادات‌ بجا نبود، زیرا منظورووستر هرگز تثبیت‌ واژه‌های‌ زبان‌ عامه‌ نبود، بلكه‌ تلاش‌ وی‌ بیش‌تر به‌ گزینش‌ اصطلاحات‌ علمی‌ محدود می‌شد.ووستر می‌دانست‌ كه‌ تثبیت‌ واژه‌ها به‌ صورت‌ آماری‌ و در همه‌ رشته‌های‌ علمی‌ امكان‌پذیر نخواهد بود و در تمامی‌موارد با شدت‌ و قوت‌ یكسان‌ عملی‌ نیست‌.حاصل‌ تلاش‌های‌ ووستر در زمینه‌ اصطلاح‌شناسی‌ بویژه‌ درباره‌ تثبیت‌ اصول‌ گزینش‌ واژه‌های‌ علمی‌ كه‌ توسط هیئتی‌ ویژه‌ از سوی‌ (ایزا) در سال‌ ۱۹۳۶ انجام‌ پذیرفت‌، دارای‌ اهمیت‌ فراوان‌ است‌.سازمان‌ دیگری‌ به‌ نام‌ سازمان‌ بین‌المللی‌ استاندارد (ایزو)۱۱ كه‌ در سال‌ ۱۹۵۲ تأسیس‌ شد، كمیته‌ای‌ به‌ منظور حل‌مسائل‌ اصطلاح‌شناختی‌ صنعت‌ تشكیل‌ داد كه‌ ادامه‌دهنده‌ فعالیت‌های‌ ”ایزا” بود. در سال‌ ۱۹۷۳ وضع‌ اصول‌اصطلاح‌شناسی‌ پایان‌ یافت‌ و در سال‌ ۱۹۷۴ مرحله‌ بازنگری‌ اصطلاحات‌ آغاز شد.
۴- واژه‌گزینی‌ و اصطلاح‌ شناسی‌
گزینش‌ اصطلاحات‌ معیار به‌ منظور تثبیت‌ نامگذاری‌ و تعاریف‌ مفاهیم‌ برای‌ ایجاد ارتباط گویا، رسا و خالی‌ از ابهام ‌میان‌ كارشناسان‌ یك‌ رشته‌ علمی‌ صورت‌ می‌گیرد. تثبیت‌ اصطلاحات‌ به‌ دو صورت‌ انجام‌ می‌شود:
۱ـ۴ـ تثبیت‌ موردی‌ اصطلاحات‌;
۲ـ۴ـ تثبیت‌ اصول‌ زیربنایی‌.
۳ـ۴ـ تثبیت‌ موردی‌ اصطلاحات‌
منظور از تثبیت‌ موردی‌ اصطلاحات‌، تثبیت‌ مفاهیم‌،نامگذاری‌ آن‌ها و نیز نظام‌ مفاهیم‌ و نامگذاری‌ مربوط به‌ آن‌ یا
فهرست‌ واژه‌های‌ علمی‌۱۲ است‌.
بیان‌ مفهوم‌ به‌ سه‌ طریق‌ انجام‌ می‌شود:
الف‌ ـ بیان‌ مفهوم‌ به‌ صورت‌ نامگذاری‌، تعریف‌ و توصیف‌ (نامگذاری‌ مفاهیم‌)؛
ب‌ ـ بیان‌ مفهوم‌ به‌ صورت‌ نمودار؛
ج‌ ـ بیان‌ مفاهیم‌ به‌ صورت‌ فهرستی‌ از واژه‌های‌ علمی‌.
هر یك‌ از این‌ سه‌ نوع‌ بیان‌، متناسب‌ با سطح‌ معلومات‌ خواننده‌، انتظار وی‌ را برآورده‌ می‌سازد. مثلا برای‌ یك‌ فرد غیرمتخصص‌، تعریف‌ مفهوم‌ مناسب‌تر است‌ تا ترسیم‌ آن‌ به‌ صورت‌ نمودار یا برشمردن‌ اصطلاحات‌ هم‌خانواده‌ آن‌.ضوابطی‌ كه‌ در امر گزینش‌ اصطلاحات‌ به‌ كار می‌رود، به‌ منظور تثبیت‌ آن‌ها است‌. مثلا مفهوم‌ وزن‌۱۳ به‌ صورت‌ زیرتثبیت‌ می‌شود:
كلمه‌ وزن‌ در زبان‌ آلمانی‌ با سه‌ معنی‌ به‌ كار می‌رود:
الف‌ ـ نامگذاری‌ نتیجه‌ وزن‌ كردن‌ یك‌ جسم‌;
ب‌ ـ نامگذاری‌ نیروی‌ كششی‌ كه‌ از زمین‌ بر جرم‌ جسم‌ وارد می‌شود;
ج‌ ـ نامگذاری‌ اجسامی‌ كه‌ به‌ منظور وزن‌كردن‌ به‌كار می‌روند(وزنه‌).
برای‌ جلوگیری‌ از سوءتفاهمات‌، معادل‌هایی‌ از سوی‌ دی‌. ان‌. آ. پیشنهاد شده‌اند:
الف‌ ـ واژه‌ "Masse" برای‌ نتیجه‌ توزین‌ یك‌ جسم‌ (معنای‌ الف‌).
ب‌ ـ واژه‌ "Gewichtskraft" به‌ منظور نامگذاری‌ نیروی‌ جاذبه‌ وارد بر جسم‌ (معنای‌ ب‌).
ج‌ ـ "Gewichtstueck"یا "Waegestueck"به‌ منظور نامگذاری‌ وزنه‌ (معنای‌ ج‌).یادآوری‌ می‌شود كه‌ در صنعت‌ و تجارت‌، نتیجه‌ توزین‌ یك‌ جسم‌ "Gewicht"نامیده‌ می‌شود كه‌ دی‌. ان‌. آ. نیز آن‌ راپذیرفته‌ است‌.
۲ـ۴ـ تثبیت‌ اصول‌ زیربنایی‌
برخلاف‌ تثبیت‌ موردی‌ اصطلاحات‌، تثبیت‌ اصول‌ زیربنایی‌ اصطلاح‌شناسی‌، روش‌ گزینش‌ واژه‌های‌ علمی‌ را كه‌ ازطریق‌ تجارب‌ عملی‌ و نتایج‌ تحقیقات‌ اصطلاح‌شناختی‌ حاصل‌ شده‌اند تعیین‌ می‌نماید. با یاری‌ جستن‌ از این‌ اصول‌ به‌اهداف‌ زیر می‌رسیم‌:
ـ نتایج‌ گزینش‌ اصطلاحات‌ به‌ شكلی‌ توصیف‌ می‌شوند كه‌ بدون‌ تغییر اساسی‌، قابل‌ مبادله‌ باشند.
ـ اصول‌ اصطلاح‌شناسی‌ به‌ صورتی‌ نظام‌یافته‌، هماهنگ‌ و هدفدار پی‌ریزی‌ می‌شوند.
در كار اصطلاح‌شناسی‌ و واژه‌گزینی‌، اصول‌ معیار دی‌. آی‌. ان‌. در سطح‌ كشور آلمان‌ و اصول‌ معیار ایزو در سطح‌بین‌المللی‌ از اعتبار كامل‌ برخوردارند.(Wuester: ۱۹۸۵) معیارهای‌ اصطلاح‌شناسی‌ بین‌المللی‌ به‌ گونه‌ای‌ عام‌ وضع‌ می‌گردند تا در هر زبانی‌ كاربرد داشته‌ باشند. بدین‌ترتیب‌معیارهای‌ مزبور بر اساس‌ نیازهای‌ خاص‌ یك‌ كشور، قابل‌ بهره‌برداری‌ خواهند بود. بر همین‌ اساس‌ فرهنگستان‌ زبان‌ وادب‌ فارسی‌ نیز سعی‌ در تثبیت‌ اصول‌ و ضوابط واژه‌گزینی‌ دارد كه‌ به‌ صورت‌ نشریات‌ این‌ سازمان‌ ارائه‌ شده‌ است‌.
۵- پذیرش‌ و كاربرد اصطلاحات‌ معیار
اگرچه‌ وضع‌ اصطلاحات‌ از سوی‌ دی‌. آی‌. ان‌. به‌ صورت‌ توصیه‌ و پیشنهاد است‌، معمولا پذیرش‌ و كاربرد آن‌ بامشكلی‌ مواجه‌ نمی‌شود. علت‌ این‌ امر، تكیه‌ این‌ مؤسسه‌ بر نظرات‌ و درخواست‌های‌ كلیه‌ دست‌اندركاران‌اصطلاح‌شناسی‌ و گزینش‌ واژه‌های‌ علمی‌ است‌ و چون‌ كارشناسان‌ این‌ مؤسسه‌ در كمیسیون‌های‌ فرعی‌ نیز شركت‌ دارند،از نظر تخصصی‌ نیز اجرای‌ پیشنهادها تضمین‌ شده‌ است‌. با وجود این‌، گزینش‌ یك‌ اصطلاح‌ در عمل‌ همیشه‌ با موفقیت‌روبرو نمی‌شود، زیرا همواره‌ در پذیرش‌ واژه‌های‌ معیار، عوامل‌ روانشناختی‌ و جامعه‌شناختی‌ دخالت‌ كامل‌ دارند; بویژه‌در مواردی‌ كه‌ اصطلاح‌ با روش‌های‌ معمول‌ واژه‌سازی‌ زبان‌ هماهنگی‌ نداشته‌ باشد، پذیرش‌ آن‌ از سوی‌ گویشوران‌ زبان‌،كند و تدریجی‌ خواهد بود.مثلا واژه‌ "Schraubendreher" (پیچ‌گوشتی‌) و "Gluehlampe" (لامپ‌) از سوی‌ دی‌. آی‌. ان‌. به‌ عنوان‌ اصطلاحات‌معیار گزینش‌ شده‌اند ولی‌ با وجود پذیرش‌ این‌ واژه‌ها از سوی‌ متخصصین‌، در زبان‌ عامه‌، همچنان‌ در كنار اصطلاحات‌قدیمی‌ و مترادف‌ با آن‌ها یعنی‌ "Schraubenzieher"و "Gluehbirne"استعمال‌ می‌شوند.بنابراین‌ گزینش‌ اصطلاح‌ برای‌ مفاهیم‌ جدید، آسان‌تر از مفاهیم‌ شناخته‌ شده‌ و نامگذاری‌های‌ جاافتاده‌ است‌. به‌همین‌ علت‌، نامگذاری‌ مفاهیم‌ در رشته‌های‌ تخصصی‌ جدید اصولا با مقاومت‌ كم‌تری‌ مواجه‌ است‌. البته‌ در اینجا نیزعملا مشكلاتی‌ وجود دارد، زیرا گزینش‌ این‌ اصطلاحات‌ معمولا پس‌ از پیدایش‌ واژه‌ها، نامگذاری‌ها و زمانی‌ كه‌ یك‌رشته‌ علمی‌ از اعتبار كافی‌ برخوردار شده‌، صورت‌ می‌پذیرد.با وجود این‌ مشكلات‌، آشكار است‌ كه‌ تثبیت‌ واژه‌های‌ معیار كمك‌ مؤثری‌ به‌ مترجمین‌ متون‌ علمی‌ واصطلاح‌شناسان‌ محسوب‌ می‌شود.
۶- فعالیت‌ نظام‌یافته‌ اصطلاح‌شناسی‌
در ترجمه‌ متون‌ علمی‌، كار نظام‌یافته‌ اصطلاح‌شناختی‌ همواره‌ امكان‌پذیر نیست‌ و در برخی‌ موارد باید به‌ صورت‌موردی‌ درباره‌ یك‌ مفهوم‌ تحقیق‌ كرد و اصطلاح‌ مناسب‌ را برای‌ آن‌ یافت‌. معمولا فیش‌برداری‌ و بایگانی‌ معادل‌های‌مناسب‌ متداول‌ است‌ و می‌توان‌ از آن‌ها در آینده‌ نیز استفاده‌ نمود. اما باید خاطرنشان‌ كرد كه‌ بهره‌برداری‌ از این‌ روش‌محدود است‌.روش‌ دیگر، تهیه‌ فهرستی‌ از واژه‌های‌ علمی‌ و معادل‌های‌ متناسب‌ با آن‌ها بر اساس‌ حروف‌ الفبا است‌. اشكال‌ این‌كار، عدم‌ احاطه‌ به‌ كلیه‌ مفاهیم‌ یك‌ رشته‌ است‌ و در بسیاری‌ از موارد، اصطلاحات‌ نامربوط نیز ثبت‌ می‌شوند. معمولااین‌ نوع‌ جمع‌آوری‌ اصطلاحات‌، رشته‌های‌ گوناگون‌ علمی‌ را دربرمی‌گیرد و از دقت‌ و تخصص‌ كافی‌ برخوردار نیست‌.روش‌ مطلوب‌ آن‌ است‌ كه‌ رشته‌ تخصصی‌ موردنظر و یا بخشی‌ از آن‌، از نقطه‌نظرات‌ گوناگون‌ به‌ واحدهای‌ كوچك‌ترتقسیم‌ شود. سپس‌ مفاهیم‌ و نام‌های‌ گزینش‌ شده‌ برای‌ آن‌ها در این‌ تقسیم‌بندی‌ قرار گیرد.معمولا این‌ روش‌ مقدمه‌ای‌ برای‌ انجام‌ اصطلاح‌شناسی‌ نظام‌یافته‌ و دقیق‌ است‌.مراحلی‌ كه‌ باید حین‌ كار مورد توجه‌ قرار گیرند. عبارت‌اند از :
۱ـ۶ـ مرزبندی‌ رشته‌ تخصصی‌
چنانچه‌ بر سر یك‌ رشته‌ تخصصی‌، بین‌ پژوهشگران‌ اتفاق‌نظر وجود داشته‌ باشد، باید آن‌ رشته‌ در مقابل‌ رشته‌های‌مجاور نیز دقیقا مرزبندی‌ گردد. اما این‌ مسئله‌ در عمل‌ بسیار پیچیده‌ است‌، بویژه‌ در پژوهش‌هایی‌ مانند حفاظت‌ ازمحیطزیست‌ كه‌ رشته‌های‌ مختلف‌ را دربرمی‌گیرد.
۲ـ۶ـ تقسیم‌بندی‌ رشته‌ علمی‌ به‌ واحدهای‌ كوچك‌تر
به‌ منظور اشراف‌ كامل‌ بر زمینه‌ علمی‌، باید آن‌ را به‌ واحدهای‌ كوچك‌تر تقسیم‌ كنیم‌. هرچند در هر نظام‌ مفاهیم‌،می‌توان‌ تا هزار واژه‌ را جای‌ داد، اما تسلط بر آن‌ دیگر امكان‌پذیر نخواهد بود. تقسیم‌بندی‌ یك‌ رشته‌ به‌ واحدهای‌كوچك‌تر، سبب‌ اشراف‌ كامل‌ بر موضوع‌ می‌شود و بازنگری‌ نظام‌ مفاهیم‌ را مقدور می‌سازد.
۳ـ۶ـ گزینش‌ و بررسی‌ اطلاعات‌ زبانی‌
اصل‌ تعیین‌كننده‌ در اصطلاح‌شناسی‌، جمع‌آوری‌ اطلاعات‌ كافی‌ در زمینه‌ تخصصی‌ موردنظر است‌ و این‌ امر درصورتی‌ امكان‌ می‌یابد كه‌ با كتابخانه‌ها، مؤسسات‌ و انتشارات‌ علمی‌ همكاری‌ نزدیكی‌ وجود داشته‌ باشد. در جمع‌آوری‌منابع‌ لازم‌ حتما باید از كارشناسان‌ رشته‌ مزبور یاری‌ جست‌، زیرا اینان‌ اغلب‌ بر موضوع‌ علمی‌ خود بیش‌ از كتابداران‌احاطه‌ دارند. در هر صورت‌ باید اطلاعات‌ به‌دست‌ آمده‌ را حتما با كارشناسان‌ رشته‌ علمی‌ موردنظر بررسی‌ و تحلیل‌ كردو چنانچه‌ در این‌ مرحله‌ از كار سهل‌انگاری‌ شود، كار دوباره‌ بر روی‌ موضوع‌ را به‌ دنبال‌ خواهد داشت‌.در انتخاب‌ منابع‌ به‌ نكات‌ زیر باید توجه‌ كرد:
ـ مبنای‌ كار، زبان‌ مادری‌ نویسنده‌ باشد;
ـ نویسنده‌ كتاب‌ در موضوع‌ علمی‌ موردنظر متخصص‌ باشد;
ـ منبع‌ مزبور نتایج‌ آخرین‌ تحقیقات‌ را دربرگیرد.
اما منابعی‌ كه‌ در هر صورت‌ مورد استفاده‌ قرار خواهد گرفت‌ عبارت‌اند از:
ـ اصطلاحات‌ معیار و تثبیت‌شده‌ در سطح‌ ملی‌ یا جهانی‌;
ـ واژه‌نامه‌های‌ تخصصی‌ یك‌ یا چندزبانه‌;
ـ كتاب‌های‌ آموزشی‌ علمی‌;
ـ دایره‌المعارف‌ها.
مقالات‌ و كتبی‌ كه‌ كارشناسان‌ به‌ زبان‌ مادری‌ تدوین‌ نموده‌اند ـ به‌ شرطی‌ كه‌ مورد بررسی‌ دقیق‌ قرار گیرند و مشخص‌شود كه‌ نویسنده‌، كار نظام‌یافته‌ اصطلاح‌شناختی‌ صورت‌ داده‌ است‌ ـ نیز می‌توانند مورد استفاده‌ قرار گیرند.
۴ـ۶ـ جمع‌آوری‌ اسامی‌ و مفاهیم‌ موجود و نظم‌بخشیدن‌ مقدماتی‌ به‌ آن‌ها
اساسا اطلاعات‌ به‌دست‌ آمده‌ به‌ سه‌ دسته‌ تقسیم‌ می‌شوند:
الف‌ ـ اطلاعات‌ اولیه‌
ـ اسم‌ و شماره‌ طرح‌
ـ زبان‌ و كشور موردنظر
ـ تاریخ‌ و مدت‌ اصطلاح‌یابی‌
ـ مؤسسه‌ مسئول‌ طرح‌
ـ شماره‌ مسلسل‌
ب‌ ـ اطلاعات‌ زبانی‌
ـ نامگذاری‌ پذیرفته‌شده‌
ـ مترادف‌ها
ـ علامات‌ اختصاری‌
ـ اطلاعات‌ دستوری‌
ـ كاربرد تخصصی‌ واژه‌ها
ـ معادل‌ها
ج‌ ـ اطلاعات‌ پیرامون‌ مفاهیم‌
ـ تعاریف‌
ـ توضیحات‌
ـ فرمول‌ها
ـ نمودارها
ـ آمارها۵ـ۶ـ ترسیم‌ نظام‌ مفاهیم‌
در حین‌ كار بر روی‌ اطلاعات‌ كسب‌شده‌ باید به‌ مفاهیم‌ موردنظر نظم‌بخشید و آن‌ها را به‌ صورت‌ یك‌ نظام‌ درآورد.این‌ مرحله‌ از كار حتی‌المقدور با نظر كارشناس‌ انجام‌ می‌پذیرد و تخصصی‌بودن‌ هر واژه‌ مورد تأیید قرار می‌گیرد.
۶ـ۶ـ تحلیل‌ اصطلاح‌شناختی‌
برای‌ تحلیل‌ اطلاعات‌ اصطلاح‌شناختی‌ به‌دست‌ آمده‌ بویژه‌ چندزبانه‌، باید به‌ سؤالات‌ زیر پاسخ‌ گفت‌:
ـ آیا واژه‌های‌ مترادف‌ برای‌ نامگذاری‌ مزبور وجود دارد؟
ـ آیا تعاریف‌ به‌دست‌ آمده‌ را می‌ توان‌ تكمیل‌ كرد؟
ـ آیا استفاده‌ از نمودار و تصویر ضرورت‌ دارد؟
ـ آیا برای‌ مفهومی‌ كه‌ در یك‌ زبان‌ نامگذاری‌نشده‌ می‌توان‌ واژه‌جدیدی‌ ساخت‌؟
ـ آیا عواملی‌ وجود دارند كه‌ تاكنون‌ مدنظر قرار نگرفته‌ باشند و بتوانند موجب‌ تغییر نظام‌ مفاهیم‌ شوند؟
۷ـ۶ـ اشاعه‌ اطلاعات‌
این‌ اطلاعات‌ را می‌توان‌ به‌ صورت‌ نشریه‌ و كتاب‌، یا از طریق‌ بانك‌ اطلاعات‌ واژگان‌ (رایانه‌) در اختیار علاقه‌مندان‌یعنی‌ مترجمین‌ متون‌ علمی‌، مفسرین‌، منقدین‌، پژوهشگران‌ و دانشجویان‌ قرار داد.
۷ ـ مراكز گزینش‌ اصطلاحات‌ معیار در جوامع‌ آلمانی‌زبان‌
امروزه‌ گزینش‌ اصطلاحات‌ معیار و تثبیت‌ اصول‌ زیربنایی‌ آن‌ در ۶۰ كشور جهان‌ انجام‌ می‌پذیرد. بدین‌ منظور درسطح‌ هر كشور مراكزی‌ تأسیس‌ شده‌ كه‌ وظیفه‌ آن‌، یكسان‌سازی‌ اصطلاحات‌ علمی‌ است‌; هرچند این‌ مراكز از قدرت‌اجرایی‌ متفاوتی‌ برخوردار هستند.
۱ـ۷ـ فعالیت‌ دی‌. آی‌. ان‌.
انستیتوی‌ تثبیت‌ اصطلاحات‌ معیار در آلمان‌ مؤسسه‌ای‌ به‌ ثبت‌ رسیده‌ و برخوردار از اعتبار عمومی‌ می‌باشد و مقرآن‌ نیز در برلین‌ است‌. این‌ مؤسسه‌ در سال‌ ۱۹۱۷ تأسیس‌ شد و وظیفه‌ آن‌ گزینش‌ و تثبیت‌ اصطلاحات‌ علمی‌ رشته‌های‌فنی‌ بجز الكترونیك‌ می‌باشد. تثبیت‌ اصطلاحات‌ رشته‌ الكترونیك‌ به‌ وسیله‌ اتحادیه‌ مهندسین‌ الكترونیك‌ آلمان‌ (وی‌.دی‌. ای‌.۱۴) صورت‌ می‌پذیرد كه‌ همكاری‌ نزدیكی‌ با دی‌. آی‌. ان‌. دارد.كار گزینش‌ اصطلاحات‌ به‌ وسیله‌ كمیسیون‌های‌ فرعی‌ مختلف‌ و به‌ صورت‌ تخصصی‌ انجام‌ می‌شود. بیش‌ از ۱۳۰كمیسیون‌ در رشته‌های‌ گوناگون‌ با این‌ مؤسسه‌ همكاری‌ می‌كنند.
۲ـ۷ـ فعالیت‌ اتحادیه‌ مهندسین‌ آلمان‌ (وی‌. دی‌. آی‌)
این‌ اتحادیه‌ نیز در زمینه‌ اصطلاح‌شناسی‌ كارهای‌ ارزنده‌ای‌ را ارائه‌ داده‌ است‌. یكی‌ از شعبات‌ این‌ اتحادیه‌ بر روی‌موضوع‌ زبان‌ و صنعت‌ كار می‌كند كه‌ در آن‌، مهندسین‌ رشته‌های‌ فنی‌ و زبانشناسان‌ با یكدیگر همكاری‌ دارند وچارچوب‌ زبان‌ علم‌ در رشته‌های‌ فنی‌ را از بسیاری‌ جهات‌ مورد بررسی‌ قرار می‌دهند و ضوابطی‌ را تعیین‌ می‌كنند. در كارآنان‌ كه‌ بر اساس‌ كاربرد تك‌تك‌ واژه‌ها است‌، ابتدا عناصر زبانی‌ موجود در زبان‌ عامه‌ دقیقا تعریف‌ و تعیین‌ می‌شوند،سپس‌ كاربرد آن‌ها در صنعت‌ مشخص‌ می‌شود تا ارتباطی‌ رسا، گویا و دقیق‌ میان‌ كارشناسان‌ این‌ رشته‌ برقرار شود. مثلادر ارتباط با كاربرد پسوند -los توصیه‌ می‌شود كه‌ در تركیب‌ واژه‌ها در جایی‌ به‌كار گرفته‌ شود كه‌ نبود شی‌ء یا پدیده‌ای‌منظور باشد: Fettlos(بی‌چربی‌)، drahtlos(بی‌سیم‌)ولی‌ چنانچه‌ تأكید بر به‌كار نگرفتن‌ پدیده‌ یا شی‌ء موردنظر باشد، پیشنهاد می‌شود از پسوند -frei استفاده‌ شود: Saeurefrei(بدون‌ اسید)، arsenfrei (بدون‌ ارسنیك‌).كاربرد این‌ عناصر زبانی‌، در یك‌ فهرست‌ تعیین‌ می‌شود و در اختیار كارشناسان‌ قرار می‌گیرد.
۳ـ۷ـ تثبیت‌ واژه‌های‌ علمی‌ توسط شركت‌ها و سازمان‌های‌ دولتی‌
علاوه‌ بر مؤسساتی‌ كه‌ ذكر شد، در شركت‌ها و سازمان‌های‌ دولتی‌ نیز تثبیت‌ واژه‌های‌ علمی‌ صورت‌ می‌گیرد. این‌واژه‌ها بر اساس‌ نیاز خاص‌ آن‌ شركت‌ یا سازمان‌ و زمینه‌ علمی‌ موردنظر، گزینش‌ می‌شوند.این‌ كار تضادی‌ با فعالیت‌ مؤسسات‌ رسمی‌ ندارد، زیرا در آنجا نیز اكثرا نمایندگانی‌ از همین‌ شركت‌ها و سازمان‌هاحضور دارند.نمونه‌ای‌ از فعالیت‌ سازمان‌های‌ دولتی‌، تلاش‌ هیئت‌ تثبیت‌ واژه‌ها در ارتش‌ آلمان‌ است‌ كه‌ اصطلاحات‌ رایج‌ درارتش‌ را گزینش‌ می‌نماید.
۸- همكاری در زمینه‌ اصطلاح‌شناسی‌ در جوامع‌ آلمانی‌زبان‌
به‌ منظور پرهیز از فعالیت‌های‌ تكراری‌ آموزشی‌ ـ پژوهشی‌ و آگاهی‌یافتن‌ از فعالیت‌های‌ انجام‌شده‌، همكاری‌ درزمینه‌ اصطلاح‌شناسی‌ در سطح‌ كشور و جهان‌ ضرورت‌ بسیار دارد.
۱ـ۸ـ همكاری‌ در سطح‌ كشورهای‌ آلمانی‌زبان‌
از مراكزی‌ كه‌ پیرامون‌ اصطلاح‌شناسی‌ توصیفی‌ در سطح‌ كشورهای‌ آلمانی‌زبان‌ فعالیت‌ می‌نمایند دبیرخانه‌ زبان‌آلمان‌ فدرال‌۱۷ است‌ كه‌ مركز آن‌ در شهر كلن‌ می‌باشد. این‌ مؤسسه‌ در زمینه‌ ترجمه‌ متون‌، بویژه‌ در ارتباط با وزارت‌ دفاع‌و آموزش‌ زبان‌ آلمانی‌ فعالیت‌ گسترده‌ای‌ دارد.در دهه‌ شصت‌ میلادی‌ یك‌ بانك‌ اطلاعات‌ واژگانی‌ در این‌ مؤسسه‌ بنانهاده‌ شد كه‌ تاكنون‌ توسعه‌ای‌ چشمگیر داشته‌و در درجه‌ اول‌ به‌ منظور رفع‌ نیازهای‌ مترجمین‌ این‌ مؤسسه‌ دایر شده‌ است‌. اما هدف‌ از فعالیت‌ این‌ مركز درباره‌اصطلاح‌شناسی‌، تنها رفع‌ نیازهای‌ یك‌ گروه‌ خاص‌ نیست‌ و همین‌ سبب‌ شده‌ كه‌ با دیگر سازمان‌ها و مراكز پژوهشی‌ وصنعتی‌ همكاری‌ نزدیكی‌ داشته‌ باشد.مراكز اطلاع‌رسانی‌ در سطح‌ كشور آلمان‌ نیز در یاری‌ دادن‌ به‌ فعالیت‌های‌ اصطلاح‌شناختی‌ نقش‌ مشابهی‌ دارند. مثلامؤسسه‌ ریاضیات‌ و داده‌پردازی‌ (جی‌. ام‌. دی‌۱۸) در شهر فرانكفورت‌ در كنار فعالیت‌های‌ دیگر قادر به‌ ارائه‌ نتایج‌پژوهش‌های‌ اصطلاح‌شناختی‌ و طبقه‌بندی‌ آن‌ها است‌. این‌ اطلاعات‌ در فواصل‌ زمانی‌ معین‌ بازنگری‌ و تكمیل‌ می‌شود.از تحولات‌ جالب‌توجه‌ در آلمان‌ فدرال‌، تشكیل‌ شورای‌ اصطلاح‌شناسی‌ آلمان‌۱۹ است‌. این‌ مركز كه‌ پس‌ ازبرگزاری‌ سمینار اصطلاح‌شناسی‌ در سال‌ ۱۹۸۵ در شهر كلن‌ بنیان‌ نهاده‌ شد، وظیفه‌ خود را تحقیق‌ گسترده‌ درباره‌اصطلاح‌شناسی‌ و معادل‌گزینی‌ می‌داند و در فعالیت‌ خود بر این‌ نكات‌ تأكید دارد:
الف‌ ـ بررسی‌ اصطلاحات‌ و تثبیت‌ آن‌ها;
ب‌ ـ ذخیره‌ اطلاعات‌ واژگانی‌;
ج‌ ـ همكاری‌ با دیگر مراكز اصطلاح‌شناسی‌.
هدف‌ نهایی‌ این‌ مؤسسه‌ تأسیس‌ بانك‌ اطلاعات‌ واژگانی‌ مركزی‌ به‌ منظور بهره‌برداری‌ عمومی‌ است‌.
۲ـ۸ـ همكاری‌ بین‌المللی‌ در زمینه‌ اصطلاح‌شناسی‌
مهم‌ترین‌ مراكز بین‌المللی‌ پژوهش‌های‌ اصطلاح‌شناسی‌، مراكز تثبیت‌ اصطلاحات‌ معیار وابسته‌ به‌ ایزو در زمینه‌صنایع‌، و آی‌. ای‌. سی‌. در زمینه‌ صنایع‌ الكترونیك‌ هستند.
الف‌ ـ سازمان‌ بین‌المللی‌ تثبیت‌ اصطلاحات‌ معیار وابسته‌ به‌ (ISO) ;
مقر این‌ سازمان‌ در ژنو است‌ و نمایندگان‌ ۸۹ كشور جهان‌، از جمله‌ نماینده‌ آلمان‌ فدرال‌ كه‌ از سوی‌ مؤسسه‌ دی‌. آی‌. ان‌.تعیین‌ می‌شود، در آن‌ عضویت‌ دارند. در حال‌ حاضر ۱۶۵ كمیته‌ صنایع‌ در این‌ سازمان‌ فعالیت‌ دارند و بخش‌ عمده‌پژوهش‌های‌ اصطلاح‌شناسی‌ را انجام‌ می‌دهند.در هر كمیته‌ نیز گروه‌های‌ ویژه‌ای‌ درباره‌ رشته‌های‌ تخصصی‌ خود فعالیت‌ می‌كنند. نمایندگان‌ كشورهای‌ مختلف‌تلاش‌ می‌كنند كه‌ معیارهای‌ مصوب‌ این‌ سازمان‌ در كشور خودشان‌ نیز به‌كار برده‌ شود تا در نتیجه‌، تبادل‌ دستاوردهای‌جدید صنعتی‌ بین‌ كشورهای‌ مختلف‌ دنیا به‌ سهولت‌ انجام‌ پذیرد.
ب‌ ـ كمیسیون‌ بین‌المللی‌ صنایع‌ الكترونیك‌ (IEC) در سال‌ ۱۹۰۶ تأسیس‌ شد و مركز آن‌ در ژنو است‌. آلمان‌ فدرال‌نیز از طریق‌ نمایندگان‌ ”ای‌. آی‌. ان‌.”و ”وی‌. دی‌. ای‌.” در آن‌ عضویت‌ دارد.
ج‌ ـ مركز بین‌المللی‌ اطلاعات‌ اصطلاح‌شناسی‌۲۰(Infoterm); مقر این‌ مؤسسه‌ در وین‌ است‌ و در سال‌ ۱۹۷۱ باتلاش‌ ووستر و در چارچوب‌ فعالیت‌های‌ اطلاع‌رسانی‌ یونسكو تأسیس‌ شد. وظیفه‌ اصلی‌ این‌ مركز، كوشش‌ برای‌ایجاد انگیزه‌ همكاری‌، گردآوری‌ و نشر اطلاعات‌ واژگانی‌ است‌.در سال‌ ۱۹۷۵ اولین‌ سمپوزیوم‌ اینفوترم‌ با هدف‌ ایجادارتباطات‌ بین‌المللی‌ در زمینه‌ اصطلاح‌شناسی‌ برگزار شد و این‌ همكاری‌ با عنوان‌ ”شبكه‌ اصطلاح‌شناسی‌۲۱” شناخته‌می‌شود.ترم‌نت‌ (Termnet) در سال‌ ۱۹۸۸ رسمیت‌ یافت‌ و اهداف‌ زیر را در مدنظر دارد:
ـ انتشار اطلاعات‌ واژگانی‌؛
ـ گردآوری‌ و بررسی‌ اصطلاحات‌ علمی‌؛
ـ چاپ‌ و نشر نتایج‌ پژوهش‌های‌ اصطلاح‌شناختی‌;
ـ ترغیب‌ تبادل‌نظر و همكاری‌ بین‌ اعضاء؛
ـ پیاده‌كردن‌ طرح‌هایی‌ به‌ منظور دستیابی‌ به‌ نتایج‌ جدید؛
ـ ترویج‌ و ارائه‌ برنامه‌ آموزش‌ اصطلاح‌شناسی‌.
این‌ اهداف‌، برنامه‌ فعالیت‌های‌ زیر را نتیجه‌ داده‌ است‌:
ـ فعالیت‌ عمومی‌:
سازماندهی‌ و هماهنگ‌كردن‌ همكاری‌های‌ بین‌المللی‌ آموزش‌ و مشاوره‌؛
انتشار كتاب‌ و نشریه؛
اجرای‌ گردهمایی‌های‌ علمی‌ ـ تخصصی‌؛
ـ بهره‌برداری‌ از داده‌های‌ اصطلاح‌شناسی‌:
همكاری‌ بین‌ بانك‌های‌ اطلاعات‌ واژگانی‌؛
بررسی‌ امكان‌ تبادل‌ داده‌های‌ واژگانی‌؛
ـ آماده‌سازی‌ اسناد و مدارك‌ اصطلاح‌شناختی‌;
ایجاد شبكه‌های‌ اطلاعاتی‌؛
تهیه‌ و تنظیم‌ پرسشنامه‌ (فرم‌) تبادل‌ اطلاعات‌ واژگانی‌.
گردهمایی‌های‌ اصطلاح‌شناسی‌ در سطح‌ بین‌المللی‌ هر سه‌ سال‌ یكبار به‌ صورت‌ كنگره‌ بین‌المللی‌ اصطلاح‌شناسی‌و مهندسی‌ معرفت‌۲۲ در یكی‌ از كشورهای‌ آلمانی‌زبان‌ برگزار می‌گردد.
۹- نتیجه‌گیری‌:
در چند دهه‌ اخیر اصطلاح‌شناسی‌ در كشورهای‌ آلمانی‌زبان‌ نیز گسترش‌ یافته‌ و فعالیت‌ همه‌ جانبه‌ و متمركز بر روی‌آن‌ صورت‌ می‌گیرد. در طی‌ فعالیت‌ در زمینه‌ واژه‌سازی‌، معادل‌گزینی‌ و تثبیت‌ اصطلاحات‌ علمی‌، زبانشناسان‌آلمانی‌زبان‌ به‌ نتایج‌ زیر دست‌ یافته‌اند:
۱- در حال‌ حاضر سره‌گرایی‌ در زبان‌ آلمانی‌ منتفی‌ است‌ و ساخت‌ واژه‌ها با عناصر مرده‌ زبان‌ نامعمول‌ است‌.هم‌اكنون‌ واژه‌سازی‌ علمی‌ زبان‌ آلمانی‌ بر اساس‌ ساخت‌ واژه‌های‌ جدید از عناصر زنده‌ و موجود در زبان‌ آلمانی‌ معاصر،اعم‌ از بومی‌ یا غیر بومی‌ استوار است‌.
۲ـ گزینش‌ یك‌ اصطلاح‌ در عمل‌ همیشه‌ با موفقیت‌ روبرو نمی‌شود، زیرا همواره‌ در پذیرش‌ واژه‌های‌ معیار، عوامل‌روانشناختی‌ و جامعه‌شناختی‌ دخالت‌ كامل‌ دارند; بویژه‌ در مواردی‌ كه‌ اصطلاح‌ با روش‌های‌ معمول‌ واژه‌سازی‌ زبان‌هماهنگی‌ نداشته‌ باشد با پذیرش‌ كند و تدریجی‌ از سوی‌ گویشوران‌ زبان‌ مواجه‌ می‌شود.
۳- در معادل‌گزینی‌، گزینش‌ اصطلاح‌ برای‌ مفاهیم‌ جدید آسان‌تر از مفاهیم‌ شناخته‌شده‌ و نامگذاری‌های‌ جاافتاده‌ درزبان‌ است‌. بنابراین‌، نامگذاری‌ مفاهیم‌ در رشته‌های‌ تخصصی‌ جدید با مقاومت‌ كم‌تری‌ روبرو می‌شود; هرچند كه‌ رواج‌این‌ دسته‌ از اصطلاحات‌ در عمل‌ نیز با مشكلاتی‌ همراه‌ است‌.
۴ـ با وجود مشكلات‌ متعدد، تثبیت‌ اصطلاحات‌ و واژه‌های‌ علمی‌ كمك‌ بزرگی‌ به‌ مترجمین‌ متون‌ علمی‌ واصطلاح‌شناسان‌ است‌.
۵ـ نتیجه‌ مباحث‌ گوناگون‌ درباره‌ ابعاد مثبت‌ و منفی‌ كاربرد زبان‌ علم‌ آلمانی‌، تأكید هرچه‌ بیش‌تر زبانشناسان‌ آلمانی‌بر كاربرد زبان‌ رسا و گویای‌ آلمانی‌ به‌ عنوان‌ زبان‌ علم‌ معاصر، و مقابله‌ با حاكمیت‌ مطلق‌ زبان‌ انگلیسی‌ ـ آمریكایی‌ درحیطه‌ علم‌ است‌.
۶ـ در كشور آلمان‌ به‌ منظور فعالیت‌ هرچه‌ گسترده‌تر و دقیق‌تر بر روی‌ واژه‌سازی‌ و معادل‌گزینی‌ علمی‌، در دانشگاه‌هاو مدارس‌ عالی‌ به‌ آموزش‌ و تربیت‌ اصطلاح‌شناس‌ اقدام‌ می‌شود.
۷ـ واژه‌نامه‌های‌ تخصصی‌ از طریق‌ گردآوری‌ اطلاعات‌ واژگان‌ تخصصی‌ بر اساس‌ نظام‌ مفاهیم‌ و از طریق‌واژگان‌نگاری‌ و تثبیت‌ تعاریف‌ علمی‌ تهیه‌ و تدوین‌ می‌شود.
۸ـ از آنجا كه‌ داشتن‌ اطلاعات‌ زبانی‌ دقیق‌ و منظم‌ در زمینه‌ اصطلاح‌شناسی‌ و معادل‌گزینی‌ علمی‌ ضرورت‌ كامل‌دارد، كاربرد رایانه‌ در ذخیره‌ اطلاعات‌ واژگانی‌ رواج‌ یافته‌ است‌.
۹ـ اطلاعات‌ مربوط به‌ فعالیت‌ اصطلاح‌شناسی‌ كه‌ در بانك‌های‌ اطلاعاتی‌ موجود است‌، همكاری‌های‌ گسترده‌بین‌المللی‌ را ضروری‌ می‌نماید. ایجاد رابطه‌ بین‌ مؤسسات‌ پژوهشی‌ اصطلاح‌شناسی‌ كشورهای‌ گوناگون‌، مبادله‌اطلاعات‌ علمی‌ ـ فنی‌ را در سطح‌ جهان‌ تسهیل‌ می‌كند.
۱۰ـ در نهایت‌ برای‌ جلوگیری‌ از فعالیت‌های‌ تكراری‌ در زمینه‌ اصطلاح‌شناسی‌ و اتلاف‌ وقت‌ و هزینه‌ بیش‌تر،تأسیس‌ بانك‌ اطلاعات‌ واژگانی‌ مركزی‌ به‌ منظور بهره‌برداری‌ عمومی‌ لازم‌ می‌باشد.
پی‌نوشت‌ها:
۱ - Vesalius (۱۵۱۴-۱۵۶۴)
۲ - Albrecht Duerer (۱۴۷۱-۱۵۲۸)
۳ - Elektrische Widerstand
۴ - Motorische Kraft
۵ - International Electrotechnical Commission
۶ - Deutscher Normenausschuss
۷ - International Federation of the Standardizing Association
۸ - Eugen Wuester (۱۸۹۸-۱۹۷۷)
۹ - Terminologielehre
۱۰- Ferdinand de Saussure (۱۸۵۷-۱۹۱۳)
۱۱- International Organization for Standardization
۱۲- Nomenclature
۱۳- Gewicht
۱۴- Verein Deutscher Ingenieure
۱۵- Lingua franca
۱۶- Konstanzer Literaturgespraech
۱۷- Bundessprachenamt
۱۸- Gesellschaft fuer Mathematik u. Datenverarbeitung
۱۹- Deutscher Terminologietag e.v.
۲۰- Internationale Informationszentrum fuer Terminologie
۲۱- Termnet
۲۲- Terminology and Knowledge Engineering
فهرست‌ منابع‌
۱- حق‌شناس‌، علی‌محمد:وام‌گیری‌ و پیامدهای‌ صرفی‌ و واژگانی‌ آن‌، زبان‌ فارسی‌، زبان‌ علم‌، مجموعه‌ سخنرانی‌های‌ دومین‌ سمینار نگارش‌ فارسی‌، مركز نشر دانشگاهی‌، تهران‌، ۱۳۶۵.
۲-ــــ:در جستجوی‌ زبان‌ علم‌، مجله‌ زبانشناسی‌، سال‌ هفتم‌ شماره‌ دوم‌، تهران‌، ۱۳۶۹.
۳- صادقی‌، علی‌اشرف‌:زبان‌ معیار، مسائل‌ نثر فارسی‌، مجموعه‌ سخنرانی‌های‌ اولین‌ سمینار نگارش‌ فارسی‌، مركز نشر دانشگاهی‌، تهران‌ ۱۳۶۵.
۴- ــــ:شیوه‌ها و امكانات‌ واژه‌سازی‌ در زبان‌ فارسی‌ معاصر، مجله‌ نشر دانش‌، سال‌ یازدهم‌، شماره‌های‌ ۴، ۵، تهران,۱۳۷۰ .
۵- مدرسی‌، یحیی‌:درآمدی‌ بر جامعه‌شناسی‌ زبان‌، مؤسسه‌ مطالعات‌ و تحقیقات‌ فرهنگی‌، تهران‌، ۱۳۶۸.
۶- منصوری‌، رضا:ضبط و یكسان‌سازی‌ اصطلاحات‌ علمی‌، درباره‌ ترجمه‌، برگزیده‌ مقاله‌های‌ نشر دانش‌ (۳)، مركز نشر دانشگاهی‌، تهران‌، ۱۳۶۵.
۷- ــــ:مدیریت‌ واژه‌گزینی‌، تشكیلات‌، روش‌ها، و اولویت‌ها، فرهنگستان‌ زبان‌ و ادب‌ فارسی‌، ۱۳۷۶.
۸- Arntz, R; Picht, H: Einfuehrung in die Terminologiearbeit, G. OLMS, Hildesheim, ۱۹۸۹.
۹- Assion, P. Altdeutsche Fachliteratur, Berlin/Bielefeld/ Muenchen, ۱۹۷۳.
۱۰- Bergmann, R.; Pauly, P; Schlaefer, M.: Einfuehrung in die deutsche Universitaetsverlag, ۱۹۹۱.Sprachwissenschaft,
۱۱- Conrad, R: Lexikon Sprachwissenschaftlicher Termini, VEB Leipzig, ۱۹۸۸.
۱۲- Dahlberg, I.: Begriffsbeziehungen und Definitionstheorie. In: Terminologie undGebiete, ۱۹۸۵.benachbarte
۱۳- Eis, G.: Mittelalterliche Fachliteratur. ۲. Aufl. Stuttgart. ۱۹۶۷.
۱۴- Engelen, B.: Einfuehrung in die Syntax der deutschen Sprache Band I,II; Paedagogischer Verlag,Burgbuecherei Schneider, ۱۹۸۴.
۱۵- Fleischer, W.: Wortbildung der deutschen Gegenwartssprache Max Niemeyer Verlag, Tuebingen,۱۹۸۲.
۱۶- Fluck, H.r: Fachsprachen, Einfuehrung U. Bibliographie, Franke Verlag, Tuebingen, ۳.۱۹۸۵.Aufl.
۱۷- Fluck, H.R.:Aspekte der Entstehung und Entwicklung der moderenen wissenschaftlich-technischen Fachsprache, In: Der Deutschunterricht (Stuttg.) ۴۷, ۱۹۸۹.
۱۸- Hahn, W.: Fachkommunikation, Wde G, Berlin, ۱۹۸۳.
۱۹- Hoffmann, L.: Kommunikationsmittel Fachsprache: Eine Einfuehrung. ۲. Aufl., Tuebingen, ۱۹۸۵.
۲۰- Kalverkaemper, H; Weinrich, H: Deutsch als Wissenschaftssprache, Guenter NarrTuebingen, ۱۹۸۵.Verlag,
۲۱- Mackensen, L.: Die deutsche Sprache unserer Zeit zur Sprachgeschichte des ۲۰. jhs. ۲. Heidelberg, ۱۹۷۱.AUfl.
۲۲- Schneider, W.: Worter machen Leute. Magie und Macht der Sprache. Muenchen, ۱۹۷۶.
۲۳- Seibicke, W.: Geschichte der Fach- und Wissenschaftssprachen in Deutschen. In:Lubomir/Seibicke, Deutsch Fach- und Wissenschaftssprache, Wiesbaden, ۱۹۷۳.Drozd,
۲۴- Seibicke, W.: Fachsprachen in historischer Entwicklung Sprachgeschichte, ۲Hlb. bd., ۱۹۸۵.۱۹۹۸-۲۰۰۸.S.
۲۵- Wuester, E: Internationale Sprachnormung in der Technik, Besonders in der Elektrotechnik. ۳.Aufl. Bonn, ۱۹۷۰.
۲۶- :Einfuehrung in die Allgemeine Terminologielehre und die Terminologische Lexicographie.--- ۲. Aufl. Kopenhagen. ۱۹۸۵.
ملوك‌ السادات‌ بهشتی‌
گروه‌ پژوهشی‌ اصطلاح‌ شناسی‌
منبع : نما مجله الکترونیکی پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران