سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


نظری به جایگاه موسیقی در فیلم


نظری به جایگاه موسیقی در فیلم
از آنجایی که سینما هنری جامع است و از بسیاری فنون و هنرهای دیگر وام می گیرد طبعا در قیاس با هنرهای دیگر کیفیت و شکوه متفاوتی دارد و هر یک از هنرهای دیگر که در شکل گیری آن همکاری دارند خلا‌قیت هایشان باید به نوعی با یکپارچگی با مجموعه به نتیجه برسد . آنچه به عنوان یک تعریف از موسیقی فیلم نزد افرادی که آشنایی بیشتری با سینما دارند وجود دارد ، با تعریف مخاطبین عادی سینما متمایز است .در حقیقت آنچه زیر پوسته فیلم جریان دارد و به صورت موسیقی در آن لا‌یه ها فعالیت می کند در گوش ایشان کمتر شنیده می شود.
موسیقی هر کشوری باید متناسب با فرهنگ آن کشور طراحی و ساخته شود، بنابراین موسیقی تولید شده برای فرهنگ غرب در شرق شاید چندان کاربرد مناسبی ندارد . در سازبندی های موسیقی فیلم های امروز کشورمان از سازبندی های غربی مثل سازهای گیتار و انواع پرکاشن ها - سازهای ضربی- استفاده می شود و اغلب هم ریشه در سازهای اصیل گذشته مثل رباب که سازی ایرانی است، دارد و یا سازهایی مانند ویولن که غربی است به عنوان یک ساز اصلی ورود پیدا کرده است . آن وقت هر قدر هم خط ملودی ایرانی باشد، با سازهای غربی صدا دهی غربی خواهد داشت و به همین دلیل با ساختار فیلم و فرهنگ ایرانی مطابقت ندارد ضمن این که ملودی‌های ساخته شده هم ایرانی نخواهد بود.برای اینکه بدانیم جایگاه موسیقی در فیلم کجاستباید گفت، در صحنه‌هایی که حس بازیگر، دیالوگ، نور، گریم، رنگ تصاویر و یا سکوت‌ها حس صحنه را القا نمی‌کند، یک موسیقی خوب می‌تواند همه این کاستی‌ها را جبران کند. در بعضی از کارهای ملودی و ریتمیک، موسیقی حتی از عوامل اصلی فیلم اهمیت بیشتری دارد.می‌توان به جرات گفت که بسیاری از بازیگرهای مطرح دنیا خودشان آهنگسازان خوبی هستند، حتی کارگردان‌ها اغلب اشراف کاملی به موسیقی دارند. موسیقی می‌تواند لا‌یه‌های نهفته یک فیلم را شفاف سازد.
شاید در روزهایی که سینما هنوز زبان بازنکرده بود، سینماگران بر خلا‌ء حاکم بر فیلم‌هایشان ‌آگاه بودند. فیلم‌های سراسر سکوت آنها توانایی کامل برانگیختن احساسات تماشاگران را نداشت. پس در اولین اقدام جو پر از سکوت فیلم را با پخش موسیقی در خلا‌ء آن شکستند و موسیقی به نوعی مکمل داستان نویسی فیلم‌های صامت و اولین موضوع شنیداری در سینما شد . موسیقی زنده که با توجه به موضوع فیلم اجرا می شد، تاثیر صحنه را دو چندان می کرد . در واقع در اواخر قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم زمانی که سینمای ناطق هنوز متولد نشده بود ، موسیقی ابزار بیانی سینما بوده و زمانی که نه از دیالوگ خبری بود و نه از افکت صوتی، این موسیقی بود که یک تنه بار شنیداری فیلم را بر دوش می کشید و تا سال ها چنین تصور می شد که زبان گفتاری سینما برای پوشاندن هرگونه خلاء کافی است . اعتقادی که البته بعدها با شنیدن موسیقی با شکوه فیلم ها و تاثیر عمیق‌شان روی تماشاگر از بین رفت . موسیقی در لا‌یه های زیرین یک فیلم، فعالیتی مرموز و شگفت انگیز دارد و به این شکل که بدون حضور فیزیکی در فیلم ، نقش بسیار پر رنگی در جهت دهی احساسی به مخاطب را بازی می کند . موسیقی توانایی آن را داردکه به تنهایی تماشاگر برسد، سر شوق بیاورد، بگریاند یا حتی مضطرب کند . موسیقی همچنین توانایی آن را دارد که به مخاطب پیش فرضیه‌هایی درست یا گمراه کننده بدهد.
برای مثال باید به کدام شخصیت فیلم مظنون شویم، در کدام صحنه‌ها منتظر اتفاق یا حادثه باشیم و حتی برخی اتفاقات فیلم را با کمک موسیقی درک یا پیش‌بینی کنیم. ساخت موسیقی فیلم مرحله‌ای بسیار دشوار است؛ دشوار از آن جهت که برای سازنده موسیقی در شرایط عادی محدودیتی وجود ندارد اما نوع گونه سینمایی اثر قصه و دنیای حاکم در آن محدوده‌ای تنگ و مرزبندی شده را برای یک آهنگساز پدید می‌آورد. در اختیار داستان بودن کار را برای آهنگساز سخت و حساس می‌کند. اینجاست که آهنگساز فیلم، به استعداد، قریحهو تـجـربـه‌ای فـراتـر از یـک موسیقیدان که در عرصه‌هایی بدون محدودیت و دنیایی رها مشغول ساختن آهنگ است نیاز دارد. در حقیقت آهنگسازی برای فیلم یک رشته کاملا‌ً تخصصی به حساب می‌آید وآهنگساز باید اشرافی کامل بر چارچوب داستانی و آگاهی دقیق از پیام اثر و حال و هوای حاکم برآن داشته باشد، تا جایی که آهنگسازان فیلم معتقدند، یک موسیقیدان که در عرصه سینما کار می‌کند باید بیش از آن که بردانش موسیقیایی‌اش متکی باشد بر دریافت شهودی‌اش از فیلم اتکا کند.اینکه دنیای موسیقی تا چه حد توانسته در سینما نفوذ کند و تا کجا پیش رود، سوالی است که سینمای موزیکال می‌تواند پاسخگوی آن باشد.
پهنه هنر موسیقی تا جایی در عالم سینما پیش می‌رود که منجر به تولید گونه‌ای به نام سینمای موزیکال می‌شود.سنگ بنای ساخت فیلم‌های اینگونه سینمایی حتی به لحاظ داستانی هم کاملا‌ً وابسته به موسیقی‌شان است. سینمای موزیکال قدیمی‌ترین گونه سینمایی است، گونه‌ای که در آمریکا و سینمای هالیوود متولد شد و به سرعت در کشورهای اروپایی گسترش یافت.در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم و در دوران جنگ سرد، درست زمانی که مردم با مشکلا‌ت اقتصادی و عواقب ویرانگر پس از جنگ دست به گریبان بودند، نیاز به شاد بودن و سرخوشی و امید بیش از هر زمان دیگری احساس می شد و ناگفته پیداست در چنین شرایطی فیلم های موزیکال می توانستند کارآمدتر از هرگونه سینمای دیگر باشند و تماشاگر خسته و سرخورده اروپایی و آمریکایی را به سمت سینماها بکشاند و برای ساعاتی وی را از عالم جنگ زده واقعی دور و به سمت شهر رویاها و شادی ها ببرند، اما سینمای موزیکال در طول تاریخ سینما تنها به شاد کردن مخاطب و خلق دنیای شاد و بی خیال اکتفا نکرد و در این گونه سینمایی نیزآثار بسیار با ارزشی تولید شد، در نهایت باید بپذیریم که سینمای ایران در عرصه موسیقی فیلم چندان پیشرفت نداشته است و شاید یکی از دلا‌یل این عدم پیشرفت،خود سینماست.
در روزگاری که ستاره های سینما طلب دستمزدهای آنچنانی می‌کنند و دستمزدشان چندین برابر یک آهنگساز است، در سینمایی که اغلب کارگردانان آن بیش از هر چیز به فروش فکر می‌کنند نباید از موسیقیهم به تنهایی توقع و انتظار پیشرفت معجزه داشت.
منبع : روزنامه آفتاب یزد


همچنین مشاهده کنید