جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

خود مشرف مشکل پاکستان است


خود مشرف مشکل پاکستان است
مساله یی که این روزها کمتر بدان پرداخته شده نقش خود پرویز مشرف در بحران پاکستان است و اینکه می توان گفت مشرف مشکل اصلی پاکستان است.
دولت جرج بوش رئیس جمهور امریکا در تلاش است ژنرال مشرف را از مشکلات نجات دهد ولی باید بپذیرد که نجات پاکستان تنها با کناره گیری مشرف از قدرت امکان پذیر است. هر اقدامی که مشرف در دو هفته گذشته انجام داده تنها با هدف حفظ قدرت صورت گرفته و هزینه آن را پاکستان پرداخته است. برقراری وضعیت فوق العاده در پاکستان آنطور که مشرف مدعی شده بود جنگ ارتش علیه افراط گرایان را تسهیل نکرد ولی مشرف را قادر ساخت تعدادی از قضات دادگاه عالی پاکستان را از سمت های خود اخراج کند؛ قضاتی که در فکر به چالش کشیدن نتایج انتخاباتی بودند که مشرف در آن مجدداً به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد. این در حالی است که مشرف در روزهای گذشته قضات جدیدی را منصوب کرده که بسیاری از مشکلات قانونی را نادیده گرفته اند و در حال هموار کردن مسیر برای رئیس جمهور ماندن مشرف هستند.وضعیت فوق العاده مانع از قدرتمند شدن دو حزب سیاسی سکولار پاکستان می شود که از مخالفان وی هستند.
واشنگتن پست طی گزارشی با اشاره به اینکه چنین وضعیتی توهین به دموکراسی است، می نویسد؛ ادامه یافتن چنین وضعیتی تنها فرصت پاکستان برای اتحاد احزاب سیاسی، حقوقدانان، روزنامه نگاران و گروه های مدنی جامعه پاکستان با ارتش و مبارزه علیه خطر رو به رشد طالبان و القاعده را نابود خواهد کرد. دولت بوش نیز برای سال ها به اشتباه به جای اینکه روی انجمن های سکولار پاکستان کار کند و آنها را تقویت کند از مشرف حمایت کرده و تازه متوجه شده که باید کم کم از مشرف فاصله بگیرد. جرج بوش در هفته های اخیر در تماسی تلفنی از مشرف خواسته از فرماندهی ارتش کناره گیری کند. جان نگروپونته معاون وزیر خارجه امریکا نیز بعد از ملاقات اخیر خود با مشرف گفت که حکومت نظامی با انتخاباتی آزاد، عادلانه و معتبر همخوانی ندارد. نگروپونته همچنین با ژنرال «اشفق کیانی» جانشین احتمالی مشرف که چهره یی میانه رو و طرفدار غرب است نیز دیدار کرد. در چنین شرایطی دولت بوش هنوز به ایده همکاری مشرف با بی نظیر بوتو که آشکارا اعلام کرده با مشرف کنار نمی آید چسبیده است.
در واقع تصور اینکه راه حل بحران پاکستان بدون اینکه شامل برکناری مشرف باشد، نتیجه مثبتی داشته باشد تا حدودی مشکل است. بهترین راه حل برای امریکا و پاکستان منوط به برقراری مجدد قانون اساسی، انتصاب مجدد قضات مستقل، بازگشایی رسانه های مستقل و برداشتن محدودیت از سر راه آنها و برگزاری انتخاباتی آزاد و عادلانه است که در آن تمام احزاب پاکستان قادر به مشارکت باشند.هرچند در گزارش روزنامه واشنگتن پست ژنرال مشرف به عنوان مشکل پاکستان معرفی شده است ولی پاکستان علاوه بر کشمکش های سیاسی داخلی با تهدیدی به نام قدرت گرفتن مجدد طالبان نیز مواجه است که تهدیدی برای امنیت پاکستان محسوب می شود.با وجودی که پاکستان به عنوان یکی از کشورهای متحد امریکا در مبارزه با تروریسم تمام تلاش خود را برای مبارزه با حضور نیروهای طالبان و القاعده در خاک خود به کار گرفته ولی گزارش های جدید منتشره در رسانه های بین المللی غرب حاکی از آن است که گسترش طالبان در پاکستان می تواند این کشور را غرق در خشونت کند.
در همین خصوص چندی پیش روزنامه امریکایی «اینترنشنال هرالد تریبیون» نوشت؛ بدون اقدام سریع و قاطع، گسترش نظامی گری می تواند بقیه پاکستان را نیز در بر بگیرد. این در حالی است که نیروهای امنیتی پاکستان در ایالت های مرزی شمال غرب این کشور از اقتدار و توان کافی برای مقابله با نیروهای طالبان و متحدان آنها در نواحی مرزی و قبیله یی برخوردار نیستند. براساس اظهارات یک دیپلمات غربی که نامش فاش نشد، «تاسف ا نگیز است که خطر طالبان خیلی دیر به رسمیت شناخته شده است». به رسمیت شناختن خطر افراط گرایان و در راس آنها طالبان، توسط مقامات رسمی پاکستان بعد از آن صورت می گیرد که ایالات متحده امریکا فشارهای سنگینی به پاکستان برای جلوگیری از خروج یاغیان از نواحی مرزی و قبیله یی وارد کرده است. بنابر این گزارش هدف اولیه حمایت مالی قابل توجه امریکا از پاکستان تلاش برای جلوگیری از تبدیل شدن نواحی مرزی و قبیله یی این کشور به «بهشت امن» برای نیروهای القاعده و طالبان بوده است تا آنها نتوانند از آنجا، جنگ در افغانستان را هدایت کنند.
به باور کارشناسان مسائل بین المللی، بخشی از دلایل بحران اخیر در پاکستان به تعلل مشرف در مبارزه با تروریسم و خطر بنیادگرایی بازمی گردد. حال که تعلل او موجب نگرانی غرب شده، عواقب حاصله آن است که غرب نوعی بازنگری را در برخورد با مشرف داشته باشد و درصدد سیاست های تنبیهی برآید، به این معنا که به حیات و زعامت نظامی گری در راس هرم پاکستان، پایان دهد. هم اینک قرائن موجود نشان می دهد مشرف از زمان بحران قضایی پاکستان تا پایان بحران مسجد لعل و بحران فعلی، حاشیه امن خود را در حیات سیاسی پاکستان از دست داده و مسلم است که چنین شرایطی، همانند تیشه یی است که او با دستان خویش بر ریشه خویش وارد کرده است.
محمد صادق امینی
منبع : روزنامه اعتماد