یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

قمار قفقازی با بازنده تفلیسی


قمار قفقازی با بازنده تفلیسی
پس از هفته‌ها تنش و درگیری‌های محدود در مرزهای اوستیایی جنوبی و گرجستان بالاخره نظامیان گرجی با ورود گسترده و محاصره شهر تسخینوالی- پایتخت این جمهوری خودمختار، به جنگ تمام عیار مبادرت کردند.
برخلاف ادعاهای «میخائیل ساکاشویلی» رئیس‌جمهور ماجراجوی گرجستانی، حمله گسترده به مرکز اوستیا و کشتار حدود ۱۵۰۰ غیرنظامی نشان می‌دهد که شروع‌کننده این جنگ نهاستقلال‌طلبان اوستیایی که دولت تفلیس بوده است. پیشروی ارتش گرجستان و محاصرهتسخینوالی در عرض چند ساعت با این حجم از تلفات غیرنظامیان ساکن در این شهر حاکی از برنامه‌ریزی قبلی دولت ساکاشویلی برای این جنگ بوده است. این ادعای رئیس‌جمهوری گرجستان مبنی بر اینکه شبه‌نظامیان جدایی‌طلب با حمله به سربازان گرجی با هدف درگیر کردن مسکو- تفلیس مسبب اصلی این جنگ بوده‌اند، به نظر چندان درست نمی‌آید.
موضوع از دو جنبه خارج نیست؛ یکی اینکه در صورت تایید ادعای تفلیس مبنی بر تحریک گرجستان برای درگیرشدن با روسیه، به جهت هجوم گسترده این کشور به مرکز اوستیا که تحت حمایت صلحبانان روسی است، دقیقا برخلاف منافع طرف گرجی و شیرجه زدن به درون دام طرف مقابل باید به حساب آید. از طرف دیگر حجم تلفات و مسیر حرکت ماشین جنگی گویای آمادگی کامل تفلیس و تحقق بخشیدن به ادعاهای تبلیغاتی ساکاشویلی مبنی بر بازگرداندن جمهوری‌های جدایی‌طلب اوستیای جنوبی و آبخازیا بوده است.
در شرایطی که روسیه در یک دهه اخیر متاثر از ظهور یک ملی‌گرایی نوین و تدوین دکترین جدید سیاست خارجی خود در این چارچوب، اعمال هژمونی و تثبیت جایگاه ژئوپلیتیک خویش را در وضعیت قاطع بودن و حضور بیشتر در حوزه‌های پیرامونی تعریف می‌کند، این جنگ برای رهبران کرملین یک فرصت استثنایی برای تحقق این امر خواهد بود. در مقابل، طرف گرجی با یک اشتباه استراتژیک که بیشتر ناشی از محاسبات اشتباه در خصوص حمایت متحدان غربی و به خصوص ایالات متحده می‌باشد، در دام خود تنیده گرفتار آمده است. در راهبردهای کلان سیاست روسی هرگونه عقب‌نشینی یا حتی موقعیت خنثی طی این جنگ با یک چالشگر کوچک منطقه‌ای، می‌تواند به منزله پایان تمام رویاهای کنونی جهت بازگشت دوباره به هرم قدرت بین‌المللی تلقی ‌شود. در وضعیتی اینچنین تصور یک مصالحه و آتش‌بس بدون هزینه به زیان طرف گرجی، چندان منطقی به نظر نمی‌رسد. کشته شدن ۱۵ سرباز روسی و مجروح شدن ده‌ها نفر از نیروهای صلحبان این کشور توجیه مناسبی برای اعمال «مشت آهنین»‌مسکو خواهد بود. همچنین هویت روسی و موقعیت حقوقی ساکنان اوستیای جنوبی در شرایطی که روسیه به عنوان نیروی صلحبان در این جمهوری استقال‌طلب حضور دارد، قاطعیت روسیه علیه گرجستان را اجتناب ناپذیر کرده است.
جنگ کنونی در قفقاز برای روسیه، جنگ اثبات هژمونی منطقه‌ای و بین‌المللی تلقی می‌شود و به همین دلیل آنان آماده پرداخت هزینه‌های تاکتیکی آن نیز می‌باشند. بررسی پارامتر‌های موجود گویای این نکته است که پایان این منازعه تنها با باخت گرجستان و یک پیروزی حتی کوچک برای روسیه شکل خواهد گرفت. اول اینکه این جنگ به لحاظ محتوایی و شکلی برای مسکو حامل وجود کارت‌های برنده‌ای می‌باشد که طرف گرجی به هیچ‌ عنوان توان مقایسه‌ای در این خصوص را ندارد. از یک طرف متجاوز در این جنگ گرجستان است و از طرف دیگر مصاف دو ارتش نامتجانس به لحاظ قدرت، بازنده و برنده را از قبل نیز مشخص کرده است. حملات گسترده هوایی ارتش روسیه به شهرهای گرجی و تاسیسات نظامی و اقتصادی این کشور در شهرهای تفلیس، گوری و پوتی و همچنین ورود لشکر ۵۸-م روسیه به اوستیا جهت بیرون راندن نظامیان گرجی از این منطقه و حمایت از صلحبانان روس در همین چارچوب قابل بررسی خواهد بود.
دوم اینکه این نبرد برای روسیه به منزله اثبات هویت، دفاع از اعتبار و تعیین جایگاه تلقی می‌شود در حالی‌که برای گرجستان- به عنوان یک بازیگر کوچک و کم‌توان- تنها می‌تواند یک امید جهت جلب کمک متحدین غربی به حساب آید. با توجه به موقعیت منطقه‌ای و بین‌المللی روسیه و گرفتاری‌های غرب در نظام نوین بین‌المللی و به خصوص در منازعات خاورمیانه‌ای، محاسبات تفلیس در این مورد نیز چندان با واقعیات موجود همخوانی ندارد. روسیه به هیچ عنوان یوگسلاوی سابق نیست که آمریکا یا اتحادیه اروپا بتوانند با دستان باز وارد بازی در آن شوند و به همین لحاظ تفلیس عایدی چندانی از حمایت‌های واشنگتن و بروکسل نخواهد داشت. تقلید از وقایع بالکان و استفاده از شکنندگی ساختار چندپارچه یوگسلاوی سابق به خصوص در برنامه موسوم به «کراینا» در کرواسی به هیچ عنوان در مورد روسیه و اوستیای جنوبی کارآیی لازم را ندارد. سوم اینکه برنامه‌ریزی گرجستان برای الحاق به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) با توجه به بار مسوولیت‌های حقوقی آن- که می‌تواند این پیمان نظامی را به جنگ با ارتش بزرگ روسیه وارد کند- فعلا باید به عنوان یک رویای بر باد رفته به حساب آید.
ناتو هم‌اکنون در تله افغانستان آنچنان گیر افتاده است که به جهت فشار افکار عمومی اروپاییان حتی بیم از هم‌پاشی آن نیز می‌رود که به همین دلیل هرگز به دام قفقاز پای نخواهد گذاشت. چهارم اینکه پایان این منازعه حتی در بهترین شکل آن برای تفلیس که بازگشت به موقعیت قبل از جنگ خواهد بود، همچون جنگ اوایل دهه ۹۰- که منجر به جدایی بیشتر جمهوری‌های جدایی‌طلب اوستیای جنوبی و آبخازیا از تفلیس گردید- می‌تواند مهر تاییدی بر ادعاهای استقلال‌طلبانه این جمهوری‌ها باشد. پنجمین موضوع محاسبه اشتباه زمان شروع جنگ از طرف گرجستان بوده است که به دلیل شروع بازی‌های المپیک پکن، فعلا نگاه افکار عمومی بین‌المللی و رسانه‌ها به آن سمت خواهد بود و چنین شرایطی به زیان طرف ضعیف‌تر که در این میان تفلیس می‌باشد، تمام می‌شود.
ششم اینکه ورود شخص «ولادیمیر پوتین» به کانون تصمیم‌گیرها خود گویای این واقعیت است که اعمال مشت آهنین مسکو برای رهبران این کشور اجتناب‌ناپذیر تلقی شده است. اظهارات قاطع نخست‌وزیر ملی‌گرای روسیه مبنی بر دفاع قاطع از مواضع کشورش در خصوص این جنگ و اتهام «نسل‌کشی و «تهاجم نظامی» به گرجستان که طی سفر مهم وی به شهر «ولادی کاوکاز» در مرز بین اوستیای جنوبی و شمالی انجام گرفت، گویای عزم راسخ رهبران مسکو برای برخورد قاطع با پارازیت منطقه‌ای خود می‌باشد. هفتمین مورد وابستگی شدید گرجستان به روسیه به لحاظ اقتصادی است؛ چرا که اکثر نیروی کار گرجی در روسیه مشغول به کار هستند که معمولا روس‌ها در شرایط قبلی بلافاصله جهت اعمال فشار به تفلیس، آنان را اخراج کرده‌اند.
به هر حال با در نظر گرفتن تمامی پارامترهای موجود می‌توان به صراحت دست بالای مسکو را نسبت به تفلیس در این جنگ مشاهده کرد.
پجنگ کنونی در قفقاز در تمامی ابعاد آن می‌تواند تمرین فرصت ممکن برای هویت‌بخشی به این نقش دوگانه سیاسی- نظامی به حساب آید. ارزیابی تمامی ابعاد و پارامترها نشان‌دهنده اثبات بازندگی تفلیس در نبرد با مسکو بوده و از هم‌اکنون می‌توان کارت باخت را به حساب رئیس‌جمهور گرجستان واریز کرد. سیاست «بقا در شرایط منازعه» که بارها از سوی رئیس‌جمهوری گرجستان به کار گرفته شده است، این‌بار با محاسبات اشتباه وی از قبل باید شکست‌خورده تلقی شود و گرد و خاک وی بسیار زودتر از انتظار خواهد خوابید.
اردشیر زارعی قنواتی
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید