جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

وقتی خیابانها رستوران وکافی‌شاپ می‌شوند


وقتی خیابانها رستوران وکافی‌شاپ می‌شوند
بعد ازذرت مکزیکی وبا آمدن فصل گرم، خرید لیوان های آیس پک)ICE -PACK ( کلاس دیگری را برای کوچه ها و خیابانها ومیدان شلوغ شهرهای بزرگ مثل تهران رقم زده است...این همان ارمغان غرب است که مدت ها آثارآن را به شکل فست فود fast foodمی بینیم وقراراست مدل های به روزشده آن را دردرظاهرخیابانها شاهد باشیم! یک لیوان ذرت مکزیکی دردست می گیرند وازخیابان رد می شوند. وقتی هم که لیوان را تا ته نوش جان کردند ازذوق وسیری همان لیوان چند لحظه پیش را زیرماشین هایی که با سرعت مثال زدنی درخیابان‌های شلوغ رد می شوند، به کام مرگ با صدا می فرستند...
تمدن لجام گسیخته شهری و ماشینی شدن همه چیز از جمله روابط انسانی تاثیر به سزایی روی آداب شخصی افراد گذاشته است به طوری‌که حتی غذاخوردن و انتخاب غذا نیز نزد مردمان عصر ارتباطات به شدت تحت تاثیر قرار گرفته است و بیش از آنکه به محتوای غذا و آداب غذا خوردن توجه شود به ظاهر آن و سرعت بیشتر در زمان تغذیه توجه می شود.
یادش به خیر، وقتی سن وسالمان کم تر بود و با بچه های همسایه لی لی وهفت سنگ وبالابلندی بازی می کردیم، پدربزرگ که ازدرحیاط وارد خانه قدیمی اجدادی مان می شد، همه بچه ها می دویدیم به طرفش. همیشه دستش پربود. میوه و شیرینی را می خرید، بعد از مغازه داران می خواست آنها را توی پاکت ضخیم قهوه ای بگذارند. اصلا خود مغازه دار آن زمان به جای پلاستیک های نرم و نازک امروزی بیشترازپاکت استفاده می کردند. هیچ کسی نمی دانست میان آن پاکت ها چیست و پدربزرگ برای بچه ها چه چیزهایی خریده است. همه می دویدند به طرف مردی که حالا به میانه‌های حیاط رسیده و شور و شوق بچه ها او را سر حال آورده است. می داند بچه های همسایه هم میان نوه هایش ایستاده اند و منتظرند تا ببینند چه چیز برایشان آورده است. بعد یکی از پاکت ها را از بین بقیه انتخاب می کرد و داخلش را نگاه می کرد و باقی را می گذاشت روی سنگ باغچه. با دست خودش، دانه دانه شیرینی ها را بین بچه ها پخش می کرد. به بچه های همسایه هم می داد. و... پدر بزرگ باقی پاکت ها را به آشپز خانه می برد.
● مراقب باش کسی تو را نبیند!
روزگارعجیب وغریبی شده است. هرروزمیان خیابان یک نوع “خوردنی” مد می شود، ملت هم آن را دردست می گیرند ودر ملاء عام می خورند. کوچک وبزرگ، پیروجوان، تحصیل کرده وبی‌سواد هم ندارد! اصلا به این نکته توجه نمی کنند که وقتی یک نوع خوراکی مد می شود و آن را می خریم ودرمقابل جمعیت روان درکوچه و خیابان واماکن عمومی می خوریم، شاید کودکی یا گرسنه ای در همان لحظه، آن را ببیند و امکان تهیه آن خوراکی را نداشته باشد. کودکی که آن را در دست دیگران که دارند با ولع قورتش می دهند و از داغی یا از سردی و از چسبیدنش در آن هوا حرف می زنند، می بیند و...
قدیم‌ترها یک رسم ایرانی و پسندیده باب بود که باعث می شد خانواده ها حواسشان باشد وقتی آش در منزل درست می کنند یا کباب روی منقل طبخ می کنند برای حیاط منزل محافظ می گذاشتند که بوی آن به خانه همسایه نرود یامقداری از آن آش یا کباب را به همسایه های کناری تعارف می‌کردند.
اما امروز مردم بسیار راحت و بی خیال، ساندویچ، سیب زمینی آماده، ذرت مکزیکی، بستنی و یا ظرف‌های شکیل آیس پک )ICE-PACK( را دست می گیرند، قدم می زنند و با خنده و شادی وبدون توجه به اطرافیان آن را راحت می خورند!!
پدر بزرگ ها و مادر بزرگ هایمان همیشه به ما توصیه می کردند وقت راه رفتن چیزی نخوریم، یا اگر می خوریم هوای اطرافمان را داشته باشیم تا کسی ما را نبیند. می گفتند اگر چیزی را بخوری که فرد دیگری با دیدن آن، همان خوراکی را بخواهد، دل درد می گیریم)!( و یا به مرضی دچار می شویم که نتوانیم دیگر از آن خوردنی بخوریم! آن وقت ها کوچک تر بودیم و شاید نمی دانستیم آن توصیه ها به خاطر این بوده است که همیشه یادمان باشد ما در حال زندگی در اجتماع هستیم و در تعامل متقابل با دیگران خوب است حواسمان باشد که آنها هم حقی بر گردن ما دارند.
● وقتی خیابان ها رستوران می شوند!
امروزه این یک نوع کلاس محسوب می شود که وقتی کسی ظرف های ذرت مکزیکی یا آیس پک ) ICE-PACK ( یا سیب زمینی سرخ کرده را دست بچه سوسول ها و پولدارها (ما تائید نمی‌کنیم که همه شان پولدار هستند) می بیند باید حتما در همان لحظه برود و آن را بخرد و بخورد و گرنه معده اش سوراخ می شود! چون فکر می کند، خوردن این دست از تنقلات باعث می شود همه با خود بگویند طرف چقدر به روز و UP TO DATE است!
پیش تر اما این طور بود که وقتی جماعت و یا دسته ای از رفقا و دوستان می خواستند دور هم باشند و مدت زمانی را کنار یکدیگر بگذرانند با هم می رفتند به یک بستنی فروشی، مثل بستنی فروشی “اکبر مشدی” یا به جای خوردن ذرت مکزیکی به کبابی “اکبر جوجه” یا اگر می خواستند در خرج بیفتند و همدیگر را مرام کش کنند، می‌رفتند به یک پیتزا فروشی و دلی از عزا در می آوردند و کلی هم بهشان خوش می گذشت اما امروز تمام کوچه و خیابان شده است رستوران، شده است مکانی برای خوش گذرانی و با هم بودن؛ یک لیوان ذرت مکزیکی در دست می گیرند و از خیابان رد می شوند. وقتی هم که لیوان را تا ته نوش جان کردند ظرفش را یک گوشه پرت می کنند و انگار نه انگار که پیش از این، ظرفی در دستشان بود که ازتناول محتویاتش لذت می بردند. حالا ازذوق وسیری همان لیوان چند لحظه پیش را زیرماشین هایی که با سرعت مثال زدنی درخیابان های شلوغ رد می شوند، به کام مرگ با صدا می فرستند. تا وقتی هوا سرد بود، دست گرفتن یک لیوان داغ (کوچک، متوسط و یا بزرگ) ذرت مکزیکی و خوردن آن، بسیارمزه می داد ولذت بخش بود! نکته جالب تراینکه گران یا بد مزه وکثیف وغیربهداشتی بودنش هم، مهم نیست، باید آن یک لیوان ذرت را می خوردند.
ممکن بود بتوانند با پول آن یک لیوان ذرت غذایی تهیه کنند که هم سیرشان کند هم خواص بیشتری داشته باشد هم بتوانند در آرامش در گوشه ای بنشینند و غذایشان را میل کنند اما خوردن یک لیوان ذرت قطعا کلاس بیشتری دارد! بعد از ذرت مکزیکی و با آمدن فصل گرم، خرید لیوان های آیس پک )ICE -PACK ( کلاس دیگری را برای کوچه ها و خیابان ها و میدان شلوغ شهر های بزرگ مثل تهران رقم زده است.
به گزارش برنا، درروزهای اخیرفروشگاه‌هایی با عنوانICE PACK مثل قارچ درگوشه گوشه تهران وشهرهای بزرگ ایران سردرآورده اند که درآن یک نوع بستنی خاص با عنوانICE PACK دردونوع ویژه ومعمولی به مشتریان ارائه می شود. سوال این است که چرا باید این فروشگاه ها آن قدرزیاد شوند در حالی که تک محصولی هستند وتولیدات آنها برای مردم هیچ سود و منفعتی ندارد.
ازطرفی استقبال بالای مشتریان نشان دهنده آن است که جامعه ما آماده والبته تشنه ارائه چنین محصولاتی است. تولیداتی که رنگ وبویی ازنوبودن را داشته باشد وازآن جایی که چیدمان ودکوراین مغازه‌ها زیبا و به سبک مدرن است برای مشتریان بسیار جالب توجه به نظر می رسد.
از جهت دیگر سیستم کاملا مکانیزه این فروشگاه ها کنجکاوی بسیاری ازعابران را به خود جلب می کند درحالی که محتوایی از آنها به مردم عرضه می شود، به اندازه ای که برای تزئینات داخلی مغازه ها هزینه صرف شده است، مفید به فایده نیستند.
این همان ارمغان غرب است که مدت ها آثارآن را به شکل فست فود fast foodمی بینیم وقراراست مدل های به روزشده آن را در ظاهر خیابان ها شاهد باشیم!
● خوردن این خوراکی ها عاقبت به خیری ندارد
خوراکی هایی که امروز خوردنشان فقط در خیابان ها مد شده است شاید از نظر بار تغذیه‌ای خیلی برای بدن سود نداشته نباشد اما باز هم مردم برای خرید و خوردنشان سر و دست می شکنند.
بنا بر این گزارش، دکترمهناز صادقی دراین باره می گوید: سیب زمینی های سرخ کرده که با سس قرمز مورد مصرف قرار می گیرند با روغن‌های چند بارمصرف طبخ می شوند که هم جلوی اشتها را می گیرند وهم دردرازمدت می تواند موجب سوء هاضمه و بیماری های گوارشی شوند و حتی به دلیل نفوذ روغن های سوخته، احتمال ابتلا به سرطان را در مصرف کنندگان افزایش دهند.
خوردن مستمرICE-PACK نیزموجب چاقی می شود وازطرفی شکلات ها ومواد رنگی استعمال شده به هنگام تهیه آنها می تواند عوارض پوستی ایجاد کند. ذرت های مکزیکی نیز به دلیل داشتن سس زیاد وکره (هرچند ذرت به تنهایی خواص بسیاری را برای بدن به همراه دارد) موجب چاقی می شود.
وی می افزاید: اگرازتمام این نکات بگذریم، خوردن به هنگام راه رفتن عواقب جبران ناپذیری دارد که شاید تا الان آنهایی که مواد غذایی بسته بندی را حین راه رفتن مصرف می کنند، کمتر به آن توجه کرده باشند.
● نگاهی به آداب غذا خوردن در دین وفرهنگ
دردستورات دینی واسلامی ائمه سفارش زیادی برای غذا خوردن داشته اند: امام صادق(ع) می‌فرماید: دستهای خود را قبل ازغذا وبعد ازآن بشویید که تنگدستی را برطرف وعمررا زیاد می کند. حضرت رسول (ص) نیزبه کم نگاه کردن به صورت دیگران درهنگام غذا خوردن توصیه می کند درحالی که وقتی درخیابان غذایی مصرف می شود، فرد طبعا به واسطه حضور درمکانی شلوغ دائما درحال نگاه کردن به عابران ودوستان خود خواهد بود. ازآداب غذا خوردن امام صادق(ع) نیزاین بوده است که به هنگام غذا خوردن چهارزانومی نشست. رعایت بهداشت را بویژه به هنگام غذا خوردن بسیارمهم می شمرد.
هیچ گاه درحال راه رفتن غذا نمی خورد. همواره به اندازه غذا می خورد وازپرخوری پرهیزمی کرد. درحالی که امروز یکی ازمواردی که از غرب وارد رسومات ما شده است وبسیارهم مد شده است وطرفداران کلانی پیدا کرده است ایستاده غذا خوردن است.
حتی در مراسم ها و جشن های عروسی و ولیمه هایی که ترتیب داده می شود، غذا به صورت ایستاده سرو می شود که هم با فرهنگ ایرانی درتضاد است وهم جزء رسوماتی است که درآداب غذا خوردن دراسلام مذموم شمرده شده است.
منبع : روزنامه رسالت