پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


نیومن، ضد قهرمان دوست داشتنی


نیومن، ضد قهرمان دوست داشتنی
پل نیومن هیچ وقت جذب زندگی پر دبدبه و کبکبه هالیوودی که در دایره واژگان خود از آن به «مزخرف» یاد می کرد نشد و در عوض ترجیح داد تا واپسین سال های عمرش گوشه دنجی را در نقشه امریکا برای یک زندگی پر آرامش در کنار همسر دیرینه اش برگزیند.
او سال ها پس از آن که از بازیگری خسته شد روزهایش را با کمک به مؤسسات خیریه و شرکت درمسابقات اتومبیل رانی که همواره جزو علایق زندگی اش بودند پر می کرد اما علی رغم موفقیت و همچنین حفظ آن روحیه گریزان از بار و تعهد شهرت این هنرپیشه برنده اسکار هیچگاه آن شکوه و ابهت یک ستاره بی رقیب را از دست نداد. او با چشمان آبی نافذ و خونسردی مفتون کننده نقش آفرینی های ضد قهرمانانه اش محبوب نسلی شد که همواره او را با فیلم های کلاسیکی نظیر «بیلیارد باز»، «بوچ کسدی و ساندنس کید»، «نیش»، «تیرانداز چپ دست»، «هاد»، «پرنده شیرین جوانی» و «رنگ پول» به یاد خواهند آورد. این نامزد ده بار جایزه اسکار در سن ۸۳ سالگی و پس از نبردی طولانی با سرطان و در حالی که دوستان و اعضای نزدیک خانواده اش در خانه اش در وست پورت گرد او آمده بودند درگذشت. در ماه مه نیومن از لغو برنامه های خود برای کارگردانی نمایش «از موش ها و آدمها» در تماشاخانه کوچکی در وست پورت خبر داده بود و دلیل این امر را وضع نامساعد جسمانی و کسالت عنوان کرد اما یکماه بعد دوستی در مصاحبه با رسانه های مختلف خبری فاش کرد که نیومن در یک مرکز درمانی برای سرطان تحت مداواست. با اینحال خود نیومن که همواره از جنجال آفرینی های شخصی گریزان بود تنها به یک جمله «من حالم خوب است» بسنده کرد و حاضر نشد جزئیات بیشتری از پیشرفت سرطان ریه خود ارائه بدهد.
به عنوان هنرپیشه محبوب چندین نسل «نیومن» بازیگری را با کار در عرصه تئاتر وتلویزیون در دهه ۵۰ آغاز کرد و خیلی زود تبدیل به بازیگری تحسین شده از سوی حتی هم قطارانش شد او یک اسکار اصلی و دواسکار افتخاری گرفت و در بیش از پنجاه فیلم به یادماندنی همچون «حکم»، «نیش»، «بوچ کسدی و ساندنس کید» به ایفای نقش پرداخت. نیومن با برخی از بزرگ ترین فیلمسازان نیم قرن اخیر از آلفرد هیچکاک گرفته تا جان هوستون و از رابرت آلتمن تا مارتین اسکورسیزی و حتی برادران کوئن همکاری داشت. همبازی هایش نیز ستارگان معروفی همچون الیزابت تیلور، لاورن باکال، تام کروز، تام هنکس و از همه مهم تر رابرت ردفورد بودند که در کنار او در دو فیلم «بوچ کسدی» و «نیش» ظاهر شد. رد فورد در غم فراق دوست دیرینه اش گفت: «گاهی کلمات از بیان احساسات قاصر می مانند. من دوستی واقعی را از دست داده ام.»
نیومن یکی از دیر پاترین وصلت های هالیوودی را باهمسر هنرپیشه و برنده اسکارش «جوان وود وارد» داشت. آنها در سال ۱۹۵۸ یعنی همان موقعی که هر دو درکنار هم در فیلم «تابستان داغ طولانی» ظاهر شدند، ازدواج کردند و نیومن او را در چندین فیلم نظیر «راشل راشل» و «باغ وحش شیشه ای» کارگردانی کرد.
با سیمایی دلنشین و چشمان نافذ آبی نیومن اسطوره نقش آفرینی های خشن شد و با بازی در نقش شورشیان، مالباختگان و مردان خشن دل منتقدان را به رحم آورد و به تحسین از خود واداشت. منتقد نشریه نیویورک تایمز کارین جیمز درباره بازی او در فیلم «احمق هیچکس» در سال ۱۹۹۵ نوشت: «دائم با خودتان فکر می کنید چطور آدم خوش تیپی مثل نیومن» سر از این نقش ها در آورده با این حال نه زیبایی محسور کننده ظاهری و نه استعداد خیره کننده بازیگری اش هیچ کدام نتوانستند نیومن را متقاعد کنند که شیوه زندگی کثیف هالیوودی را برای خود برگزیند.
او به ندرت حاضر به انجام مصاحبه می شد و معمولاً هم به کسی امضا نمی داد چون نفس این عمل را زشت می دانست. نیومن در زندگی واقعی انسانی دل رحم و خیر نیز بود و ده ها میلیون دلار پول به بنیادهای مختلف خیریه از طریق رستورانهای زنجیره ای اش اهدا کرده و اردوگاه های بسیاری را برای کودکان مبتلا به بیماری های صعب العلاج برپا کرده بود. او به عنوان یکی از مخالفان سرسخت جنگ ویتنام و از مدافعان سرسخت حقوق بشر آنچنان عقاید و دیدگاه هایی داشت که مشهور بود سراز فهرست دشمنان رئیس جمهور «نیکسون» در آورده است واین افتخاری بود که او خود از آن با غرور یاد می کرد. او اگر چه در دهه ۴۰ زندگی اش طعم اسطوره شدن در دنیای سینما را چشیده بود اما برای گرفتن اولین اسکارش که برای فیلم «رنگ پول» در سال ۱۹۸۷ بود خیلی صبر کرد. او در سال ۱۹۸۶ درتقدیر از مجموعه نقش آفرینی های درخشان اش در طول سالیان مختلف و همچنین احساس تعهد در برابر کارش یک اسکار افتخاری گرفت و در سال ۱۹۹۴ سومین اسکار افتخاری خود معروف به جایزه بشر دوستی ژان هرشولت را برای فعالیت های خیر خواهانه اش دریافت کرد. آخرین نامزدی اسکار او برای نقش مکمل در فیلم «جاده ای به سوی تباهی» در سال ۲۰۰۲ بود و به جز یک نامزدی اسکارش در شاخه تهیه کنندگی بقیه نامزدی های اسکار نیومن برای بازیگری اش بودند. او حتی پس از پشت سر گذاشتن هشتادمین سال تولدش همچنان پر کار بود و یک جایزه امی و یک جایزه گلدن گلوب برای ساخت درامی از شبکه HBO به نام «Empire Falls» و همچنین صدا پیشگی در انیمیشن «ماشین ها» از کمپانی پیکسار دریافت کرد اما درماه مه سال ۲۰۰۷ بود که درمصاحبه با برنامه «صبح بخیر امریکا» شبکه ABC گفت که برای همیشه از بازیگری دست شسته است اما تصمیم دارد در زمینه کمک به مؤسسات خیریه همچنان فعال بماند:
- «من دیگر در آن سطحی که دوست دارم نمی توانم به عنوان یک بازیگر کارکنم. کم کم حافظه، اعتماد به نفس و خلاقیت تان را از دست می دهید و به همین خاطر بازیگری برای من به پایان خط رسیده است.»
نیومن همچنین درتهیه کنندگی و کارگردانی نیز دست داشت. در سال ۱۹۶۸ فیلم «راشل، راشل» را کارگردانی کرد که نامزد چهار جایزه اسکار شد.
این فیلم همچنین برای نیومن جایزه بهترین کارگردانی را از سوی انجمن منتقدان فیلم نیویورک بدست آورد. در دهه ۷۰ نیومن اعتراف کرد که از دنیای بازیگری خسته شده است و جذب مسابقات اتومبیلرانی شد.
ورزشی که به هنگام بازی در فیلم «Winning» (پیروزی) در سال ۱۹۶۹ درباره آن تحقیق کرد و کم کم به آن علاقه مند شد. او در سال ۱۹۷۷ در مسابقات اتومبیلرانی تبدیل به یک قهرمان حرفه ای شد و او و تیم اش در بسیاری از مسابقات بزرگ بین المللی سربلند بیرون آمدند. او درمصاحبه ای در سال ۱۹۷۹ گفته بود:
«اتومبیلرانی بهترین کاری است که برای دور شدن از مزخرفات هالیوودی می شناسم».
علی رغم همه عشقی که به اتومبیل های مسابقه داشت نیومن همچنان به بازیگری و تلنبار کردن عنوان نامزدهای اسکار خود ادامه داد و در حالی که قیافه اش همچنان جذاب و دست نخورده باقی مانده بود بازی اش ظریف تر و لطیف تر شده بود و از بازی متوسط سال های جوانی اش که گاهی مقلد براندو خوانده می شد فاصله گرفت. درسال ۱۹۸۲ نیومن به همراه یکی از شرکای کاری اش دست به راه اندازی یک شرکت زنجیره ای تولید مواد مختلف غذایی همچون سس ماکارونی، سس سالاد، پاپکورن زد که در حال حاضر نیز تجارت پرسود خود را ادامه می دهد و تمامی عواید حاصل از فروش این محصولات وقف مؤسسات خیریه می شود. در سال ۱۹۸۸ نیومن اردوگاهی را در شمال شرقی کانکتیکات برای کودکان سرطانی و دیگر مبتلایان امراض لاعلاج بر پا کرد و این کار را در ایالت های دیگر و حتی در اروپا توسعه بخشید.
مترجم: شیلا ساسانی نیا
منبع : روزنامه ایران