جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


راه های کسب قدرت


راه های کسب قدرت
برای همه انسانها دستیابی به قدرت با احساس لذت بخشی همراه است. هیچکس نمی خواهد که بعنوان فردی ضعیف و ناتوان در جامعه زندگی کند.از سوی دیگر دستیابی به قدرت برای همگان، امری ساده نیست و بعضی ها برای کسب قدرت راه های نادرستی را انتخاب می کنند که از آنها چهره خشن و نامطلوبی را به تصویر می کشد.
در طول تاریخ زندگی بشر، همیشه افرادی بوده اند که دوروبر پادشاهان، امپراطورها، رهبران و ملکه هابه دنبال کسب قدرت بودند. آنها برای این تکاپو مجبور بودند که به اربابان خود خدمت کنند، ولی در این وادی بسیاری از آنها مورد غضب سایر اطرافیان قرارگرفته وخطرات شدیدی را متحمل می شدندکه بعضاً به از دست دادن جانشان منتهی می شد.از این رو آنها برای دستیابی به قدرت مجبور بودند که بصورت پنهانی به کوشش خود ادامه دهند.در بازی قدرت حتی افراد بسیار ماهر مجبورند که خود را در برابر حسادت زیردستان خود محافظت نمایند چون هر لحظه بیم آن می رفت که آنها او را از صحنه خارج کنند.
در طول تاریخ افراد موفق دریافته اند که همه برنامه های خود را در امر کسب قدرت »به طور غیرمستقیم« اجرا نمایند و اگر بخواهند سایر حریفان خود را از صحنه کنار بزنند باید به گفته ناپلئون »دستان آهنین خود را در دستکش های مخملی نهاده و شیرین ترین لبخندها را بر لب داشته باشند«آنها با »اغواگری«،»فریبندگی« و روشهای پنهانی همیشه در چند مسیر به پیش می تاختند. زندگی در صحنه های پررقابت »قدرت« فقط یک بازی پایان ناپذیر است که به »تفکر تاکتیکی« و حوصله بسیار نیاز دارد.
امروزه هر قدمی را که برای کسب قدرت برمی داریم، بایستی رنگ و بوی تمدن، آزادی خواهی، عدالت، جامعه پسند و جوانمردانه داشته باشد.
در این بازی جسورانه اگر طوری عمل نمائیم که در نظر رقبای ما، کاری ساختگی جلوه نماید بزودی توسط آنها از صحنه خارج خواهیم شد و دوره اقتدارمان خیلی زود به سرخواهد رسید.
در صحنه قدرت، افراد موفق کسانی هستند که با القای باورهایی به دیگران آنها را همسو با اهداف خودشان به حرکت وادارند. شما می توانید دیگران را بدون آنکه خودشان متوجه شوند به خود وابسته نمایید و این یکی از رموز موفقیت شما در دنیای کنونی خواهد بود.
بسیاری از مردم اظهار می کنند که جستجوی راه هایی برای قدرت از تفکرات شیطانی، قدیمی و غیر متمدن است.ولی اگر با دقت بیشتری به اعمالشان در جامعه توجه نمایید در میابید که خود آنها از ماهرترین افراد برای کسب قدرت در جامعه شما به شمار می آیند و هم اکنون هم افراد قدرتمندی هستند.
این افراد ظاهراً اینطور وانمود می کنند که در صحنه قدرت، آدمی ضعیف و ناتوان هستند و علاقه ای به این کار ندارند. ولی این کار نمایشی بیش نیست و جزو سیاستهای مؤثر است که بیشتر آنها برای کسب قدرت از آنها بهره می برند.
بعضی از مردم عقیده دارند که در جامعه بایستی با همگان صرفنظر از شرایط و قدرتشان بطور یکسان برخورد شود ولی خود این تفکر نیز یک بازی سیاسی بیش نیست چونکه افراد بشر هر کدام نقاط ضعف و قدرت خاص خودشان را دارند که برخورداری مساوی از امکانات جامعه بدون در نظر گرفتن لیاقتهای آنها کاری غیر عادلانه است.
بیشتر افرادی که این شعار را در جامعه اشاعه می دهند، بدشان نمی آید که در کسب قدرت از دیگران پیشی بگیرند.دسته ای از افراد جامعه دوست دارند که با صداقت و درستکاری و رک گویی به زندگی ادامه دهند ولی بایستی گفت که صداقت و راستگویی آنها ممکن است برای بسیاری از همتایان آنها مضر و خطرناک بوده و ممکن است دردسرهای زیادی برایشان ایجاد نماید.
باید بدانید هر چقدر هم راستگو وصدیق باشید، دیگران فکر می کنند که در پشت گفته هایتان حتماً اهدافی نهفته است که قطعاً به سود خودتان خواهد بود.راستی چرا اینطور است؟
چون در صحنه قدرت افراد بیشماری بوده اند که از لغت »صداقت« و »جوانمردی« برای فریب و اغوای دیگران سود برده اند.
آنها برای کسب قدرت، خود را در برابر دیدگاه سایرین، فردی صدیق، درستکار و خیراندیش معرفی کرده اند.»تظاهر به صداقت و راستی« خود روشی مرسوم برای دستیابی به قدرت است.
نکته دیگر اینکه ، حتی معصوم ترین افراد جامعه هم به دنبال راهی برای گذران بهتر زندگی خود هستند.حتی کودکان هم از روی غریزه خود به ترفندهایی دست می زنند که شرایط زندگی خود را در خانواده و محیط اطراف خود بهتر نمایند.
لذا باز هم می گوییم »آنهایی که خود را در جامعه فردی صدیق و مترقی و درستکار معرفی می کنند، ممکن است بسیاری از صفات نیک فوق را نداشته باشند«
حال که ما در این دوره زندگی می کنیم، چاره ای جز این نداریم که در ابن بازی قدرت شرکت نماییم.
هر فردی در این جامعه در هر درجه تحصیلی، شغلی و مهارتی که باشد، بایستی برای گذران زندگی خود و خانواده اش در این بازی شرکت کند و چاره ای جز این ندارد.
دنیای کنونی، چون بارگاهی است که همگان در آن به دنبال کسب قدرتی برای خود می باشند.بی قدرتی و هر آنچه که سبب این امر می شود پدیده هایی نفرت انگیز هستند.
بنابراین بجای قلم فرسایی درباره مضرات قدرت طلبی، بهتر است خودتان طعم قدرت را بچشید.
مطمئن باشید در این دنیا کسی نیست که به دنبال کسب قدرت نباشد.
هر چقدر بهتر در راه کسب قدرت پیشرفت کنید، دوستان بهتر، زندگی بهتر، همسر بهتر و شخصیت مقبول تری نصیبتان خواهد شد.
شما می توانید کاری کنید تا دیگران درباره خودشان احساس بهتری داشته باشند و مایه دلخوشی آنها شوید، آنهااز این طریق به شما وابسته شده و خواهان حضور شما در جمع خود خواهند شد.
حال که از بازی قدرت نمی توانید فرار کنید، بهتر است در این بازی جزو بهترین ها باشید.
● یادگیری (( بازی قدرت))
برای آموختن بازی قدرت، باید با دید خاصی به جهان اطراف خود بنگرید.قبل از همه باید احساسات خود را کنترل نمایید.
پاسخ احساسی به شرایط موجود، همچون سدی است که مانع دست یابی ما به قدرت می شود. این حرکت اشتباه تاوان بسیار سنگینی دارد که خیلی بیشتر از لذت روحی آن است.
احساسات سبب تیرگی شعورتان می شوند و اگر شما نتوانید شرایط اطراف خود را به وضوح ببینید، نمی توانید خود را در برابر آنها نموده و آنها را تحت کنترل خود درآورید.
»عصبانیت« مخرب ترین پاسخ روحی است، چون از جمله احساساتی است که بیشتر از احساسات دیگر چشمتان را به روی وقایع مهم زندگی تان می بندد. اگر عصبانی باشید نمی توانید شرایط اطراف را تحت کنترل خود درآورید و دیگر اینکه بهانه ای در دست حریف خود خواهید داد.
به گفته یکی از بزرگان علم سیاست:
»اگر می خواهید دشمنی را که به شما آسیب رسانده از دور خارج کنید، بهتر است به جای نشان دادن عصبانیت خود به او، با او از در دوستی وارد شوید«
»عشق« و »تاثیرپذیری« نیز از موارد بازدارنده در امر کسب قدرت می باشند. این عوامل چشم شما را برای دیدن حقایق کور می کنند و سبب می شوند که بسیاری از خطرات از دید شما دور بمانند.
البته شما قادر نیستید عاشق نشوید، ولی باید دقت کنید که در وضعیت مناسبی، عشق خود را ابراز نموده و مهمتر از همه اینکه، عشق نباید اهداف و طرح های شما را تحت تاثیر قرار دهد.
»کنترل احساسات« به این معنی است که شما قادر باشید خود را از این زمان جدا نموده و به گذشته و آینده بیاندیشید. برای مقابله بهتر با خطرات احتمالی، شما باید در آن واحد بتوانید به گذشته و آینده خود بیاندیشید.
هیچ چیزی نباید شما را غافلگیر کند.خوش بینی در بعضی موارد کار ساده لوحان است.هیچ چیزی نباید شما را غافلگیر کند و شما باید قادر باشید که هر واقعه ای را از قبل پیشگویی کنید.
هر چه افق دید شما وسیعتر باشد، قدم های مفیدتری خواهید برداشت و به قدرت بیشتری خواهید رسید.در نگاه خود به گذشته لازم نیست که از تلخی و ناکامی های خودتان یاد کنید.این کار اثر منفی در کار شما خواهد داشت.فراموشی موهبتی است که می توانید به موقع از آن بهره مند شوید و این ناکامی ها و تلخی ها را به فراموشی بسپارید.
باید یدانیم که هدف اصلی از یادآوری گذشته، آموزش است.ما برای این به تاریخ مراجعه می کنیم که از گذشتگان خود عبرت بگیریم.در بسیاری از وقایع تاریخی، درسهای باارزشی نهفته است.
از این رو با نگاهی به گذشته می توانید با دید روشنتری به دوروبر و دوستان خود بنگرید.تاریخ گذشتگان دانشگاهی پرارزش است که درسهای آن برای طالبان قدرت بسیار حیاتی است، چون از تجربیات انسانها سخن می گوید.
اگر به گذشته خود می نگرید، با نگاهی به اشتباهات خود این کار را شروع کنید. به مواردی فکر کنید که بیشتر از همه سبب به عقب انداختن شما شده است.لازم نیست با دید احساسی به گذشته خود بنگرید.
پس از آنکه به اشتباهات قبلی خود پی بردید، باید به خود بگوئید:
»من دیگر این اشتباه را تکرار نخواهم کرد«.
»من دیگر به این دام نخواهم افتاد«.
اگر بتوانید با این روش خودتان را ارزیابی کنید، خواهید آموخت که چگونه آن عوامل مخرب را از سر راهتان بردارید.این همان مهارتی است که در تمام عمر به دنبال آن بودید.
در صحنه بازی قدرت باید هنر پیشه خوبی باشید، باید بیاموزید که در شرایط مختلف، ماسکهای گوناگونی را به چهره بزنید و کوله باری از ترفندهای اغوا کننده به همراه داشته باشید.
در نظر شما نباید اغوای دیگران امری غیر اخلاقی و ناپسند باشد. در تمام روابط بین انسانها، درجات مختلفی از فریبندگی نهفته است و همین خصیصه است که انسان را از حیوانات متمایز می کند.در اساطیر یونان باستان و سایر مکاتب، همیشه عواملی اغواگر بوده اند که سبب تغییرات مهمی در سرنوشت یک قوم شده اند.
در این برهه از زمان افراد مختلف، لغت اغواگری را در پوششی از لغات آبرومندانه تر پنهان می کنند. آنها از هدایت، خیراندیشی، نیکبختی و نصیحتهای سودمند به جای لغت اغواگری استفاده می کنند ولی بایستی گفت که در نهایت قصدشان این است که دیگران را به راه دلخواه خودشان متمایل کنند و در نهایت به قدرت بیشتری برسند.
در دنیای کنونی، اغواگری و فریبندگی الزاماً به صورت یکی از هنرهای مؤثر روابط انسانی و به عنوان قوی ترین سلاح در بازی قدرت در جوامع انسانی می باشد.
برای مهارت در هنر اغواگری باید یاد بگیرید که در هر لحظه چهره ای مناسب را از خود ارائه دهید، باید بتوانید مقاصد خود را تا آنجا که ممکن است از دیگران پوشیده نگهدارید و یاد بگیرید که چگونه از دیگران برای پیشبرد اهداف خود بهره ببرید.
شما با بازی با چهره های ساختگی خود در صحنه قدرت، با هنرمندانه ترین روش، بازی را به نفع خود خاتمه خواهید داد ولی برای استفاده از این سلاح باید درسهای خود را به خوبی فرا بگیرید.
چرا که اگر نتوانید این بازی را تا آخر به پیش برید، خودتان به دام خواهید افتاد.پس باید در قدم اول فردی صبور باشید.
»صبر« شما را از اقدام به کارهای مخرب محافظت می کند.
»صبوری« نیز مانند »کنترل احساسات« یک مهارت است که به خودی خود به آن نمی رسید و بایستی آن را فرا بگیرید.
به قول پیشینیان »صبر یک عطیه خداوندی برای کسانی است که بجز وقت چیز دیگری ندارند.«
از طرف دیگر، بی صبری سبب می شود که شما را انسانی ضعیف نشان دهد.
»قدرت« یک نوع بازی است و نمی تواند زیاد تکرار شود.در بازی شما نمی توانید حریفتان را از روی مقصودش بشناسید، بلکه باید به تأثیر عملکردهای آن توجه نمایید.
شما باید اهداف و قدرت حریفانتان را از روی آنچه که حس می کنید و »می بینید« ارزیابی کنید.
زندگی در این جهان به یک بازی برای قدرت تبدیل شده است.حریفتان روبروی شما می نشیند، هر دوی شما مثل آدمهای مبادی آداب و متمدن و با فرهنگ برخورد می کنید. با یک هدف، بازی خود را آغاز می کنید و با آرامش تمام به حریفتان می نگرید. باید به چشمانتان بیاموزید که نتایج هر حرکتی از سوی حریفتان را ارزیابی نمایند. نبایستی تحت هیچ شرایطی کنترل خود را از دست دهید.
نیمی از مهارت شما در بازی قدرت مربوط به کارهایی است که نبایستی انجام دهید. برای کسب این مهارت شما باید ببینید که »بهای انجام هر کاری تا چه حد است.«
به قول » نیچه «:
بعضی وقتها، ارزش یک چیز بر این اساس نیست که چه چیزهایی را می توان با آن به دست آورد، بلکه بر آن اساس است که چه بهایی باید برای آن بپردازیم.
شما ممکن است به یک هدف ارزشمند برسید ولی باید بدانید که بهای آن چقدر است؟
این موضوع را باید در همه موارد در مواقعی که با دیگران همکاری می کنید و یا در مواقعی که به یاری دیگران می شتابید در نظر داشته باشید.
نکته پایانی در بازی قدرت این است که شما زمان کوتاهی را در اختیار دارید و انرژی شما نیز محدود است. بهتر است زمان ارزشمند خود و یا قدرت فکری خود را در کارهایی که مربوط به شما نمی شوند صرف نکنید، چون بهای این کار برای شما گران تمام خواهد شد.
منبع : سایت جلیوند