پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

جرج بوش در فراموشخانه تاریخ‌


جرج بوش در فراموشخانه تاریخ‌
شامگاه پنجشنبه جرج بوش رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا پس از هشت سال زمامداری پرتشنج آخرین نطق رسمی خود را به مدت سیزده دقیقه و در برابر دویست نفر مدعو از جمله پنجاه تن از اعضای کابینه‌اش ایراد کرد. وی در این نطق پیام‌گونه ضمن رضایت از آنچه انجام داده گفت امیدوار است مردم آمریکا او را به عنوان مردی که به اصولش پایبند بوده بخاطر بسپارند با این حال وی به مواردی که در آنها ناموفق بوده نیز اعتراف کرد و اظهار داشت که اگر فرصت می‌داشت جبران مافات می‌کرد.‌
ایراد نطق خداحافظی روسای جمهور تقریبا یک سنت شده هرچند شماری از آنها چندان به این کار تن نداده‌اند. لیکن در کنار آخرین سخنان رسمی روسای جمهور آمریکا، هرچند که آنان تلاش کرده باشند، شکست‌های تلخ را در زیر کلمات زیبا پنهان کرده باشند، عملکرد آنان است که در ذهن مردم باقی می‌ماند و میزان محبوبیت یک رئیس‌جمهور رضایت مردم از دست‌آوردهای وی است و آقای بوش این بخت بد را داشته است که در روزهای پایانی دو دوره ریاست جمهوری غیرمردمی‌ترین رئیس‌جمهور در میان ۴۲ رئیس‌جمهور پیش از خود باشد.‌
جرج بوش در زمان بدست گرفتن سکان قدرت اظهار داشته بود که او آمده است، تا مردم آمریکا را متحد کند نه اینکه یک اختلاف افکن باشد اما امروز او به عنوان مردی که هزاران آمریکایی را به کشتن داده و هزاران مادر شهروند خود را داغدار کرده است، بیشتر از بسیاری روسای جمهور پیش از خود در جامعه آمریکا دو دستگی ایجاد کرده است.‌
جرج بوش در حالی با کاخ سفید وداع می‌کند که سیاست خاورمیانه‌ای او شکست خورده است. آمریکا در عراق و افغانستان در گرداب دو جنگ پرتلفات فرو مانده است و اقتصاد کشور آمریکا در یکی از تاریک‌ترین دوران‌های خود قرار دارد.‌
آقای بوش در نطق پایانی کوتاه خود تلاش کرد به دست آوردهای داخلی خود تکیه کند و از بهداشت و تحصیل مردم آمریکا سخن گفت لیکن این واقعیت را پنهان کرد که هنوز قریب به چهل میلیون آمریکایی بیمه ندارند. هفته پیش یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای مردمانی را در آمریکا نشان می‌داد که در یک صف طولانی ایستاده‌اند تا پزشکان آنها را به صورت رایگان مداوا کنند چون از داشتن بیمه محروم بودند. خانمی می‌گفت که به علت نداشتن بیمه چند سال است به پزشک مراجعه نکرده است. از این گونه صحنه‌ها این روزها در ثروتمندترین و قدرتمندترین کشور جهان به فراوانی به چشم می‌خورد و این در حالیست که افرادی مانند آقای دیک چنی معاون جرج بوش موفق شده‌اند طی نشست سال گذشته میلیاردها دلار را از طریق شرکت‌های خود که با ارتش آمریکا قرارداد بسته‌اند به جیب بزنند.‌
آقای بوش برگ افتخاری را به همراه خود از کاخ سفید نمی‌برد بلکه امروز مردم آمریکا و خیلی از مردم در سراسر جهان رفتن او از صحنه قدرت را جشن می‌گیرند.‌آقای بوش قول داده بود تا پیش از پایان دوره دومش صلح و امنیت را به فلسطین باز آورد لیکن امروز نه تنها از این رسالت ناموفق بیرون می‌آید بلکه چشمان خود را در برابر وحشیانه‌ترین جنایت‌های صهیونیست‌های خونخوار بسته است و دست‌های پلید فرماندهان جنایت‌کار اسرائیلی از آستین آقای بوش بیرون می‌آید و خون پاک فرزندان قهرمان فلسطین را بی‌محابا برزمین می‌ریزد.‌
روزی که آقای بوش نیروهای نظامی آمریکا را وارد عراق کرد و صدام حسین جانی را از اریکه قدرت به زیر کشید خیلی‌ها در جهان باور کرده بودند که بوش به عنوان منادی آزادی سربازانش را به عراق گسیل داشته لیکن با گذر زمان معلوم شد که او نیز هم چون پیشینیان استعمارگر و استثمارگر خود برای غارت ثروت‌های عراق به بغداد آمده است.‌
آقای بوش در فردای انفجار برج‌های دوقلوی نیویورک جنگی بنام جنگ با ترور و تروریسم را آغاز کرد با این وعده که جهان را برای جهانیان و آمریکا را برای آمریکاییان امن کند لیکن حاصل اتلاف میلیاردها دلار پول مالیات دهندگان آمریکایی توسط وی این شده است که امروز جهان پس از بوش به مراتب ناامن‌تر و خطرناک‌تر از دنیای پیش از انفجار دو برج معروف نیویورک شده است و بخاطر ندانم‌کاری‌های آقای بوش و همدستان سیاسی نظامی او امروز اسلام آمریکایی در کنار صهیونیزم وحشی جهان را به خاک و خون کشیده است.‌آری آقای بوش یکی از نادر رهبران جهان است که رسما شکنجه را تجویز کرده است و شعار آزادی‌طلبی و دفاع از آزادی مردم آمریکا را در زندان‌های ابوغریب و گوانتانامو به بند کشیده است.‌
جرج دبلیو بوش ظهر هنگام سه‌شنبه این هفته از رئیس‌جمهور بوش به شهروند بوش، تبدیل می‌شود و با کاخ سفید و قدرت وداع می‌کند. او در میان نادر مردان سیاسی جهان است که وقتی در لحظه وداع به پشت سر خود می‌نگرد بجای دستان افشان و چشمان اشکبار کسانی که با خاطره خوش او را بدرقه می‌کنند، کودکان آلوده به خون فلسطینی و عراقی و افغانی را می‌بیند که برایش در روزهایی که در اقامتگاهش در تکزاس تنها می‌شود به کابوس انتقام تبدیل می‌شوند. آقای بوش وقتی در فردای ریاست جمهوری خود و در لحظه تنهایی و دور از مشاوران و دستیاران به آینه می‌نگرد از شرم آنچه بر سر دنیا آورده است مجبور است صورت خود را در میان دستانش پنهان کند.‌آقای بوش بمدت هشت سال این فرصت را داشت که به عنوان مردی که با بهره‌گیری از قدرت یک ابرقدرت به حل مشکلات بشریت بپردازد لیکن، بخاطر آنچه که از انجام آن کوتاهی کرده است چهل و سومین رئیس‌جمهور آمریکا در فراموشخانه تاریخ گم خواهد شد.‌
دکتر شهیدی مودب‌
منبع : روزنامه اطلاعات