چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


بیشتر مدارا کنیم


بیشتر مدارا کنیم
آیا آمار جدید را شنیده اید؟ می گویند اگر ده زوج را در یك اتاق قرار دهید خواهید دید كه نیمی از آنها خواهان طلاق می شوند. می بینید كه آمار چندان خوشایند نیست. به نظر می رسد این روزها جدایی ها به صورت یك شغل پردرآمد هم برای برخی از به ظاهر زوجین و هم وكلایی كه در طلاق گرفتن به افراد كمك می كنند درآمده است و بازار آن نیز حسابی داغ است.
در اینجا حقیقت دیگری هم وجود دارد: مردها كمتر از زن ها به طلاق می اندیشند. یك تحقیق نشان می دهد كه حدود ۶۶ تا ۷۵ درصد از كل درخواست های طلاق از سوی خانم ها تقدیم دادگاه ها می شود! شاید آقایون اساسا كمتر از زنان به جدایی فكر می كنند. به هر حال بهتر است كه اصلا به جدایی نیندیشیم و بكوشیم هر طور كه شده به همزیستی مسالمت آمیزمان ادامه دهیم مبادا اتفاق ناگواری بیفتد و آسیب گاه جبران ناپذیری بر پیكر این كانون خدادادی وارد شود، چنانچه نخواهیم در این جدا شدن ها بچه هایمان را به حساب بیاوریم!
● نوشته های زیر را نوعی احضاریه دادگاه خانواده تلقی كنید
رابطه زناشویی یك شبه ویران نمی شود. این امر به تدریج و به صورت نامحسوس روی می دهد، درست مثل شكاف هایی كه در عمق زمین ایجاد می شوند. پیش از آن كه متوجه این مطلب شوید، شكاف عمیقی میان شما و همسرتان به وجود می آید و دلیل آن هم این است كه بسیاری از زوجین به جای حل مشكلات ترجیح می دهند چشم پوشی كرده و نسبت به آنها از خود بی توجهی نشان دهند. منشا این مشكلات هر چیزی می تواند باشد؛ اما اساسا به دلیل تغییر در رفتار یكی از زوجین است.
▪ دور هم جمع نمی شوید: هر سال عید مبل كناری خود را برای خانمتان رزرو می كردید، اما امسال آن مبل خالی است. صندلی ای كه همیشه برای سالیان پی درپی جای او بوده است. آیا تا به حال به دلیل آن فكر كرده اید؟
▪ به تدریج خونسرد می شوید: تمام كوششی كه برای حفظ رابطه می كردید كم كم از بین می رود و به صورت فردی از خود راضی درمی آیید. از یكدیگر نمی پرسید كه روز خود را چگونه گذرانده و چه كارهایی انجام داده اید.
او دیگر عكس شما را در كیف پولش قرار نمی دهد و شما هم همین طور. می توانید به راحتی بدون او به زندگی خود ادامه دهید، به همین دلیل زمانی كه هر دو در خانه هستید، ترجیح می دهید با هم در یك اتاق نباشید.
▪ سفر نمی روید و اوقات فراغت با هم نیستید: اگر نمی توانید آخرین باری كه با هم مسافرت رفتید را به یاد آورید، به دلیل كمبود بودجه و یا نبود وقت كافی نیست. در چنین شرایطی هر دوی شما به این فكر هستید كه به نحوی از مصاحبت دیگری فرار كنید. به عنوان مثال بیشتر ترجیح می دهید با دوستانتان بیرون روید و یا خودتان را راحت می كنید.
▪ همسرتان با دقت دخل و خرج را محاسبه می كند: آیا متوجه شده اید كه همسرتان از پرداخت بعضی قبوضی كه سابقا خودش مسوولیت پرداخت آنها را به عهده گرفته بود، شانه خالی می كند؟ آیا نسبت به درآمد، بدهی، پس انداز و سرمایه گذاری های شما علاقه بیشتری نشان می دهد و می خواهد بیش از پیش از آنها سر دربیاورد؟ او می خواهد از این طریق محاسبه كند كه بعد از طلاق چه مبلغی دست او را می گیرد.
▪ او به دنبال استقلال است: یك خانم ناراضی می كوشد تا آنجا كه ممكن است فاصله خود را با همسرش دورتر كند و اتكا خود را به او كم كند، او در كلاس های متفاوتی ثبت نام می كند، به نام خودش حساب باز می كند، سرمایه گذاری انجام می دهد و حتی تا مرز تغییر نام هم پیش می رود. این امر نشان دهنده شكاف عمیقی است كه در رابطه كنونی شما به وجود آمده است.
▪ دیر به خانه می روید: آیا قدم گذاشتن به خانه به جای این كه مایه آرامش باشد، برای شما به صورت كار دشواری درآمده است؟ می كوشید برای خانه رفتن بهانه های مختلفی نظیر كار كردن تا دیروقت یا بیرون بودن با دوستان قدیمی را بتراشید؟
حتی در خانه هم به دنبال راه فراری می گردید تا از زیر حل مشكلات روابطتان فرار كنید. اگر برای ساعت های متمادی به تماشای تلویزیون می نشینید و خود را با سرگرمی های متفاوتی مشغول می كنید، باید از خود سوال كنید كه این همه وقت اضافی را از كجا می آورید.
▪ بیشتر صحبت ها به دعوا ختم می شود: هر گاه با هم به گفتگو می نشینید، كار به جاهای باریك كشیده می شود. زندگی برای شما تكرار مكررات است، بحث و مشاجره هایی است كه به نتیجه معقول ختم نمی شود. این كار شما را عصبانی می كند و سبب می شود تا نسبت به او بی میل شوید، علاوه بر این علاقه خود را نیز نسبت به او از دست می دهید. این امر زمانی به اوج خود می رسد كه وقتی در مورد خانمتان خبری را از زبان سایر افراد می شنوید، احساس خوبی نمی كنید.
شاید خیلی عصبانی شوید كه جر و بحث و دعوا بین شما خیلی عادی می شود. در نظر شما او نمی تواند هیچ كاری را به درستی انجام دهد و احساس می كنید كه تمام كارهای شما را زیره ذربین قرار داده است. فقط كافی است تناقضی در گفته های هر یك از شما دو نفر دیده شود، آنگاه خونتان به جوش می آید و هر دو خشمگین می شوید.
▪ حرمت ها شكسته می شوند: ارزشی كه در گذشته برای یكدیگر قائل بودید به تدریج از بین می رود و تنها چیزی كه باقی می ماند رنجش و آزردگی است. به یكدیگر ناسزا می گویید و در بعضی موارد حاد، برخورد فیزیكی نیز پیدا می كنید. خشونت تنها وسیله ارتباطی شماست. بر روی زخم های گذشته نمك می پاشید تا بتوانید بیش از هر زمانی یكدیگر را آزرده خاطر سازید. در این حالت تنها منتظر جرقه ای هستید تا آتش خشم شما را شعله ور سازد.
▪ زندگی بازی نیست: جدایی مسئله ای كاملا جدی است، اوج نقطه ای است كه به اشتباه بزرگی كه در زندگی مرتكب آن شده اید، پی می برید. قسمت اعظمی از زندگی شما وقف سر و كله زدن با درد و رنج می شود. تازه ما مسائل اقتصادی را تقریبا همواره نادیده می گیریم. تسیلم شدن انتخاب مناسبی نیست. حتی اگر فكر می كنید جز طلاق راه دیگری برای شما نمانده است، تا آنجا كه می توانید بر روی تفاوت هایتان كار كنید.
كارهای متعددی می توان برای نجات یك ازدواج از خطر نابودی انجام داد، مثل مشاوره های خانوادگی، حتی پیش از این كه تصمیم به طلاق بگیرید، می توانید با توافق یكدیگر زمانی را جدا از هم زندگی كنید و مسائل ازدواج خود را دقیق تر بررسی كنید. در آخر هم باید به این مطلب فكر كنید كه در گذشته چه چیز شما را عاشق او كرده بود كه تن به ازدواج با او دادید. دوباره به یاد دلایل دوست داشتن یكدیگر بیفتید؛ توجه خود را به آن معطوف كنید تا بتوانید به موفقیت دست پیدا كنید.
مهری موسی وند
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید