یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


ماجراهای یک کارمند اداره دارایی


ماجراهای یک کارمند اداره دارایی
یک کارمند دون پایه اداره دارایی با هزار جان کندن و بدبختی برای دخترش جهیزیه خریده و دزد از خدا بی خبر آن را به سرقت می برد. سیروس گرجستانی بازیگر امتحان پس داده برای درآوردن نقش این کارمند زحمت کش و در عین حال، ساده لوح را مهدی مظلومی برای نقش حبیب آقا انتخاب کرده است.
با همین پیش فرض چند سطری مخاطب مجموعه های طنز تلویزیونی دستش می آید که مظلومی برای سریال نوروزی طنزش به سراغ بازیگری با مشخصات خاص رفته. با توجه به سابقه کاری این کارگردان طنز تلویزیونی باید گفت اتفاقی که در سریال «زندگی به شرط خنده» برای حمید لولایی افتاد، این بار قرار است برای سیروس گرجستانی بیفتد. مشابه این اتفاق به نوعی برای فتحعلی اویسی در سریال نودشبی «کمربندها را ببندیم» و امیر جعفری، باز هم در «کمربندها را ببندیم» افتاد.
مظلومی به مانند برخی از کارگردان های سینمایی و تلویزیونی، برای نقش های فیلمنامه یی که قرار است کار کنند به سراغ بازیگری می روند که قبلاً مشابه همان نقش را بازی کرده باشد و از عهده اش برآمده باشد. برخی نیز اعتقاد دارند این دست کارگردان ها، با در نظر گرفتن طرحی مشابه طرح هایی که قبل از این به لحاظ مخاطب جواب پس داده، بازیگری شاخص را نیز مدنظر می گیرند و ماجرا از همین جا شروع می شود. نویسنده و بازیگران باید حول طرح و نقش کلیشه شده، مجموعه یی را سر و سامان دهند.
حبیب آقا، کارمند اداره دارایی، با هزار بدبختی موفق به تهیه وام شده، دختر دم بخت دارد و زنش هم یک زندگی بهتر از او می خواهد. حبیب آقا سرمست از تهیه وام است که دزد خبیث از راه می رسد و زحمات کارمند اداره دارایی دود می شود و به آسمان می رود. مشکلات یکی پس از دیگری سر و کله شان پیدا می شود. قرار است سریال در عین خنداندن، درس اخلاق نیز بدهد و فراموشمان نشود که کارمند دارایی باید آدم خوبی باشد.
اگر هم طمعی داشته باشد، اداره دارایی باید جایی باشد که رشوه و پارتی بازی و این حرف ها در آن چندان مجالی نداشته باشد. کار طنز در تلویزیون و اصولاً هر جای دیگر کشورمان با محدودیت های زیادی روبه رو است، خط قرمز ها مشخص است و نویسنده و کارگردان روز به روز محدود تر می شوند.
سریال طنز نوروزی پرمخاطب است و شبکه ها ریسک چندانی نمی توانند بکنند. برخی از کارگردان ها در این سال ها با مجالی که به آنها داده اند به خوبی می دانند برای خندان مخاطب، به کجا بزنند که بی خطر باشد. مهدی مظلومی نیز از جمله آدم هایی است که تلویزیون برای این کار می تواند به او اعتماد کند، ضمن اینکه ناظر کیفی و هزار فیلتر دیگر نیز وجود دارد. برای همین است که حبیب آقا در جامعه پرمشکل ایران امروز باید در محدوده خاصی رفتار کند و زیاد شخصیت منتقدی نباشد.
او باید مخاطب را در نوروز سرگرم کند و در عین حال به هیچ کس و هیچ کجا برنخورد. مهدی مظلومی نشان داده که در این کار تبحر دارد. او مولفه های مدنظر مدیران تلویزیون را می شناسد، بنابراین او گزینه مناسبی برای ساختن یک مجموعه سرگرم کننده نوروزی است.
یادمان نرود که مظلومی از اتاق تدوین سریال های طنز کارگردان هایی چون مهران غفوریان آمده و در آن اتاق هر سمتی که داشته، او با محدودیت های تلویزیون ایران آشنا شده، در اتاق تدوین است که خیلی از موارد مورددار کات می شود. مظلومی اگر بازیگر بود حتماً به مانند خیلی از شخصیت های طنز دستش به کارگردانی نمی رسید.
مظلومی چم و خم کار کردن را در اتاقی یاد گرفته که خیلی اتفاقات و بلاها سر یک مجموعه می افتد. مظلومی در کارنامه کاری اش نشان داده که با رعایت قواعد تلویزیون می تواند مجموعه های قابل قبولی چون بدون شرح و کمربندها را ببندیم را تحویل دهد.
در کنار این دو مجموعه او کارهای ضعیف تری نیز دارد که باید از زندگی به شرط خنده نام برد. با این حال می گویند ساخت مجموعه طنز به ویژه اگر نود شبی باشد، کار هر کسی نیست و مظلومی با مراتبی پایین تر در زمره کسانی چون مهران مدیری و رضا عطاران قرار می گیرد. اما مظلومی در نوروز ۸۶، رقیب جدی اش رضا عطاران است با مجموعه ترش و شیرین. ماجرای حبیب آقا به ویژه با بازی سیروس گرجستانی یادآور «خانه به دوش» رضا عطاران است و این، کار مظلومی را سخت تر می کند.
با این حال همه این اشارات تا اینجا می تواند تنها یک پیش فرض باشد و احتمالش است سعید آقاخانی این بار خلاقیت به خرج دهد و متن بدیع و دست اولی نوشته باشد که غافلگیرمان کند. سیروس گرجستانی نیز بازی دیگری ارائه دهد و ربطی به تکرار نقش های قبلی اش نداشته باشد. گرجستانی، اگر در تیم خوبی قرار گیرد و کارگردان خوبی داشته باشد و البته متن قوی، شک نداریم بازیگر بی نظیری از آب درمی آید و این اتفاقی است که در مورد او کم نیفتاده است. اشاره کردیم که حبیب آقا کارمند اداره دارایی است و برای تهیه جهیزیه دخترش که به سرقت می رود، وام گرفته.
به این طرح این را هم اضافه کنید که پدرش از شهرستان به سراغ او آمده و با او زندگی می کند. ناصر گیتی جاه نقش پدر حبیب آقا را بازی می کند. مهوش صبرکن در نقش زن حبیب آقا است و سودابه گرجستانی در نقش دختر حبیب آقا. این وسط سعید آقاخانی نیز در نقش مهندس نصیر. توجه داشته باشید که به رغم بدبینی ما جزئیات زیادی در حبیب آقا وجود دارد که استعداد یک مجموعه نوروزی سرگرم کننده را دارا است.
برای تهیه گزارش از پشت صحنه «حبیب آقا» هر بار خیز برداشتم، کارگردان مجموعه یادآور شد در خیابان مشغول کار هستند و بماند برای وقتی که لوکیشن داخلی دارند. قرار ما به ضبط قسمتی موکول می شود که قرار است در یک آمفی تئاتر از حبیب آقا تقدیر و تشکر به عمل آید. ابوالفضل نصیر مدیر تولید مجموعه می گوید که از نیمه دوم آبان ماه، پیش تولید را شروع کرده اند و بیست و هشتم آذر کار را کلید زده اند. او می گوید خانه یی که قرار است خانه حبیب آقا باشد، خیلی مخروبه بود و مجبور بودند حدود یک ماه آن جا را بازسازی کنند.
خانه حبیب آقا و محله اش، ویلای لواسان، بیمارستان، منزل فندرسکی، حمام، دفتر املاک، میوه فروشی و پارک از جمله محل هایی است که داستان حبیب آقا در آنها شکل گرفته است. گذرم وقتی به پشت صحنه سریال نوروزی حبیب آقا خورد که گروه در بعدازظهر بارانی تهران در سعادت آباد در یک آمفی تئاتر مشغول بودند. سرویس های کارمندان سازمان جلوی در پارک کرده اند و منتظر هستند.
این جماعت احتمالاً بی خبر از وجود سیروس گرجستانی در محل کارشان هستند که این طور خسته و بی اعتنا در اتوبوس ها دارند چرت می زنند و به فکر تهیه جهیزیه دختر دم بختی اگر دارند هستند یا به پدری فکر می کنند که از شهرستان آمده تا چند صباحی با آنها باشد یا به هزار مشکل دیگری می اندیشند که مهدی مظلومی اجازه ورود به آنها را ندارد. از اتفاق خط قرمزهای مجموعه های طنز تلویزیونی در ایران از همین جاها شروع می شود.
سیاه نمایی موقوف. به مقام و مسوولی نیز تکه پرانده نشود و مبادا بی حرمتی به ارزش ها شود. در آمفی تئاتر، جمعیتی از آشنایان و بستگان و نزدیکان افراد گروه سازنده گرد آمده اند تا در نقش سیاهی لشکر افتخار دیده شدن در تلویزیون را داشته باشند. آنها که آشناترند در ردیف هایی قرار گرفته اند که احتمالاً بیشتر در کادر دوربین باشند. سیاهی لشکرها دسته دسته اند و به راحتی می شود از پذیرایی با چیپس، شیرینی و سن ایچی که برخی از عوامل گروه از آشناهایشان می کنند پی به تمام ماجرا برد. مظلومی از جماعت می خواهد برای مجری دست بزنند. جماعت بی رمق دست می زنند، دارند به شوخی برگزار می کنند. مظلومی می گوید مثل عروسی ها دست بزنند. این یکی جواب می دهد.
مدیر تولید، گزارشگر را نیز در یکی از صندلی ها می نشاند تا سیاهی لشکرها کامل تر شوند. حالا اگر ما را در حبیب آقا دیدید که داریم دست می زنیم و از اتاق تدوین خارج نشدیم یادتان باشد که مدیر تولید خواسته از آب، کره بگیرد و با این کارش دست گزارشگر را از کارگردان و نویسنده کوتاه کرده تا خودش در این گزارش همه حرف ها را زده باشد و گزارشگر نیز به پاس سپاس از نقش سیاهی لشکری که با اجبار به او داده اند، نامی از آقای مدیر تولید در این گزارش برده است. مجری سرگرم حرف زدن است.
موسیقی فضا را پر کرده و حبیب آقا قرار است بی سر و صدا وارد شود و در ردیف جلو بنشیند. سیروس گرجستانی با کت و شلوار یشمی کمرنگ و موهای خرمایی به ردیف جلو می رود که برایش جای خالی گذاشته اند. زن و بچه اش نیز از پی اش می آیند. حبیب آقا قرار است مورد تشویق قرار گیرد که کارمند اداره دارایی است و نگذاشته کسی الکی با پارتی بازی، پولی بادآورده به جیب بزند. بقیه گزارش را عید نوروز از شبکه یک سیما خودتان دنبال کنید و از فرآورده های تلویزیونی سعی کنید بیشتر لذت ببرید.
مهربانو ابدی دوست
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید