سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


همه‌ بادها نا مساعدند


همه‌ بادها نا مساعدند
آلبرت اینشتین، هنگامی‌که مامور قطار از وی تقاضای بلیط کرد شدیدا به فکر فرو رفت. پس از مدتی جست‌وجوی خسته‌کننده در جیب‌هایش، برنده نوبل با عجله چمدان‌های خود را از تاقچه پایین آورد. مامور قطار او را شناخت و گفت: ‌«نگران نباشید پروفسور من مطمئن هستم دانشگاه پرینستون پول بلیط دیگری را برای شما خواهد پرداخت.» اینشتین پاسخ داد: «مرد جوان! ‌من نگران پول بلیط نیستم من می‌خواهم بدانم به کجا می‌روم !!»
محمد درویش، عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع، هفته گذشته در جمع وبلاگ‌نویسان زیست‌محیطی با این مقدمه سخنرانی خود را درباره محیط‌زیست و اینکه چرا باید حفظ طبیعت برای هر یک از ما دغدغه باشد، آغاز کرد. او با این مثال در واقع سعی داشت تا از دولتمردان ایرانی بپرسد که قطار توسعه کشور که این روزها گویا ترمز هم بریده و با سرعتی وصف ناشدنی در حال حرکت است، سرانجام به کجا خواهد رسید؟ و آیا آنها که بی‌توجه به سرنوشت محیط‌زیست و منابع طبیعی فقط به احداث کارخانجات و صنایع آلاینده نفت، گاز، سیمان، پتروشیمی، جاده‌سازی و سد‌سازی می‌اندیشند آیا خود می‌دانند که در انتها به کجا می‌رسند و چه چیزی در طبیعت باقی می‌گذارند؟
هر چند او این پرسش‌ها را به‌طور مستقیم مطرح نکرد اما مثالی که در ابتدای سخنانش در جمع وبلاگ‌نویسان محیط‌زیستی به زبان آورد و ادامه سخنانش، در واقع همین پرسش‌ها را با زبان بی‌زبانی طرح می‌کرد. محمد درویش، مدیر تارنمای «مهار بیابان‌زایی» و نخستین وبلاگ‌نویس محیط‌زیست ایران است که ورودش به فضای مجازی در نخستین روزهای سال ۸۴ مقدمه‌ای شد برای ایجاد یک جنبش زیست‌محیطی در فضای مجازی. او اندیشه کاستن از «شتاب افت کارایی سرزمین» و «مهار جریان ویرانگر بیابان‌زایی در ایران» را ترویج و از نگاه یک سویه و افراطی به حفظ محیط‌زیست هم پرهیز می‌کرد. بدون شک مهم‌ترین نقطه قوت او در ترویج فرهنگ زیست‌محیطی در بین بلاگر‌های ایرانی، همین بود که در عین حال که از زیستمندان و طبیعت دفاع می‌کرد به وضعیت اقتصادی، ‌اجتماعی و فرهنگی جامعه هم توجه داشت. همین امر باعث شد تا خیلی زود مخاطبانی را برای تارنمای مهار بیابان‌زایی جمع کند که شاید تنها طیف محدودی از آنها متخصص در علوم طبیعی و محیط‌زیست بودند و مابقی در بین سایر اقشار مردم و متخصصان با گرایش‌های مختلف علمی، ‌هنری، ‌اقتصادی، ‌اجتماعی و. . . بودند.
تارنمای مهار بیابان‌زایی هفته گذشته در روزی که به نام زمین نامگذاری شده بود و همزمان در بیش از ۱۴۰ کشور جهان این روز را جشن می‌گرفتند به عنوان یکی از برترین وبلاگ‌های زیست‌محیطی ایران انتخاب و معرفی شد. محیط‌زیست همه آن چیزی است که به واسطه‌اش می‌توانیم «زندگی» کنیم و نه اینکه فقط زنده باشیم و «زنده»گی کنیم. حفظ محیط‌زیست و پاسداری از یگانه بستر شناخته شده حیات در گیتی، یعنی کره زمین، ‌نه فقط آرمانی است ارزشمند بلکه خردمندانه‌ترین کاری است که هر یک از اهالی زمین باید در الویت وظایف و مسوولیت‌های خویش قرار دهد و ما به عنوان یک ایرانی باید افتخار کنیم و به خود ببالیم که در سرزمینی زیست می‌کنیم که ارزش هر هکتار از خاکش ۲۲ برابر میانگین ارزش هر هکتار از خشکی‌های زمین است.
به گفته او مطابق ستاده‌های به دست آمده از پژوهشی که توسط یک گروه ۱۳ نفری از دانشمندان شناخته شده بین‌المللی در سال ۱۹۹۶ به انجام رسید، ‌ارزش تجاری طبیعت برابر با ۳۰ تریلیون دلار برآورد شده است که اخیرا دکتر مخدوم به نقل از «آلونسو» این رقم را ۳۳ تریلیون دلار اعلام کرده است. در این صورت موقعیت ممتاز ایران با این توصیف آشکار‌تر می‌شود چرا که به‌رغم دارا بودن تنها ۳۲/۰ درصد از مساحت کره زمین، (بر مبنای گزارش سال ۱۹۹۳ بانک جهانی) کشور ایران حدود ۷ درصد از کل ذخایر طبیعی جهان را به خود اختصاص داده است. به بیانی دیگر ایرانیان وارث سرزمینی هستند که ارزش متوسط هر هکتار آن حدود ۲۲ برابر میانگین جهانی است، سرزمینی که مواهب کم‌نظیر آن، نه فقط به نسل امروز و نه حتی به آیندگان این بوم و بر، که متعلق به نوع به بشر است و میراثی جهانی است.
محمد درویش خاطرنشان ساخت: چنین است که هر چقدر از محیط‌زیست بگوییم و به دفاع از آموزه‌های پایداری‌اش در زیست‌محیط ارزشمند و ناب وطن اصرار ورزیم کم است و درست به همین دلیل است که تولد ابزار نوین نگارش مجازی را باید به فال نیک گرفت و کوشید تا این طفل نوپای دیجیتال اما سریع‌الرشد و پرنفوذ را به خدمت ارتقای محتوای آثار فارسی ثبت شده در حوزه محیط‌زیست رساند. به راستی این کدامین ابزار است که بتواند با سرعتی برابر دست نوشته‌های وب، تمامی پهنه زمین را درنوردد و تو را در کسری از ثانیه با محتوای اندیشه‌های هم زبانی دیگر در آن سوی اقیانوس اطلس و یا در آباد بومی ناشناخته در بشاگرد آشنا سازد و تعاملی دو سویه و افزاینده را جان دهد؟! پس یادمان باشد برای حفظ محیط‌زیست باید بر دانش عمومی ایرانیان و نه لزوما نخبگان جامعه بیفزاییم و اینک یکی از مردمی‌ترین و گسترده‌ترین ابزارها بهره‌گیری از وبلاگ و عضویت در جامعه مجازی ایرانیان در وبلاگستان فارسی است.
وقتی زنده یاد سهراب سپهری در سال‌های میانه دهه ۴۰ شمسی، قطعه مشهور «آب را گل نکنیم در فرودست انگار کفتری می‌خورد آب» را سرود یک منتقد مشهور ایرانی نقدی پر سرو صدا برآثار او نوشت و او را خطاب داد: ‌«در شرایطی که آمریکا در ویتنام بمب‌های ناپالم می‌ریزد و آدم می‌کشد تو نگران آب خوردن یک کبوتری؟» سپهری چنین پاسخش داد: «دوست عزیز ریشه قضیه در همین جاست. برای مردمی که از شعر نمی‌آموزند که نگران آب خوردن یک کبوتر باشند آدم‌کشی در ویتنام یا هر جای دیگر بدیهی است.»
در همین ارتباط خالق کتاب توسعه به مثابه آزادی می‌گوید: یکی از دلایل عقب‌ماندگی هند از چین غفلت از توسعه آموزش ابتدایی و متوسطه در هند بوده است. این برنده نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۸ معتقد است که ارتقا آموزش و پرورش همگانی و نه نخبه‌خیز، سنگ بنای دستیابی به توسعه اقتصادی است.
در نخستین سال‌های آخرین دهه قرن بیستم، لستر تارو، یک اقتصاددان مشهور آمریکایی که سمت مشاور اقتصادی کلینتون، رئیس جمهور وقت ایالات متحده را نیز بر عهده داشت به صراحت اعلام کرد: «در قرن بیست و یکم فقدان منابع طبیعی در یک کشور ممکن است مزیتی باشد.» در آن زمان آرژانتین هنوز یکی از سفید‌ترین کشورهای آمریکای لاتین محسوب می‌شد، ‌کشوری که تارو در صفحه ۴۸ از کتاب خویش منابع طبیعی انبوهش را با ژاپن مقایسه می‌کند که از منابع طبیعی اندکی نسبت به آر‍ژانتین برخوردار است و می‌گوید: به‌رغم برخورداری از چنین منابعی آرژانتین فقیر است و ژاپن ثروتمند. اینک از زمان مقایسه تارو حدود ۱۶ سال می‌گذرد، دراین مدت قدرتمندترین کشور آمریکای لاتین تلاش کرد تا با اجرای مقلدانه سیاست‌های اقتصادی نهاد‌هایی نظیر بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول، بدون تطابق آن با ویژگی‌های بومی سرزمین خویش، جهت‌گیری سرمایه‌گذاری و پژوهشی خود را به سمت تولید ابزار‌های انسان ساخته ( Mam Made )، تغییر دهد. در این راه نیز از حراج اندوخته‌های طبیعی هراسی به دل راه نداد و سرمایه‌های مادی و معنوی چندانی نیز برای حراست از این منابع در نظر نگرفت. چرا که آنها سخنان تارو و امثال آن را چنین دریافته بودند که «راه ثروتمند شدن از طبیعت نمی‌گذرد» نتیجه آنکه کشوری که که در آغاز دهه نود میلادی می‌شد آن را دست‌کم با ژاپن قیاس کرد، در آغاز نخستین دهه از هزاره سوم می‌رفت تا با جمهوری‌های ورشکسته آسیای‌میانه مقایسه شود، کشوری که کسی قادر به اداره آن نبود در کمتر از یک‌ماه ۵ رئیس جمهور عوض کرد و بی‌سامانی را بدانجا رسانده که هم اینک هر کودک آرژانتینی در بدو تولد ناگزیر است سنگینی ۴ هزار دلار بدهی خارجی را بر دوش خویش تحمل کند آن هم سرزمینی که تا چندی پیش درآمد سرانه ساکنانش به حدود هشت هزار دلار در سال بالغ می‌شد !
وی سپس وضعیت نابسامان منابع طبیعی ایران را مشابه آرژانتین عنوان کرد و از این سخن رئیس جمهور مبنی بر اینکه «منابع طبیعی سد راه توسعه شده است» انتقاد کرد. عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع سپس ادامه داد: این را گفتم تا یادمان باشد وقتی روزی روزگاری به مسوولیتی رسیدیم و جایگاهی حقوقی یافتیم دغدغه‌های خود را فراموش نکرده و نگوییم: «اگر بخواهیم به ملاحظات زیست‌محیطی پایبند باشیم و حفظ طبیعت را در الویت نخست خویش قرار دهیم باید همه کارهای کشور را تعطیل کنیم.»
این جمله، در واقع بخشی از سخنان دکتر فرودشریفی، ‌رئیس سازمان جنگل‌ها و مراتع است که ۵۰ روز قبل در هفته منابع طبیعی خطاب به منتقدانش عنوان کرد! محمد درویش همان روز از بیان صریح چنین دیدگاهی توسط عالی‌ترین مقام مسوول جنگل‌ها و مراتع در کشور ابراز تاسف کرده بود و در تارنمای مهار بیابان‌زایی نوشت: «در حقیقت، دکتر فرود شریفی، دومین رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور در زمان صدارت مهندس اسکندری بر صدر وزارت جهاد کشاورزی، همان حرفی را زد و در را بر همان پاشنه‌ای چرخاند که سال‌هاست دیگر مدیران ناآشنا با ملاحظات زیست‌محیطی عنوان کرده و می‌کنند و علنا از محیط‌زیست با عنوان «محیط ایست» نام می‌برند.»
محمد درویش سپس یادآور شد: باور کنید «اگر در بزرگراهی مسیر اشتباهی را طی می‌کنیم، آهسته کردن گام‌ها، دردی را دوا نمی‌کند» باید هر چه زودتر ایستاد و دور زد. البته به شرط آنکه مانند ناخدای کشتی سنگور، مسیر را گم نکرده باشیم ! چه در آن صورت «برای ناخدایی که نمی‌داند کشتی‌اش به کدام بندر رهسپار است، هر بادی نامساعد است. امیدم این است که اندیشه‌های منتشر شده دوستان و هموطنان فرهیخته سبز اندیشم، بتواند هر چه بیشتر هم مسیر درست را نشان دهد و هم باد مساعد را شناسایی نماید
منبع : روزنامه کارگزاران