پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

جایگاه و نقش امر به معروف و نهی از منکر در جامعه


جایگاه و نقش امر به معروف و نهی از منکر در جامعه
انسان به دلیل اجتماعی بودنش، نیاز به جمعی دارد كه انیس او باشند، تا از غمها و سختی ها رهایی یابد و استعدادهای نهفته اش را به فعلیت برساند، وگرنه انسانیت انسان، بی معنا خواهد بود. به همین دلیل زندگی انسان، شكل گروهی به خود گرفته و اجتماعات متفاوت در عین حال، شبیه به هم را به وجود آورده است و رشد و تعالی انسانها تنها در محیط و اجتماع سالم و پاك، امكان پذیر است.
چون افراد یك اجتماع سالم، همانند اعضای یك بدن، در طریق حیات اجتماعی و سازمان دادن به زندگی صحیح انسانی سهیم و شریكند و هیچ یك از آنان نمی تواند خود را در قبال سودها و زیان های اجتماعی بی تفاوت دانسته و عكس العملی از خود نشان ندهد، اینجاست كه مسئله امر به معروف و نهی از منكر (نظارت همگانی) ضرورت پیدا می كند و موقعیت اساسی و بنیادی آن چون خون در تمام اعضاء و جوارح انسان جریان دارد، در صحنه حیاتی انسانی جلوه می كند. موضوع امر به معروف و نهی از منكر، بحث گسترده ای دارد و این نوشتار مختصر در صدد تبیین همه آن مباحث نیست. آنچه كه در این نوشتار مورد بررسی قرار می گیرد، عبارت است از: بررسی واژگانی امر به معروف و نهی از منكر؛ اهمیت آن دو فریضه بزرگ در آموزه های دینی؛ نقش آن دو فریضه در جامعه؛ پیامدها و اسباب ترك آن دو در جامعه؛ امر به معروف و نهی از منكر، وظیفه مردم است یا حاكم؟ و ... مطلب را باهم از نظر می گذرانیم .
● مفهوم امر به معروف و نهی از منكر
امر و نهی در لغت: واژه «امر» دو معنا دارد:
۱) فرمان دادن و درخواست ایجاد چیزی؛
۲) شأن، شیء، كار و حادثه. در قرآن كریم نیز واژه «امر» در این دو معنا به كار رفته است. در معنای اول، مثل «قل امر ربی بالقسط»
▪ و در معنای دوم، مثل: «وشاورهم فی الامر». واژه «نهی» به معنای بازداشتن، منع كردن و نهایت رسیدن می باشد؛ زیرا نهی، بر غایت و بلوغ دلالت دارد و نهایت هر چیزی، غایت آن است؛ چنان كه گفته می شود: «انتهیت الیه خیر» همین گونه است در مورد فردی كه در حال انجام كاری است و سپس از آن نهی می گردد؛ چون آن كار به پایان می رسد. از این جهت، عرب به شتری كه به آخرین درجه چاقی رسیده باشد، «ناقه نهیه» و به عقل، به دلیل آن كه از كار زشت باز می دارد، «نهیه» و به گودی كه آب بدان منتهی می گردد، «النهی» و به غایت ارتفاع روز، «نهاءالنهار» می گویند.
▪ معروف و منكر در لغت: «معروف» از «عرف» به معنای مشهور، جود و بخشش، كار نیك و نیكی، انصاف و همراهی با اهل خانه و مردم آمده است؛ چنان كه گفته شده است: معروف، ضد منكر و عرف، ضد نكر است و عرف، در اصل بر دو معنا دلالت دارد:
۱) پی درپی بودن چیزی به صورت پیوسته. مانند یال اسب، تاج خروس، بلندی های مكانی و موج دریا؛
۲) آنچه سبب آرامش می گردد؛ زیرا انسان، از منكر ترس دارد و از آن فرار می كند و به معروف، آرامش می یابد. عرب به بوی خوش، «عرف» می گوید؛ زیرا نفوس انسانی، بدان وسیله سكون پیدا می كند. معروف و عرفان، از همین باب است.
بنابراین، امر به معروف و نهی از منكر، در لغت به معنای خواستن چیزی است كه نفوس بشری به سبب آن، آرامش یابد.
«منكر» از ماده «نكر» به معنای كار دشوار و زشت و جهل آمده است؛ زیرا منكر، ضد معروف است. هر چیزی را كه شریعت، قبیح و حرام بداند، منكر است.
بنابراین، نهی از منكر، عبارت است از بازداشتن انسان از انجام كارهای زشت و نامعقول و جلوگیری از اموری كه در واقع، انسان از آن، ترس و نفرت دارد، ولی به واسطه جهل و غفلت، گاه مرتكب آن می گردد.
معروف و منكر در اصطلاح: معروف، آن چیزی است كه خداوند متعال، انجام دادن آن را واجب نموده و عقل، انجام آن را ترغیب كرده است و منكر، آن چیزی است كه خداوند، از آن نهی فرموده و عقل، از انجام دادن آن، كناره گیری می نماید.
درباره مقصود از انجام امر به معروف و نهی از منكر، دو بیان وجود دارد: یكی این كه مراد از امر به معروف، وادار كردن به انجام كار نیك و طاعت، و نهی از منكر، بازداشتن از انجام كار زشت و معصیت است. و بیان دیگر این كه، امر به معروف عبارت است از سخن و گفتاری كه انسان را به طاعت و فرمانبرداری خداوند وامی دارد، و در مقابل، نهی از منكر عبارت است از بازداشتن از انجام گناه و یا كلام و سخنی كه سبب منع از انجام گناه می گردد و یا كراهت و تنفر وقوع گناه، از انسان منهی است. روشن است كه تعریف دوم، رجحان دارد؛ زیرا امر به معروف و نهی از منكر زبانی و قلبی را نیز شامل می شود؛ در حالی كه تعریف اول، این شمول و فراگیری را ندارد. چنان كه شیخ طوسی (رحمه الله) تعریف دوم را پسندیده و فرمود: «امر به معروف و نهی از منكر، سه قسم است: یا به كردار و ید تحقق می پذیرد، یا به زبان و قلب.»
● اهمیت امر به معروف در آموزه های اسلامی
امر به معروف و نهی از منكر در فرهنگ اسلامی، مانند جریان خون در رگ های یك پیكر است و سهل انگاری در این باره، بی رنگ شدن دین و مرگ تدریجی امت اسلامی را در پی خواهد داشت. توجه به این ویژگی، بعضی از فرق مسلمان را بر آن داشت تا آن را جزئی از اصول مذهب خویش بدانند. آفریدگار جهان نخستین كسی است كه «امر به معروف و نهی از منكر» كرده است. قرآن كریم می فرماید: «همانا خداوند به عدل و احسان و بخشش به خویشاوندان امر می كند و از كارهای زشت و ناپسند و تجاوز به حقوق دیگران نهی می نماید؛ و شما را موعظه می كند باشد كه پند گیرید.»
یكی از یاوران بزرگ اسلام به نام «عثمان بن مظعون» می گوید: وقتی این آیه شریفه بر پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) نازل شد، من حقانیت اسلام را درست باور كردم و اعتقاد به این آیین در دلم جای گرفت. راستی شما نیز فكر كنید، آیا كسانی كه به سعادت و خوشبختی و تكامل انسان می اندیشند، می توانند برای سعادت و به روزی انسان سخنی بهتر و ارزنده تر از این كلام ارائه دهند؟
خداوند در قرآن كریم، بهترین ویژگی امت اسلامی را انجام امر به معروف و نهی از منكر دانسته است، چنان كه می فرماید: «شما بهترین امت هستید كه به سود انسانها آفریده شدید (چه این كه) امر به معروف و نهی از منكر می كنید...» و آن دو را بر فریضه های دیگری چون، اقامه نماز و پرداختن زكات، مقدم داشته و فرموده است: «مردان و زنان مؤمن، اولیای یكدیگرند كه امر به معروف و نهی از منكر می كنند و نماز را برپا می دارند و زكات می پردازند.»در نتیجه، امت اسلامی را ملزم به انجام آن دو فریضه بزرگ نموده و می فرماید: «باید شما امتی باشید كه به اسلام می خوانید و امر به معروف و نهی از منكر می كنید.»
هر بررسی كننده آگاه و تیزبین، در بررسی تاریخ زندگی پیشوایان معصوم (علیهم السلام) این نكته را به درستی مشاهده می كند كه «امر به معروف و نهی از منكر» از كودكی تا پایان عمر، ارتباط ناگستنی با تمام مقاطع زندگی آنان داشته است و آنان، در تمامی مقاطع سنی از كودكی تا پایان عمر، پیوسته برپا دارنده این فریضه بزرگ بوده اند و در برپایی آن توصیه فراوانی نموده اند.
ائمه معصومان (علیهم السلام) درادای این رسالت الهی از هیچ تلاشی فروگذار نكردند و حتی فراتر از محدوده رسالت خویش بر این كار اصرار ورزیدند. تلاش و اصرار آنان به سبب اهمیت این فریضه الهی بود. آنها، به دلیل قلب سرشار از رأفت و رحمت، حاضر نبودند هیچ كس به منكرات آلوده شده، به خشم خدا گرفتار آید. تا آنجا كه خداوند آنان را از این همه تلاش و دلسوزی باز می داشت: «گویا می خواهی به خاطر اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاك كنی، اگر به این گفتار ایمان نیاورند!»
پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «كسی كه امر به معروف و نهی از منكر می كند، جانشین خداوند در زمین، و جانشین پیامبر و كتاب او است.»
این روایت بیانگر این است كه این فریضه بزرگ قبل از هر چیز یك برنامه الهی است و فلسفه ارسال رسل و نزول كتب آسمانی، همه جزء این برنامه است.
مردی محضر پیامبر (صلی الله علیه و آله) شرفیاب شد در حالی كه حضرت بر فراز منبر نشسته بود و پرسید: «من خیر الناس»؛ بهترین مردم كیست؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «آن كس كه از هم بیشتر امر به معروف و نهی از منكر كند، و آن كس كه از همه پرهیزگارتر باشد و در راه خشنودی خداوند از همه بیشتر گام بردارد.»
همچنین آن حضرت در روایتی دیگر در اهمیت این واجب الهی فرمود: «پیروان من تا زمانی كه امر به معروف و نهی از منكر می كنند و در راه خیر یكدیگر را كمك می نمایند، طریقه خیر و سعادت را می پیمایند؛ ولی آن گاه كه این واجب الهی را ترك كنند، بركات از آنان گرفته می شود؛ دسته ای از آنها بر عده دیگری چیره می گردند و یار و یاوری برای آنها در زمین و آسمان پیدا نخواهد شد.
امام علی (علیه السلام) فرمود: «عده ای از مردم با دست و زبان و قلب، با منكرات مبارزه می كنند و اینها جامع تمام خوبی هایند و كسانی كه از هیچ راه، نهی از بدیها نمی كنند، مردگانی زنده نما بیش نیستند.» آن حضرت درباره اهمیت این دو فریضه فرمود: «همه كارهای نیك و جهاد، در برابر امر به معروف و نهی از منكر، مانند قطره ای در برابر دریاست.»
با توجه به اهمیت این مسئله، دانشمندان اسلامی، آن دو را اساس و قطب دین خوانده اند: «امر به معروف و نهی از منكر، از نظر عقل و شرع مقدس، از مهم ترین واجبها، بلكه اساس شریعت حیات بخش اسلام و از برترین عبادتهاست.» به عبارت دیگر، «آن دو، قطبی است از اقطاب دین كه همه انبیا را برای آن فرستاده اند؛ هنگامی كه این فریضه الهی مندرس شود و از میان خلق برخیزد، همه شعائر شرع مقدس، باطل می شود»
● نقش امر به معروف و نهی از منكر در جامعه
▪ ایجاد امنیت:
امنیت، یكی از نیازهای اساسی افراد و اجتماعات است كه از راه امر به معروف و نهی از منكر تأمین می شود. رونق كسب و كار و تجارت و سامان یابی امور گوناگون فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در هر جامعه ای، به امنیت ارتباط دارد. اگر محیط خانه، مدرسه، دانشگاه و... ایمن نباشد و اموال و نوامیس مردم هر لحظه از سوی سارقان و اراذل و اوباش تهدید شود، ترس و اضطراب بر همگان مستولی خواهد گشت و آرامش عمومی از بین خواهد رفت و جرأت هر كاری از مردم گرفته خواهد شد.
اجرای مقررات دینی و قوانین اجتماعی و نظارت دائمی دستگاه های مربوط، مانند نیروهای انتظامی و نیز مراقبت های عمومی صالحان، از زیاده خواهی ها و تجاوز فرصت طلبان و سوء استفاده كنندگان جلوگیری خواهد كرد و امنیت و آرامش عمومی را به ارمغان خواهد آورد. امام باقر (علیه السلام) می فرماید: «... و تأمن المذاهب» ؛ اجرای امر به معروف و نهی از منكر، راه ها را امن خواهد كرد.
▪ ضامن اقامه فرایض دیگر:
امر به معروف و نهی از منكر، اساس سایر فرایض الهی است؛ از این رو، اگر این دو فریضه بزرگ الهی ترك شود، به تدریج تمام احكام اسلامی تعطیل می شود. ملا مهدی نراقی (رحمه الله) درباره اهمیت و جایگاه «امر به معروف و نهی از منكر» می نویسد: «امر به معروف و نهی از منكر، بزرگترین مراسم دینی و امر مهمی است كه خداوند، پیامبران را بر آن برانگیخت و بعد از ایشان، جانشینان و اوصیاء منصوب كرد و نائبان ایشان را بهترین نفوس قدسی از علما قرارداد: بلكه مدار و محور گردش آسیاب همه آیینها و ادیان است.»
امام حسین (علیه السلام) بعد از تلاوت آیه شریفه «المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض، یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنكر»، فرمود: «خداوند در این آیه، سخن را با امر به معروف و نهی از منكر به عنوان یك فریضه از جانب او آغاز نمود؛ به دلیل علم خداوند به این كه با اقامه آن دو فریضه، تمام فرایض دیگر، چه سخت و دشوار باشد و چه آسان، استوار خواهد شد و این بدان جهت است كه آن دو فریضه، دعوت به اسلام است، همراه با «رد مظالم» و تقسیم عادلانه ثروت و گرفتن صدقات و صرف آن در جای درست.»
امام باقر (علیه السلام) فرمود: «امر به معروف و نهی از منكر، دو فریضه بزرگ الهی اند كه به سبب آن، سایر فرائض دینی، برپا می شوند، و به وسیله این دو، راه ها امن می گردد، و كسب و كار مردم حلال می شود. حقوق افراد تأمین می گردد، و در سایه آن زمینها آباد، و از دشمنان انتقام گرفته می شود، و در پرتو آن همه كارها اصلاح می شود.» به فرموده آن حضرت، پایه و استوانه نماز، روزه، حج، جهاد، خمس، زكات و سایر دستورات دین، امر به معروف و نهی از منكر است.
شهید مطهری(رحمه الله) درباره ارزش و ضرورت این دو فریضه الهی، می نویسد: «امر به معروف و نهی از منكر در اسلام، اصلی است كه به فرموده امام باقر(علیه السلام)، پایه و استوانه سایر فرایض اسلامی است. این اصل، مسلمان را در حال یك انقلاب فكری مداوم و اصلاح جویی جاودان ومبارزه پیگیر و ناآرام با فسادها و تباهی ها نگه می دارد.»(۳۰) امر به معروف و نهی از منكر، یگانه اصلی است كه ضامن بقای اسلام است. به اصطلاح، علت «مبقیه» است. اصلاً اگر این اصل نباشد، اسلامی نیست.بنابراین، ترك این دو فریضه، به منزله ترك تمام احكام و قوانین دینی است؛ زیرا معروف، توحید و تبعات آن و منكر، شرك و تبعات آن است. این همه تأكیدات به خاطر آن است كه این دو فریضه بزرگ درحقیقت ضامن اجرای بقیه وظایف فردی و اجتماعی است، و در حكم روح و جان آن محسوب می شود، و با تعطیل آنها، تمام احكام و اصول اخلاقی، ارزش خود را ازدست خواهد داد.
▪ عزت و سربلندی:
جامعه ای كه خود را نسبت به تغییر و تحولات درونی مسئول دانسته و در مقابل ضعف ها و كاستی ها از خود عكس العمل نشان می دهد و برای آن چاره جویی می كند، جامعه ای پویا و زنده و پرتحرك خواهد بود. چنین جامعه ای برای انجام امور فرهنگی و از بین بردن جهل و یا آفت زدایی و خشكاندن گنداب های فساد، مردانه به میدان آمده و با قاطعیت از ارزش های خود پاسداری می كند و بدین وسیله، خود را سربلند نگاه می دارد. اجرای امر به معروف و نهی از منكر نیز در همین راستا بررسی می شود؛ به عبارت دیگر در جامعه ای كه این فریضه الهی اجرا می شود، ضمن تقویت و نفوذناپذیر كردن بنیه دفاعی جامعه، افراد آن را نیز از گزند دشمن محفوظ و همواره سربلند می دارد.
در روایتی از پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله) نقل شده كه فرمود: «باید امر به معروف و نهی از منكر كنید، وگرنه خداوند ستمگری را بر شما مسلط می كند كه نه به پیران احترام می گذارد ونه به خردسالان رحم می كند، نیكان و صالحان شما دعا می كنند ولی مستجاب نمی شود و از خداوند یاری می طلبند، اما خدا به آنها كمك نمی كند و حتی توبه می كنند و خدا از گناهانشان درنمی گذرد.»
استاد شهید مطهری(رحمه الله) در توضیح این روایت می نویسد: «معنای حدیث این نیست كه خدا را می خوانند و خدا دعای آنها را مستجاب نمی كند، معنایش این است: وقتی كه امر به معروف و نهی از منكر را ترك كنند، آن قدر پست می شوند، آن قدر رعبشان، مهابتشان (شوكت و عظمتشان)، عزتشان و كرامتشان ازبین می رود كه وقتی به درگاه همان ظلمه (ستمكاران) می روند، هرچه ندا می كنند، به آنها اعتنا نمی شود، یعنی حضرت می فرماید: اگر می خواهید عزت داشته باشید و دیگران روی شما حساب كنند، امر به معروف و نهی از منكر را ترك نكنید. اگر امر به معروف و نهی از منكر نداشته باشید، اولین خاصیت آن ضعف شماست، پستی و ذلت شماست، دشمن هم روی شما حساب نمی كند.»
اینها همه واكنش طبیعی اعمال جمعیتی است كه این وظیفه بزرگ اجتماعی را تعطیل كنند؛ زیرا بدون نظارت عمومی، جریان امور ازدست افراد صالح و نیكوكار خارج می شود، و افرادی ناصالح و بی درد امور اجتماع را تسخیر می كنند، و این كه در روایت مزبور می فرماید، حتی توبه آنها قبول نمی شود، به خاطر آن است كه توبه با ادامه سكوت آنها در برابر مفاسد، مفهوم صحیحی ندارد، مگر این كه در برنامه خویش تجدیدنظر كنند.
▪ كسب حلال:
بعضی افراد برای پیداكردن پول به هر كاری متوسل می شوند. اینان به علت ناآگاهی و یا تربیت نادرست، درپی كسب حلال نبوده و تنها در این فكرند كه از راه هایی، مانند: تقلب، رشوه، احتكار، قاچاق، گران فروشی یا كم فروشی و غیر آن، بر درآمدهای خود بیفزایند. بی توجهی به این گونه از خلاف كاریها، سبب رواج درآمدهای نامشروع در بین مردم و رخنه لقمه های حرام در زندگی افراد می شود كه زبانها و آسیب های جبران ناپذیری را به دنبال خواهد داشت.
بنابراین، باید از راه امر به معروف و نهی از منكر، ناآگاهان را به شغل های حلال و درآمدهای مشروع آگاه ساخت و از كارهای خلاف بازداشت. اجرای این وظیفه الهی به حدی ثمربخش است كه گاهی این گونه افراد وقتی می بینند جامعه به عنوان یك منكر به شغل آنان می نگرد، خودبه خود به دنبال كسب حلال و درآمدهای مشروع خواهند رفت. از این جهت، امام باقر(علیه السلام) می فرماید: «... و تحل المكاسب»؛ یكی دیگر از فواید امر به معروف و نهی از منكر این است كه كسب و كارها حلال می شود.
آبادانی كشور، بازپس گرفتن حقوق پایمال شده افراد، مبارزه با تبعیض ها و بسیاری از اصلاحات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، از آثار ارزنده اجرای امر به معروف و نهی از منكر به شمار می رود كه به جهت رعایت اختصار، از شرح آن خودداری می كنیم.
● پیامدها و اسباب ترك امر به معروف و نهی از منكر
الف) پیامدهای ناگوار ترك امر به معروف و نهی از منكر
اگر این دو وظیفه مقدس ترك گردد و خوبان برای انجام آن، سینه سپر نكنند، جامعه و امت اسلامی، گرفتار مصیبت های دردناك جبران ناپذیری خواهد شد.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: امت من تا زمانی كه امر به معروف و نهی از منكر می نمایند و به كارهای نیك دعوت می كنند، پیوسته در خیر و سعادت به سر می برند؛ ولی درصورت ترك آن دو، بركات از آنان گرفته می شود و بعضی از آنان بر بعضی دیگر مسلط خواهند شد و نه در آسمان یاوری خواهند داشت و نه در زمین.
امام علی(علیه السلام) فرموده اند: امر به معروف و نهی از منكر را ترك نكنید كه اگر چنین كنید، خداوند، بدانتان را بر شما ولایت می دهد و آن گاه، دعا می كنید، ولی مورد اجابت قرار نمی گیرد.
و نیز پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرموده اند: كسی كه به كوچك ما رحم و به بزرگ ما احترام نگذارد و امر به معروف و نهی از منكر ننماید، از ما نیست.
بی توجهی به این مسئولیت اجتماعی، باعث رنگ باختن معنویات و چیرگی هواهای نفسانی در فرد و جامعه می شود و درنتیجه، زمینه برای حاكمیت هواپرستان و ستمگران فراهم خواهد شد. در این هنگام است كه به فرموده امام حسین(علیه السلام) باید فاتحه اسلام را خواند: «فعلی الاسلام السلام، اذ قد بلیت الامه براع مثل یزید»؛ با اسلام باید خداحافظی كرد هنگامی كه كسی مثل یزید، زمامدار مردم گردد.» با استفاده از قرآن كریم و روایات اسلامی، پیامدهای ترك امر به معروف و نهی از منكر عبارت است از:
▪ ترك این دو وظیفه، سبب زوال نعمت های الهی می گردد.
▪ سبب حاكمیت اشرار می شود؛ زیرا با ترك این دو، زمینه برای حاكمیت اشرار فراهم می گردد.
▪ دعاها مورد اجابت قرار نمی گیرد.
▪ باعث نابودی و اضمحلال جامعه انسانی می شود. چنان كه قرآن، علت نابودی جوامع گذشته را ترك این دو وظیفه دانسته است.
ب) اسباب ترك امر به معروف و نهی از منكر
در روایات آمده است كه در آخرالزمان، گروهی امر به معروف را رها نموده و برای خود بهانه ها و عذرها می آورند و كار خود را توجیه می كنند؛ ازجمله توجیهات بهانه جویان برای ترك این وظیفه مهم دینی و انسانی، یكی از امور زیر است:
▪ طمع:
یكی از عوامل نادیده گرفتن معروف و مبارزه نكردن با منكر، طمع رسیدن به قدرت و مقام و یا به دست آوردن شهرت و مال و ثروت است. گاهی به طمع مال، گرفتن جایزه و هدیه و عیدی، جذب مشتری، خوشایندی دیگران و امثال آن،در برابر منكرات سكوت می كند. طمع موجب می شود كه انسان، بصیرت لازم را نداشته باشد و در نتیجه، انجام منكر و ترك معروف، درنظر وی ناچیز جلوه نماید؛ بلكه گاهی نیكو نیز به نظر برسد؛ آن وقت است كه شخص، گستاخ شده و از كنار این مأموریت بزرگ الهی، به راحتی می گذرد و درمقابل كارهای زشت هیچ گونه عكس العملی از خود نشان نمی دهد. امام علی(علیه السلام) فرموده اند: «بیشترین جاهای لغزش خردها، زیردرخشندگی های طمع هاست.» بنابراین، برای انجام این وظیفه مهم، باید ابتدا دندان طمع را درآورد.
غزالی در كتاب «كیمیای سعادت» می نویسد: هركجا «طمع» آمد، حسبت باطل شد. یكی از مشایخ، عادت داشتی كه از قصاب غدد فراستدی برای گربه، یك روز منكری بدید از قصاب، باز خانه شد و گربه را بیرون كرد، آن گاه برقصاب حسبت كرد. قصاب گفت: مادام كه غدد می خواهی، احتساب نتوانی كرد. گفت: من نخست گربه را بیرون كردم، آن گاه به حسبت آمدم.»
▪ تسامح و تساهل و بی اعتنایی:
بعضی به این دلیل كه هركس درمقابل اعمال خود مسئول است و كسی بار گناه دیگری را بردوش نمی كشد، این مأموریت بزرگ الهی را ترك می كنند. هرجرم و گناهی درجامعه قابل سرایت است، یك خلاف ازیك فرد، در كل جامعه اثر دارد. برای مثال، یك نفر سیگاری هوای همه محیط را آلوده می كند. یك دروغ نیز همه ارتباطات را به هم می ریزد. یك چشم چرانی، سرچشمه عیاشی و زنا و فرزند حرامزاده می شود كه آن حرام زاده هر روز منشأ صدها فتنه و فساد می شود.
یك گناه گاهی زمینه ساز انواع گناهان دیگر می شود. شرابخواری گناهی است كه انسان را مست می كند و درمستی هزاران حادثه پیش می آید. وجود یك گناهكار، درجامعه، همانند كسی است كه با عده ای سوار كشتی شده و هنگامی كه در وسط دریا قرار گرفتند، وی تبری برداشته و به سوراخ كردن موضعی كه در آن نشسته است بپردازد، و هرگاه به او اعتراض كنند، در جواب بگوید: من در سهم خود تصرف می كنم! اگر دیگران او را از این عمل خطرناك بازندارند، طولی نمی كشد كه آب در كشتی نفوذ كرده و به یكباره همگی در آن دریای خروشان غرق می شوند.
پیامبراكرم (صلی الله وعلیه و آله) با این مثال جالب، منطقی بودن وظیفه امر به معروف و نهی از منكر را مجسم ساخته، و حق نظارت فرد بر اجتماع را یك حق طبیعی و همگانی كه ناشی از پیوند سرنوشتهاست، دانسته است.
قرآن كریم درقصه اصحاب سبت می فرماید: آنها قومی بودند كه به آنچه خداوند بر آنها حرام فرموده بود، ازصیدكردن ماهی در روز شنبه، مخالفت كردند و گروهی ازایشان، آنها را اندرز داده و نهی از منكر می كردند و جمعی دیگر ساكت بوده و نهی از منكر نمی كردند، بلكه ناهیان منكر را می گفتند: ساكت شوید و با ایشان كار نداشته باشید؛ زیرا، اینها باید هلاك شوند. چون آن قوم درمعصیت فرو رفتند، عذاب الهی بر آنان نازل شد و تنها ناهیان از منكر نجات یافتند و بقیه گناهكاران و افرادی كه نهی از منكر را ترك كرده بودند، همه به صورت میمون، مسخ شده و هلاك گردیدند.
امام صادق (علیه السلام) می فرماید این جماعتی كه در اثر ترك نهی از منكر، مورد لعن پیامبران واقع شده و مسخ گردیدند، هیچ گاه با اهل معصیت شركت نمی كردند و درمجالس آنان حاضر نمی شدند؛ ولی هرگاه آن را می دیدند در رویشان می خندیدند و با آنان انس می گرفتند.
به هرحال، این تفكر كه گناه كسی در سرنوشت دیگران اثر ندارد، صحیح نیست. رسول خدا(صلی الله و علیه و آله) فرمود: «گناه مخفیانه، تنها به گناهكار لطمه می زند؛ ولی اگر ازگناه علنی نهی نشود، به همه مردم ضرر خواهد زد.»
▪ ترس:
گاهی انسان به علت ترس، امر به معروف و نهی از منكر نمی كند. از مرگ و كم شدن رزق و روزی و ریختن آبرو و... می ترسد؛ ولی چنین شخصی باید بداند كه در منابع روایی اسلام موكداً نقل شده است كه: «امربه معروف و نهی از منكر كنید و نترسید؛ زیرا نه رزق شما قطع، و نه مرگ شما نزدیك می شود.»
می ترسد دیگران نیز از عملكرد وی انتقاد نمایند؛ ولی این نیز برای افرادی كه اهل خودسازی اند، كمال است. به علت ترس از دست دادن دوستان، این دو فریضه ترك می كند، غافل از این كه بهترین دوست او، خداست. و بالاخره دوستان، او را رها خواهندكرد.
می ترسد به حرفش اعتنایی نشود؛ ولی باید بداند كه به پاداش بزرگی می رسد؛ گرچه مردم سخن او را نپذیرند.
می ترسد مردم نیز از عملكرد او انتقاد نمایند؛ ولی این نیز برای كسانی كه اهل خودسازی اند، كمال است. هریك از موارد یادشده به تنهایی می تواند شخص را حقیر كرده و سبب تن در دادن وی به ذلت گردد. درحالی كه خداوند فرموده است: «فلا تخشوهم و اخشونی»؛ اما آن كس كه از غیرخدا ترسی ندارد، نه تنها از مرگ نمی هراسد، بلكه مرگ، یعنی رسیدن به لقای معشوق، یگانه آرزویش است؛ چنان كه سردار عزت و شرف، امام حسین(علیه السلام) می فرماید: «من، مرگ را جز سعادت، و زندگی با ستمگران را جز ذلت و خواری نمی دانم.» چون انسان صالح، خداوند را تنها موثر می داند و به امید او زنده است و فقط برای او تلاش می كند و بس.
▪ عزت طلبی به گمان خودسازی:
برخی گوشه گیری را از ارتباط با دیگران، بهتر دانسته، آن را ترویج می نمایند و می گویند: انزواطلبی فوایدی چون اندیشیدن و دوری از بسیاری از گناهان را به دنبال دارد. این افراد به خیال خودسازی به خیر و شر جامعه و مسائلی كه در آن می گذرد، كاری ندارند. پذیرفتن این گونه تفكر، سبب می گردد كه انسان، مسئولیت اجتماعی خویش را از یاد برده، به فكر اصلاح و سعادت جامعه انسانی نباشد.▪ خجالت:
گاهی سكوت و رها كردن این دو فریضه الهی، سرچشمه روحی و روانی دارد. فرد خجالت می كشد و حیا می كند. این نوع حیا در روایات اسلامی مورد انتقاد است. حیایی كه انسان را از كارهای نیك و انجام وظیفه شرعی بازمی دارد، ناپسند و منفی است و اسلام آن را در انسان نشانه نادانی و ناتوانی می داند. چنان كه امام علی(علیه السلام) فرمود: «كسی كه از گفتن حق شرم كند، احمق و نادان است.» بنابراین، شخصی كه گرفتار این صفت است، باید با تمرین و ممارست آن را از خود دور كند. او باید از خداوند حیا كند و این حیای مثبت است.
امام علی(علیه السلام) فرمود: «بهترین حیا، حیای از خداوند است.» انسان باید از خدا خجالت بكشد، چون او بر وی قدرت دارد و از او باید حیا كند، چون بر انسان نزدیك است. پس انسان باید بداند كه عار و خجالت موقت در دنیا، نتیجه ای جز آتش ابدی در قیامت نخواهد داشت.
▪ فهم نادرست:
برخی از افراد با برداشت نادرست از آیات قرآنی، مانند آیه شریفه: «و لاتلقوا بأیدیكم الی التهلكه» و درك نكردن مفهوم «تقیه»، در انجام این دو فریضه الهی، تعلل ورزیده، در پی بهانه ای می گردند تا از زیر بار امر به معروف و نهی از منكر كردن، شانه خالی كنند.
بعضی انحراف فكری دارند و مسائل را جبری می پندارند و می گویند: «خدا خواست كه این كارها باشد. به ما چه ربطی دارد كه مانع شویم؟ این منطق نظیر سخن بعضی است كه شرك خود را به خدا نسبت می دادند و می گفتند: «اگر خدا می خواست، ما غیر او را عبادت نمی كردیم. اكنون كه بت پرستیم، حتما خدا به آن راضی است!» و یا می گویند: «اگر آن كار خوب است، چرا خدا خودش انجام نمی دهد؛ به عنوان مثال، اگر سیر كردن گرسنگان خوب است، خداوند خودش به آنان روزی دهد؛ چرا ما مخارج آنان را بپردازیم؟»
گویا این افراد از این كه خداوند بشر را آزاد قرار داده و با دادن و گرفتن نعمت ها آزمایش می كند، غافلند.
خدا به انسان فكر داده است تا دنبال «بت» نرود؛ رحم داده است تا به فقرا و درماندگان انفاق نماید و از این راه رشد كند. متأسفانه، در معنای «انتظار فرج» نیز بعضی گرفتار انحراف فكری شده اند. می گویند: «ما منتظریم كه حضرت مهدی(عج) تشریف بیاورند و خودشان امور را درست كنند.» اینها انتظار را همچون «احتضار» گرفته اند كه انسان پای خود را رو به قبله گذارد و منتظر آمدن فرشته قبض روح كننده باشد؛ غافل از آن كه، معنای انتظار، آماده باش است، نه بی تفاوتی. كسی كه در شب منتظر خورشید صبح است، هرگز در تاریكی انتظار نمی كشد؛ بلكه چراغی و نوری تهیه می كند و در روشنایی منتظر روز می ماند.
گاهی نیز شخص، از شرایط امر به معروف و نهی از منكر به درستی آگاهی ندارد. شرایط این دو فریضه را به دقت بررسی نكرده، با دیدن صحنه ای خاص، فكر می كند زمینه اقدام به این وظیفه الهی نیست؛ مثلا فكر می كند كه تأثیر ندارد، وظیفه شرعی اش را از یاد برده، به فكر نتیجه می افتد و این خود مانع گسترش معروف و بازداشتن از منكر است.
افزون بر آنچه گذشت، شتابزدگی بعضی از افراد نادان در انجام این وظیفه و نشناختن زمان و مكان و قوانین جامعه، و سوءاستفاده هایی كه تحت این عناوین صورت گرفته، سبب می شود كه این امر مقدس، در میان امت اسلامی، متروك و در غربت بماند. از این رو، باید انسان مسلمان، به مسلمانی، همه معروف ها، و منكرها را بشناسد و همراه با عمل به آن برای اصلاح جامعه اسلامی، آماده گردد و آن را نصب العین خویش قرار دهد و این امر را یك وظیفه شخصی و عینی خود بداند.
● امر به معروف و نهی از منكر وظیفه مردم است یا حاكم؟
با توجه به پیوندهای اجتماعی و اینكه هیچ كار بدی در اجتماع انسانی در نقطه خاصی محدود نمی شود، بلكه هرچه باشد همانند آتش ممكن است به نقاط دیگر سرایت كند، به حكم عقل امر به معروف و نهی از منكر بر همگان واجب است. زیرا در اجتماع چیزی به عنوان «ضرر فردی» وجود ندارد، و هر زیان فردی امكان این را دارد كه به صورت یك ضرر و زیان اجتماعی درآید و به همین دلیل منطق و عقل به افراد اجتماع اجازه می دهد كه در پاك نگهداشتن محیط زیست خود از هر تلاش و كوششی دریغ نورزند.
آحاد مردم همان طور كه موظف به انجام واجبات و مكلف به ترك محرمات اند، موظف به امر به معروف و نهی از منكر نیز می باشند. اگر كسی واجبی را ترك كند و یا منكری را مرتكب شود بر دیگران واجب است كه او را به انجام معروف «امر» و از ارتكاب منكر، «نهی» نمایند به عبارت دیگر موضوع «امر معروف و نهی از منكر»، «فعل یا ترك دیگران» است. خداوند با «نهی از ظلم»، هم مكلفین را به دوری از ظلم فرامی خواند و هم دیگران را به جلوگیری از رواج ظلم در جامعه مكلف می سازد و این هر دو از دیدگاه امام(رحمه الله) به حكم عقل واجب است.
با توجه به مطالب مزبور امر به معروف و نهی از منكر وظیفه همگان است؛ زیرا این تكلیف كه در راستای «اصلاح جامعه از بدی ها و رواج نیكی ها است، اختصاص به قشر خاصی ندارد و جز با همگانی بودن آن سازگار نیست.
علامه طباطبایی (رحمه الله) در تفسیر گران سنگ «المیزان» در این باره می نویسد: «از ویژگی های اجتماع اسلامی آن است كه قدرت اجتماعی برای تربیت مردم در اسلام اختصاص به گروه خاصی ندارد بلكه همه افراد جامعه را شامل می شود؛ بنابراین بر هر فردی واجب است كه دیگران را به خیر دعوت كند و امر به معروف و نهی از منكر نماید.» فقهای عظام نیز همگانی بودن این تكلیف را به صراحت بیان كرده اند هر چند آن را در زمره واجبات كفایی شمرده اند؛ به طوری كه با انجام بعضی، از دیگران ساقط می شود. اما هر واجب كفایی قبل از اقدام به مقدار كفایت، برعهده همگان است، و اگر همگی آن را ترك كردند، گناهكار و مستحق مجازات اند.
اما نكته ای كه مشهور است این كه چون فرض وجود حكومت اسلامی در زمان های گذشته نادر بوده و طبعا مورد ابتلاء و سؤال نبوده، در كتاب های فقهی به عنوان وظیفه حكومت مطرح نشده، گرچه مواردی كه به حاكم شرع مربوط می شود، مثل حدود و دیات به صراحت مورد توجه قرار گرفته، ولی در بحث امر به معروف و نهی از منكر تنها اذن حاكم در پاره ای از مراتب آن مطرح شده است. امام خمینی این نكته را كه این دو فریضه اختصاص به قشر خاصی ندارد، و همگان اعم از مردم و دولت اسلامی موظف به اقامه و احیای آنند، مورد بحث قرار داده و می فرمایند: «جلوگیری از منكرات بر همه مسلمانان واجب است، سفارش به حق كه امر به معروف و نهی از منكر است بر تمام مسلمانان واجب است».
«امر به معروف و نهی منكر از اموری است كه بر همه كس واجب است... شما نباید بگویید من كه خطیب نیستم، من كه اهل منبر نیستم، من كه اهل محراب نیستم، شما اهل دین هستید كه در خانواده تان با آن پسرتان و یا دخترتان و با اولیائتان، با آن كسی كه رفیق شما است، می توانید حرف را بزنید. همین مقدار شما مكلفید.»
خوشبختانه در اصل هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران كه نتیجه عمل صالح مومنان و صالحان و ایثار و فداكاری شاهدان و شهیدان است به این جهت توجه ویژه و تأكید و تصریح گشته است.
«در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منكر، وظیفه همگانی و متفاوت برعهده مردم نسبت به یكدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت، شرایط و حدود و كیفیت آن را قانون تعیین می كند.
با توجه به نكات فوق و اصل هفتم از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، لازم به یادآوری است كه نظام اسلامی باید وزارتخانه، سازمان، مركز و گروهی را با هر نام مناسب تشكیل دهد كه وظیفه این گروه، همان اجرای صحیح قانون زندگی ساز امر به معروف و نهی از منكر باشد كه وجوب انجام این وظیفه، كاملا از كتاب و سنت معلوم و خود پشتوانه ای محكم و شكست ناپذیر برای قدرتمندی نظام و برای حفظ مصالح آحاد مردم و جامعه انسانی اسلامی است.
عسكری اسلامپور
منبع : روزنامه کیهان