جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

جایگاه روسیه در نظام بین الملل


جایگاه روسیه در نظام بین الملل
روس ها مدعی هستند كه به دلایل مختلف یك قدرت بین المللی هستند و برخی از شاخصه های قدرت مانند سلاح اتمی، تسلیحات پیشرفته، انرژی و فن آوری ماهواره و مولفه های دیگر را در اختیار دارند و بنابراین می توانند در آینده خود را به عنوان یك قطب قدرت، هم سطح دیگران مطرح كنند.
البته در كنار شاخصه های قدرتی كه ذكر شد، تلاش هایی نیز از سوی ولادیمیر پوتین و تیم او در روسیه تحت عنوان اصلاحات همه جانبه صورت می گیرد كه روسیه را به سمت برخورداری از ابزارها و مزیت های دیگر سوق می دهد. به عنوان مثال در حالی كه روسیه در مقطع كنونی جایگاه شانزدهم را در اقتصاد جهانی داراست تحلیلشان این است كه تا سال ۲۰۲۰ می توانند خود را به جایگاه نهم برسانند.
به همین منظور نرخ رشد حدود هفت درصد را در اقتصاد این كشور شاهد هستیم و این كشور در تلاش است حجم سرمایه گذاری را در سال جاری میلادی به حدود ۶۰ میلیارد دلار برساند. هر چند كه بیشتر این نرخ رشد مربوط به بخش هایی مانند: خدمات، تجارت، انرژی است و در زمینه های مهمی مانند صنعت سوق داده نمی شود اما به هر حال رشدی است كه روسیه را می تواند از حیث اقتصادی و توسعه به جایگاه خوبی ارتقا دهد.
نكته قابل ذكر این است كه روسیه در داخل با چالش های زیادی رو به رو است. وضعیت نابسامان اقتصادی، وضعیت به هم ریخته اجتماعی و فرهنگی، نداشتن اندیشه پویا و جذابی كه بتواند در مقابل اندیشه هایی مانند لیبرال دموكراسی و فرهنگی غرب مطرح كند. در این زمینه پوتین در طول سال های گذشته تلاش كرده با تحریك لیبرال دموكراسی روسیه را در موقعیت بهتری قرار دهد كه موفقیتی در این زمینه كسب نكرده است.
از سوی دیگر روسیه، كشوری پرجمعیت با تنوع فرهنگی و نژادی است كه به هیچ وجه شرایط بسیج عمومی در آن دیده نمی شود و چنانچه ثبات سیاسی و انسجام آن به هم بریزد بسیار سخت است كه بتوان نظم مجددی را در آن برقرار ساخت.
تلاش پوتین و حاكمیت كنونی آن است كه از شرایط انسجام سیاسی كنونی، نهایت استفاده را ببرند، بر همین اساس، اولویت های روسیه در شرایط كنونی را می توان سامان دادن به اوضاع داخلی، كارآمد كردن ابزارها در منطقه مشترك المنافع و سپس توجه به نقاط دورتر نامید.
در مورد وضعیت روسیه در نظام بین الملل یكی از نقیصه های مهم روسیه عقب ماندگی در قدرت نرم افزاری است كه فعالیت «NGOس ها یكی از شاخص-های مهم آن است. بهره گیری از این ابزار یكی از مزیت های مهم جهان غرب و سرمایه داری است كه اگر اجازه بروز داده شود به سرعت می تواند در كشورهای مختلف فعال شود.
تجربه انقلاب های رنگین نشان داد كه این ابزارهای غرب به راحتی می تواند روس ها را با چالش مواجه سازد. نگرانی از عواقب تكرار چنین وضعیتی در روسیه باعث گردید كه نهادهای قانونگذاری و امنیتی این كشور، به سرعت فعالیت این ساختارها را محدود و اقدامات جدی در مورد منابع مالی و گردانندگان آن را به عمل آورند. دقیقا به خاطر آسیب پذیری روس ها در همین ابعاد است كه با ناآرامی های محدود در روسیه در ماه های اخیر به شدت برخورد شد چرا كه احساس این بود چنانچه اروپا را به سرعت تحت كنترل در نیاورند مجبورند در ادامه هزینه های زیادی را بپردازند.
در كنار نقاط ضعفی كه برای روسیه در نظام بین الملل كنونی شمرده شد، شرایط جغرافیایی و ژئوپلتیك این كشور، توان خوبی را برای بازیگری این كشور در نظام بین الملل قرار می دهد. به عنوان مثال وسعت جغرافیایی روسیه عامل كنترل كننده مهمی در امر ارتباطات جهانی به ویژه بین آسیا و اروپاست.
هر چند در سال های اخیر تلاش گردیده است كریدورهایی خارج از كنترل روسیه برای كشورهای مشترك المنافع طراحی گردد اما واقعیت این است كه هژمونی روسیه در این زمینه همچنان برقرار است و روسیه قدرت بهره گیری از ابزارهای خود در این زمینه را دارد.
البته در راستای اندیشه كلی روس ها كه برای نقش آفرینی خود در مناطق مختلف جهان متصور هستند شاهد تحرك دیپلماسی این كشور هستیم كه به صورت اجمال می توان به محورهای زیر اشاره كرد.
● حوزه آسیا
نظر به اینكه منطقه آسیا وارد مرحله جهش اقتصادی گردیده و پیش بینی می شود كه در آینده نزدیك به یكی از محورهای عمده سرمایه گذاری و رشد و توسعه در جهان تبدیل شود و با توجه به اینكه قسمت زیادی از خاك روسیه در این قاره قرار دارد، مسكو در سال های اخیر توجه ویژه ای به این حوزه كرده است. روسیه در نظر دارد علاوه بر فراهم آوردن جذب سرمایه های خارجی، فن آوری های خود مانند تسلیحات و انرژی هسته ای را در اختیار این كشورها قرار دهد. در حال حاضر چین و هند دو محور عمده نگاه آسیایی روسیه هستند.در زمینه انرژی، روسیه طرح های گسترده ای برای صادرات نفت و گاز به این منطقه دارد كه خطوط انتقال در حال ساخت به چین و ژاپن از جمله آنها است.
«ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه در آستانه سفر به آلمان برای شركت در اجلاس «گروه ۸» در مورد روابط مسكو با آسیا گفت: «قاره آسیا با سرعت زیادی توسعه می یابد و برای ما از نظر اقتصادی بسیار جالب است. مسئله فقط این نیست كه ما منابع انرژی زیادی داریم كه كشورهای آسیایی با كمبود آنها مواجه هستند بلكه همكاری به صورت گسترده تر مدنظر ماست. امیدواریم كه این امر به توسعه مناطق آسیایی ما بینجامد. در سال گذشته تبادلات بازرگانی با ژاپن به میزان ۶۰ درصد افزایش یافت و سرمایه گذاران ژاپنی وارد بازار سرمایه روسیه می شوند. ما از این علاقه استقبال می كنیم.»
● حوزه اروپا
اروپا شریك اول روسیه است. روابط این دو براساس همكاری و همگرایی در حوزه های مشترك و رقابت در حوزه هایی كه با یكدیگر اختلاف دارند در جریان است. به طور كلی از نظر سیاسی و امنیتی با اروپا مشكلاتی دارند ضمن اینكه اروپا تحولات جاری در روسیه به خصوص در مقولاتی مانند دموكراسی، حقوق بشر و اقدامات پوتین در تمركز قدرت را با حساسیت دنبال می كند.
یكی از شاخصه های همكاری طرفین بحث انرژی است كه كشورهای اروپایی به میزان زیادی به واردات انرژی از روسیه متكی هستند. به رغم اقدامات صورت گرفته برای تنوع مسیرهای دریافت انرژی، همچنان این ابزار مهم دراختیار روسیه است.
● حوزه خاورمیانه
روس ها نمی توانند خود را از تحولات خاورمیانه جدا كنند، اما با وضعیتی كه این منطقه پیدا كرده و موقعیت هایی كه كشورهای مهم این منطقه از جمله ایران، عربستان، مصر و تركیه پیدا كرده است در حال ارزیابی سیاست های خود هستند، به طور كلی اگر ایران، عراق، سوریه و لبنان را در یك محور تصور كنیم روس ها ترجیح می دهند كه مناسبات خود را با محور دیگر یعنی اعراب با حمایت آمریكا بیشتر تنظیم كنند.
به عبارت دیگر، مسكو با همه طرف های درگیر در منطقه خاورمیانه در تماس است اما وزن جبهه دوم در دیدگاه مسكو، بیشتر از بخش اول است.
در مورد ایران، نظر روس ها بر این است كه به هیچ وجه نمی توان ایران قدرتمند برخوردار از توانمندی هسته ای در منطقه را تحمل كرد چرا كه موازنه قوا در منطقه به هم می خورد و این امر هم برای روسیه و هم به لحاظ احساس ناخرسندی كه همسایگان ایران به ویژه اعراب دارند قابل پذیرش نیست. آنان در راستای این نگرش تلاش می كنند از شرایط اجماع كنونی برای محدود ساختن قدرت ایران استفاده كنند.
● حوزه مشترك المنافع
این منطقه نخستین اولویت سیاست خارجی روسیه است. روس ها تلاش می كنند هژمونی خود را در همه زمینه ها نهادینه كرده و ساختارها را به سمت خود بكشانند و این منطقه را براساس دیدگاه های خود هماهنگ كنند. برای همین منظور نهادهایی مانند سازمان امنیت دسته جمعی، سازمان شانگهای و غیره را فعال كرده اند. تحریكات روسیه در زمینه های انرژی، ارتباطات، همكاری های امنیتی و نظامی با كشورهای این منطقه در همین راستا قابل ارزیابی است.
● آمریكا
برخی می گویند مناسبات روسیه و آمریكا وارد فضای دوران جنگ سردی شده است. البته ویژگی ها و شرایط جنگ سرد را متفاوت از دوران جنگ سرد سنتی می دانند. مقامات رسمی روسیه این امر را رد می كنند و معتقدند كه مناسبات با دارا بودن مجموعه ای از زمینه های همكاری و رقابت ادامه می یابد اما موارد اختلافی نیز بین دو كشور زیاد است.
مهم ترین موضوع چالش طی هفته های اخیر بحث استقرار سپر موشكی در اروپاست كه با پیشنهاد پوتین در اجلاس سران گروه۸ در آلمان مبنی بر استفاده مشترك از رادار جمهوری آذربایجان وارد مرحله نوینی گردیده است.
دیدگاه تحلیلگران روسی بر آن است كه آمریكا حداقل تا مدت زمانی ابرقدرت است و اگر چه تلاش برای نظام چند قطبی وجود دارد ولی در مقطع فعلی برای نظم جهانی نیروی آمریكا لازم است و در واقع مدتی طول می كشد كه جایگزینی صورت گیرد. روس ها از درگیر شدن آمریكا در خاورمیانه خوشحال بوده و از هر چه كه توان آمریكا را كاهش دهد و نقش این كشور را تضعیف كند و فرصت را برای بازیابی قدرت به دست بدهد استقبال می كنند.
روس ها به دنبال آن هستند كه فاصله را از نقطه نظر اقتصادی با غرب كاهش بدهند و ضربه پذیری و ضعف خود را در این بخش به حداقل برسانند و لذا نیازمند آن هستند كه اولا حجم سرمایه گذاری ها را بالا ببرند، ثانیاً از فن آوری غرب بهره برداری كرده و از مسابقه تسلیحاتی بپرهیزند. یكی از تئوریسین های روسی معتقد است جنگ سردی در آینده روی خواهد داد كه جنگ نظام لیبرال و نظام توتالیتر است و اگر چه ما از آن پرهیز داریم ولی دنیای لیبرال به سرپرستی آمریكا به دنبال آن است.
مهدی صادقی
منبع : روزنامه کیهان