سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


بحران، پیش روی منابع خاک ایران


بحران، پیش روی منابع خاک ایران
بشر از هزاران سال پیش ارزش خاک های مرغوب را به عنوان بستر پیدایش حیات بازشناخت تا آنجا که جهان را مرکب از چهار عنصر خاک، آب، باد و آتش می دانست. این خاک های مرغوب عرصه جلگه ها و دلتاهای بزرگ مانند رودهای گنگ و براهماپوترا در هند، رود زرد در چین و بین النهرین در باختر فلات ایران است. به تدریج با افزایش جمعیت و نیاز فزاینده وی به محصولات کشاورزی متنوع، خاک های بیشتری زیر کشت رفت و رفته رفته نوبت به زیر کشت رفتن خاک های نیمه مرغوب رسید که عموم مناطق کوهستانی ایران را دربرمی گیرند ولی ماهیت پر نشیب و فراز مناطق کوهستانی بهره برداری از این خاک ها را بسیار دشوار می نماید.
روند افزایش جمعیت از یک سو و از حیز انتفاع افتادن خاک های مورد بهره برداری به دلیل روش های نادرست کشاورزی بویژه در کشورهای جهان سوم باعث شد انسان به ناچار به سوی خاک های ضعیف تر رو آورد. از جمله پیامدهای این نوع بهره برداری گسترش تپه های ماسه و ریگ ها از دل بیابان ها به سوی مناطق کناری است. در این گسترش آرام آرام عرصه های نیمه خشک که پیش از این با خاک های ضعیف و با مهارت انسان زیر کشت محصولات کشاورزی بود، میدان تاخت و تاز توفان های ماسه می شود و «پدیده هولناک بیابان زایی» شکل می گیرد. امروزه بنا بر نقل سازمان هواشناسی جهانیWMO (۲۰۰۷: ۳۰) حدود ۲۵۰ میلیون نفر در سراسر جهان در مناطقی زندگی می کنند که توسط پدیده بیابان زایی تهدید می شوند.
کشور ما ایران با آب وهوای عموماً خشک و نیمه خشک عرصه خاک های نازک و آسیب پذیر است. هوش و استعداد وافر ایرانیان از دیرباز ایشان را بر آن داشت که پیوندهایی مهربانانه و در عین حال علمی با خاک برقرار کنند و در بستر همین خاک های آسیب پذیر تمدنی بنا به قول بلاک (۱۹۹۹: ۲۲) شش هزار ساله پدید آورند.
اکنون جمعیت روستایی ایران نسبت به جمعیت شهرنشین به طور نگران کننده ای در حال کاهش است. به گونه ای که بر پایه آخرین آمار موجود کمتر از چهل درصد رسیده است. پیامد نهایی این وضعیت، بی دفاع شدن خاک هایی است که پیش از این انسان آنها را از دامن پر مهر جنگل و مرتع خارج کرده بود و مدتی نیز به بهره برداری و در واقع تضعیف آنها در قالب کشاورزی، دامداری و غیره پرداخت. این روند که به مهاجرت روستاییان به شهر ها انجامید و به طور کلی به ر ها شدن این خاک ها منجر شد. خاک های ر ها شده زیر تازیانه های فرسایش بادی در مناطق بیابانی و خشک ایران و فرسایش آبی در مناطق کوهستانی و نیمه خشک به سرعت رو به انهدام می روند و بوته گیاهی اسپند به عنوان شاخص نابودی خاک از آنها سر برمی آورد.
امروز ایران با ۱۲ میلیون هکتار ماسه زار در عرصه مناطق بیابانی روبه روست. زنگ خطر هنگامی به صدا در می آید که نیمی از این عرصه یعنی ۶ میلیون هکتار را ماسه زارهایی فعال تشکیل می دهد (میرزامصطفی؛ ۱۳۸۲) و ادامه پیشروی آنها، تهدیدی جدی برای زمین های زیر کشت است.
مجموعه این شرایط ایجاب می کند که برنامه ریزان منابع آب و خاک کشور به تدوین راهبردهای بلندمدت و علمی تر بیندیشند:
۱) تدوین آئین نامه ای مبنی بر تعریف آسیب های خاک و حفاظت خاک ها با توان بازدارندگی عملی در برابر مجریان طرح های آسیب رسان به منابع خاک
۲) تحت نظارت و کنترل درآوردن طرح ها و عملیات عمرانی که ماهیتاً به انهدام خاک های جنگلی و مرتعی می انجامند مانند عملیات شهرک سازی، راهسازی، پل سازی و معدن کاوی توسط مراجع ذی صلاح.
۳) تعیین شخصی حقوقی یا حقیقی به عنوان مسئول و پاسخگوی نهایی خاک های ایران به عنوان سرمایه ملی.
۴) الزام شرکت های دولتی و غیر دولتی مبنی بر پرداخت غرامتی بازدارنده در برابر دفن هر متر مربع از اراضی بیابانی، استپی، چمنزاری و جنگلی زیر نخاله ها و زایدات عملیاتی مانند راهسازی و معدن کاوی.
برای نمونه با این که چندی است برنامه ریزی های گسترده ای برای مدرن کردن شیوه های بهره برداری از خاک های ایران شامل ارتقای شیوه های کاشت، داشت و برداشت انجام شده است ولی عدم انسجام در اجرای این شیوه ها، نادیده انگاری شرایط محیطی و نظارت ناقص یا فقدان نظارت موجب می شود که نتایج وارونه ای به بار آید. برای نمونه در موارد مکرر مشاهده شده است که سامانه های آبیاری قطره ای یا بارانی در مزارع اطراف بزرگراه تهران- قم از حرکت ایستاده، حجم عظیمی از آب طی ساعات متمادی پشت دیواره بزرگراه جمع شده است و کسی برای قطع جریان آب یا تعمیر سیستم مراجعه نکرده است. این در حالی است که هدف اولیه راه اندازی این شیوه آبیاری به جای شیوه آبیاری سنتی غرقابی صرفه جویی در مصرف آب بوده است.
در بحث خاک نیز میلیون ها کشاورز در عرصه های بیابانی ایران زندگی می کنند. خاک های این مناطق نازک بوده، از قشرهای نمک و گچ در عمقی کم رنج می برند. کشاورزان هنگام کاشت و داشت ناچارند با وسایل دستی مانند بیل با احتیاط شخم بزنند تا قشر نمک زیرین با خاک نازک سطحی درهم نیامیزد و از بین نرود.
در چنین شرایطی پس از چند دهه از انقلاب اسلامی و شعار «کشاورزی محور استقلال»، هنوز بخش صنعت ما تراکتوری هوشمند طراحی و تولید نکرده است که کشاورزان را از زحمت چنین شخمی آزاد کنند و مجهز به حسگرهایی باشند تا بتوانند متناسب با عمق متغیر قشر گچ و نمک زیرین شخم بزنند.
مباحث تحقیقی یاد شده موضوعات مورد بررسی کتابی با عنوان «جغرافیای خاک ها و مدیریت محیطی منابع خاک» تالیف دکتر غلامرضا براتی عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی است. این کتاب با هدف شناخت اجزا، ویژگی ها، سازندگان، رده بندی، پراکنش جغرافیایی و سرانجام مدیریت محیطی منابع خاک به عنوان «سرمایه ملی»، طی سال ۱۳۸۵ توسط دانشگاه رازی به چاپ دوم رسیده است، در کنار منابع تدوین شده موجود و بلکه به نوعی در تکمیل آن ها، داده های سودمندی فرا راه دانش پژوهان، برنامه ریزان و دلسوزان منابع خاک ایران قرار می دهد.
کتاب «جغرافیای خاک ها و مدیریت محیطی منابع خاک» برای نخستین بار در این عرصه با واژه نامه تفصیلی فارسی ـ انگلیسی همراه است و جهت ارائه کامل تر مطالب به خواننده حاوی جداول، نمودارها، تصاویر رنگی و سیاه و سفید است.
این کتاب مستقیماً از نشر دانشگاه رازی کرمانشاه می تواند در دسترس علاقه مندان قرار گیرد.
دکتر غلامرضا براتی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید