شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

میوه رسیده و دوراهی سرنوشت‌ساز هسته‌ای


میوه رسیده و دوراهی سرنوشت‌ساز هسته‌ای
سرانجام به رغم واکنش‌های گسترده رسانه‌ها به تغییر علی لاریجانی از دبیری شورای عالی امنیت ملی و انتصاب سعید جلیلی به جای او، سفر آن دو به رم و مذاکره با «خاویر سولانا» به خیر و خوشی انجام شد. در این سفر، لاریجانی تأکید کرد که از جلیلی و احمدی‌نژاد حمایت می‌کند و سعید جلیلی نیز تأکید کرد مسیری را که لاریجانی در دو سال گذشته می‌پیموده، ادامه خواهد داد.
پس از استعفای پرحاشیه علی لاریجانی، بسیاری از رسانه‌های غربی پیش‌بینی کردند موضع ایران در پرونده هسته‌ای رو به تندی و یکجانبه‌گرایی خواهد گذاشت. اما اکنون دبیر جدید شورای عالی امنیت با صراحت این امر را رد می‌کند و بر ادامه مسیر گذشته تأکید می‌کند.
در این نوشتار برآنیم تا اندازه‌ای مقطع تغییر در مسئولیت پرونده هسته‌ای را مرور کنیم. البته بررسی «مسیر» پرونده هسته‌ای طی دو سال گذشته، فرصت دیگری می‌طلبد.
نخستین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران در مرداد ماه سال ۸۵ و دو قطعنامه دیگر (۱۷۳۷ و ۱۷۴۷)، یکی در آذرماه ۸۵ و دیگری در چهارم فروردین‌ماه ۸۶ به تصویب رسیدند. قطعنامه اخیر که درواقع دومین قطعنامه تحریم ایران به شمار می‌رفت، از ایران خواسته بود ظرف دو ماه به تعلیق غنی‌سازی بپردازد، والا قطعنامه جدیدی برای تشدید تحریم‌ها تصویب خواهد شد.
با توجه به کوتاهتر شدن فاصله صدور قطعنامه سوم تا دوم نسبت به دومی با اولی، بسیاری پیش‌بینی می‌کردند حصول اجماع در تصویب قطعنامه چهارم علیه ایران بسیار سریع‌تر از قبل محقق خواهد و با پاسخ رد جمهوری اسلامی به درخواست مندرج در این قطعنامه، کشورهای «۱+۵» و اعضای دایمی شورای امنیت در خردادماه یا حداکثر تیرماه به تصویب قطعنامه دیگری علیه ایران می‌پردازند که اثرات واقعی تحریم را نمایان می‌کند.
با این حال، اکنون آبان‌ماه است و هنوز چنین امری محقق نشده، هرچند در این مدت، آمریکا تحریمات جدیدی را صرفا از ناحیه خود عملی کرده و تلاش‌هایی برای پیروی اروپا از این رویه نیز انجام داده است. اما پرسش اینجاست که دلیل عدم موفقیت آمریکا ـ که این روزها پی‌درپی هم ایران را تهدید می‌کند ـ در عملی کردن فشار علیه ایران چیست؟
علاوه بر این، از یک ماه پیش تاکنون، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برخی تحرکات را به سود ایران به انجام رسانده و پس از برخی رایزنی‌ها و مذاکرات پرونده پر سر و صدای پلوتونیم را مختومه و بدون ابهام اعلام کرد. در این مقطع محمد البرادعی نیز که به گرفتن مواضع دوپهلو مشهور است، چند موضعگیری پیاپی به سود ایران انجام داد و تأکید کرد که پایان سال ۲۰۰۷، آخرین فرصت ایران است تا با پاسخگویی به ابهامات و حل و فصل مسائل باقی مانده، مشکل این پرونده را حل کند.
انتشار این گزارش و آغاز روند تعامل میان ایران و آژانس باعث شد هزینه همراه کردن چین و روسیه از سوی آمریکا نیز بالا رود و این دو کشور هم که به رغم داشتن منافع اقتصادی و استراتژیک جدی در ایران، بارها بر اثر خواسته‌های آمریکا در تشدید فشار علیه کشورمان با آن همداستان شده بودند، اکنون با استناد به همکاری گسترده جمهوری اسلامی و آژانس توانسته‌اند تا اندازه‌ای فشارهای ایالات متحده برای تصویب قطعنامه‌های تازه را کم‌اثر کنند. از همین روست که در ماه‌های گذشته ایالات متحده استراتژی اعمال تحریم‌های یکجانبه از سوی خود را در پیش گرفته و تلاش می‌کند برخی از کشورهای اروپایی همسو با خود را نیز در این روند با خود همراه کند.
هم‌زمان برخی تغییرات در مواضع برخی کشورهای اروپایی به وجود آمده است. مواضع انگلیس که در عهد بلر، به عنوان متحد بی چون و چرای ایالات متحده و عمل‌کننده کامل سیاست‌های آمریکا شناخته می‌شد، با تغییر نخست‌وزیر و روی کار آمدن «گوردون براون» اندکی تعدیل شده است. در عوض فرانسه با تغییر رئیس‌جمهور می‌رود تا با نزدیکی بیشتر به آمریکا و از جمله اتخاذ مواضعی علیه برنامه اتمی ایران، به دریافت امتیازاتی از کاخ سفید بپردازد.
در عین حال در ماه‌های اخیر، آلمان که یکی از اعضای گروه «۱+۵» بوده و عمده‌ترین شریک اروپایی ایران به شمار می‌رود، مواضع نرم‌تری در قبال کشورمان داشته و ایتالیا نیز دارای دیدگاه مثبتی نسبت به ایران است.
هم‌زمان پیشنهادهای متعددی در شرایط کنونی برای حل و فصل دوجانبه بن‌بست پرونده هسته‌ای مطرح است که هر یک طرفدارانی در میان نهادهای بین‌المللی و کشورهای خارجی دارد و هر کدام ایران و طرف مقابل را به نوعی عقب‌نشینی برای آغاز مذاکرات مؤثر و هدفمند ترغیب می‌کند.
به غیر از آمریکا که در مواردی توقف کامل و در مواردی تعلیق کامل غنی‌سازی اورانیوم در ایران را دست کم به صورت رسمی به عنوان دیدگاه خود برای حل بحران مطرح می‌کند، برخی طرف‌ها به راه‌حل تعلیق دوجانبه معتقدند. این راه‌حل که با قطعنامه‌های صادره در شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز همخوانی دارد، ناظر به تعلیق غنی‌سازی اورانیوم از سوی ایران و در مقابل، تعلیق اجرای تحریمات مندرج در دو قطعنامه این شورا علیه ایران است.
مورد دیگر که به عنوان «تایم‌اوت» از آن یاد می‌شود، ناظر به توقف گسترش برنامه هسته‌ای از سوی ایران و در مقابل، توقف تشدید تحریم در قالب قطعنامه‌های جدید از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد است تا به این ترتیب، مذاکرات جدی میان ایران و طرف مقابل آغاز شود.
اما راه‌حل دیگر می‌تواند این باشد که در قبال توقف تشدید تحریم ایران، ایران حتی به توسعه فناوری هسته‌ای خود هم بپردازد، اما هرگونه توسعه فناوری هسته‌ای را با هماهنگی طرف مقابل انجام دهد. این راهکار از یک سو زمینه‌ساز ادامه توسعه برنامه هسته‌ای ایران است و از سوی دیگر مانع بهانه‌جویی‌ها در زمینه تلاش ایران برای ساخت سلاح هسته‌ای خواهد بود. چراکه هرگونه پیش روی هسته‌ای ایران، با توافق و اطلاع طرف مذاکره انجام خواهد گرفت.
مجموعه موارد پیش‌گفته، پرونده هسته‌ای کشورمان را در شرایط خاصی قرار داده است، شرایطی که خوب یا بد، محصول عملکرد تیم هسته‌ای نظام با مدیریت علی لاریجانی بوده است و عامل توقف مقطعی اقدامات تندروانه علیه جمهوری اسلامی نیز همین‌ها بوده است.
از نگاهی می‌توان این اقدامات را تلاش برای پروراندن یک «میوه رسیده» توصیف کرد. هرچند مرحله نهایی که کندن و استفاده از این «میوه رسیده» است، باقی مانده و در صورتی که مسئولان جدید در صدد پیگیری استراتژی گذشته هستند، باید آن را دنبال کنند. البته این مرحله نیز پیچیدگی‌های خاص خود را دارد و هرگونه اهمال و کم‌دقتی می‌تواند نتیجه تلاش‌های گذشته را بر باد دهد و شرایط متفاوتی را بر این پرونده حکمفرما کند.
مسئولان کنونی باید بدانند که می‌توان از میوه رسیده استفاده کرد یا آن را از بین برد، اما باید توجه داشت که عدم استفاده از میوه رسیده نیز منجر به خراب شدن و گندیدن آن و آثار زیانبار برای کشور خواهد شد.
توضیح آن‌که هرچند اکنون آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تعامل مناسبی با ایران برقرار کرده، اما مقامات کشور باید توجه داشته باشند که این تعامل هرگز دایمی و همیشگی نیست. فراز و فرودهای تعاملات ایران و آژانس، این درس را به ما می‌دهد که نباید تصور کنیم همکاری آژانس و ایران تا ابد ادامه خواهد یافت، به ویژه که شخص دبیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز بر این نکته تأکید و پایان سال جاری میلادی (۲۰۰۷) را به عنوان نقطه نهایی فرصت حل مسائل فیمابین مطرح کرده است. اگر روند گذشته که محور اصلی آن مذاکرات فعال بوده ادامه دارد، باید از این پس هم مذاکرات فعال و راهگشا که بتواند با تامین نظر دو طرف بازی برد-بردی را سامان دهد، محقق شود و صرفا با برخی اظهارنظرهای کلی و خوشبینی غیر واقعی به آژانس نمی توان نتیجه ای گرفت.
آنچه کشورهای مختلف طرف مقابل ایران بارها در موضعگیری‌های خود بر آن تأکید کرده و گاه و بیگاه در عمل نیز نشان داده‌اند، این تعاملات، روی دیگری نیز دارد که می‌تواند آثار زیانباری برای کشور داشته باشد.
از مجموعه آنچه گفته شد، می‌توان دریافت عوامل مختلف نظیر پیشنهادهای عملی موجود، آرایش سیاسی ناهمگون کشورهای جهان درباره پرونده هسته‌ای ایران، رسیدن پیشرفت برنامه اتمی ایران به یک نقطه نسبتا قابل قبول برای مردم کشورمان و در نهایت نوع تعاملات ایران و آژانس دست به دست هم داده و نقطه عطفی را برای یک تصمیم‌گیری حساس و سرنوشت‌ساز ایجاد کرده است.
در صورتی که دولت نهم در این تصمیم‌گیری سرنوشت‌ساز درست عمل کند، این امر به عنوان نقطه‌ای مهم در کارنامه این دولت ثبت خواهد شد و در صورتی که بدون لحاظ پیچیدگی‌های این نقطه حساس فرصت‌ها را از دست دهد، باید پاسخگوی آیندگان باشد.
سعید منتظر


همچنین مشاهده کنید