شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

پیشروی در ابعاد صفر


پیشروی در ابعاد صفر
گزارش محمد البرادعی به اجلاس ماه ژوئن شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی به معنای ورود پرونده هسته ای ایران به مرحله ای جدید است. این گزارش همچنانکه روال معمول گزارش نویسی آژانس است، جز آنکه جزئیات فنی و حقوقی را با اغراض سیاسی آمیخته و در مواردی به خود حق قضاوت درباره اموری را داده است که به هیچ وجه در صلاحیت آژانس نیست، از لحن و شیوه نگارش خاصی هم برخوردار است؛ به گونه ای که هنگام خواندن گزارش گاه این احساس به آدمی دست می دهد که گویی آژانس قصد جوسازی و عملیات روانی علیه ایران را دارد تا بیان یک سلسله داده های واقعی و ارائه بی طرفانه نتیجه ارزیابی ها.
گزارش ژوئن به وضوح تحت فشار امریکا نوشته شده و علت برخی بداخلاقی های موجود در آن هم بی شک همین است. جالب است که برای نخستین بار آژانس اندکی شجاعت به خرج داده و از امریکا به خاطر اخلال در روند فعالیت جاری خود انتقاد کرده است. موضوع از این قرار است که امریکا مدتی است از آژانس می خواهد برخی ادعاهای تکراری و جعلی را درباره وجود یک جنبه تسلیحاتی در برنامه ایران، در مذاکرات، نمایندگی کند اما حاضر نیست اسناد این ادعاها را -که چند فایل پیش پاافتاده کامپیوتری بیش نیست- در اختیار آژانس قرار دهد چه رسد به اینکه آژانس اجازه بیابد یک کپی یا اصل این اسناد را در اختیار ایران بگذارد (طبق مدالیته توافق شده بین ایران و آژانس، دبیرخانه آژانس موظف به ارائه اصل اسناد کذایی به ایران بوده است). در پاراگراف ۱۶ گزارش با لحنی گلایه آمیز آمده است: «آژانس بیشتر این اطلاعات را به شکل الکترونیکی دریافت نموده و مجاز نبود که نسخه های مکتوب آنها را دراختیار ایران قرار دهد». پاراگراف ۲۱ موضوع را شفاف تر می کند: «اگرچه این اسناد به آژانس نشان داده شدند، لکن آژانس این اسناد را دراختیار نداشته و بنابراین متاسفانه قادر نبوده آنها را در اختیار ایران قرار دهد». امریکایی ها البته -به دلایلی روشن- هیچ وقت مایل نبوده اند درباره علت این بازی مسخره توضیح بدهند. در واقع ورود به یک بحث فنی و حقوقی در این باره اساسا به نفع امریکا نیست چرا که همانطور که دکتر علی اصغر سلطانیه نماینده ایران در آژانس توضیح داده، «سیا این بار کار خود را به شکل افتضاحی انجام داده» و فقط یک زمان کوتاه در یک گفت وگوی صریح و رو در رو کافی است که ثابت شود این اسناد صرفا محصولات یک سرگرمی ناشیانه کامپیوتری است که از سرویس های اطلاعاتی عریض و طویل غربی انتظار می رفت آن را آبرومندانه تر انجام دهند!
مرور فشرده چند حقیقت ساده موضوع را کاملا روشن می کند: اولا چنانکه گفته شد امریکا حاضر نیست اصل اسنادی را که ادعا می کند دراختیار دارد حتی به آژانس ارائه دهد. با توجه به اشتیاقی که امریکا برای متهم کردن ایران دارد، چنین رویه ای به جز ترس از اثبات سریع جعلی بودن اسناد، چه دلیل دیگری می تواند داشته باشد؟! درک این موضوع سخت نیست که سرویس های غربی به هیچ وجه مایل نیستند بعد از ماجرای سند سازی درباره برنامه تسلیحات کشتار جمعی عراق، بار دیگر گرفتار افتضاح اطلاعاتی شوند. ثانیا دقیقا برخلاف آنچه غربی ها می خواهند وانمود کنند ایران همانطور که در برنامه کاری توافق شده متعهد شده بود ارزیابی خود از این ادعاها را به آژانس ارائه داده و این آژانس بوده که نتوانسته است به موقع پاسخ های ایران را بررسی کند. آژانس در پاراگراف ۱۸ گزارش به اجلاس ژوئن، این موضوع را به دقت تایید کرده است. پاسخگویی به این سوال ها نه طبق مدالیته بلکه در چارچوب همکاری های جاری و متعارف ایران با آژانس انجام شده اما در عین حال علامتی است از اینکه ایران مایل است حتی المقدور راه هرگونه بهانه جویی را سد کند و متقابلا انتظار دارد به جای هو و جنجال با یک اراده واقعی برای مذاکره فنی مواجه شود. ثالثا برخی کارشناسان عقیده دارند تا زمانی که آژانس اصل اسناد را به ایران ارائه نکند هیچ ادعایی مسموع نخواهد بود و البته این اسناد هرگز ارائه نخواهدشد چرا که اساسا «اسناد اصلی» وجود خارجی ندارد. رابعا بسیارجالب است که آژانس در گزارش خود تاکید دارد هنوز نسبت به صحت واصالت این اسناد مطمئن نیست و بررسی های خود را در این مورد ادامه می دهد. به راستی چگونه از ایران توقع دارند درباره موضوعاتی پاسخگو باشد که خود هم به اصالت آن اطمینان ندارند؟! و خامسا آژانس هم در گزارش اخیر و هم در گزارش خود به اجلاس مارس ۲۰۰۸ شورای حکام تاکید کرده شاهدی در دست ندارد که نشان دهد از مواد هسته ای در این مطالعات استفاده شده یا حتی این «مطالعات» به مرحله «فعالیت» رسیده باشند.
این نکته بسیار مهم است و عموما در جوسازی های رسانه های غربی مغفول مانده است. با توجه به این حقیقت که آژانس خود به آن اذعان دارد باید پرسید چرا آژانس در تخلفی آشکار از اساسنامه خود به موضوعی ورود کرده است که نشانه ای از کاربرد مواد هسته ای در آن وجود ندارد؟ یک پاراگراف بسیار کلیدی در گزارش هست که تقریبا تمامی رشته های غربی ها را در پیش بردن پروژه روانی متهم سازی ایران به ساخت سلاح هسته ای پنبه می کند. در پاراگراف آمده است: « بایستی توجه داشت که آژانس در حال حاضر، به غیر از سند اورانیوم فلزی، هیچ اطلاعاتی راجع به طراحی حقیقی یا ساخت اجزای مواد هسته ای یک سلاح هسته ای یا دیگر اجزای کلیدی مشخص آن همانند چاشنی، یا مطالعات فیزیک هسته ای مرتبط، (که) توسط ایران (انجام گرفته باشد)، در اختیار ندارد.» این پاراگراف به وضوح کل پروژه غرب را به چالش می گیرد: امریکا باید توضیح بدهد چگونه ایران در حال ساخت سلاح هسته ای است در حالی که آژانس تاکید دارد هیچ یک از مقدمات لازم برای چنین کاری طی نشده و نمی شود؟ آیا سلاح هسته ای کاشتنی است که بذرش را بکارند و محصول را درو کنند؟!
همین بررسی بسیار اجمالی نشان می دهد با وجود تمام فشاری که امریکا و صهیونیست ها بر روی آژانس گذاشته اند و با وجود همه ضعفی که آژانس برای مقاومت در مقابل این فشارها از خود نشان داده پاسخ همه شبهات غربی ها را از درون همین گزارش ژوئن می توان استخراج کرد. امریکا به وضوح قصد دارد آنچه را که «جنبه های احتمالی نظامی» خوانده شده و در واقع همان ادعاهای بی مبنای امریکاست تبدیل به بخش اعظم گزارش های آژانس درباره ایران بکند اما اجرای فاجعه بار فاز اول این پروژه در گزارش ماه ژوئن نشان می دهد ادامه این بازی جز مکرر کردن آبرو ریزی های امریکا حاصلی نخواهد داشت. انتخاب با خود امریکایی هاست، اگر چه دیگر صدای اهالی واشنگتن هم درآمده است که ساکنان کاخ سفید با بحران «شعور» مواجهند.
مهدی محمدی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید