چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

رهایی از خاک


رهایی از خاک
دنیا کالایی پست و بی‌ارزش که بعضی را مغفول خود نموده است. از پیامبر اعظم ـ‌صلی الله علیه و آله‌ـ در رابطه با ناپایداری دنیا و بی‌ارزش بودن آن پیش آخرت و سعادت ابدیش رسیده، که فرموده است: َ سُمِّیَتِ الدُّنْیَا لِأَنَّ الدُّنْیَا دَنِیئَةٌ خُلِقَتْ مِنْ دُونِ الْآخِرَةِ وَ لَوْ خُلِقَتْ مَعَ الْآخِرَةِ لَمْ یَفْنَ أَهْلُهَا کَمَا لَا یَفْنَی أَهْلُ الْآخِرَةِ[۱]. یعنی دنیا از آن رو به این اسم نامیده می‌شود که بسیار پست و دنی بوده و جدای از آخرت خلق شده است و اگر همراه و از جنس آخرت خلق شده بود، اهل آن هرگز دچار فنا و مرگ نمی‌شدند همچنان که اهر آخرت را مرگ و فنایی نیست.
از امیر المؤمنین علی ـ‌علیه السلام‌ـ خواستند که دنیا را برایشان توصیف نماید، فرمود: چه گویم دربارة سرایی که اولش گریه و بکاء ، وسطش رنج و عناء و آخر او مرگ و فنا است[۲].
در آیات مختلف قرآن، گاه زندگی دنیایی توصیف به لعب و لهو شده، مانند وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ[۳]. یعنی زندگی دنیا جز بازی و سرگرمی نیست. گاهی توصیف به لعب و لهو و زینت و تفاخر و تکاثر و متاع غرور شده، مانند آیة ۱۸۵ سورة آل عمران و گاهی نیز به عنوان متاع قلیل در سورة نساء آیة ۷۷ و در آیة ۹۴ سورة نساء از دنیا به عنوان امری عارضی و ظاهری و زودگذر یاد می‌شود.
از مجموعه این تعبیرات و تعبیرهای دیگر قرآن به خوبی دیدگاه اسلام در مورد زندگی مادی و مواهب آن روشن می‏شود که برای آن ارزشی ناچیز قائل است، و تمایل و دلبستگی به آن را ناشی از حرکتهای بی‏هدف (لعب) و هدفهای سرگرم کننده (لهو) و تجمل پرستی (زینة) و حب مقام و ریاست و برترجویی بر دیگران (تفاخر) و حرص و آز و افزون‏طلبی (تکاثر) می‏شمرد، و عشق به آن را سرچشمه انواع مظالم و گناهان می‏داند.
اما اگر این مواهب مادی تغییر جهت دهند و نردبانی برای رسیدن به اهداف الهی گردند، سرمایه‏هایی می‏شوند که خدا آنها را از مؤمنان می‏خرد و بهشت جاویدان و سعادت ابدی به آنها می‏بخشد، إِنَّ اللَّهَ اشْتَری‏ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ...[۴].
افسوس از عمر نازنین آدمی که صرف جستجوی سرابی شود و حیف از آن که برای خود خیالاتی واهی را نقش بر آب کند. عمری که سرمایة انسان است که در راه طلب خشنودی معبود صرف گردد تا او را برای رسیدن به سرای ابدی کمک کند در راه طلب امری فناپذیر از بین می‌رود.
دریغ و صد افسوس که بعضی آنقدر دیر از خواب غفلت برمی‌خیزند که دیگر زمانی برای فرصت آن نیست. وقتی که سایة مرگ بر سرشان می‌افتد و حجاب از دیدگانشان کنار می‌رود، همان مردمی که حق را به فراموشی سپرده بودند و فقط به دنیا و تعلقاتش می‌اندیشیدند، ناله از نهادشان بلند می‌شود که : حَتیَّ إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبّ‏ِ ارْجِعُونِ * لَعَلیّ‏ِ أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْت‏[۵]. یعنی چون یکشان را مرگ فرارسد، گوید: ای پروردگار من، مرا بازگردان. شاید، کارهای شایسته‏ای را که ترک کرده بودم به جای آورم‏. اما در این زمان پاسخی خواهند شنید که جز آه و حسرت نتیجه‌ای را در پی نخواهد داشت: هرگز.
پس چه خوب است که فرصت شناس باشیم و تا فرصت باقی است و سفرة کریم بنده نواز و معبود بی همتا در ماه مبارک رمضان پهن است، به سوی او باز گردیم و دامن از تعلقات دنیا برچینیم و دل از این عالم پر زرق و برق برکنیم، چرا که این ندا همیشه بر گوشمان می‌رسد که:
إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَوةُ الدُّنْیَا[۶]. همانا وعدة خدا حق است . پس مبادا زندگی دنیا شما را فریب دهد. و چنانچه خودش در حدیثی قدسی می‌فرماید: یا ابن آدم، أخرج حبّ الدنیا من قلبک، فإنّه لا یجتمع حبّ الدنیا و حبّی فی قلب واحد أبدا... یا ابن آدم، أکثر من الزاد إلی طریق بعید، و خفّف الحمل فالصراط دقیق، و أخلص العمل فإنّ الناقد بصیر، و أخّر نومک إلی القبور، و فخرک إلی المیزان، و لذّاتک إلی الجنّة، و کن لی أکن لک، و تقرّب إلیّ بالاستهانة بالدنیا تبعد عن النار[۷].
یعنی ای فرزند آدم، محبت دنیا را از دلت بیرون کن. چون محبت دنیا با محبت من در یک قلب جمع نمی‏شود...
ای فرزند آدم، برای راه درازت توشه زیاد لازم داری و بار خودت را هم سبک کن. چون صراط بسیار دقیق است. اعمالت را خالص کن، بازرس اعمال تو بسیار بینا و آگاه است. خوابت را برای قبر به تاخیر بیانداز و فخرت را هم برای روز میزان فراهم کن (نه برای دنیا) و لذتهایت را برای بهشت بگذار، با من باش تا من هم با تو باشم. بواسطه خوار دانستن دنیا به من تقرب پیدا کن تا از آتش جهنم دور باشی.
هادی الیاسی
[۱] بحارالانوار، ج ۹، ص ۳۰۵.
[۲] جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ج‏۹، ص ۳۸۴.
[۳] انعام: ۳۲.
[۴] توبه: ۱۱۱.
[۵] مؤمنون: ۹۹ و ۱۰۰.
[۶] لقمان: ۳۳.
[۷] کلیات حدیث قدسی، ص ۱۶۲.
منبع : خبرگزاری رسا


همچنین مشاهده کنید