پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


رفتار انسان توده‌وار


رفتار انسان توده‌وار
غوغای مبتذل و حقیر ناشی از پخش و دیده شدن فیلمی ممنوع را که در درجه نخست پیامد بی بنیانی فرهنگ مدنی در میان ایرانیان است باید از جنبه های ناچیزی و ناکارآمدی این فرهنگ بررسی کرد. در این نوشته کوتاه فقط به یک جنبه این موضوع یعنی رفتار کور و مهاجم انسان توده وار اشاره یی می کنم.
در اساس باید گفت فرهنگ مدنی در اجتماعی ریشه می گیرد و می بالد که آحاد مردم آن علاوه بر دیگر ویژگی ها از هویت فردی آگاهانه یی برخوردار باشند. هویت فردی، اما در حوزه های گوناگون اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مولفه های خاصی دارد. از منظر اجتماعی می توان گفت که بارزترین مولفه هویت فردی آگاهی فرد به حقوق و آزادی هایی است که به عنوان فرد دارد و توام با آگاهی او به وظایف خویش است، به وظایفی که باز هم به عنوان فرد در ارتباط با دیگر افراد و در کل جامعه بر عهده خود می شناسد.
کردار آگاهانه فرد برای عمل به حقوق و آزادی های فردی اش و دفاع از گسترانیدن آنها، توام با انجام وظایفش نسبت به دیگران و جامعه معرف مسوولیت پذیری اجتماعی او است و تبدیل شدن او به شهروند.هرچند در آغاز دوره معاصر ایران، انقلاب مشروطه شرایطی را موجب شد که ممکن بود، در ادامه هویت فردی ایرانیان ریشه گیرد و ریشه کند اما شکست بعدی این انقلاب در تحقق آرمان هایش، که به استقرار حکومت استبدادی پهلوی انجامید، باعث شد هویت فردی مبتنی بر مسوولیت پذیری اجتماعی در میان ایرانیان بنالد و تناور نشود.
در این حال، در ایران جامعه یی پدید آمد که با از دست دادن وابستگی های خویشاوندی، قومی، ایلی و... معرف انباشتگی انسان های ذره یی شده بود که در فقدان هویت فردی، عمده آحاد آن، در جست وجوی منافع و مصالح شخصی خود بودند و در برآوردن این نوع منافع و مصالح از هیچ تعدی نسبت به دیگران پرهیز نداشتند.
انسان ذره یی شده یا خودمداری که حقوق و آزادی های فردی خویش را نه می شناسد و نه برای کسب آن مبارزه می کند بالطبع یک سره نسبت به وظایف خود به عنوان فرد اجتماعی یا شهروند غافل می ماند. این غفلتی است که هر شخص را آماده می کند تا به هر انگیزه یی رویکردی مهاجمانه و تجاوزگرانه نسبت به حقوق و آزادی های دیگران پیش گیرد. اما این انباشتگی انسان های ذره یی شده از قابلیت مهمی برخوردار می شود که رفتار توده وار است. چنین توده یی این آمادگی را می یابد که تحت شرایط معینی به یکباره در ارتباط با موضوعی تحریک شود و کورکورانه و بی اختیار سر به راهی نهد که جلوی پایش باز می شود.
در این حال، چنین جامعه یی خصلت جامعه توده وار به خود می گیرد. تاکید کردنی است که در رفتار توده وار، هم سویی توده نه معرف آگاهی و خودانگیختگی بلکه دقیقاً ناشی از جهالت و سرسپردگی است. عمل مردم در رویکرد توده وار خود به خودی و کور است.
به پشتوانه آگاهی و دفاع از حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی خود انجام نمی گیرد و بنابراین چنین رویکردی نمی تواند به طور آگاهانه از حقوق و آزادی های دیگران دفاع کند.
حرکت های توده وار اگر نسبت به فرد یا اقلیتی معطوف شود به ناگزیر خصلت تعدی جویانه و تجاوزگرانه می یابد (نمونه بارز آن رفتار توده وار آلمانی ها بود در دوره جنگ جهانی دوم).به نظر می رسد یکی از عوامل این غوغای پوچ و تباه بروز رفتار تعدی گرانه بخشی از جامعه بود که در خصوص یک موضوع- فیلمی ممنوع- به کردار توده وار در غلتید. آنان که به تماشای این فیلم نشستند کورکورانه سرسپرده جریان افسارگسیخته توده واری شدند که هر حریم حقوق و آزادی های فردی دیگران را می درید. چه بسا افرادی که توجیه گرانه انگیزه دیدن فیلم را صرفاً کنجکاوی خود اعلام می کنند.
اما اینان نمی خواهند دریابند کنجکاوی آنان در این خصوص کنجکاوی توده وار بوده است و نه حس کنجکاوی متکی به خودآگاهی و خودانگیختگی هویت فردی. انسانی که نه کنجکاوی توده وار بلکه کنجکاوی فردی دارد پیش از این که به دنبال کنجکاوی تعرض آمیز خویش بیفتد از خود می پرسد آیا حق این کنجکاوی را دارد یا نه، آیا مسوولیت پذیری اجتماعی او با این کنجکاوی سازگار است یا نه.
به این نیز باید پرداخت که اگر جامعه و حکومت، فرد را با تعامل از یک سو حقوق و آزادی های فردی اش و از سوی دیگر وظایف شهروندی اش تعریف نکند و با نفی حقوق و آزادی های فردی او، او را یک سره نسبت به آمرانگی خویش تکلیف پذیر بخواهد، آن گاه بی تردید با مردمی مواجه می شود که نه مسوولیت پذیرند و نه تکلیف پذیر؛ بلکه مردمی اند که چه در رفتارهای ذره یی شخصی و چه در رفتارهای توده وار جمعی رویکرد هرج و مرج طلبانه یی می یابند که نسبت به هر حریمی به تمامی تجاوزگرانه است.
حسن قاضی مرادی
منبع : روزنامه اعتماد