جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نقش با اهمیت تهران


نقش با اهمیت تهران
انتخابات نوامبر آمریکا از ابعاد مختلفی اهمیت فراوانی دارد. این انتخابات می‌تواند همه پرسی مردم آمریکا در مورد عملکرد دولت بوش در عرصه‌های داخلی و به‌ویژه بین‌المللی باشد. مشکلات متعدد ایالات متحد در عراق و افغانستان به تقویت تروریسم و ایجاد فضای حیاتی برای تروریست‌ها منجر شده است. طالبان در افغانستان احیا شده و عراق همچنان به دلیل فقدان امنیت قربانی می‌دهد. صدها هزار کشته عراقی و چند هزار تلفات نیروهای آمریکایی راهبرد دموکراسی هدایت شده جرج بوش و نئومحافظه‌کاران آمریکایی را با تردیدهای اساسی روبه‌رو کرده است.
حتی بسیاری از حامیان حمله به عراق امروز بر ناکارآمدی و عدم‌موفقیت دولت بوش تاکید می‌کنند به‌گونه‌ای که فرانسیس فوکویاما از اینکه جورج بوش جنگ عراق را فصل نوینی از آزادی انسان می‌داند به شدت بر آشفته می‌شود «گمان می‌کنم رئیس‌جمهور روی زمین زندگی نمی‌کند»(۱) دولت بوش که تحت تاثیر جریان نئومحافظه‌کاری آمریکا راهبرد سیاست خارجی خود را مبارزه با محور شرارت عنوان کرده بود به بهانه اشاعه ارزش‌های لیبرالی و با تکیه بر گفتمان آزادی سیاست حمله پیشگیرانه را با بهره‌برداری از حملات ۱۱ سپتامبر و اعلان مبارزه با تروریسم آغاز کرد؛ سیاستی که با حمله به افغانستان آغاز شد و در مورد عراق نیز عملی شد. مبنای حمله پیشگیرانه «جنگ بدون کشته» بود تا از طریق اشغال نظامی کشورهای متخاصم روند دموکراتیزاسیون در کوتاه‌ترین زمان ممکن تحقق یابد. کشته‌های بی ‌شمار به‌ویژه در عراق نشان داد «جنگ بدون کشته» تنها در زمان تصرف کشور مورد نظر صادق است اما سال‌ها ناامنی بسیاری از مردم عراق را بی‌خانمان کرد و شعله‌های سوزان ترور بر جامعه عراق سایه افکند تا گروه‌ها و اقشار مختلف عراقی قربانی سوءقصدهای تروریستی شوند. به‌رغم تلفات بی شمار جریان نئومحافظه‌کار آمریکا همچنان جنگ عراق را اقدامی معقول و پیشروانه می‌داند که باعث شده است با سقوط دیکتاتوری صدام ملت عراق صاحب قانون اساسی، پارلمان، دولت منتخب و رسانه‌های آزاد شود. جان پودهورتز که از بنیانگذاران جریان نئومحافظه‌کاری آمریکا محسوب می‌شود در این زمینه با قاطعیتی خاص می‌گوید: «.... از ابتدا بر این تصور بودم که دموکراسی در عر اق چه از لحاظ نظامی و چه از لحاظ سیاسی پیروز خواهد شد. آشکارا در مسیر موفقیت قرار گرفته‌ایم.
القاعده در عراق تقریبا نابود شده است صدر و هوادارانش تضعیف شده‌اند. همچنانکه با تعجب در بصره مشاهده کردیم ارتش عراق امروز نقش عمده‌ای را ایفا می‌کند. عراق امروز صاحب یک پارلمان، دولت منتخب و قانون اساسی است. این کشور با احتیاط و در روند تدریجی به سوی آشتی ملی گام برمی‌دارد. تغییرات نسبت به زمان صدام غیر قابل تصور بوده‌اند و عراق در نهایت کار به متحد جهان آزاد به خصوص ایالات متحد در مبارزه با تروریسم تبدیل خواهد شد.»(۲). دیک چنی با وجود انتقادهای فراوان نسبت به دولت بوش در راه‌اندازی جنگ‌های پیشگیرانه به همراه دوستان نئومحافظه‌کار خود خواستار برخورد نظامی با ایران است گزینه‌ای که تیم رایس در وزارت امور خارجه با آن مخالفت می‌کند. از سوی دیگر جنگ‌طلبان اسرائیلی در انتظار شکست مذاکرا ت ایران و غرب نشسته‌اند تا به اقدام نظامی علیه تاسیسات هسته‌ای ایران متوسل شوند. هر چند برخی تحلیلگران مانورها و تحرکات دولت اسرائیل را اهرم فشار علیه ایران می‌دانند اما تجربه حمله به ازیراک عراق و الکبار سوریه نشان از راهبرد پیشگیرانه اسرائیلی‌ها در مقابله با رقبای منطقه‌ای خود می‌دهد راهبردی که بر گرفته از آرا و افکار بن گوریون است.
پرونده هسته‌ای ایران حدود شش سال است که دوره‌ای پرتنش میان غرب و جمهوری اسلامی را به‌وجود آورده است. ایران در طول شش سال گذشته بر حق خود مبنی بر دستیابی به فناوری هسته‌ای تاکید می‌کند و مدعی است فعالیت‌هایش مطابق با معاهده NPT است و غرب به خصوص ایالات متحده به همراه متحد استراتژیک خود اسرائیل ایران را به تهیه تسلیحات نظامی اتمی متهم می‌کنند. وجود تسلیحات کشتار جمعی در زمان زمامداری صدام حسین که بهانه‌ای برای جنگ علیه عراق بود انکار شد؛ موضوعی که امروز ادعاهای ایالات متحده را مبنی بر تلاش ایران جهت دستیابی به تسلیحات اتمی با ابهام‌های اساسی روبه‌رو کرده است. شاید به این دلیل است که دولت بوش بر خلاف قضیه عراق سعی می‌کند از یکجانبه‌گرایی پرهیز کند و اجماع جهانی را علیه ایران به‌وجود آورد. منتقدان داخلی دولت از ارجاع پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت انتقاد می‌کنند و عامل اصلی آنرا دیپلماسی ناکارآمد دولت نهم می‌دانند. در مقابل رئیس‌جمهور ایران نیز سیاست دولت سابق را سازشکارانه می‌داند و نسبت به تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی اورانیوم انتقادهای اساسی وارد می‌کند. ایالات متحد و متحدین غربی‌اش ایران را به اتلاف وقت و بازی با زمان متهم می‌کنند. برخی از تحلیلگران آمریکایی اعتقاد دارند ایران منتظر پایان دوره زمامداری جرج بوش و شکست جمهوریخواهان در انتخابات آمریکاست.
● انتخابات آمریکا و مناقشه هسته‌ای ایران
نطرسنجی‌های صورت گرفته از سوی نهادها و رسانه‌های معتبر آمریکایی از پیروزی احتمالی باراک اوباما خبر می‌دهند. اوبامای جوان که با مواضع تحریک برانگیز خود هیلاری کلینتون را شکست داد در تمامی نظرسنجی‌های صورت گرفته در مورد مسائل داخلی ایالات متحده از جمله معضلات اقتصادی، بهداشت، تامین اجتماعی، قیمت بنزین، مهاجرت و... از رقیب جمهوریخواه خود پیشی گرفته است. اما در نظرسنجی اخیر واشنگتن پست /ABC در۱۶ ژوئیه از میان افرادی که اعلام کرده‌اند قصد شرکت در انتخابات را دارند تنها ۵۰درصد در مقابل ۴۲ درصد مک کین از اوباما حمایت کرده‌اند. کسانی که اعلام کرده‌اند حتما در این انتخابات شرکت خواهند کرد ۴۹ درصد به اوباما رای مثبت داده‌اند و ۴۶ درصد نیز مک کین را انتخاب کرده‌اند. این در حالی است که در نظرسنجی سی‌ان‌‌ان در برابر ۴۵ درصد طرفدار مک‌کین ۵۰ درصد به اوباما رای داده‌اند. این نظرسنجی‌ها در حالی عجیب است که ۶۹ درصد آمریکایی‌ها نسبت به سیاست بوش نظر منفی دارند.
چرا کاندیدای دموکرات پس از شکست هیلاری کلینتون نتوانسته است جهشی رو به جلو داشته باشد؟یکی از دلایل مهم این روند کند سیاست خارجی و امنیت ملی است که همیشه نقطه ضعف سنتی دموکرات‌ها و اکنون باراک اوباما ست. بر مبنای نطرسنجی دموکرات‌ها امیدوار بوده‌اند فاصله اندک مک کین و اوباما زیاد شود. این فاصله زیاد با توجه به معضلات اقتصادی ایالات متحده و انتقادات ناشی از حمله به عراق و کشته شدن بسیاری از نیروهای آمریکایی در نظر دموکرات‌ها طبیعی است اما نظرسنجی‌های اخیر نشان می‌دهند که اوبامای جوان فاصله اندکی با مک کین جمهوریخواه دارد. این فاصله اندک ستاد انتخاباتی اوباما را به تکاپو واداشته است تا زمینه‌های مختلف را بررسی کنند.
تنها زمینه‌ای که مک کین توانسته فاصله فراوانی از اوباما پیشی بگیرد سیاست خارجی و امنیت ملی است. تنها نقطه سیاه، اعتماد ۸۰ درصدی آمریکایی‌ها به مک کین جهت تامین امنیت ایالات متحده، رهبری نیروهای مسلح حاضر در عراق و افغانستان و تعامل با دیگر قدرت‌هاست حتی برای پایان بخشیدن به جنگ عراق که اکثریت آمریکایی‌ها آن را اشتباهی استراتژیک می‌دانند و می‌خواهند هر چه زودتر خاتمه یابد آنها به خلبان سابق جان مک کین بیشتر اعتماد دارند (۴۷درصد در برابر ۴۵)کسی که با تقویم خروج نیروها نیز مخالفت می‌کند. نظرسنجی که از انتخاب‌کنندگان همه جناح‌های سیاسی صورت گرفته نشان می‌دهد ۸۰ درصد آمریکایی‌ها مک کین را شایسته رهبری دستگاه دیپلماسی و تامین امنیت ملی دانسته‌اند در حالی که این رقم در مورد اوباما به ۵۰ درصد می‌رسد. جمهوریخواهان اوباما را به بی‌تجربگی در سیاست خارجی و فقدان بینش راهبردی به مقوله امنیت ملی متهم می‌کنند. آنها با استفاده از اهمیت گفتمان امنیتی در جامعه آمریکا در تبلیغات خود بر این نکته تاکید می‌کنند که نامزد معرفی شده از سوی دموکرات‌ها فاقد صلاحیت در تامین امنیت آمریکا و رهبری دستگاه دیپلماسی این کشور است. فاصله حداقلی میان اوباما و مک کین اهمیت گفتمان امنیتی را در جامعه آمریکا نشان می‌دهد گفتمانی که با حوادث ۱۱ سپتامبر نزد مردم آمریکا از اهمیت فراوانی برخوردار شده است. تور بزرگ اوباما که با سفرهای وی به عراق، افغانستان، اسرائیل، اردن، آلمان، فرانسه و انگلیس انجام شد دقیقا به خاطر بر طرف کردن این نقطه ضعف برگزار شد.
اوباما پیش از این سفر هیچ کارنامه مشخصی در زمینه سیاست خارجی نداشته است و شعارهای وی در انتخابات درون‌حزبی مبنی بر مذاکره بی‌قید و شرط با ایران و بازگشت نیروهای آمریکایی از عراق و تامین امنیت افغانستان نیز از سوی رقبای وی نسنجیده ارزیابی شدند. با شکست هیلاری کلینتون تیم سیاست خارجی دولت بیل کلینتون که بر گفتمان «لیبرالیسم بین‌المللی» تکیه می‌کند در خدمت کاندیدای جوان قرار گرفت. از آن زمان اوباما محتاطانه و با وسواس بیشتری سخن می‌گوید. چند روز قبل از تور مباحث مفصلی را در زمینه موضوع‌های سیاست خارجی مطرح کرده است و دیدگاه‌های جهانی خود را به‌گونه‌ای روشمند توضیح داده است و گزینه‌های سیاست خارجیش را در مقاله‌ای در نیویورک تایمز، سخنرانی در واشنگتن و میزگردی در دانشگاه پوردو دولافایت تصریح کرده است. او توضیح داده است چگونه از ایالات متحد در برابر تهدیدهای قرن ۲۱ محافظت خواهد کرد و در مسیر روند خلع سلاح هسته‌ای گام برخواهد داشت، کمک به توسعه را دو برابر خواهد کرد و حضور نظامی آمریکا را در افغانستان تقویت می‌کند و در برنامه‌ای تدریجی (حداقل از ۱۶ ماه آینده تا سال ۲۰۱۰) نیروهای آمریکایی را با مشورت ژنرال‌ها و فرماندهان نظامی و بر حسب شرایط از عراق خارج می‌کند. تیم خارجی وی انتظار دارد با این تمهیدات ویژه این نقطه ضعف نیز برطرف شود تا فاصله با کاندیدای جمهوریخواه بیشتر شود. هر چند که تاکنون این فاصله فراوان ایجاد نشده است اما طبیعی است که پیشی گرفتن اوباما دلخواه اردوگاه جموریخواهان نیست.
● ایران و گفتمان امنیتی آمریکا
جمهوریخواهان برای فرار از شکست احتمالی انتخاباتی مترصد استفاده از فرصت‌های استثنایی هستند. آنها در فضای امنیتی و پرفشار بهتر می‌توانند به حیات دوباره خود در کاخ سفید امیدوار شوند. ترساندن توده‌های مردم از طریق برجسته کردن دشمن راهکاری مناسب برای جلب برای آرای مردم آمریکاست. ناآگاهی سیاسی مفرط در جامعه آمریکا می‌تواند عصای دست مک کین و یارانش شود. ریک شنکمن(Rick Shenkman) استاد دانشگاه جورج میسون و نویسنده کتاب« Just How Stupid Are We? Facing the Truth About the American Voter » مردم آمریکا را احمق خطاب می‌کند و در این زمینه می‌گوید: «... از پنج آمریکایی تنها دو نفر می‌توانند قوای حکومتی را تشخیص دهند. پنج سال بعد از حمله به عراق از هفت آمریکایی شش نفر نمی‌توانند عراق را روی نقشه نشان دهند. در آغاز جنگ عراق ۶۰ درصد مردم گمان می‌کردند که صدام حسین در حوادث ۱۱ سپتامبر نقش اصلی داشته است در حالی که هیچ دلیل قابل استنادی نیز در اختیار نداشتند. من از واژه احمق برای ایجاد شوک استفاده کردم. می‌خواهم بگویم که آمریکایی‌ها هیچ شناخت سیاسی ندارند و از وقایعی که در جهان اتفاق می‌افتد اطلاعی ندارند. آمریکایی‌ها طعمه‌هایی مناسب برای سیاستمداران هستند تا در موقع مناسب از آنها بهره‌برداری شود. »(۳)
این ناآگاهی سیاسی در فضاها متشنج این توان را دارد تا ضربات مهلکی بر دموکرات‌ها وارد کند و بسیاری از آرای انتخاب‌کنندگان را روانه سبد جمهوریخواهان کند. فرید زکریا نیز در مقدمه اثر معروف خود «آینده آزادی اولویت لیبرالیسم بر دموکراسی» نیز اینچنین از فضای ناآگاهی در جامعه آمریکا و فریبکاری احزاب سیاسی انتقاد می‌کند: «احزاب سیاسی آمریکا را در نظر بگیرید که امروزه سازمان‌هایی هستند ظاهرفریب. آنها دیگر آن نقش تاریخی شان را در فرآیند انتخاباتی آمریکا در مقام گزینشگر و حکم نهایی ایفا نمی‌کنند. تحت سیطره نظرسنجی‌ها و انتخابات اولیه احزاب تبدیل به ظرف‌هایی توخالی شده‌اند که باید باسلیقه لحظه‌ای افکار عمومی پر شوند:نئولیبرال، محافظه‌کار یا هر چیز دیگر. یا بنگرید به نخبگان حرفه‌ای آمریکا برجسته‌تر از همه وکلای دعاوی-که روزگاری نوعی آریستوکراسی محلی با وظایف و مسوولیت‌هایی در قبال شهرهایشان بودند. آنها نه تنها منزلت و هدف اجتماعی خود را از دست داده‌اند بلکه کلاهبردارانی حریص شده‌اند. نیروهایی که دموکراسی را هدایت می‌کردند به سرعت در حال اضمحلالند». در این میان پرونده هسته‌ای ایران این قابلیت را دارد تا این گفتمان امنیتی را بر انتخابات آمریکا مستولی کند. تندروها انتظار دارند این مذاکرات شکست بخورد تا ضمن اجماع هر چه بیشتر جهانی علیه ایران خوراک داخلی در تبلیغات انتخاباتی فراهم کنند. حضور نیکلاس برنز در نظر برخی از تحلیلگران گامی مثبت از سوی دولت بوش تلقی شده و برخی با اظهار امیدواری از این رویداد مهم سخن گفته‌اند.
برخی دیگر نیز بر این عقیده‌اند نومحافظه‌کاران سخت‌کیش در انتظار شکست مذاکرات نشسته‌اند تا تیم رایس را در وزارت امورخارجه منزوی کنند. حضور برنز در مذاکرا ت ژنو اینگونه جان بولتون را عصبانی کرده بود: «رایس به کانال دیدگاه‌های اروپا تبدیل شده است. رویکرد دولت در چرخش کامل نسبت به ایران شرم‌آور است»(۴) جان پودهورتز نیز از بنیانگذاران نومحافظه‌کاری در آمریکا به صراحت از حمله به ایران دفاع می‌کند. او که از سوی دولت بوش مدال آزادی دریافت کرده بود و «پاسدار صهیون» بالاترین نشان دولتی اسرائیل را از آن خود کرده بود علنا می‌گوید به نخست‌وزیر اسرائیل توصیه کرده است به ایران حمله کند. پودهورتز از جنگ جهانی چهارم سخن می‌گوید و انتشار گزارش جامعه اطلاعاتی آمریکا را شرم‌آور می‌داند.(۵) جمهوریخواهان امیدوارند با فراهم شدن زمینه‌های برخورد شدید با ایران چه از طریق حمله نظامی و چه از طریق تحریم‌های سنگین مانند قطع واردات بنزین و تبلیغات گسترده در مورد توان نظامی و هسته‌ای ایران آمریکایی‌ها را نگران کنند.
آنها با حل و فصل موضوع هسته‌ای ایران حیات سیاسی خود را از دست رفته می‌بینند و بر این مبنا از برخورد نظامی با ایران دفاع می‌کنند. بیل و کاترین کریستیزن دو نفر از تحلیلگران سابق سیا نیز در این زمینه می‌گویند: «دولت بوش به دنبال غلبه بر ایران قبل از پایان دوره زمامداری خود است. اگر این پیروزی فوری قبل از انتخابات ریاست جمهوری نوامبر ۲۰۰۸ به‌دست آید پیروزی انتخاباتی جمهوریخواهان را تضمین می‌کند. بوش شاید با چنین سناریویی می‌خواهد در تاریخ جایی را برای خود اشغال کند و چنین سناریویی می‌تواند مسیر را برای او هموار کند. به نظر می‌رسد تنها ابزار موجود ما برای جلوگیری از جنین سناریویی اعتراض‌های شدید و فراوان باشد. باید در سراسر جهان و هر روز نسبت به این رویداد احتمالی اعتراض کنیم.»(۶)
در نتیجه نقش ایران در انتخابات آمریکا و تحولات هسته‌ای این کشور از اهمیت دوچندانی برخوردار شده است. پیشرفت مذاکرات می‌تواند دموکرات‌ها را پیروز کند تا دستگاه دیپلماسی ایران بدون احساس نگرانی از تصمیمی که تبعات ناگواری را بر منطقه بر جای خواهد گداشت روند دیپلماتیک خود را با دقت بیشتری پی ببرد. اما سیاست دفع وقت و عدم‌پذیرش تعلیق در برابر تعلیق که از سوی خاویر سولانا مطرح شده است زمینه را برای نفوذ مجدد نئومحافظه‌کارانی مهیا می‌کند که در حال حاضر با توجه مشکلات فراوانی که در عراق و افغانستان به‌وجود آمده است به حاشیه رفته‌اند.
مجتبی نجفی
پی‌نوشت :
Confluences Mediteraneen.
۱- شماره «اوج‌گیری خطرها» ترجمه مجتبی نجفی
۲- مصاحبه جان پودهورتز با DRZZ
۳- مصاحبه با لوموند
۴- مصاحبه با لوموند
۵- مصاحبه با DRZZ
۶- آلترناتیو انترناسیونال. مارس ۲۰۰۸
منبع : روزنامه کارگزاران