دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

مسئولیت پذیری


مسئولیت پذیری
مسئولیت پذیری در نظام اسلامی در عین اینکه وجوه مردم سالار را نیز شامل می گردد اما به نحوی وثیق با اخلاق و معرفت اسلامی نیز در ارتباط است. مسئولیت پذیری در نظام اسلامی گذشته از وجوه بوروکراتیک و سیاسی صرف نوعی عمل بر اساس اصول و عقاید اسلامی است.
یکی از مهمترین و محوری ترین مولفه های سیاست ورزی در جوامع دموکراتیک، مسئولیت پذیری کارگزاران حکومتی و مسئولین اجرایی است. بارها و بارها دیده و شنیده ایم که فلان مسئول اجرایی در فلان کشور به خاطر خطایی که سهوا یا عمدا از او سر زده است، استعفا کرده و از مقام خویش کناره جسته است.
مسئولیت پذیری به این معنا از شاکله های سیاست دموکراتیک است و گذشته از مبانی فلسفی و فکری آن، به واسطه اهمیت کاری که مسئولین اجرایی یک کشور بر عهده دارند و به نوعی مقدرات آن کشور در گرو تصمیمیات، اعمال و گفتار آنهاست، بحث مسئولیت پذیری بحثی بسیار جدی و پایبندی به آن امری ضروری و غیر قابل اغماض است. می توان این پرسش را مطرح کرد که آیا مبنای مسئولیت پذیری تنها در ارزش های جوامع دموکراتیک غربی قابل شناسایی است؟
پاسخ بدون شک منفی است. بسیاری از آموزه های اسلامی و قرآنی ما مسلمانان نیز بر محوریت و اهمیت بحث پاسخگویی و مسئولیت پذیری به ویژه در امر حکومت تاکید دارند. کافی است نگاهی گذرا بر توصیه های حضرت علی (ع) به مالک اشتر در کتاب گرانسنگ نهج البلاغه بیاندازیم تا اهمیت مسئولیت پذیری در سیاست را در آموزه های اسلامی در یابیم.
چنانچه عمیق و ژرف بنگریم، حتی می توان انقلاب شکوهمند اسلامی را که حرکتی در راستای تحقق همین آرمانهای علوی بود، برآمده از روح مسئولیت پذیری در میان مردم انقلابی ایران دانست که جور و ستم حکومت فاسد پهلوی را تاب نیاوردند و هر کدام به عنوان یک مسلمان کوشیدند تا به مسئولیت دینی و میهنی خود در قبال حکومت جور عمل نمایند و در جهت ادای این مسئولیت حتی از جان خود نیز دریغ نورزیدند.
حفظ انقلاب بزرگ اسلامی که خود بر شالوده های مسئولیت پذیری دینی- میهنی مردم ایران بنا شده بود، به مسئولیت بزرگ تری تبدیل شد که عمل به آن به بهترین وجه در طی جنگ تحمیلی هشت ساله با رژیم عراق آشکار شد.
با این وصف می توان گفت نام انقلاب اسلامی ایران همواره با حس مسئولیت پذیری آن هم در سطحی بسیار متعالی تر از برداشت های متعارف غربی، چه در سطح مسئولان نظام و چه در میان مردم هوشیار ایران همراه بوده است. رفتار و گفتار امام راحل (ره) در همه مقاطع، چنانچه به درستی مورد ملاحظه قرار گیرد، سرشار از حس مسئولیت پذیری و مصداق بارز آن در این نظام است.
مقام معظم رهبری نیز بارها و بارها بر اهمیت این اصل اساسی در میان مسئولین اجرایی جمهوری اسلامی تاکید داشته اند. به عنوان مثال ایشان در جایی چنین می گویند:" برادران شاغل در دستگاه های اجرایی، باید سر پست خودشان بیدار و هشیار و دارای حس مسئولیت باشند. فقط خودتان را نمی گویم. قوا انفسکم و اهلیکم . هم خودتان هم زیردستهایتان."
اما با وجود این پشتوانه عظیم فرهنگی و سیاسی در نظام جمهوری اسلامی، متاسفانه شاهد برخوردهایی هستیم که نگرانی هر دوستدار انقلاب را برمی انگیزد. مسئله مدرک تحصیلی آقای کردان که چندی است به نقل محافل خبری و سیاسی کشور تبدیل شده است، مصداق بارز همین نگرانی هاست.
به فرض که دعاوی وزیر کشور در خصوص مدارک تحصیلی مورد بحث صحت داشته باشد و حتی با فرض اینکه ایشان مورد بی مهری نیز واقع شده باشند، باز هم مسئولیت پذیری در مقابل اسلام و انقلاب و مردم شریف ایران اقتضا می کرد که ایشان از مقام خویش استعفا کند.
مسئولیت پذیری در نظام اسلامی نه فقط در قبال مردم که در قبال اسلام و انقلاب نیز هست. شجره تنومند آبروی انقلاب که خون گلگون جمعی از بهترین جوانان این مرز و بوم آن را سیراب کرده است، ارزشی فراتر از مقام و منصب این یا آن شخص دارد.
این از ممیزات سیاست ورزی به سبک انقلاب اسلامی است که پذیرش مسئولیت در آن بیشتر از آنکه به معنای پیروزی در نبرد کسب قدرت در میان احزاب و بازیهای سیاسی باشد، امری در راستای خدمت به مردم و اسلام تلقی می شود و این از افتخارات انقلاب ماست.
رفتارهایی از قبیل آنچه از جانب وزیر کشور سر زده است، عمیقا این نگرانی را ایجاد کرده است که آیا مختصات رفتار سیاسی در نظام مقدس جمهوری اسلامی در حال استحاله و دگرگونی است؟ آیا اینکه فردی علیرغم نارضایتی بخش های مهمی از نظام سیاسی هنوز هم بر ماندن در مسند قدرت مقاومت می ورزد، نشاندهنده این است که استثناها در حال بدل شدن به قاعده هستند؟
نگرانی ها راجع به مسئله مسئولیت پذیری در سالهای اخیر و به ویژه با واکنش های غیر متعارف جناب کردان و حامیانشان که شائبه چربش قدرت طلبی بر اصولگرایی را در اذهان ایجاد کرده است، آنجا بیشتر نمایان می گردد که شایعاتی در خصوص تلاش برخی از افراد در جهت ایستادگی در مقابل استیضاح ایشان به گوش می رسد.
باید به جد اندیشید که وضعیت کنش سیاسی در ایران اسلامی که داعیه دار رجعت اخلاق به سیاست در دنیای امروز است به کدام سو در حال حرکت است که غیر اخلاقی ترین و مذبوحانه ترین کوشش ها در راستای رسیدن به منافع و حفظ مناصب را در آن به امری عادی تبدیل می کند.
از منظر اصولگرایی رفتار مبتنی بر اخلاق یک اصل است و از این رو سیاست چنانچه به معنایی که گفتیم مد نظر باشد با اصولگرایی سازگار نیست زیرا سیاست ورزی از منظر اصولگرایی نمی تواند اخلاقی نباشد. اتفاقا مهمترین منبع قدرت برای حکومتی که سیاست را با اخلاق آشتی دهد، همین است چراکه باعث تقویت پایگاه مشروعیت آن و نهایتا افزایش قدرت حکومت می شود.
انقلاب اسلامی ایران و الگوهای جدید رفتاری در عرصه سیاست، نشان داد که می توان بدون تکیه بر آموزه های مسلط بر جهان امروز در خصوص سیاست ورزی که به نوعی اخلاق را قربانی سیاست می کند، و با تاکید بر ارزش های ناب اسلامی که در سنت ایرانیان به نحوی وسیع ساری و جاری است، سیاستی نوآیین را به عنوان بدیلی برای سیاست مدرن عرضه کرد.
از منظر اصولگرایی برجستگی اخلاق در سیاست یک اصل اساسی است. چنانچه سیاست ورزی از منظر اصولگرایی را وسیله ای بدانیم در جهت نیل به اهداف و آرمان های بلند انقلاب اسلامی که بی شک تحقق ارزشهای اخلاقی در جامعه و میان مسئولین نیز بخش عمده ای از آن را تشکیل می دهد، آنگاه نمی توانیم به بهانه های مختلف اصول اخلاقی را زیرپا گذاریم و بگوییم که سیاست اقتضائات خاص خودش را دارد.
بنابراین مسئولیت پذیری در نظام اسلامی در عین اینکه وجوه مردم سالار را نیز شامل می گردد اما به نحوی وثیق با اخلاق و معرفت اسلامی نیز در ارتباط است. مسئولیت پذیری در نظام اسلامی گذشته از وجوه بوروکراتیک و سیاسی صرف نوعی عمل بر اساس اصول و عقاید اسلامی است.
نحوه مواجهه برخی افراد و جریانات با مسئله آقای کردان و به ویژه بحث استیضاح ایشان این انگاره را در ذهن تقویت می کند که گویی اراده ای خواهان ابقاء وزیر کشور در پست و مقام خود به هر قیمتی است. رفتارهایی از این دست جز آنکه به مخدوش شدن چهره نظام اسلامی منجر شود هیچ سودی در بر ندارد و معلوم نیست که خواست مقاومت کنندگان در مقابل استیضاح وزیر کشور چیست. این خواست هر چه باشد صفت اصولگرایی و ارزش خواهی به هیچ وجه مناسب آن نیست.
چندی پیش نیز در موردی مشابه مقاومت در مقابل استعفاء را علیرغم خواست مجموعه نظام سیاسی شاهد بوده ایم. اما قرار گرفتن در صدر وزارت خانه ای که مهمترین رکن اجرایی کشور محسوب می شود نیازمند بالاترین سطح از مسئولیت پذیری است. چنانکه رهبر معظم انقلاب فرموده اند وزارت کشور وزارت مادر است و ما هیچ دستگاه اداری دولتی به جامعیت وزارت کشور نداریم.
این نکته آنگاه حساسیت بیشتری پیدا می کند که انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری را در نظر آوریم. نقش محوری وزارت کشور از هر لحاظ به ویژه از حیث صیانت آراء ملت بر هیچ کس پوشیده نیست. آنچه بر نگرانی ها دامن می زند آینده جایگاه و وجهه برجسته نظام مقدس جمهوری اسلامی است که می بایست در بزنگاه هایی هم چون انتخابات ریاست جمهوری که مهمترین انتخابات در ایران است تقویت شود. بیم آن می رود تلاش های اینچنینی جز ضربه زدن به مشروعیت نظام مقدس جمهوری اسلامی و قربانی کردن ارزش های اصیل انقلاب در پای منافع زود گذر عده ای از افراد، حاصل دیگری در بر نداشته باشد.
هر توفیقی که در گذشته نصیب نظام اسلامی و ایران عزیز شده است به خاطر احترام به اصول و ارزشهای انقلاب و رعایت آنها بوده است. هر کجا نیز ناکامی به سراغ آمده، یکی از دلایل اصلی آن این بوده است که کم و بیش از اصول الهی و اسلامی و انقلابی عدول کرده ایم.
عمل بر اساس انگیزه های شخصی و نفسانی، در نظر نگرفتن مصالح عالیه نظام اسلامی و عدم مسئولیت پذیری، گذشته از آنکه به دور از سیره امامان معصوم و اصول حکومت گری در اسلام است، وقتی در مناصب حساسی چون وزارت کشور مشاهده شود نگران کننده خواهد بود.
حساسیت و اهمیت بحث صیانت آراء مردم که بخش عمده ای از مسئولیت آن بر عهده وزارت کشور است را هیچ کس نمی تواند انکار کند. اما اکنون چالش بر سر همین مسئولیت و پایبندی به الزامات آن است. نظام اسلامی که تلفیقی از آموزه ها و انگاره های الهی و نقش پررنگ و سرنوشت ساز مردم در عرصه های مختلف است، گوهری نیست که به راحتی بتوان مخدوش شدنش را تاب آورد.
اما به نظر می رسد با توجه به برخی واکنش ها در سطح مسئولان عالیرتبه اجرایی در کشور نتوان دغدغه های خود را نسبت به تغییر در سطح تعاملات سیاسی در ایران پنهان کرد. نقد رفتار هایی از این دست که در صورت تداوم مشروعیت نظام اسلامی را با پرسش های جدی مواجه خواهد کرد، عین عمل به اصولگرایی و عین دلسوزی برای ارزشهای ناب انقلاب است.
منبع : امید