یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


جغرافیای اجتماعی- اقتصادی و سیاسی مواد مخدر


جغرافیای اجتماعی- اقتصادی و سیاسی مواد مخدر
آنچه در پی می آید بخشی از مقاله بلندی است که در کتاب «ژئوپلیتیک مواد مخدر» از انتشارات معاونت آموزش نیروی انتظامی آمده است؛ کتابی که در سال گذشته به چاپ دوم رسید.
در اولین بخش از گزیده های این کتاب، سرهنگ ستاد «علی غنجی» نویسنده این مقاله، به طور مستند تاریخچه ای اجمالی از مواد مخدر در کشورمان را به نگارش درآورده است.
آشنایی با مواد مخدر (مواد اعتیادآور در جهان) سابقه ای بس طولانی دارد. در طول تاریخ، انسان از موادمخدر زمانی به عنوان دارو و برای از بین بردن و التیام دردها استفاده می کرده است؛ و زمانی هم برای ایجاد لذت یا فرار از ناراحتی ها و همچنین در جشنها و مراسم مذهبی و گاهی توسط جادوگران مورد استفاده قرار می داده است. (غنجی، ۳۱۳۷: ۴)
● تاریخچه موادمخدر و اعتیاد در ایران
همان طوری که گفته شد شناخت موادمخدر در جهان، سابقه ای بس طولانی دارد. به شهادت تاریخ، رواج دهنده این مواد در ایران عوامل انگلستان بودند که در عصر صفویه راه های کشت خشخاش و استفاده از تریاک را رواج دادند؛ به نحوی که ابتدا به دربار صفویه راه یافت و بعداز آلوده کردن شاهان و شاهزادگان و درباریان صفوی به درون مردم سرایت کرد و نحوه گسترش آن به قدری وسیع و سریع بود که بعداز گذشت زمانی کوتاه تبدیل به اپیدمی شده و درون قهوه خانه ها به صورت رسمی به عنوان تفنن استعمال می شد. (همان:۶)
نکته قابل توجه این که در دوران صفویه، تریاک به صورت خوردن حب یا شربت های مخصوصی به نام کوکنار (جوشانده خشخاش) معمول بوده و از کشیدن تریاک ذکری به میان نیامده است. طبق نقل سیاحان و مورخان، شاه طهماسب صفوی و شاه عباس که تا اندازه ای به مضار این مواد پی برده بودند، دستورات، قوانین و مجازات هایی را جهت منع مصرف مواد مخدر وضع کردند ولی در این امر موفقیت چندانی نیافتند. (همان:۷)
اساساً استفاده از تریاک تا زمان تشکیل دولت صفویه (۷۹۰ تا ۸۱۱۴ ه.ق) رواج چشمگیری نداشت. عواملی که سبب اشاعه اعتیاد به تریاک در عصر صفویه شد عبارتند از:
۱) با توجه به همزمانی تشکیل کمپانی هند شرقی با اوائل تشکیل دولت صفویه و فعالیت این کمپانی در تولید و قاچاق تریاک به چین، ایران و برخی کشورهای دیگر که سرانجام منجر به جنگهای تریاک بین انگلیس و چین شد، این کمپانی و عمال فرومایه داخلی آن در معتاد کردن ایرانی ها نقش فراوانی داشت. بنابراین سیاست استعمارگران، انگلیس را در اشاعه اعتیاد ایرانیان در این عصر باید مهمترین عامل تلقی کرد. (اسعدی، ۱۱۳۸:۸۱۲)
۲) در آن زمان که علم پزشکی و داروسازی پیشرفت نکرده بود، گرایش مردم به مصرف تریاک برای تسکین دردهای خود زمینه ساز اعتیاد به شمار می رفت، زیرا ناآگاهی مردم از زیان های جسمانی و روانی تریاک و عدم توجه آنها به اینکه تسکین دادن درد و علاج نکردن منشأ بیماری موجب کمون و مزمن شدن بیماری می شود باعث می شد که بیمار درد را با تریاک به طور موقت تسکین دهد و درپی تکرار مصرف آن معتاد شود، غافل از آنکه علاوه بر معتاد شدن بیمار، مرض هم، همچنان سیر پیشرفت خود را طی می کند.
۳) در عصر موردنظر، مراجع تقلید مصرف تریاک را بر خلاف مصرف الکل حرام اعلام نمی کردند، چرا که در آن روزگار زیان های تریاک کشف نشده و از سویی فایده تسکین بخشی مصرف آن شناخته شده بود.
با توجه به این مطالب، مصرف تریاک نه تنها در جامعه شیعه ایران قبح و حرمتی نداشت، بلکه دست قوی استعمار به منظور تباه کردن نیروهای جسمی و فکری مردم به اشاعه اعتیاد چنان دامن زد که اعتیاد به تریاک دربین درباریان هم رواج یافت و حتی برخی عالم نماها هم تریاک مصرف می کردند و استعمارگران که خواستار بی قیدی، بی تحرکی و عدم احساس مسئولیت افراد در قبال مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و حتی استقلال کشور بودند، با حربه اعتیاد به تریاک بدون نیاز به لشگرکشی توانستند بر امور ایران مسلط شوند. (همان: ۷۱۲)
۴) در آن زمان روش معالجه علمی و بهداشتی برای نجات معتادان وجود نداشت و مواد افیونی جسم و جان آنها را تسخیر می کرد و تا نابودی و فنا، گریبانگیر آنها بود.
بنابراین افرادی هم که تفننی تریاک مصرف می کردند در اندک زمانی به جرگه معتادان می پیوستند و به شمار آنها می افزودند. (اسعدی، ۱۳۸۱: ۱۲۹)
● نقش قاجار و پهلوی در گسترش مواد مخدر
در زمان حکومت قاجار با حیله انگلیسی ها بسیاری از مزارع کشت گندم و دیگر محصولات مفید زراعی به مزارع کشت خشخاش اختصاص داده شد و خرید و فروش مواد مخدر رواج یافت، به نحوی که روز به روز درآمد شاهان و درباریان وقت، از داد و ستد تریاک افزایش یافت و اساس خرید و فروش آن در انحصار دولت درآمد.
از آنجا که صدور مواد از خاور دور به نقاط مختلف جهان بایستی از ایران و ترکیه صورت می گرفت، لذا در گسترش اعتیاد در این مناطق نیز اهتمام وافر به عمل آمد.
در این میان ناآگاهی و پایین بودن رشد فرهنگی جامعه نیز عامل موثری در جهت بهره برداری استعمارگران برای گسترش کشت خشخاش و اعتیاد به تریاک گردید، به طوری که پزشکان انگلیسی و حکیم باشی های وابسته، تریاک را به عنوان داروی موثر برای درمان بیماری های مختلف همچون سردرد، دندان درد، گوش درد و... معرفی و تجویز می کردند و چندی نگذشت که این ماده مخدر به صورت دارویی خانگی در هر خانه و کاشانه ای راه یافت.
گردانندگان این تجارت خانمانسوز، به منظور کسب منافع افزون تر و آلوده ساختن بیشتر جامعه با وضع قوانین مختلف به تشویق و ترغیب مردم به استعمال تریاک پرداختند و برای مصرف هر چه بیشتر آن جایزه تعیین کردند. به طوری که در دوازدهم ربیع الاول سال ۱۳۲۹ هجری قمری دولت وقت، قانونی را جهت رشد و گسترش و تشویق کشت و فروش تریاک و مصرف آن تدوین کرد. ماده دوم این قانون، آشکارا مردم را به تریاک کشی دعوت می کرد و بیان می داشت: «]دولت[ سوخته تریاک را با قیمت مناسبی از دودکنندگان می خرد و برای هر مثقال سوخته سه عباسی حق الزحمه داده می شود.»
به بهانه افزایش درآمد کشور، هر روز بر شمار معتادان اضافه گردید و اداره انحصارات تشکیل شد و در سراسر ایران شعباتی دایر کرد و هر کجا شعبه ای نداشت، پاسگاههای انتظامی چنین وظیفه ای را عهده دار شدند.
بدین ترتیب روز به روز مسئله قاچاق مواد مخدر و اعتیاد مردم به آن، گسترش بیشتری یافت و در حکومت پهلوی به اوج خود رسید، به نحوی که خاندان آمریکایی شاه، خود رهبری قاچاق مواد مخدر و اشاعه آن را در سطح جامعه به عهده گرفتند. به موجب شواهد و مدارک دفتر مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل متحد( در اوائل دهه ۱۹۶۰)، خاندان پهلوی فعالیت های مربوط به قاچاق مواد مخدر را در ابعاد وسیع به همراه سرمایه گذاری های چند میلیون دلاری به انجام رساندند. میلیاردها دلار تریاک از طریق افغانستان و ترکیه خریداری می شد که قسمتی از آن به طور خام در بازار داخلی ایران به فروش می رسید و قسمت دیگری در لابراتوارهای مخفی تهران به هروئین تبدیل شده و علاوه بر عرضه در بازارهای داخلی، در خط توزیع شبکه بین المللی قرار گرفته و به اروپا و آمریکا می رفت.
در طول این مدت برای خاموش ساختن اعتراضات مردم، گاهی سخت گیری ها و محدودیت های ظاهری و ممنوعیت هایی نیز اعمال می شد که در حقیقت نوعی تصفیه رقبای رژیم، در امر مواد مخدر به حساب می آمد و در همین زمینه، تبلیغات مفصل و گسترده ای نیز از سوی رژیم و قدرت های جهانی در ارتباط با اقدامات بین المللی مبارزه با مواد مخدر صورت می گرفت و کنگره های بین المللی متعددی در مورد اعتیاد برپا شد و متجاوز از ۳۰ عهدنامه بین المللی مبنی بر محدودیت تولید، ساخت، کشت، تجارت و مصرف مواد مخدر منعقد شد.
● مواد مخدر حربه دشمنان انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، استعمارگران که دست خود را کوتاه می دیدند برای نابودی انقلاب یا کنترل آن، اشاعه بیشتر مواد مخدر را به عنوان یکی از حربه ها به کار گرفتند. اما آگاهی رهبر کبیر انقلاب اسلامی رحمت الله علیه باعث شد که ایشان در سخنان تاریخی خود این مسائل را بازگو کنند. ایشان فرمودند: «شما این مسئله را اتفاقی ندانید که من باب اتفاق یک دسته ای هروئین فروش شده اند و دسته ای دیگر هم مبتلا شده اند، این هم توطئه ای است که قدرتهای بزرگ به وسیله آن به ما ضربه می زنند.»
همچنین در قسمت دیگری از سخنان خود فرمودند: «این یک باب است که چون به حیثیت اسلامی برمی گردد، جلوگیری از آن بر همه واجب است.»
ایشان به درستی عنوان کردند که دیگر ایران، فقط به عنوان یک کشور جهان سوم مورد حمله قرار نمی گیرد بلکه استعمار با شیوع موادمخدر قصد خدشه دار کردن اسلام را در سر می پروراند. لذا با درک صحیح از این معضل، مسئولان دولتی اقدامات اولیه و مطالعات نخست را در سطح کشور آغاز نمودند. شورای انقلاب در تاریخ ۹۱۳۵۹.۳.۱ با تصویب تشدید مجازات مرتکبین جرایم موادمخدر و اقدامات تامینی و درمانی که تا آن زمان، این قانون در نوع خود جدید بود، فصلی نو در مبارزه گشود.
طبق این قانون سهمیه تریاک معتادان لغو و دوره ای به مدت ۶ ماه به عنوان ترک اعتیاد مقرر گردید و همچنین برای کسانی که مکان استعمال موادمخدر دایر کنند، مصادره اموال و مجازات مشخصی وضع شد. کلیه زمینهای کشاورزی که پیش از انقلاب تحت کشت خشخاش قرار داشت پس از ابلاغ این مصوبه تاکنون کشت نشده و اگر به صورت خودرو هم در نقاط مختلف کشور یافت می شد، سریعتاً توسط نیروی انتظامی امحاء می شد.
با تمام تدابیر اتخاذ شده، استکبار در مواجهه شدید با اقدامات جمهوری اسلامی ایران با سرمایه گذاری بیشتر به سازماندهی و تسلیح گروه های قاچاق دست زد. ثمره این حرکت، ظهور قاچاقچیان بسیار مجهز و کاروان های کاملاً مسلح بود که بعضی اوقات دارای چنان تسلیحات پیشرفته ای می باشند که درگیری آنها با نیروی انتظامی به یک جنگ تمام عیار مبدل می شود.
پس از پذیرش قطعنامه ۸۵۹ و پایان یافتن جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، مقام های جمهوری اسلامی توجه بیشتری را به امر مبارزه با قاچاق موادمخدر و اعتیاد معطوف کردند. با توجه به کمبودهایی که در قانون گذشته احساس می شد مجمع تشخیص مصلحت نظام اسلامی در تاریخ سوم آبان ماه ۷۱۳۶ قانون مبارزه با موادمخدر را با کارآیی بالاتر به تصویب رساند که براساس آن ستادی به ریاست بالاترین و عالی ترین مقام قوه مجریه تشکیل و امر مبارزه با موادمخدر منحصراً بر عهده آن گذارده شد.
با تشکیل این ستاد که نقطه عطفی در مبارزات جمهوری اسلامی ایران با قاچاق موادمخدر و اعتیاد محسوب می گردید، کلیه خط مشی ها و سیاست ها در زمینه پیشگیری، مبارزه و بازتوانی معتادان اتخاذ و برای سازمانهای مسئول و ذی ربط ابلاغ می شد. با شروع کار ستاد مبارزه با موادمخدر و شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر استانها، در اجرای این قانون از طرفی وحدت رویه قضایی در محاکم و از طرف دیگر هماهنگی مطلوبی بین قوه مجریه و قضائیه به وجود آمد. (غنجی، ۳۱۳۷:۰۱-۷)
● طبقه بندی مواد اعتیادآور
روش این سازمان در طبقه بندی مواد اعتیادآور، میزان نظارتی است که توصیه می شود مراجع قانونگذاری بر خرید و فروش و مصرف این مواد داشته باشند. اهم این گروهها عبارتند از:
۱) گروه اول موادی که مصرف درمانی آنها کم است (عمدتا توهم زا)
۲) گروه دوم شامل دو دسته می شوند. دسته اول موادی با ارزش درمانی معتدل، به خصوص آمفتامینها و دسته دوم موادی با ارزش درمانی فعال تر مثل باربیتوراتها و بعضی داروهای خواب آور.
۳) گروه سوم موادی با ارزش درمانی مشخص و خطر ناچیز (هرچند غیرقابل چشم پوشی) برای سلامت فرد را شامل می شود. مثل انواع آرامبخش ها، خواب آورها، مسکنها و بسیاری مواد دیگر. (غنجی، ۱۳۷۴:۱۱)
نوع دیگر طبقه بندی بر اساس میزان مسمومیتی است که مواد مخدر بر ارگانیسم بدن می گذارند، مانند مخدرهای مهلک، مخدرهایی که حتما موجب اختلال شخصیتی می شوند، یا موادی که اعتیاد می آورند. (همان:۱۱)
نوع دیگری از طبقه بندی بر اساس منشأ مواد اعتیادآور می باشد که این منشأ می تواند طبیعی یا مصنوعی به صورت زیر باشد:
▪ مواد اعتیادآور طبیعی موادی است که یا مستقیما در طبیعت وجود دارد یا در آزمایشگاهها و کارخانجات با عملیات شیمیایی از موادی که در طبیعت وجود دارد گرفته می شود، مثل تریاک، هروئین، مرفین، حشیش و...؛
▪ مواد اعتیادآور مصنوعی موادی هستند که در لابراتوارها و با ترکیب عناصر شیمیایی تهیه می گردند، نظیر متادون.
دولت کانادا اما در سال ۱۹۶۹روانگردان های اصلی را به صورت زیر طبقه بندی کرد:
مسکن ها، خواب آورها، محرک ها، ضد اضطراب ها و توهم زاها، بهت آورهای افیونی، حلال های فرار، مسکن های ضدافسردگی و آرام بخش های اصلی. (همان:۱۲)
نوع دیگری از طبقه بندی بر اساس گروه بندی های بالینی اولیه ل.لوین است که در فرانسه انجام گرفته است. انواع طبقات عبارتند از:
۱) نشئه زا که هیجانات و برخی دریافتهای حسی را تخفیف می دهد. (تریاک، کوکائین)
۲) خیال انگیز که توهمات را تقویت می کند (شاهدانه و مشتقات آن، قارچ ها و ال.اس.دی)
۳) سکرآورها که نخست باعث تحریک و سپس افسردگی می شوند (حلال های فرار و الکل) خواب آورهای مصنوعی مانند باربیتورات ها
۴) تحریک کننده ها، تحریک کننده فعالیت های روانی هستند مانند آمفتامین ها (غنجی، ۱۳۷۳:۱۲)
«دنیکر» نیز مواد را به سه گروه مجزای زیر پیشنهاد کرده است:
۱) رخوت آور؛ شامل داروهای خواب آور و آرام بخش.
۲) مواد تحریک کننده که فعالیت ذهن را افزایش می دهد مانند آمفتامینها و محرک ها.
۳) مواد پسیکودیسلپنیک (مختل کننده شعور) مانند توهم زاها، هذیان آور، بهت آور. (همان:۱۳)
همچنین طبقه بندی براساس مبنای تهیه به سه دسته تقسیم می شود:
۱) طبیعی؛ مانند تریاک، شیره، مرفین، حشیش، ماریجوانا، مسکالین و...
۲) نیمه مصنوعی؛ مانند هروئین، کوکائین،L.S.D ، کرک
۳) مصنوعی؛ مانند: متادون، لومینال، آمفتامین «متدرین» بنزودیازپین ها و...؛ (همان:۱۳)
طبقه بندی براساس اثر مخدرها بر فعالیت های فکری و روحی نیز عبارتند از:
۱) گروه سستی زا:
که به دو دسته سستی زاهای طبیعی نظیر تریاک و مشتقات لابراتواری و غیر لابراتواری آن و سستی زاهای مصنوعی نظیر متادون و باربیتورات ها تقسیم می شود.
۲) گروه توهم زا:
این مواد نیز به توهم زاهای طبیعی مانند شاهدانه و مشتقات آن، مسکالین، سیلوسپین و توهم زاهای مصنوعی نظیر دی متیل تری پتامینD.M.T ، دی اتیل تری پتامینD.E.T و... تقسیم می شوند.
۳) گروه توان افزا:
شامل توان افزاهای طبیعی مثل کوکا و مشتقات آن، برگ بعضی از درختان نظیر خات، کراتم، ناس و... و توان افزاهای مصنوعی نظیر آمفتامین ها می باشد. لازم به یادآوری است که در این مجموعه طبقه بندی مزبور مدنظر و مورد بحث قرار گرفته است. (غنجی، ۱۳۸۳:۱۳)
اکنون با مواد سستی زای طبیعی و مضرات آن بیشتر آشنا می شویم:
● تریاک
تریاک قدیمی ترین و مشهورترین ماده مخدری است که از شیره گیاه خشخاش به دست می آید. طرز تهیه آن بدین صورت می باشد که در اواخر ماه دوم بهار، گلهای خشخاش به کپسولی به رنگ سبز تیره به نام گرز یا غوزه خشخاش تبدیل می گردند. کپسول ها پس از مدت کمی رو به زردی می گرایند و در این هنگام که اواخر بهار یا اوایل تابستان است در پایان روز و در ساعاتی که هوا خنک است به روش خاصی مبادرت به تیغ زدن آنها می نمایند. تیغ زدن عملی است بسیار ظریف و معمولاً ۱۵ روز بعد از اینکه گلبرگ ها ریخته شد شروع می شود. کشیدن تیغ به غوزه خشخاش باید نه سطحی و نه خیلی عمیق باشد یعنی تیغ از طبقه میانی پوست جایی که شیره سفیدرنگ جمع شده است تجاوز نکند. شکل ظاهری و جهت کشیدن تیغ در میان زارعان خشخاشکار یکسان نمی باشد، بعضی از کشورها تیغ را عمودی و بعضی دیگر افقی و برخی دیگر مورب می کشند. پس از کشیدن تیغ، شیره سفیدرنگی که در سطح گرز ظاهر می شود به تدریج در مجاورت هوا به رنگ قهوه ای روشن و گاهی تیره تبدیل می گردد. این ماده را تریاک خام یا به اصطلاح قاچاقچیان ایرانی چونه می گویند. شیره غلیظ شده یا اصطلاحاً اشک خشخاش را کارگران در صبحگاهان که هوا گرم نشده است، با قاشکهای مخصوص جمع آوری می کنند. به طور متوسط، یک غوزه خشخاش بین ۲تا ۵گرم شیره گرم می دهد.
در بعضی نقاط، گرز خشخاش را فقط یکبار تیغ می زنند و در برخی دیگر چند روز متوالی این کار را انجام می دهند، ولی برداشت تریاک خوب با مرفین زیاد از یک تا دو مرحله تیغ زدن امکان پذیر می باشد (نعمت الهی؛ ۱۰:۱۳۸۰). شیره سفید که در مجاورت هوا به صمغ قهوه ای رنگ تبدیل گردیده در پیاله های مخصوص جمع آوری و برای تریاک مالی آماده می شود. شیره تریاک جمع آوری شده به ترتیب فوق در ظرفهای بزرگ ریخته شده و با عملیاتی مثل در آفتاب قراردادن و حرارت دادن، تریاک مالی (تیاری) تبدیل به تریاک می گردد. یک راه دیگر برای به دست آوردن این ماده جوشاندن کپسولهای خشخاش در آب است. (غنجی، ۱۳۷۳: ۱۴.۱۵)
▪ آلکالوئیدهای تریاک
تریاک دارای ترکیبات زیاد و ناشناخته ای است که تاکنون در حدود ۲۵نوع مؤثر آن استخراج و شناخته شده است که بعضی به نسبت زیاد و بعضی به نسبت کم در تریاک وجود دارد. مهم ترین آلکالوئیدهای تریاک عبارتند از:
الف) مرفین ۴الی ۲۰ درصد؛
ب) نارکوتین ۸دهم الی ۱ درصد؛
پ) پاپاورین ۵دهم الی۱ درصد،
ت) تبائین۲ دهم الی ۸دهم؛
ث) کدئین۲ دهم الی ۸دهم؛
ج) نارسئین۱ دهم الی ۵دهم. (همان:۱۷)
تریاک نیز به ابعاد و اشکال متفاوت مانند حبه قند، لول، کیک و... یافت می شود. رنگ آن قهوه ای متمایل به سیاه با بافت شل و نرم است و می توان نوع سفت آن را نیز مشاهده کرد که داخل آن معمولا نرم است و اگر با یک سوزن آن را سوراخ کنیم از آن مایعی به خارج ترشح می شود که بوی تند شبیه به آمونیاک دارد و می توان آن را با بوی ادرار مانده و بوگرفته مقایسه کرد.
از راههای دیگر شناسایی تریاک هنگام سوختن است (تدخین) که بوی حاصل از آن شبیه بویی است که از سوزانده شدن چسب دوقلو متصاعد می گردد. شناسایی علمی آن با استفاده از محلول مارکیز (ترکیبی از ۱۰قطره محلول فرمالوئید (۴۰% در ده سی سی اسید سولفوریک غلیظ) صورت می گیرد. در این آزمایش تریاک و مشتقات آن موجب تغییر رنگ زرد محلول به بنفش می شود. (همان: ۱۸)
میزان مواد مصرفی معتادان تریاک نیز به دلایل چندی از قبیل شدت اعتیاد، شرایط جسمانی، وضعیت مالی معتاد و... متغیر است؛ لذا با درنظر گرفتن عوامل مزبور به طور متوسط یک فرد معتاد در هر بار چهار نخود (یک دوم مثقال) تریاک می کشد و ممکن است روزانه چند بار تکرار شود.
▪ عوارض مصرف تریاک
برخی تصورات عامیانه در مورد استعمال تریاک بدین صورت است که کشیدن تریاک برای از بین بردن درد پا، سردرد، رماتیسم، دردهای سینه و رفع خستگی و کوفتگی خوب است. ولی تریاک و مرفین و به طور کلی مواد مخدر همیشه جنبه درمانی ندارد؛ اما تصورات توده مردم در ادوار گذشته خواص دارویی آن را تابدان حد توسعه داده بود که برای تسکین ناراحتیها و معالجه هر بیماری بدان مراجعه می کردند.
مصرف مداوم تریاک باعث اعتیاد جسمی و روانی می شود و عوارضی از جمله یبوست، لاغری، ناراحتی معده، بی اشتهایی، خشکی پوست، تیره شدن لبها و اختلالات روانی به همراه دارد و در بعضی از تحقیقات پزشکی در ایران نشانه هایی از سرطان مثانه و سرطان مری در معتادان به تریاک دیده شده است. (غنجی، ۱۳۷۹: ۲۳)
پس از مصرف تریاک در حقه وافور یا به هر شکل دیگر، ماده قهوه ای سوخته و براق به نام سوخته تریاک به دست می آید. گاهی آن را در آب حل کرده و به صورت شربت بنفش رنگی مصرف می کنند. در گذشته نزدیک خانواده ها سوخته تریاک را به اطفال و بزرگسالان برای درمان اسهال، سرماخوردگی و... تجویز می کردند (غنجی، ۱۳۷۹:۵۳)
علاوه بر استنشاق دود تریاک، استفاده از شیره مطبوخ نیز متداول و سابقه طولانی دارد. برای تهیه شیره مطبوخ، سوخت تریاک را به نسبت ۳به ۱ مخلوط و در آب حل کرده (مایع شیره) و می جوشانند، سپس آن را از صافی عبور می دهند، آنچه در صافی باقی می ماند تفاله نام دارد. محلول حاصل را مجددا حرارت می دهند، ماده خمیری و سفت غلیظی به رنگ قهوه ای تند مایل به سیاه که شیره مطبوخ است به دست می آید که با دستگاهی به نام نگاری استعمال می شود. مرفین و هروئین نیز از جمله سستی زاهای طبیعی هستند که به مضرات آنها نیز می پردازیم.
گرایش به قاچاق موادمخدر دلایل مختلفی دارد اما مهم ترین دلیل سودآور بودن معاملات این مواد خانمان سوز است. در دو شماره قبلی به تاریخچه موادمخدر در ایران و همچنین تشریح زیان های برخی مواد اعتیادآور طبیعی پرداختیم و اینک به دلایل گرایش بعضی افراد برای قاچاق این مواد می پردازیم. این بحث از آن رو اهمیت دارد که ایران در مسیر اصلی ترانزیت موادمخدر قرار گرفته و اگرچه مبارزات بسیاری با آن کرده و خسارات جانی و مالی زیادی متحمل شده اما همچنان مطمع نظر کلان قاچاقچیان موادمخدر در جهان برای عبور محموله هایشان است.
● ایران در مجاورت هلال طلایی
جمهوری اسلامی ایران به سبب مجاورت با یکی از بزرگ ترین کانون های تولید و قاچاق موادمخدر، یعنی هلال طلایی (افغانستان و پاکستان) به مثابه پلی برای ترانزیت موادمخدر به کشورهای اروپایی واقع شده و در این رهگذر، ناگزیر با این پدیده شوم درگیر شده است.
با توجه به اینکه سرزمین ایران برای ترانزیت موادمخدر به اروپا نسبت به سایر مسیرها، کوتاه ترین و سهل الوصول ترین مسیر بوده است، لذا همواره حدود ۰۵ درصد و در برخی سالها بیشتر از این مقدار موادمخدر وارد سرزمین جمهوری اسلامی می شود.
مسلما بخش قابل توجهی از این مقدار که نوعا تریاک، هروئین و حشیش است، برای مصرف داخلی وارد کشور می شود، اما موادی مانند مرفین که اغلب در اوزان بالا و به قصد تبدیل آن به هروئین وارد و به کشورهای اروپایی ترانزیت می شود.
سودآوری قاچاق موادمخدر نیز این انگیزه را در فرد تقویت می کند که به منظور تصاحب سریع ثروتهای کلان به قاچاق موادمخدر روی آورد؛ علاوه بر آن سود حاصل از تجارت غیرقانونی موادمخدر چنان قدرت آفرینی می کند که حتی می تواند برکارکرد نهادهای سیاسی کشوری موثر واقع شود.
هم اکنون گردش مالی تولید، ترانزیت و توزیع موادمخدر بعد از تجارت اسلحه، بیشترین رقم را در سال به خود اختصاص داده است و حتی از درآمد نفت هم بیشتر است سال ۳۲۰۰، ۰۱۵۰ میلیارد دلار گردش مالی حاصل از کار اقتصادی از ناحیه موادمخدر بود اگر سود آن ۰۳ درصد یا بیشتر باشد، سالانه چیزی در حدود ۰۵۰ میلیارد دلار سود این تجارت بوده است.
● بحران های خانوادگی و اجتماعی
بیکاری و نبود فرصتهای شغلی نیز از جمله دلایل روی آوردن به جرایم، به ویژه قاچاق موادمخدر به شمار می آید. این معضل در همه کشورهای جهان، به خصوص کشورهایی که به نحوی بیشترین درگیری را با قاچاق موادمخدر دارند بسیار محسوس است. کشور ما نیز به همین علت یعنی قرار گرفتن در همسایگی کانون تولید و از همه مهم تر در مسیر ترانزیت موادمخدر و داشتن درصد بالای بیکاری، بیشترین آسیب را از این ناحیه متحمل شده است.
بحرانهای موجود در کانون خانواده های ناهنجار، از عوامل عمده انحراف فرزندان به سوی تبهکاری به ویژه قاچاق موادمخدر است. حوادث و رویدادهایی همچون طلاق، ابتلای والدین به اعتیاد و قاچاق موادمخدر از بسترهای موثر در گرایش اعضای خانواده به قاچاق موادمخدر است.
اعتیاد، گرچه از معتاد یک قاچاقچی حرفه ای نمی سازد، اما معتادان لااقل برای تامین هزینه های اعتیاد و زندگی خود وارد شبکه های خرده پای موادمخدر می شوند و بازار آن را فعال نگاه می دارند، چرا که چرخه قاچاق موادمخدر هم به امید همین توزیع کنندگان جز؛ و نهایتا مصرف کنندگان فعال است.
آمار بررسی های اجتماعی نشان می دهد که خانواده زندانیان، انگیزه های لازم را جهت سوق دادن اعضای تحت تکفل خود به سوی قاچاق موادمخدر فراهم می نمایند بدیهی است که هزینه خانواده زندانیان برای داشتن زندگی متعارف باید تامین شود و در صورتی که این مهم عملی نشود، عضو یا اعضایی از خانواده موصوف ناگزیرند به قاچاق موادمخدر روی آورند. بنابراین،رسالت سازمانهای ذی ربط در این برهه از مشکلات این است که خانواده های گرفتار را تحت حمایت قرار داده تا حتی الامکان از کشیده شدن اعضای این گونه خانواده ها به سوی بزه های اجتماعی جلوگیری نمایند. (همان:۳۱)
وجود پدیده های بارزی همچون فقر، فساد و بی عدالتی های اجتماعی در جامعه و تفاوت عمیق زندگی ها از مؤلفه های حتمی گرایش به قاچاق موادمخدر محسوب می شود.
تأکید رهبر معظم انقلاب در صدور فرمان ۸ ماده ای برای مبارزه قاطع با فقر و فساد و پیگیری مجدانه آن توسط رؤسای قوای سه گانه کشور در ستادی که به همین منظور تشکیل شده، همگی حکایت از وجود این پدیده نامیمون دارد. بدون تردید تا زمانی که این گونه معضلات اجتماعی بر کشور سایه شوم بیفکند و ظلمت بی عدالتی را نمایان کند، جلوگیری از بروز پدیده قاچاق موادمخدر آب در هاون کوبیدن است.
ضعف ایمان به خدا و عدم باور به جهان آخرت و نظام پاداش و جزا موجب نزول معیارهای اخلاقی و انسانی می شود و فرد را برای تصاحب ثروتهای حرام و بادآورده به هر کاری همچون قاچاق موادمخدر سوق می دهد.
● ضعف در سیستم های مقابله
با وجود سرمایه گذاری هنگفتی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی خصوصا بعد از دوران دفاع مقدس در کنترل فیزیکی و انتظامی مرزهای شرقی صورت گرفته و همچنین استقرار قرارگاههای تاکتیکی در شرق کشور با نزدیک پنجاه هزار نیرو و مجهز بودن به ابزار و امکانات پیشرفته، همچنان با ورود موادمخدر روبرو هستیم. البته همین اقدامات گواه بر این است که عمده موادمخدر تولید شده در افغانستان و پاکستان وارد سرزمین جمهوری اسلامی می شود.
البته این واقعیت را باید پذیرفت کشور ما با دو کشور افغانستان و پاکستان، نزدیک ۰۲۰۰ کیلومتر مرز مشترک دارد که با اقدامات مهندسی و انسداد مرزها و استقرار نیروهای انتظامی صورت گرفته آن چنان که انتظار بوده نتوانسته در جلوگیری از ورود گروههای قاچاق موادمخدر موفق و مطلوب واقع شود. لذا برای بالا بردن ضریب امنیت مرزهای شرقی علاوه بر اقدامات مذکور، باید تدبیر دیگری اندیشید. مانند مجهز کردن مرزها به ابزار کنترلی الکترونیکی (رادار) و استفاده از هواپیماهای شناسایی بدون سرنشین.
نفوذ قاچاقچیان حرفه ای در ساختار سیاسی دولتها نیز بعید به نظر نمی رسد. این موضوع به طور حتم در بسیاری از کشورهایی که کانون تولید موادمخدر محسوب می شود یا در مسیر ترانزیت موادمخدر قرار دارد، نمایان است. برای نمونه می توان به کشورهای افغانستان و پاکستان اشاره کرد که برابر گزارشهای واصله، در دولتهای مختلف این کشورها، صاحب منصبان دولتی آگاهانه در کار قاچاق و ترانزیت موادمخدر دست داشته اند.
بدون تردید نیروی انتظامی و قوه قضاییه نیز از این مسئله مستثنی نبوده و نیستند؛ با این تفاوت که عناصر نفوذکننده در دستگاه انتظامی و قضایی جمهوری اسلامی علی رغم میل و اراده باطنی مسئولان و مقامهای مربوط می باشد و در واقع این دسته از افراد تبهکار، خود به صورت رسمی (عضو آن سازمان بودن) یا غیررسمی از موقعیت سوءاستفاده کرده و مبادرت به قاچاق موادمخدر می نمایند. آمار دستگیریهای افراد دولتی خصوصا نظامی و انتظامی گویای این حقیقت است. سند آن در مرکز مبارزه با موادمخدر ناجا موجود است.
بحث دیگر اینکه، با یک نظر اجمالی می توان دریافت که اغلب مناطق درگیر قاچاق موادمخدر در شرق کشور جزو مناطق محروم محسوب می شود. عدم توسعه یافتگی در ابعاد مختلف خصوصاً در بخش صنعت، کشاورزی، وجود بیکاری، مشاغل کاذب، وضعیت اقلیمی و انزوای جغرافیایی از سویی و قرار گرفتن استان های شرقی در مجاورت کانون اصلی تولید، تبدیل و ترانزیت موادمخدر از سویی دیگر است، این علت منحصراً به شرق کشور مربوط نمی شود بلکه دیگر مناطق محروم کشور نیز از این قاعده جدا نیست.
● فقر فرهنگی، زیاده خواهی اقتصادی
زیاده خواهی و افزون طلبی نیز از بسترهای گرایش به قاچاق موادمخدر به شمار می رود. این عامل، اغلب در مورد قاچاقچیان اصلی که به سهولت هم در چنگ عدالت گرفتار نمی شوند صادق است. این افراد نه تنها به درآمدهای متعارف حاصل از مشاغل مجاز قانع نبوده بلکه برای کسب ثروت نامشروع به قاچاق موادمخدر و اغلب در اوزان بالا و بعضاً در حد تناژ مبادرت می نمایند.
براساس تحقیقات میدانی متعددی که تاکنون توسط سازمان های ذیربط در زمینه بسترهای گرایش به قاچاق و اعتیاد به موادمخدر صورت گرفته است، نشان می دهد درصد قابل توجهی از دستگیرشدگان مرتبط با خرید و فروش موادمخدر به خاطر عدم اطلاع آنان از عواقب زیانبار موادمخدر بوده است.
در تعبیری دیگر باید گفت: سطح سواد تحصیلات این درصد افراد در حد پایین بوده است لذا باید اذعان کرد فقر فرهنگی و اجتماعی بستر مناسبی برای روی آوردن گروهی از این افراد به قاچاق موادمخدر به شمار می رود.
در مسائل مربوط به تروریسم، خشونت های اجتماعی و جنایت سازمان یافته از جمله قاچاق موادمخدر، پول نقش کلیدی را دارد. گفته می شود که حجم کلی معاملات غیرقانونی که درجهان تبادل می شود، بیش از مجموع معاملات قانونی است. حجم عملیات مالی غیرقانونی در حدی است که می توان سازوکار اقتصادی جهان را به طور جدی دچار مخاطره کرد.
از جمله مهم ترین این عملیات مالی عبارت از پاک کردن پول ناپاک حاصل از قاچاق موادمخدر است.
تأکید این نکته لازم است که میان قاچاق موادمخدر و شست وشوی پول ارتباط دو سویه برقرار است. بدین معنی که پول بادآورده در مسیر تجارت موادمخدر قرار می گیرد و متقابلاً سود حاصله از آن مجدداً وارد چرخه معامله قانونی می شود تا تطهیر شود.
سرهنگ علی غنجی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید