جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

آمریکا به ایران حمله نمی کند


آمریکا به ایران حمله نمی کند
آیا آمریکا به ایران حمله می‌کند؟ این سوالی است که در هر مجلس و محفلی مطرح است. در عصر رسانه‌های بی‌کنترل که رسانه‌های فارسی‌زبان آن سوی مرزها که برنامه تولیدی ندارند و دو سه نفر می‌نشینند از نحوه تهیه آش رشته گرفته تا تاریخ دقیق حمله آمریکا تحت پوشش ناوگان هوایی اسرائیل و نقاط مورد بمباران را انگار از روی نقشه <اتاق جنگ پنتاگون> تشریح می‌کنند، مردم- آنهایی که به ماهواره دسترسی دارند- همانند صاحب‌نظران این رسانه دور از ایران در فضای مجازی ترسیم‌شده قرار می‌گیرند و به همین اعتبار، نخستین سوال این افراد که به گفته خودشان دغدغه سیاسی دارند از حمله آمریکا است. اما وقتی پاسخ می‌دهی <آمریکا به ایران حمله نمی‌کند> با دلخوری و لا‌بد انگ هواداری از وضع موجود با تعجب نگاهت می‌کنند. اما به راستی آیا آمریکا به ایران حمله می‌کند؟ به باور من به دلا‌یل مختلف آمریکا به ایران حمله نخواهد کرد.
ظرف ۳۰ سال گذشته دلا‌یل مختلفی برای دشمنی آمریکا با ایران وجود دارد؛
۱) گروگانگیری، دانشجویان پیرو خط امام در روز ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ به سفارت آمریکا حمله کردند و ۴۴۴ روز ۵۰ عضو سفارت آمریکا را به گروگان گرفتند. هرچند سفیر آمریکا <سولیوان> بین گروگان‌ها نبود و از طرفی با دستور امام‌خمینی(ره) زنان و سیاه‌پوستان عضو سفارت آزاد شدند، نشانه‌ای که از روز اول آمریکاییان دانستند که با پروژه طولا‌نی‌مدت نگهداری گروگان‌ها روبه‌رو هستند، توقف گروگان‌ها تا پایان دوره ریاست‌جمهوری کارتر دموکرات- که خروج وی از کاخ سفید همزمان با ورود گروگان‌ها به خاک آمریکا بود که در عقبه سیاسی خود ماجرای طبس و عواقب بعدی آن را در کارنامه‌اش داشت- ادامه یافت. ‌
۲) انقلا‌ب اسلا‌می زلزله‌ای در منطقه خاورمیانه خصوصاً و دنیای اسلا‌م عموماً افکند. دنیای اسلا‌م بعد از جنگ اول و دوم بدون اراده‌ای که ناشی از عملکرد یا خواسته مردمش باشد به جغرافیای مورد نظر غرب تقسیم شد. از مرده‌ریگ دولت‌های عثمانی، دولت‌هایی سر برآوردند که کارنامه دولتمردان آن را دنیای غرب نوشت؛ دولت‌هایی که با خواسته غربیان خصوصاً انگلیس در نقشه جغرافیا متولد شدند. ‌
۳) غده‌ای چرکین دو سه سالی بعد از پایان جنگ دوم، تن تب‌دار خاورمیانه اسلا‌می را که سال‌ها به دست عثمانی رنجور مانده بود به سرطان کشوری جدید به نام اسرائیل در نخستین خاک مقدس اسلا‌می بعد از حرمین شریفین یعنی قدس شریف بیمار ساخت؛ سرطان بدخیمی که تا امروز ریشه در تاروپود ذهن روح و روان هر مسلمانی دوانده است. این غده علا‌وه بر اشغال خاک مقدس فلسطین به آوارگی سکنه بومی مسلمان آن دست زده و تا امروز چند جنگ را بر مردم مسلمان منطقه تحمیل کرده که نمکی بر زخم بزرگ اشغال اولیه است و هر روزه برخورد ظالمانه ارتش اسرائیل با مردم بی‌دفاع فلسطین سرود درد و رنجی است که غم‌ناله جامعه اسلا‌می است. وقتی ارتش تا دندان مسلح اسرائیل به جوانان بی‌پناه فلسطین که اسلحه‌ای جز سنگ ندارند حمله می‌کند، کدام مسلمان است که از این ستم آزرده نشود؟ اما دولت‌هایی که بعد از فروپاشی عثمانی و بعد از جنگ دوم در مناطق اسلا‌می ایجاد شدند جز یکی دو دولت همگی به این غده خو کردند و با آن کنار آمدند جز ایران که در سایه انقلا‌ب اسلا‌می‌اش دو جریان تأثیرگذار <حزب‌الله> و <حماس> متولد شدند و آمریکا و اسرائیل در این خصوص اشتراک منافع پیدا کردند.
‌۴) اندیشه تفکر انقلا‌بی اسلا‌می که در صندوفچه سینه متفکران آن پرورش یافته بود و نمود بیرونی نداشت و به همین دلیل دنیای غیراسلا‌م از آن وحشتی نداشت ناگهان با انقلا‌ب اسلا‌می وارد زندگی یومیه مردم شد و خیزش‌های مردمی در جهان اسلا‌م با اندیشه مخالفت با آمریکا و اسرائیل در پی زلزله انقلا‌ب اسلا‌می با پس‌لرزه‌های خود سراسر منطقه را فرا گرفت. ‌
ورود به دیگر مباحث و ریشه‌یابی دشمنی آمریکا و اسرائیل با ایران را وا می‌گذارم. حداقل با تکیه برسه مورد بالا‌، گروهی حق دارند در اندیشه تهاجم آمریکا به ایران باشند که مساله اتمی و برنامه موشکی ایران و وحشت جهان و اسرائیل از آن با تبلیغ رسانه‌های تحت سیطره آمریکایی موج‌انداز این وحشت است. ‌
اما آمریکا به ایران حمله نمی‌کند به دلا‌یل زیاد؛ نخست اینکه مزه حمله به دنیای اسلا‌م با حمله به عراق و افغانستان را چشیده، هرچند تئوریسین‌های آمریکایی بر این باورند که آمریکا برای سیطره درازمدت جهانی خود و اشراف بر منطقه خاورمیانه که ۶۰ درصد نفت جهان را در سینه پنهان کرده باید برای مدیریت انرژی در قرن ۲۱ یکی از کشورهای نفت‌خیز منطقه را اشغال می‌کرد تا با حضوری نظامی، هژمونی سیاسی- نظامی خود را پیاده کند و دستگاه دیپلماسی آمریکا سال‌ها صدام را برای این تهاجم تربیت کرد. او حکومتی خشن در عراق ایجاد کرد، به ایران حمله برد، کویت را اشغال نمود، به اسرائیل موشک پرتاب کرد و داعیه سلا‌ح‌داری کشتارجمعی از نوع شیمیایی و اتمی را داشت. بخشی از اعمال صدام به مردم و منطقه ضرر رسانده بود و بخشی به ظاهر صلح جهانی را تهدید می‌کرد و آمریکا مشروعیت حمله خود را از نگاه مردم منطقه و مردم جهان با تکیه بر اعمال صدام امری عادی می‌دانست. در افغانستان آمریکا به جنگ طالبانی رفت که دست‌پرورده خودش در زمانه اشغال افغانستان توسط شوروی بودند و از درون آن هیاهو اسامه بن‌لا‌دن متولد شد که حادثه‌ساز ۱۱ سپتامبر شد تا تاریخ سال آغازین قرن ۲۱ را با حادثه ۱۱ سپتامبر شروع کند. این جنگ، جنگ رهایی مردم افغانستان نبود، در هر دو منطقه آمریکا با موانعی روبه‌رو شد که ریشه در باورهای اسلا‌می مردم دارد و به همین اعتبار به باور من بر رشته تسبیح خطاهای تاکتیکی و استراتژیکی خود در منطقه، دانه‌درشتی به اسم ایران، اضافه نخواهد کرد. آمریکا راه سازمان ملل و شورای امنیت را همراه چنگ و دندان نشان دادن برگزید، آمریکا جنگ اقتصادی را با ایران شروع کرد و به باور من موفق هم شده است، ساده‌انگاری است که بگوییم <دلا‌ر کاغذپاره‌ای بی‌ارزش> است.
همین کاغذ بی‌ارزش بخش وسیعی از کارخانه‌های تولیدی ما را به توقف و حتی ورشکستگی کشانده است. همین کاغذ بی‌ارزش مجبورمان کرده تا اشتباه تاکتیکی سال‌های ۵۵ و۵۶ در مورد واردات را به کار ببریم. مثلا‌ً خنده‌دار نیست درست فصل برداشت میوه‌های آبدار ایرانی که طعمی استثنایی در دنیا دارند، پرتقال و نارنگی وارداتی غیرفصل را کنار انگور بی‌مزه وارداتی و انگور خوش‌خوراک ایرانی داشته باشیم؟
همین موضوعات ساده می‌رساند که سرداران جنگ اقتصادی ایران از تاکتیک درستی استفاده نمی‌کنند و سربازان خود <کاغذ پاره‌های بی‌مصرف> را که باید مشغول زیرساخت‌ها بکنند تا به تأمین نیاز واقعی جامعه دسترسی پیدا کنند، در جبهه‌ای هزینه می‌کنند که همانند از دست دادن سرباز در جبهه جنگ است. آمریکا همین شیوه جنگی را دوست دارد، اگر شد قطعنامه چهارم و اگر نشد قطعنامه تحریم بنزین وارداتی و دیگر موارد، آن هم از کنگره آمریکا نه شورای امنیت و مجری این تحریم هم بزرگ‌ترین ارتش دریایی آمریکا در خارج از مرزهای این کشور یعنی ناوگان مستقر در خلیج‌فارس خواهد بود که به کسی پاسخگو نیست و بهانه وارسی کشتی‌ها را از سه قطعنامه قبلی شورای امنیت می‌گیرد. ‌
آمریکا هرقدر اسرائیل تحریک کند به تأسیسات اتمی ایران با هر بهانه‌ای حمله نمی‌کند. ایران اعلا‌ن کرده است که فعالیت اتمی صلح‌آمیز دارد، این ادعا مورد انکار آژانس بینالمللی انرژی هسته‌ای واقع نشده است و اگر آمریکا به تحریک اسرائیل به تأسیسات اتمی ایران حمله کند با قبول پراکندگی فعالیت هسته‌ای صلح‌آمیز ایران در نقاط مختلف کشور، امکان انهدام آنها را ندارد و اولین نتیجه آن خروج ایران از پادمان‌های آژانس و یا خود آژانس و خروج نظارت بر فعالیت اتمی ایران از ناحیه جامعه جهانی است؛ مساله‌ای که جامعه جهانی از آن خوف دارد. اشغال ایران هم امری محال است، کشوری با مردمی که هرچند با هم اختلا‌ف سلیقه یا حتی مخالفت داشته باشند در مقابل تهاجم خارجی وحدت خواهند داشت؛ ارتش و سپاه و بسیج و مردم <ملتی> واحد را تشکیل می‌دهند که زیر دستورات <دولت> عمل خواهند کرد، خاکی وسیع و جمعیتی بالا‌ و شرایطی سوق‌الجیشی که ۲۵۰۰ کیلومتر مرز دریایی دارد که از این آبراه ۶۰ درصد نفت جهان گذر می‌کند. اگر روزگاری جوانان ژاپنی با هواپیمای پر از مهمات خود را به کشتی‌های جنگی آمریکایی می‌کوبیدند، امروزه به راحتی جوانان ایرانی با قایق‌های تندروی خود نفت‌کش‌ها را هدف قرار خواهند داد؛ حادثه‌ای که جهان صنعتی تصور وقوع آن را که خاموشی شهرها و توقف کارخانه‌ها و زمین‌گیر شدن هواپیماها و قطارها و ماشین‌ها است یک لحظه در ذهن خود نمی‌خواهد مرور کند. آمریکا به ایران حمله نخواهد کرد، نه برای متوقف کردن فعالیت هسته‌ای ما، هرچند باور دارند که صلح‌آمیز است. اما جهان تک‌قطبی همین را هم برنمی‌تابد. آمریکا به ایران حمله نخواهد کرد، نه برای اشغال کشور که امکان آن را ندارد و ایران عرصه غیرقابل اشغالی است اما آمریکا لشکر اقتصادی خود را از زمین و هوا و دریا به همراه دیگر کشورها روانه ایران نموده و مدت‌ها است این جنگ نابرابر شروع شده است. من اقتصاد نمی‌دانم اما همین قدر می‌فهمم که علی‌رغم افزایش قیمت نفت و اینکه ظرف ۳ سال گذشته بیش از ۸ سال دوره سازندگی و بیش از دوره اصلا‌حات ارز وارد این کشور شده است، اما رونق اقتصادی به رکود اقتصادی بدل و همواره سفره مردم جنگ‌زده روز به روز خالی از مایحتاج اولیه می‌شود؛ این نتیجه جنگ است
نعمت احمدی
منبع : روزنامه اعتماد ملی