جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

پژوهش، کلید توسعه


پژوهش، کلید توسعه
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران وضعیت تحقیق و پژوهش در رشته‌های علوم پزشکی جدا از تحقیقات در سایر رشته‌ها نیست و با مشکلات و معضلات کلی پژوهش در کشور دست و پنجه نرم می‌کند. نظام آموزش عالی در کشور باید نظام یکپارچه‌ای باشد که چه از نظر آموزش و چه از نظر پژوهش بتواند در چارچوب سیاست‌هایی که برای آنها برنامه‌ریزی شده، در نهایت به رشد پژوهش در کشور منجر شود. در کل، در حال حاضر توجه لازم به امر پژوهش در کشور وجود ندارد و باید شاخص‌هایی برای بررسی پژوهش ملاک ارزیابی قرار گیرد.
● شاخص اول، میزان سرمایه گذاری
یکی از این شاخص‌ها، میزان سرمایه‌گذاری مادی و معنوی در امر پژوهش است. از نظر استانداردهای جهانی، به طور متوسط ۹/۱% از تولید ناخالص ملی کشورها در امر پژوهش صرف می‌شود که در حال حاضر این رقم در کشورهای توسعه یافته ۳% و حتی بالاتراست. متاسفانه هم اکنون درسال سوم برنامه، در کشور ما تنها حدود نیم درصد از تولید ناخالص ملی به جای(۲/۱%) به امر تحقیقات اختصاص یافته و اگر ملاک بررسی، برنامه چهارم توسعه باشد، هدف برنامه این بوده که در سال ۸۸، میزان اعتبارات تحقیقات کشور به ۲ درصد تولید ناخالص ملی برسد و در فرصت باقی مانده از پایان برنامه چهارم هم بعید است که از این نظر اهداف برنامه محقق شود. به نظر می‌رسد در کشور ما قانون‌ها برای اجرا نشدن تصویب می‌شوند زیرا در برنامه‌های گذشته توسعه کشور نیز بنا بر افزایش سهم اعتبارات پژوهش از تولید ناخالص ملی بوده که البته این امرتاکنون محقق نشده است.آیا کمیت ملاک است؟
از نظر تعداد محققان، به ازای میزان جمعیت کشور هم وضع ما مطلوب نیست. از نظر استانداردهای جهانی باید به ازای هر یک میلیون جمعیت، در کشور حدود۳هزارتا ۴هزار نفر پژوهشگر وجود داشته باشد که این میزان در کشور ما تنها حدود ۷۰۰ محقق است. همچنین تعداد مراکز تحقیقاتی و تعداد طرح‌های تحقیقاتی را نیز در شاخص‌ها می‌توان به عنوان یک ملاک مهم در نظر گرفت و تمام شاخص‌های گفته شده هم دارای استاندارد جهانی هستند. اما متاسفانه حتی از نظر این شاخص‌های کمی نیز با استانداردهای جهانی بسیار فاصله داریم. کشور ایران ۷۰ میلیون جمعیت دارد و برخورداری آن از منابع انسانی و طبیعی هم بالاست. اگر بخواهیم به فکر توسعه باشیم و قصد کنیم که جایی در کاروان علم و تکنولوژی و پیشرفت جهانی داشته باشیم، به تعداد بسیار بالایی از مراکز تحقیقاتی نیازمندیم و من معتقدم تعداد مراکز تحقیقاتی فعال هرچه بیشتر باشد، بهتر است ونمی‌توان برای آن سقفی تعیین کرد.
یکی دیگر از مسایلی که در آسیب شناسی پژوهش باید به آن توجه کرد این است که ما به جای نگاه کیفی به مسأله پژوهش دارای یک نگاه کمی و سخت‌افزاری هستیم. البته تاکید می‌کنم که نگاه صرف سخت‌افزارانه در ایجاد مراکز پژوهشی و گسترش، ساخت و ساز و تجهیزات فایده چندانی برای کشور ندارد و با یک نگاه نرم‌افزاری و در واقع از توسعه منابع انسانی و مدیریت، باید به افزایش کمی پژوهش در کشور توجه شود. با افزایش میزان اعتباری که صرف امر پژوهش می‌شود و همچنین افزایش بهره‌وری مراکز پژوهشی، می‌توان به رشد مناسب در زمینه پژوهش رسید. از طرف دیگر تعهد اجتماعی دانشگاه و مراکز تحقیقاتی، یکی دیگر از مسایلی است که در کشور ما آن‌طور که باید تحقق پیدا نکرده است و ‌آن‌گونه که شایسته است پیوند موثری با نیازهای جامعه و ‌برنامه‌ریزی توسعه کشور نیافته است.
● پژوهش و رسانه‌ها
حرکت و فعالیت کشور در مرزهای دانش، قابل ستودن است. به طور مثال هر اقدامی در زمینه پیشگیری و کنترل ایدز حائز اهمیت است، چرا که کشور ما در محاصره کانون های اپیدمیک ایدز در منطقه قرار دارد. البته آموزش افراد جامعه مهمترین نقش را در پیشگیری از ایدز دارد که متاسفانه به خاطر خود سانسوری از آن غفلت می‌شود. اما این حرکت در مرزهای دانش زمانی ستودنی‌تر است که واقعی بوده و جنبه شعاری نداشته باشد. در واقع این فعالیت‌ها نباید بازیچه اهداف سیاسی گردد. این قبیل اتفاقات و برخوردهای ابزاری در حوزه تفکر علمی و دانشگاه قابل قبول نیست. به علم باید برای نفس خود علم و دور از هرگونه گرایش سیاسی پرداخته شود. در واقع علمی که در خدمت جامعه و پیشرفت و اهداف انسانی باشد، ستودنی است اما استفاده ابزاری از آن توجیه پذیر نیست.
● اولویت‌های پژوهشی کدامند؟
توجه به اولویت گذاری‌های پژوهش نیز از مسایل مهم دیگری است که سیاستگذاران باید به آن توجه کافی داشته باشند. وقتی در کشور یک الگوی مناسب برای توسعه متوازن وجود نداشته باشد، کشور دچار عدم توسعه مناسب و پایدار خواهد شد. به‌طور مثال، در امر توسعه انسانی فقط تربیت نیروی انسانی ومتخصص کافی نیست. درحال حاضرازنظر شاخص توسعه انسانی مطابق گزارش برنامه توسعه انسانی ملل متحد
(UNDP) ایران از میان ۲۰۰ کشور جهان، در رتبه ۹۴ قرار دارد. این معیار از سه قسمت یامولفه تشکیل می‌شود که مولفه اول، آموزش و پرورش و سطح سواد، مولفه دوم، درآمد سرانه کشورها و مولفه سوم، امید به زندگی به عنوان محور توسعه انسانی در کشورها محسوب می‌شود. من معتقدم رتبه ایران نسبت به جمعیت و استعدادهای انسانی ومعنوی و طبیعی‌اش، بسیار پایین بوده و به حق، کشور ما باید جزو ۱۰ کشور اول دنیا قرار بگیرد و حق ایران این نیست که با این جمعیت مستعد و جوان و پیشینه تاریخی در رتبه ۹۴ باشد. پایین آمدن رتبه ایران در این رتبه بندی به این دلیل است که ما در مسأله آموزش در کشور مشکل داریم. حدود ۲۵ درصد از بزرگسالان ایرانی بی‌سواد هستند و در دنیایی که به عنوان عصر دانایی از آن یاد می شود، این مسأله برای ما اصلا وجهه خوبی ندارد و نشان می‌دهد که ما از پتانسیل واقعی کشور نتوانسته‌ایم استفاده مناسب را ببریم. اولویت‌های پژوهشی باید متناسب با نیازها و ضرورت‌های توسعه ملی، نیروی پژوهشگر و نیز رویکردهای جدید جهانی مانند بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی، تکنولوژی‌های اطلاعات و ارتباطات باشد.
● موفقیت‌ها فراموش نشود
در سطح آموزش عالی در بعد از انقلاب، گسترش چشمگیری صورت گرفته و تعداد دانشجویان از ۱۷۵ هزار دانشجو در سال ۵۷، به حدود سه میلیون و چهارصد هزار دانشجو در حال حاضر رسیده است که این یک جهش بزرگ محسوب می‌شود. در سال ۵۷ به ازای هر صد هزار نفر،۵۴۰ دانشجو داشته‌ایم که این رقم در حال حاضر به بیش از سه هزار دانشجو به ازای هر صد هزار نفر رسیده است. اگر وضعیت کشورهای توسعه یافته از این لحاظ در نظر گرفته شود، استانداردهای جهانی ۵ تا ۶ هزار دانشجو به ازای هر صد هزار نفر می‌باشد که با این حساب وضع ما نیز چندان مناسب نیست. به هر‌حال در زمینه آموزش و پرورش عالی با توجه به استعداد کشور، به سرمایه‌گذاری بیشتری نیاز داریم.
● پژوهش: یک نیاز اصلی یا یک فعالیت جانبی؟
مهمترین قانون کشورما، قانون برنامه توسعه کشور است که در آن دولت و در واقع نظام، خودش را متعهد کرده است که پژوهش را توسعه و ارتقاء دهد. اما دولت ها در عمل به تعهدات خود پایبند نمی‌مانند. پس به نظر می‌رسد که مصوبات خود را باور ندارند. اما چرا این باور وجود ندارد؟ چون در کشور شناخت لازم از اهمیت پژوهش در دنیای امروز موجود نیست.برای اینکه جوان پژوهشگر انگیزه لازم و واقعی را برای پژوهش پیدا کند، باید فرهنگ پژوهش در کشور ما شکل گرفته باشد، یعنی در نظام ارزش‌گذاری اجتماعی، پژوهش و پژوهشگر جایگاه بلند و رفیعی داشته باشد و با احترام به او نگاه کنند. با این حساب در واقع فقط مساله حقوق مادی مطرح نیست؛ هم بعد مادی مطرح است و هم بعد معنوی. حقوق معنوی یعنی دید همراه با احترام و تحسین‌برانگیز به پژوهشگر. در ضمن باید حق مالکیت معنوی برای جوان پژوهشگر محفوظ باشد و فضای کار مناسب و امنیت شغلی واقعی برای او ایجاد شود تا در نهایت اگر به نتیجه‌ای رسید بتواند آن نتیجه را به مرحله اجرا در بیاورد و عملا جامعه بتواند از آن استفاده کند. اگر این دو جنبه با هم لحاظ شود، انگیزه‌ها برای پژوهشگران جوان ایجاد می‌شود. به نظرمن باید این انگیزه حتی از دوران مدرسه در افراد بوجود بیاید، یعنی نگرش مسئولان، محتوای دروس و نیز برنامه‌ریزی پژوهشی و آموزشی ما باید در این جهت باشد که انگیزه پژوهش در جوانان افزایش پیدا کند. همانقدر که نسبت میزان سرمایه‌گذاری کشور در امر پژوهش کشور مشکل وجود دارد، در امر معنوی هم انتقاد به همان میزان و بلکه بیشتر وارد است. یعنی پژوهش و پژوهشگر منزلت و جایگاهی در کشور و جامعه ما ندارد که این مسأله باید اصلاح شود. از سوی دیگر شاهد هستیم که پژوهشگران در دانشگاهها از حقوق و دریافتی بسیار پائینی برخوردار هستند. وقتی مقوله آزادی علمی در دانشگاه مطرح می‌شود یکی از مهمترین شاخصه‌ها، میزان حقوق و مزایایی است که باید برای پژوهشگر در نظر گرفته‌شود. راحتی فکر و اندیشه و ثباتی که پژوهشگر برای پژوهش نیاز دارد، از مسایل بسیار اساسی است. پژوهشگر باید بتواند تمرکز کند و با امید ونگاه بلندتر به آینده بنگرد. این مسئله در مورد آموزش نیز صدق می کند؛ این حداقل‌ها حتی برای دانشجو نیز نیاز است (نه فقط برای پژوهشگر). نبود این عوامل نشاندهنده نبود جایگاه مناسب پژوهش در کشور است. اگر در جامعه یا موسسه‌ای، فرهنگ و مدیریت علمی حاکم باشد رتبه بندی افراد بر اساس سطح علمی، خلاقیت و نوآوری و همچنین میزان تلاش، صداقت علمی و وقت‌گذاری آنان صورت خواهد گرفت. در حقیقت دانشگاه‌ها و موسسات تحقیقاتی محل تجمع نخبگان یک کشور است که البته این مراکز نیز نمی تواند از جو عمومی حاکم بر کشور جدا باشد. متاسفانه فضای مردم فریبی نیز ممکن است در این مراکز حاکم باشد. حتی گاهی ما بجای آموزش و تربیت درست، شاهد بدآموزی در این مراکز هستیم. به هر حال این مراکز و دانشگاه‌ها جزیره نیستند و تفکر عمومی و مدیریت جامعه نیز در آنها اثر دارد. یکی از اصول فرهنگ علمی، داشتتن انصاف و امانتداری در کار جمعی و صداقت است. اگر به این اصول دقت نشود پژوهش از اساس متزلزل خواهد شد. به طور مثال اعلام اخبار پژوهشی هم راه و رسم خاصی دارد که اگر این اصول رعایت نشود، هرکسی اجازه پیدا خواهد کرد بدون تخصص در هر زمینه‌ای اظهار نظر کند. تاکید می‌شود که هر کسی تنها در تخصص خود صاحب نظر است و نه علامه دهر. پس نباید مسؤولین دولتی اجازه دخالت و اظهار نظر در مسایلی که تخصص در آن ندارند، به خود بدهند. علامه دهر بودن متعلق به ۵۰۰ سال پیش است و دوره این گونه ادعاها گذشته است. امروزه بهتر است بیشتر شنونده بود تا گوینده. در واقع سخن‌پردازی زیاد و شعار دادن نشان‌دهنده عالم بودن فرد نیست، بلکه سکوت و استفاده از علم و تجربه دیگران است که نشاندهنده نخبه‌بودن و فرهیختگی می‌باشد. مولفه دیگر در امر پژوهش، کار جمعی است و توانایی کار کردن در گروه است. ریشه های فرد‌گرایی در کشور ما تاریخی است به طوری که شاعر هم می‌گوید:«دلا خو کن به تنهایی که از تن‌ها بلا خیزد.» این فرهنگ سالها در کشور ما حاکم بوده است. در واقع یک جو بی‌اعتمادی وجود دارد که باعث می‌‌شود تمایل به انجام کار گروهی و تیمی کمتر شود. باید این جو بی‌اعتمادی و سوءظن را به اعتماد تبدیل کنیم و بدین ترتیب سرمایه‌های اجتماعی را بالا ببریم.
● در کجا قرار داریم؟
حرکت توسعه علمی در کشورما از سالها پیش شروع شده است و ما به جز ترکیه، از کشورهای آسیای جنوب غربی از سالها قبل در تولید علم و مقاله جلو افتاده بودیم. حتی من معتقدم ایران باید رتبه اول علمی را در کشورهای در حال توسعه پیدا کند. طبق استانداردهای جهانی، به ازای هر یک میلیون جمعیت، باید هزار مقاله در سال تولید شود. پس با توجه به ۷۰ میلیون نفر جمعیت کشور، ما ۷۰ هزار مقاله در سال نیاز داریم. از طرف دیگر ما، یک درصد از جمعیت جهانی را به خود اختصاص داده‌ایم؛ پس اگر دو میلیون مقاله در جهان تولید شود، ۲۰ هزار عدد از آنها سهم ماست که باید تولید کنیم. البته از نظر دور نداریم که رشد مقالات ما در سالهای اخیر شیب مداوم و تندی داشته و سریع بوده است ولی با وضعیت ایده‌آل‌ فاصله داریم. اما پشتوانه این رشد سریع نیروی انسانی، استعدادها، دانشگاهها است و اتفاقا باید این رشد سریع و درخشش و پژوهش‌های علمی، مسئولان را بیشتر به فکر وادارد که چرا بیش از این قدردان این پتانسیل عظیم نبوده‌اند. از طرف دیگر هنوز هم جای سرمایه‌گذاری و کار بسیاری باقی است و نباید این رشد سریع، ما را فریب دهد و به ما اطمینان کاذب دهد. تاکید می‌کنم این رشد به همین سرعت ادامه پیدا نخواهد کرد چون هر چه به قله‌ها نزدیک می‌شویم، رقابت هم دشوارتر می‌شود. باید شرایط به گونه‌ای باشد که خروج محققان از کشور صورت نگیرد چرا که در صورت خروج محققان از کشور این افت سرعت بیشتری خواهد گرفت، در حقیقت این خروج متاسفانه سیر صعودی داشته است.
منبع : هفته نامه سپید