پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


«ما یک نفریم»


«ما یک نفریم»
آشنایی علیرضا باذل و بهرام رادان به نخستین روزهای فعالیت رادان در سینما بازمی‌گردد. آن روزها باذل به عنوان دستیار پروژه‌های هدایت فیلم فعال بود و رادان تنها «شور عشق» را بازی کرده بود و برای «ساقی» و «آبی» قرارداد بسته بود و باذل دستیار محمدرضا اعلامی برای فیلم ساقی بود.
شاید هیچ کدام فکر نمی‌کردند دوستی ساده‌ای که آن روزها پا گرفت در سال‌های آتی به یک همکاری جدی و موفق بینجامد. دانش و آشنایی باذل با روابط و افراد و بی‌اطلاعی خود رادان از مناسبات جاری بر سینمای ایران، اولین جرقه‌های شکل‌گیری این همکاری شد. گرچه تا پیش از این رادان از مشاوره باذل در قالب یک رابطه دوستانه و غیرحرفه‌ای بهره می‌برد اما تمایل رادان به سیستماتیک کردن این رابطه با نیم نگاهی به استانداردهای حرفه‌ای آن سوی آب‌ها مفهوم جدید مدیر برنامه را وارد سینمای ایران کرد.
حضور مشاور، مدیر برنامه، سخنگو یا آژانس در کنار افراد صاحب نام از پیش پا افتاده‌ترین مسائلی است که در خارج از مرزهای ایران شاهدیم و اما اینکه آیا این همکاری در سینمای ما هم به توفیق خواهد رسید سوالی بود كه هیچ‌كس پاسخ‌اش را نمی‌دانست.او پیش از این شاهد یک تجربه ناموفق در همین راستا بود. سر «ساقی» مدیر برنامه یکی از هنرپیشه‌های زن به دفتر هدایت فیلم آمده بود و رفتارهای نابهنجار او نه‌تنها موقعیت مدیر برنامه را تا حد یک دلال تنزل داده بلکه حضور آن خانم در پروژه مذکور را نیز منتفی کرده بود.
در هر حال با آگاهی از تمام بازخورد‌های منفی احتمالی با استراتژی حرکتی سلانه و در خفا، باذل به عنوان مدیر برنامه‌های رادان فعالیت خود را آغاز کرد. این حرکت با چراغ خاموش تا «گیلانه» ادامه داشت. تا پیش از «گیلانه» باذل بیشتر به عنوان مشاور رادان در کنار او حضور داشت.
«گیلانه» شاید بهترین موقعیت برای علنی کردن این رابطه حرفه‌ای و گذر از مفهوم مشاور به مدیر برنامه بود. حضور بنی‌اعتماد و جهانگیر کوثری به عنوان افرادی که نه‌تنها اعتبار ویژه‌ای در سینمای ایران داشتند، بلکه با مفهوم و مناسبات حرفه‌ای و روز دنیا هم غریبه نبودند بستر مناسبی فراهم کرد که «بهرام رادان» بتواند به بهترین حالت از این همکاری پرده‌برداری کند.
رادان از همان روزهای اول یک وکالتنامه تام‌الاختیار به باذل داده بود که تازه پس از «گیلانه» ماهیت حقیقی‌اش را یافت. پس از آن بود که زیر قرارداد‌های فیلم یا تبلیغات رادان امضای باذل نشست و او به عنوان وکیل رادان مفاد یک قرارداد را تضمین کرد: «من و بهرام دو نفر نیستیم و نکته کلیدی ماجرا این است، ما یک نفریم و به همین دلیل عبور از بین ما و دور زدن هر کدام از ما مفهومی ندارد.»
خیلی وقت‌ها ناآگاهی دیگران از اصرار طرفین بر این روند حرفه‌ای باعث می‌شود که به برقراری ارتباط با خود رادان تمایل نشان دهند، غافل از آن که این سیستم، انتخاب خود او برای زندگی حرفه‌ای‌اش بوده و در نهایت، ماجرا به مدیر برنامه‌هایش ارجاع داده می‌شود. اکثر آنهایی که با این دو نفر سر میز مذاکره نشسته‌اند متفق‌القولند که باذل نه‌تنها دیوار بین آقای سوپراستار و دیگران نیست بلکه در نقش کاتالیزور هم بوده است.
بحث اعتماد در یک رابطه دو نفره که برای تمام منافع حقوقی و در بسیاری موارد، حقیقی یک فرد، تعیین‌کننده است، شاید اساسی‌ترین عنصری است که در همان نگاه اول باید در نظر داشت و در راستای رسیدن به آن تلاش کرد. امروز هر دو نفر این احساس اعتماد را بارزترین مولفه در تداوم و موفقیت این همکاری می‌دانند: «روزهای اول هیچ تصوری از امکان تداوم و حد و مرزهای این رابطه در اشل سینمای ایران نداشتیم و تنها شناختی که از بهرام داشتم امکان حساب باز کردن روی این آدم را به من می‌داد.
من تمام اعتبار مطبوعاتی‌ام را وسط می‌گذاشتم و به قول خیلی‌ها زیر چتر یک بازیگر قرار می‌گرفتم، اما اعتمادم به شخصیت بهرام و نزدیکی دنیا‌های ما تمام نگرانی‌های روزهای اول را بی‌رنگ كرد، ایده‌آل‌هایی که بهرام برای خودش تعریف کرده بود برای خود من هم جالب بودند و این انرژی رسیدن به آن افق‌ها در وجود هر دوی ما بود، هرچند که قبول دارم فکر نمی‌کردم روزی شغل اصلی‌ام باشد.»
امروز با اوج گرفتن بهرام رادان در زندگی حرفه‌ای‌اش، دامنه مسوولیت‌های باذل به عنوان مدیر برنامه‌اش نیز وسیع‌ترشده و کم‌کم افراد و حتی شرکت‌های دیگری در راستای اهداف تعیین‌شده آقای بازیگر به این مجموعه افزوده شده‌اند و زیر چتر نظارت و حمایت علیرضا باذل با آنها همکاری می‌کنند: «در خارج از ایران ما با دو مفهوم آژانس و مدیر روبه‌رو هستیم، معمولا اکثر پروژه‌ها از طرف آژانس‌ها مدیریت می‌شوند و این آژانس‌ها با بازیگرانی قرارداد و آنها را تحت پوشش خود دارند.
انتخاب آژانس‌ها مسلما بستگی مستقیم با میزان محبوبیت، شهرت و موفقیت بازیگر دارد تا در نتیجه با پیشرفت آنها به سود مالی موردنظرشان برسند و از سوی دیگر هم بازیگران برای بستن قراردادهای بهتر به همکاری با آژانس‌های معتبر علاقه‌مند هستند. در صورتی که برای یک پروژه بازیگر موردنظر مطرح باشد آژانس پیشنهاد خود را در قالب یک مجموعه متشکل از بازیگر منتخب و افرادی در حوزه‌های دیگر ارائه می‌دهد به فرض یک تدوینگر، یک بازیگر مکمل و یک فیلمبردار و در این حالت منافع تمام این مجموعه در نظر گرفته و تامین می‌شود.
در سینمای ما امکان تعریف آژانس‌هایی با فعالیت مشابه سازمان‌های خارج از کشور غیرممکن است و اگر شاهد بروز یک چنین اتفاقاتی باشیم به سرعت به دلالی و کارچاق‌کنی تعبیر می‌شود و اما مدیر برنامه یک بازیگر، فردی است چسبیده به او که تمام کارهایش را مدیریت می‌کند، به عنوان سخنگو و حتی در بسیاری از شرایط به عنوان وکیل این فرد هم مطرح است و کلیه مسائل مربوط به وی را بررسی و هماهنگ می‌کند، نه‌تنها در انتخاب برنامه‌ها و به فرض خواندن فیلمنامه‌های پیشنهادی و مشاوره در عرصه هنری حضوری جدی دارد بلکه در رابطه با ساده‌ترین رفتارهای اجتماعی او از جمله حضورها، نوع پوشش و رفتار فرد هم اظهارنظر می‌کند.
یک سری حواشی را از هنرمند می‌گیرد و این امکان را ایجاد می‌کند که او در فضای فکری به دور از تنش و جنجال و در نهایت آرامش، تمام و کمال به وظیفه اصلی خود بپردازد و تمام توجهش را به سیر حرفه‌اش و عوامل تاثیرگذار بر توفیقش در این راه معطوف کند.
حوزه وظایف کاملا مشخص و مجزا است و هر دو نفر در حیطه مسوولیت‌های خود البته با تکیه بر همفکری و تبادل‌نظر دیگری به سمت یک نقطه واحد در حرکت‌اند.» باذل معتقد است: «اگر قرار باشد درصدی از موفقیت‌های رادان را به پای من بنویسیم در بهترین حالت از۲۰ درصد فراتر نخواهد رفت چراکه تمام بار سنگین این حضور و استمرار و تاکید ورزیدن بر این حرکت روبه جلو بر دوش خود رادان است و البته این ۲۰ درصد ماجرا باید در کاملترین حالت ممکن اجرا و مدیریت شود.»یکی دیگر از مسائلی که نقش تعیین‌کننده‌ای در این رابطه دارد شفافیت در مباحث مالی است، درصدی از تمام قرارداد‌های رادان سهم مدیر برنامه اوست که این درصد از همان روز اول تعریف شده و تاکنون تغییری نکرده است.
وقتی از او می‌پرسم هیچ یک از شما تا به حال به هر دلیلی احساس پشیمانی از این همکاری و انتخاب این روند حرفه‌ای نکرده‌اید، تنها برق چشم‌هایش کافی است که احساس کنم این تازه آغاز راه است و برنامه‌های بزرگتر و جدی‌تری در راه است: «وقتی این‌قدر موفق بوده‌ایم، چرا احساس پشیمانی؟»
منبع : روزنامه هم‌میهن