پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
خوب و بد بروز احساسات
در بسیاری ازجوامع مدرن پنهان داشتن احساسات و عواطف به عنوان مشخصهای منفی تلقی میشود. در برخی دیگر از جوامع جلوگیری از بروز احساسات و حفظ خونسردی رفتاری مثبت به حساب میآید. این تلقیها تا چه حد بر مبانی علمی استوارند؟
جلوگیری از بروز احساسات معمولا نشانهای از خونسردی یا خویشتنداری است. در بسیاری از جوامع مدرن پنهان داشتن احساسات و عواطف به عنوان مشخصهای منفی تلقی میشود. آدمی زمانی به عنوان شخصی اصیل و واقعی شناخته میشود که از بروز احساسات خود شرمنده نباشد و به صورت تصنعی از آنان جلوگیری نکند. آیا این نظرات درباره احساسات واقعا درست هستند یا اینکه تنها فرضیاتی هستند که بر پایههایی سست استوارند؟
● نظرات رایج درباره تظاهر بیرونی احساسات
تقریبا اغلب روانشناسان بر این عقیدهاند که تجربه و دریافت احساسات در زندگی آدمی بسیار مهم است. حتی برخی از کارشناسان فراتر از این رفته و اصالت فرد را در گرو بروز احساسات میدانند و انسانهای تودار یا خویشتندار را افرادی خونسرد، بیتفاوت و غیراصیل قلمداد میکنند.
مسلما این بینش در گذشته حاکم نبوده است. به طور مثال، تا چندی پیش بروز احساسات برای مردان نشانه ضعف به حساب میآمد، اما این پدیده نیز دچار تحول شده است.
اما در پس این مد رایج، سوءتفاهمی بزرگ نهفته است. این فرض که رفتار احساساتی نشانهای از اصالت است، متکی به این تصور است که احساسات و بروز احساسات از یکدیگر جداییناپذیرند و در رابطهای محکم و مستقیم با یکدیگر قرار دارند. بنا به نظرات رایج، هر کس که به نوعی بروز احساسات خود را تحت کنترل در آورد یا آن را سرکوب کند، سرانجام به خود احساسات نیز آسیب خواهد رساند. این نظر را میتوان بدین نحو بیان داشت که تجلی عواطف و بروز واکنشهای حسی نشانهای از وجود واقعی و اصیل احساسات در درون آدمی است.
اما چندی است که این نظرات رایج و کلیشهای از سوی برخی پژوهشگران به طور جدی زیرسوال رفته است. مانفرد هولودینسکی از دانشگاه مونستر در آلمان به همراه ولفگانگ فریدل مایر از دانشگاه میشیگان در آمریکا عنوان میکنند که تجلی وبروز احساسات در پیوند مستقیم با خود احساسات نیستند. به نظر آنان یکی از نشانههای بلوغ دقیقا همین جدایی میان این دو است. فرد بالغ قادر است که بروز احساسات را تحت کنترل داشته باشد، بی آنکه به سرکوب احساسات در درون خود دست زند.
● هماهنگی میان احساسات و بروز آن در کودکان
پژوهشگران بر این باورند که تنها در نزد کودکان وحدتی میان احساس و بیان یا بروز آن وجود دارد. برای کودک گرسنگی و جیغ زدن اموری یکسانند. تنها در سنین بالاتر کودکان قادر به تمایز میان احساس و اشکال بروز آن میشوند. آدمی سرانجام در دوران بلوغ قادر میشود که میان تجربههای درونی و رفتار بیرونی خود به طور قطعی تمایز گذارد واین به معنای خیانت به احساس درونی نیست و تنها پس از این تفاوتگذاری انسان قادر به مشارکت فعال در زندگی پیچیده اجتماعی میشود.
از زمانی که کودک قادر به تامین نیازهای خود میشود، بروز یا نشان دادن احساسات جنبه درخواستی خود را از دست میدهد و به مرور زمان هر چه بیشتر خصلت ارتباطی آن برجسته میشود. روانشناسان با آزمایشهای مختلف این موضوع را بررسی کردهاند. برای مثال کودکان تا پنج یا شش سالگی بدون حضور شخصی دیگر نیز احساسات خود را نشان میدهند، اما این رفتار در دوران مدرسه به تدریج محو میشود.
● فطری یا اکتسابی
پاول اکمن، روانشناس آمریکایی، یکی از طرفدارن نظریه هماهنگی میان احساس و بیان آن، با جمعآوری و تحلیل تعداد بیشماری ازحرکات و حالات صورت انسانی بر این نظر است که برخی از حالات و حرکات چهره ورای مشخصات خاص فرهنگی برای همه انسانها یکسانند. این حالات چهره نشانگر احساسات پایهای و فطری انسان نظیر ترس، خشم، غم، شادی و انزجار هستند.
اما کلاوس شرر، روانشناس سوئیسی، برخلاف اکمن بر این باور است که حالات چهره برای بیان احساسات پایهای همیشه و در همه جوامع یکسان نیستند و در زندگی روزمره کمتر قابل مشاهده هستند و تنوع و تفاوت در تظاهر احساسات پایهای یکی از ویژگیهای زندگی انسانی میباشد.
گرچه نوزادان برای برآوردن نیازهای خود برخی رفتارهای یکسان از خود نشان میدهند، اما این موارد با نمونههای اکمن از حالات روحی تفاوت دارند. به نظر روانشناسانی نظیر شرر، هولودینسکی و فریدل مایر احساسات فطری و مادرزاد نیستند و حتی نوزادان باید آن را نخست فرا گیرند.
به نظر هولودینسکی هسته اصلی هر احساسی ارتباط یا مراوده است. کودک جیغ میزند و مادر او را بغل میکند. کودک از همان آغاز میآموزد که چگونه میتوان با بیان احساس محیط خود را تحتتاثیر قرار داد. بدین معنا احساسات دریافتهای آشفته و ناروشن جسمی هستند و تنها پس از مبادله با جهان بیرون کودک میآموزد چگونه احساسات خود را به طور مشخص و دقیق بروز دهد.
گریستن و شادی بر صحنه تئاتر نشانگر اصالت احساسات نیستند، اما کنترل ماهرانه احساسات نیز به معنای وجود احساس ژرف، بلوغ و پختگی آدمی نیست. خویشتنداری تنها بدین معنا است که در ظاهر و در سطح احساس زیادی وجود ندارد. کارشناسان بر این نظرند که احساس بخشی از سیستم ارتباطی است که از سوی امیال انسانی همراهی میشود. نشان دادن احساسات در خدمت دستیابی انسان به آرزوها و اهداف خود است. بروز احساس بیش از همه بیانگر این است که شخص علاقه و امیال خود را به جا میداند و در این زمینه به خود حق میدهد. احساس محق بودن نتیجه روند اکتساب ارزشهای اخلاقی است که در زندگی اجتماعی جای دارند.
انسانها در قبال بسیاری ازحوادث و موضوعات با بروز احساسات از خود واکنش نشان میدهند، اما این حوادث وموضوعات بیش از آنکه بیانگر خصوصیت افراد باشد، خبر از اجتماعی میدهند که انسانها در آن زندگی میکنند.
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت سیزدهم
هلال احمر آتش سوزی قوه قضاییه تهران پلیس اصفهان بارش باران سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش فضای مجازی سازمان هواشناسی
قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو بازار خودرو قیمت سکه خودرو دلار بانک مرکزی حقوق بازنشستگان سایپا ایران خودرو کارگران
نمایشگاه کتاب سریال شهاب حسینی عفاف و حجاب کتاب جواد عزتی مسعود اسکویی تلویزیون سینما سینمای ایران دفاع مقدس فیلم
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه چین ترکیه اوکراین انگلیس یمن ایالات متحده آمریکا
استقلال پرسپولیس فوتبال علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید لیگ برتر بایرن مونیخ
هوش مصنوعی کولر تبلیغات موبایل تلفن همراه اینستاگرام گوگل اپل ناسا عیسی زارع پور وزیر ارتباطات
کبد چرب فشار خون بیمه دیابت بیماری قلبی کاهش وزن داروخانه رابطه جنسی