سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


جهانی سازی و مفاهیم مرتبط با آن


جهانی سازی و مفاهیم مرتبط با آن
جهانی سازی ( العولمهٔ ) با برخی دیگر از واژگان تداخل مفهومی یافته و از این رو گاه گمان می بریم که جهانی سازی همانند آن مفاهیم است. از این رو لازم است که به بیان وجوه اشتراک و اختلاف میان این مفاهیم و مفهوم جهانی سازی پرداخته شود.
اولین مفهوم جهانی شدن( العالمیهٔ ) است. اندیشه ای که بشر از دیر باز و در طول تاریخ بدان دعوت نموده و متوجه رسیدن به آن بوده است. تا اداره ی جهان را به منزله ی موجودیت واحدی اداره نماید که در آن به صورت همه ی بشر به صورت یک خانواده ی واحد فرا گیرد و این امر منوط به برداشتن تمامی مرزهاست.[۱][۱]
اما جهانی شدن متفاوت از جهانی سازی است. جهانی شدن ( العالمیهٔ ) واژه ای مشتق از ( العالم ) است که دلالت بر کره ی زمین می کند. و در این دلالت همانند جهانی سازی است. اما جهانی شدن شامل هر آنچه وسعت یافته و با گذر از مرزها و موانع گسترش یافته، می گردد تا تمامی جهان را بدون تفاوت و تمییزی در بر گیرد. [۱][۲]
در حالی که جهانی سازی برنامه ای را لازم می دارد و یا تکمیل می کند تا از طریق علم و نوآوری خود را در عرصه ها و در عمل تحمیل نماید. و در نتیجه سرمایه و نیروهای حاکم بر آن را مسلط گرداند.[۱][۳]
جهانی سازی مقوله ای از مقولات تجدد و مرتبط با برتری غرب و توسعه ی آن در جهان است که در نتیجه ی اکتشافات و انقلابات مدرن جغرافیایی و اقتصادی و سیاسی به وجود آمده است. در حالی که جهانی سازی مقوله ای امروزین، و از زمره ی مقولات مابعد صنعت و مابعد تجدد می باشد. که مرتبط با انفجار فناوری ارتباطات جهانی سازی است. چنانکه با فشردگی مکان ها، مسافت را چنان از میان می برد که کره ی زمین به منزله ی روستایی کوچک در می آید.[۱][۴]
جهانی سازی غیر از جهانی شدن است. زیرا جهانی شدن معترف به وجود فرهنگ های دیگری است که قابل تبادل با هم بوده و می توان به تکثر آنها اذعان نمود. اما جهانی سازی با ایجاد رخنه ای فرهنگی، فراگیری تنها فرهنگ واحدی را به رسمیت می شناسد. امری که منجر به نابودی دیگر فرهنگ ها و هویت ها می گردد. [۱][۵] جهانی شدن عبارت از تعامل تمدن ها است و نیز به معنای فهم میانه روی مشترکی در ضرورت این تعامل و تعاون بشری به خاطر صلح و امنیت است که آنرا ضرورت بشریت ایجاب می کند.[۱][۶]
جهانی شدن برنامه ی جاه طلبانه ای نیست. بلکه تمایل به داد و ستد و گفتگو و ارتقای امور خصوصی در سطح جهانی است. اما جهانی سازی اراده ای برای نفوذ به دیگری و سلب ویژگی های آن است. [۱][۷]
( رونالد رابرتسون ) جهانی سازی را با جهانی شدن درهم آمیخته و آن دو را چنین معنا می کند که عبارت از دگرگونی جهان به مکانی واحد است که دربردارنده ی درجاتی از وابستگی تمدنی و اجتماعی دو سویه اند. [۱][۸] اما تصویر روشنی از واقعیت امروز، بیانگر درجات مختلفی از وابستگی متقابل و نابرابرانه تا دورترین مناطق جهان است.
قابل ذکر است که جهانی شدن دارای تقسیمات متعددی بوده و جهانی شدن مفتوح و بدون هیچ گونه محدودیتی است. اگر چه گاه مقید[۱][۹] و تابع شروط معینی است. و گاه جهانی شدن به صورت دینی یا علمی و یا ایدئولژی است. [۱][۱۰] نظر به اینکه جهانی شدن عبارت از گشودن جهان است که در انتشار اندیشه یا عقیده و یا ایدئولژی در سطح جهانی مجسم شده و از این رو به وجود دیگر نظرات اذعان می نماید. یعنی متوجه سیطره ی ارزش ها و مبادی جهانی موجود بین ملت ها است. مانند دیدگاه های ادیان اسلام و مسیحیت که ذاتا دعوتی دینی اند.
مانند تضمین حقوق انسان، آزادی های اساسی آن، تسامح، عدالت و دیگر مبادی جهانی . اما جهانی سازی با ویژگی سیطره ی مکتب بازار جهانی و انتشار تکنولژی و انقلاب اطلاعاتی و از میان رفتن موانع جریان آنها چه در فضای داخلی و یا خارجی متمایز می شود. لذا جهانی شدن، کوششی به جهت سیطره و مقهور ساختن انسان ها و الگوسازی ذائقه هاست، به گونه ای که نوع معینی از رفتار و مصرف و توسعه ی تحمیلی فرهنگی را بنیان می نهد. ( عدم اعتراف به فرهنگ ها و ملت های دیگر ) و از این رو متمایل به غربی شدن یا آمریکایی شدن است که به دنبال برقراری واقعیت نوینی از طریق رایانه ها و بانک های اطلاعاتی می باشد که هر چیزی را به وجودی عددی در می آورد.
لذا جهانی سازی غیر از جهانی شدن است. جهانی شدن از طریق شناخت یکدیگر شکل گرفته و مورد تاکید خداوند سبحانه و تعالی است : « یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و خلقناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقاکم ان الله علیم خبیر » [۱][۱۱] [۱][۱۲] ... و این مفهوم در تعارض با جهانی سازی است که به معنای کوششی برای کشیدن جهان به سمت سیطره و نظام واحدی است. [۱][۱۳]
و آنچه که گرایش جهان را به سوی آمریکایی شدن نشان می دهد در کلام ( جورج بوش ) رییس جمهور اسبق آمریکا مشهود است: « سده ی آینده، شاهد انتشار ارزش های آمریکایی و شیوه های زندگی و رفتار به سبک آمریکا می باشد. » [۱][۱۴] لذا هدف آمریکا ایجاد واحدی برنامه ریزی شده توسط برخی از رهبران و سردمدارانش است. کوششی که با الزام سرشت و شیوه ی آمریکایی آن را بر دیگر فرهنگ ها وتمامی ملت های جهان تعمیم می دهد.
( البرت بفریدج عضو مجلس سنای آمریکا ) کسی که متاثر از رهبران اولیه ی آمریکا مانند جفرسون و جورج واشنگتن بود، از ابتدای سده ی بیستم بر این باور بود که « هدف ما آمریکایی ساختن جهان است. » و از این رو دغدغه ی فکری سردمداران آمریکا از جنگ جهانی دوم تا امروز که اداره ی سیاست آمریکا را در دست داشتند، تحقق این مقوله در تمامی راه های سیاسی ، اقتصادی ، نظامی و فرهنگی بوده است. یعنی ایالات متحده ی آمریکا از همان زمان در چنین راهی گام بر می داشت.
تاریخ، به سوی سیطره بر دنیای اقتصاد و سیاست و فرهنگ حرکت می کند با توجه به آگاهی های جهانی و نشانه های جدیدی که جنگ برای آن ترسیم نموده است.[۱][۱۵]
اموری چون رشد وسایل ارتباطات و تداخل آن در عرصه های مختلف و در تمامی حوزه ها، و با توجه به اثر محوری ایالات متحده ی آمریکا در عرصه ی جهانی بسان قدرت یکه تازی پس از پایان جنگ سرد و سقوط اتحاد جماهیر شوروی، تمییز میان نفوذ آمریکایی و مرزی که با آن جهانی سازی آغاز می شود را دشوار ساخته است. چه جهانی سازی به گونه ای معادل آمریکایی ساختن جهان در نظر گرفته شود و یا آن که در عمل پدیده ای مستقل در ذات خود محسوب گردد.[۱][۱۶]
میزان بسیار داده های اطلاعاتی و سهولت در انتشار و از میان رفتن مرزهای میان دولت ها، به نوعی انتقال کالاها و مردمان در بین دولت ها شده و همه ی اینها منجر به سهولت انتشار ارزش ها و مفاهیم و افکار غربی ـ آمریکایی در سطح جهان گردیده است. چنانکه بر جهان بانگ موسیقی و فیلم های آمریکایی مبتنی بر بکارگیری زور ، نیرومندی، و جنسیت استوار حاکم شده و از طریق کالاهای توزیع شده در ابعاد بسیار وسیع جهانی شیوه ی زندگی آمریکایی در رفتار فردی و اجتماعی مناطق فوق حاکم می گردد.
در این هنگام جهانی سازی نزدیک به مفهوم آمریکایی شدن گردیده و حتی هم معنای آن می شود. چنانکه ( تام فریدمن ) از نظریه پردازان جهانی سازی آمریکایی در ترسیم نشانه های دورانش می نویسد:
«ما در مقابل کارزارهای سیاسی و تمدنی بزرگی قرار داریم، جهانی سازی، آمریکایی شدن است و ایالات متحده ی آمریکا نیرویی دیوانه وار است ما نیروی انقلابی بسیار مهمی هستیم و آنها به حق از ما در هراسند. صندوق بین المللی پول بسان حیوان دست آموزی در برابر جهانی سازی است.و در گذشته، بزرگ کوچک را می خورد اما اکنون آنکه سریع تر است، کندتر را از میان بر می دارد. [۱][۱۷]
یعنی جهانی سازی حرکتی است که از جمله اهداف آن توجیه سلطه ی آمریکا بر جهان است. چنانکه ( جورج مارکاثر ) در کتابش بنام جبهه ی دوم می نویسد:
« جهت گیری وسایل ارتباط جمعی آمریکا پس از جنگ خلیج فارس معطوف به ضرورت تمجید از ارزش های آزادی، درستی، قدرت، عدالت، امنیت و الگوی زندگی آمریکایی بوده و علائم معینی را در سیاق آن مفاهیم، همانند پرچم آمریکا و تصویر مجسمه ی آزادی و اعلامیه ی حقوق آمریکا و فرمان لینکن و جفرسون بکار گرفتند. » [۱][۱۸]
بنابراین جهانی سازی بیانگر عمق آرمان های سلطه طلبانه ای ایالات متحده ی آمریکا به جهت منافع امنیت ملی آن است و این امر واقعیتی مسلم در چارچوبی مبتنی بر آزادی مطلق قوانین حاکم بر بازار یکپارچه ی مالی است که حاکمیت های ملی را به مبارزه می طلبد. [۱][۱۹]
دکتر اسماعیل صبری عبدالله استعمال واژه ی « کره گیر شدن » ( الکوکبهٔ ) را بر جهانی سازی برتری می دهد. زیرا کره گیر شدن، فعل سیاره ( الکوکب ) یعنی زمین است و این بدان معناست که « امور اقتصاد و اجتماع و سیاست و فرهنگ و رفتارها با یکدیگر در تداخل آشکاری قرار گرفته اند.
و بدون در نظر گرفتن مرزهای سیاسی دولت ها و حاکمیت شان و نیز انتساب آنها به ملت یا دولتی معین و بدون آنکه نیازی به تصمیمات حکومتی داشته باشد. » و بیان می کند که بر « کره گیر شدن » هیچ گونه تصور یا آزادی فکر با ابعاد عمیقی به اندازه ای که سیاستمداران در آن نقش دارند، محرک نزاع بین متفکران نیست. و به این نتیجه می رسد که « کره گیر شدن » در اساس تولید داخلی سرمایه داری معاصر و در شرکت های چند ملیتی متبلور می گردد. [۱][۲۰]
با توجه به آنچه که بیان گردید جهانی سازی مرادف دو اصطلاح جهانی شدن و کره گیر شدن نمی باشد. و به اندازه که از نظر بعد، مضمون و هدف به معنای آمریکایی ساختن جهان است، به معنای آنها نمی باشد. علاوه بر آنکه آن از فضای محلی و منطقه ای خارج می شود. فضای محلی یی که در اساس مستند به وجود ملت بوده[۱][۲۱] و فضای منطقه ای که مستند به اندیشه ی حقوق متبادل میان گروهی از دولت ها است که قاره ی واحدی آنها را به هم پیوند می دهد.[۱][۲۲]
[۱][۱] Dr. Girish Mishra, Globalization and India: Some implictions review of international affairs, No- ۱۰۸۹ – ۹۰, February – March, ۲۰۰۰, P. ۴۲.
[۱][۲] محمد حسن الابیاری، المنظمات الدولیهٔ الحدیثهٔ و فکرهٔ الحکومهٔ العالمیهٔ، الهیئهٔ المصریهٔ العامهٔ للکتاب، ۱۹۷۸، ص ۲۲.
[۱][۳] د. علی عقلهٔ عرسان، العولمهٔ و الهویهٔ، مجلهٔ اوراق، رابطهٔ الکتاب الاردنیین، عمان ، ع ( ۱۴ ) ، س ۲۰۰۰، ص ۷.
[۱][۴] علی حرب، مصدر سبق ذکره، ص ۹۸.
[۱][۵] محمود علیان علیمات، تحدیات الوطن العربی فی القرن الجدید، بحث مقدم من مرکز المستقبل للدراسات الاستراتیجیهٔ، عمان، الاردن، الی مرکز الدراسات الدولیهٔ، جامعهٔ بغداد فی مؤتمره العلمی لعام ۲۰۰۰، ص ۱۱.
[۱][۶] محمد وجیه قدور، مصدر سبق ذکره، ص ۷.
[۱][۷] محمد عابد الجابری، مصدر سبق ذکره، ص ۳۰۱.
[۱][۸] رونالد روبرتسون، العولمهٔ النظریهٔ الاجتماعیهٔ و الثقافیهٔ الکونیهٔ، مصدر سبق ذکره، ص ۹.
[۱][۹]
[۱][۱۰] محمد حسن الابیاری، مصدر سبق ذکره، ص ۲۴.
[۱][۱۱] سوره الحجرات، الآیهٔ: ۱۳.
[۱][۱۲] محمد وجیه قدور، مصدر سبق ذکره، ص ۵.
[۱][۱۳] Dr. Girish Mishra, op, cit, P. ۴۲.
[۱][۱۴] نقلا عن : د. علی عقلهٔ عرسان، مصدر سبق ذکره، ص ۱۷.
[۱][۱۵] د. لطیف کریم محمد العبیدی، العولمهٔ فی الفکر السیاسی المعاصر، مجلهٔ دراسات و بحوث الوطن العربی، الجامعهٔ المستنصریهٔ، ع ۶ ـ ۷ ، ۱۹۹۹، ص ۵۷.
[۱][۱۶] بول سالم، الولایات المتحدهٔ الامریکیهٔ ـ معالم الهیمنهٔ فی مطلع القرن الحادی و العشرین، ندوهٔ العرب و العولمهٔ، مصدر سبق ذکره، ص ۲۰۹.
[۱][۱۷] نقلا عن : د. علی عقلهٔ عرسان، مصدر سبق ذکره، ص ۱۴.
[۱][۱۸] جورج مارکاثر، الجبههٔ الثانیهٔ ـ التضلیل الاعلامی فی حرب الخلیج، ترجمهٔ ـ محمود برهوم ـ و نقولا ناصر، دارالفکر، عمان، ۱۹۹۳، ص ۱۸۸ ـ ۱۸۹. نقلا عن: د. لیث عبدالحسن جواد، المضامین الاجتماعیهٔ للعولمهٔ، مجلهٔ دراسات، مصدر سبق ذکره، ص ۴۷.
[۱][۱۹] عبدالاله بلقزیز، مصدر سبق ذکره، ص ۱۵ ـ ۱۶.
[۱][۲۰] د. اسماعیل صبری عبدالله ، الکوکبهٔ: الرأسمالیهٔ العالمیهٔ ما بعد الامبریالیهٔ ، فی کتاب ـ العرب و تحدیات النظام العالمی، مرکز دراسات الوحدهٔ العربیهٔ، بیروت، ۱۹۹۹، ص ۴۴ ـ ۴۵.
[۱][۲۱] Yasuhi Akashi, on the threshold the united nations and Clobal Governance in the new, Millennium, review of international Affairs. No- ۱۰۹۱ – ۹۳, April – June, ۲۰۰۰, P. ۵۲. [۱][۲۲] Borislav vukovic. OP. Cit, P. ۱۶.
دکتر سناء کاظم گاطع
مترجم: کامیار صداقت ثمرحسینی
http://glo۱۱۰.blogfa.com/۸۶۰۶.aspx


همچنین مشاهده کنید