جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

یک قدم تا فقر


یک قدم تا فقر
بررسی روند سال‌های اخیر شاخص توزیع هزینه‌های خانوار، نشان می‌دهد این شاخص فقط برای دهک‌های بالای درآمدی افزایشی بوده و در هر دو جامعه شهری و روستایی تنها از دهک سوم به بالا بهبود یافته است.
یکی از ابزارهای متعارف بررسی توزیع امکانات معیشتی بین گروه‌های مختلف جامعه، بررسی سهم گروه‌ها از هزینه‌ها و درآمدها است. بدین منظور، معمولا خانوارها بر حسب سطوح درآمد یا هزینه، از کمترین سطح به بالاترین سطح در ۱۰ گروه مرتب شده و سهم هر گروه از کل محاسبه می‌شود. بر اساس آمارهای رسمی، سهم دهک پایین و دو دهک پایین درآمدی در کشور از کل هزینه‌های خانوارها به ترتیب ۲ و ۱/۵ درصد است، در حالی که سهم دهک بالایی و دو دهک بالایی درآمدی به ترتیب ۷/۳۳ و ۹/‌۴۹ درصد می‌باشد. در این میان، در حالی که سهم دو دهک پایین در جامعه شهری و روستایی کشورمان طی سال‌های گذشته بهبود یافته، اما همچنان سهم دهک پایینی به خصوص در روستاها در مقایسه با سایر کشورها از وضع مطلوبی برخوردار نیست، به طوری که این سهم در ایران ۶/۱ درصد و در کشورهای در حال توسعه‌ای چون پاکستان ۴/۳، تایلند ۵/۲، هند ۴ و فیلیپین ۴/۲ درصد می‌باشد.
‌نسبت هزینه دهک بالا (ثروتمندترین) به دهک پایین (فقیرترین) نیز از زمره شاخص‌های نابرابری به حساب می‌آید. این نسبت در کشورمان ۲/۱۷ درصد است که در مقایسه بین‌المللی از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. به عنوان مثال، نسبت دهک بالا به پایین درآمدی در کشورهای در حال توسعه‌ای نظیر پاکستان ۷/۶، تایلند ۶/‌۱۱ و چین ۶/۱۲ درصد و در کشورهای پیشرفته نظیر فرانسه ۹، سوییس ۷/‌۹ و آلمان ۲/۷ درصد می‌باشد.
● هزینه‌ها
مقایسه ارقام متوسط هزینه خالص خانوارهای شهری و روستایی کشورمان نشان می‌دهد که طی سال‌های اخیر، سطح زندگی در مناطق روستایی ایران همواره پایین‌تر و در حدود ۶۰ تا ۶۵ درصد مناطق شهری بوده است، هرچند در دوره ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴، متوسط رشد هزینه سالانه خانوار شهری به قیمت جاری ۲۰ درصد و برای خانوار روستایی ۲۲ درصد بوده است.
در سال ۱۳۸۴ متوسط هزینه‌های ناخالص سالانه یک خانوار شهری ۷/‌۶۸ میلیون ریال بوده است که ۸/۵۲ میلیون ریال (۸/۷۶ درصد)، هزینه‌های غیرخوراکی و ۹/۱۵ میلیون ریال (۲/۲۳ درصد) به هزینه‌های خوراکی و دخانی اختصاص داشته و در عین حال، نسبت به سال قبل از آن به ترتیب ۵/۱۷ و ۸ درصد افزایش یافته است.
‌در این سال، از ۸/۵۲ میلیون ریال هزینه خالص غیرخوراکی سالانه یک خانوار شهری حدود ۵/۱۸ میلیون ریال (۳۵ درصد) هزینه مسکن، ۷/‌۱۱ میلیون ریال (۱/۲۲ درصد) هزینه حمل و نقل و ارتباطات، ۷/۶ میلیون ریال (۶ درصد) هزینه کالاها و خدمات متفرقه و ۸/۲ میلیون ریال (۳/۵ درصد) هزینه بهداشت و درمان، بیشترین سهم را به خود اختصاص داده‌اند. در میان هزینه خوراکی‌ها نیز بیشترین وزن به خرید گوشت (۳/۲۵ درصد از کل هزینه خوراکی‌ها)، هزینه میوه‌ و سبزی‌ (۸/۱۶ درصد) و هزینه آرد، رشته، غلات، نان و فرآورده‌های آن (۱/‌۱۱ درصد) اختصاص داشته است.
لازم به ذکر است، یکی از شاخص‌های مهم برای تعیین سطح رفاه خانوار، نسبت هزینه‌های غیرخوراکی به خوراکی است که به طور معمول، بالا بودن این سهم، نشان‌دهنده افزایش سطح رفاه خانوار می‌باشد. این متغیر طی سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۳ در جامعه شهری کشورمان تغییر چشمگیری نداشته و در سطح ۵/۳ برابر باقیمانده است. اما در سال ۸۴ با اندکی تغییر به ۳/۳ برابر رسیده است. البته این شاخص طی دوره ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۴ برای دهک پایینی جامعه شهری کاهش داشته است. در حال حاضر نسبت هزینه غیرخوراکی‌ها به خوراکی‌ها برای دهک‌ اول جامعه شهری در سطح ۸/‌۱، برای دهک دوم ۹/۱ و دهک سوم در سطح ۱/۲ برابر می‌باشد. از سوی دیگر، این شاخص در سال ۸۴ در جامعه روستایی معادل ۶/‌‌۱ برابر بوده است. جالب آن که متوسط نسبت هزینه غیرخوراکی به خوراکی در دوره ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ برای سه دهک پایینی روستایی تقریبا معادل یک برابر بوده است. در واقع، در این سه دهک، خانوارها نیمی از درآمدشان را صرف هزینه‌های خوراکی نمود و میزان بهره‌مندی آنان از هزینه‌های غیرخوراکی (بهداشت، تفریح، بیمه، تحصیل و غیره) بسیار اندک بوده است. بدین ترتیب، این نسبت در سال‌های اخیر در واقع تنها برای دهک‌های بالای درآمدی افزایشی بوده و در هر دو جامعه شهری و روستایی تنها از دهک سوم به بعد بهبود یافته است. ‌
● نقشه فقر
شناسایی افراد فقیر معمولا در قالب تعیین خط فقر صورت می‌گیرد. طبق گزارش‌های رسمی منتشر شده، خط فقر نسبی در ایران بر اساس سرانه تعدیل شده خانوار، سالانه سه میلیون و ۶۴۷ هزار ریال است. بر این اساس ۸/۲ درصد جمعیت شهری (حدود یک میلیون نفر) و ۹/۲ درصد جمعیت روستایی (معادل ۶۶۷ هزار نفر)، در سال ۸۴ زیر خط فقر شدید قرار داشتند.
از سوی دیگر، آخرین نقشه جغرافیایی فقر در کشور که بر اساس تعیین خط فقر استانی تدوین شده است، درصد فقر در سال ۷۹ را در مناطق شهری ۳/۰ درصد و در مناطق روستایی ۳۹/۰ درصد، در سال ۸۰ به ترتیب ۱۹/۰ و ۳۶/۰ درصد، در سال ۸۱ معادل ۲۵/۰ و ۳۳/۰ درصد، در سال ۸۲ معادل ۲۸/۰ و ۲۴/۰ درصد و در سال ۸۳ برابر ۲۹/۰ و ۲۸/۰ درصد نشان می‌دهد. بر اساس همین گزارش، شکاف نرمال فقر که نشان‌دهنده فاصله افراد فقیر از خط فقر است، از ۰۵/۰ درصد برای مناطق شهری و ۱۲/۰ درصد برای مناطق روستایی در سال ۱۳۸۰ به ۰۸/۰ و ۰۸/۰ درصد در سال ۸۳ کاهش یافته است. این در حالی است که هرچه این رقم افزایش یابد، نشان می‌دهد فقرا فاصله بیشتری از خط فقر پیدا کرده‌اند. به هر حال، وضعیت فقرای شهری در سال ۸۳ به مراتب بدتر از سال ۸۰ بوده است. ‌
نتایج این گزارش نشان می‌دهد که درصد فقرای مناطق روستایی از شهری بیشتر است. همچنین در طول سال های ۷۰ تا ۸۳، علی‌رغم کاهش میزان فقر، وضعیت پایین‌ترین لایه‌های درآمدی جامعه، تغییر چندانی نیافته و تنها خانوارهای نزدیک به خط فقر، وضعیت بهتری پیدا کرده‌اند. ‌
منبع : راهکارهای اقتصادی