دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا
جایگاه تشکلهای کارگری در جامعه به عنوان نهاد مدنی
همزیستی افراد جامعه همسازی و سازگاری را بهوجود میآورد، نتیجه این سازگاری هماهنگی میان افراد اجتماع است كه هارمونی اجتماعی نام گرفته است. بنا به قاعده هارمونی اجتماعی، وجود یك نظم ضرورتی گریزناپذیر است و این نظم اجتماعی است كه تحتتاثیر خواست و نیازهای عمومی، سازمانهای اجتماعی خرد و كلان را بهوجود میآورد. سازمانهای اجتماعی كوچك و بزرگ دو وجه اصلی دارند؛ اول ساخت، دوم كاركرد. هر دو وجه روی هم تاثیر متقابل دارند یعنی هرچه ساخت سازمان متناسب با اهداف آن سازمان از منطق درستی برخوردار باشد، كاركرد آن نیز به همان میزان درست خواهد بود یا بالعكس.
كاركرد بعضی سازمانهای اجتماعی بیشتر درونی است یعنی متوجه اعضای داخل آن سازمان است (مانند خانواده) و كاركرد بیشتر سازمانهای اجتماعی بیرونی است یعنی به سوی خارج از آن سازمان توجه دارد و عمدتا در رابطه با سازمانهای دیگر است.
سازمانهای كارگری (سندیكاها، اتحادیهها، فدراسیونها و كنفدراسیونها) از جمله سازمانهای اجتماعی هستند كه براساس ضرورت ایجاد میشوند و به تناسب گستره میدان كاركردشان به سازمانهای دیگر اجتماعی توجه دارند. سندیكاهای كارگری به عنوان تشكل پایه، در برابر كارفرما یا نمایندگان او، اتحادیهها و فدراسیونها و كنفدراسیونها در وسعت مناطق جغرافیایی و كشوری در مقابل اتحادیههای همتراز و برای تصدی كرسیهای نمایندگان كارگری در پارلمان و مجالس قانونگذاری و شوراهای محلی و شهری و هر سازمان اجتماعی بزرگتری كه در آن بتوان از منافع كارگران بهجدیت دفاع كرد، بهوجود آمدند.
از سوی دیگر چون اجتماع از طبقات گوناگون شكل گرفته است در نتیجه سازمانهای اجتماعی همرنگ طبقاتی دارند. سازمانهای كارفرمایی(سندیكاها و اتحادیههای كارفرمایی) از جانب كارفرمایان هر صنف و رشته و حرفه تشكیل میشوند و هدف آن دفاع از منافع سیستم كارفرمایی در عرصههایی است كه میتواند سود مورد انتظار آنان را به مخاطره اندازد.
بخشی از اهدافی كه سازمانهای سندیكایی كارفرمایان دنبال میكنند عبارت است از: سودبری بیشتر از طریق تسلط بر بازار، حفظ قیمتها به خاطر مقابله با سیاستهایی كه احتمالا دولتها علیه كارفرمایان اتخاذ میكنند، به خاطر مالیات، عوارض گمركی در واردات و صادرات و به خاطر مقابله و مقاومت در برابر خواستها و مطالبات كارگران و كاهش هزینهها از طریق محدودسازی حقوق كار و برتریطلبی در روبط كار. سازمانهای كارگری نیز بدینترتیب در دفاع از منافعی كه ناشی از سهم كارگران در برابر نقش آنان در عرصه تولید و خدمات اجتماعی است هدفگذاری میكنند و كاركردهای آن بیشتر صنفی و اقتصادی است و در مرحله بعد جنبههای اجتماعی درونساختاری است در تربیت و آموزش كارگران عضو برای بالا بردن دانش اجتماعی آنان به خاطر ایفای وظایفی كه جامعه به عهده كارگران میگذارد.
این وظایف در راستای ایجاد و تقویت روحیه همبستگی، ارتقای دانش اتحادیهای، شناخت حقوق كار در قوانین ملی و بینالمللی، درك نظم تشكیلاتی و مسوولیتپذیری، شناخت ارگانیسم تشكیلات و درك هماهنگی (هارمونی اجتماعی درونسازمانی) و تقسیم وظایف و درك رابطه و كنشهای متقابل فردی، میانفردی و جمعی از كاركردهایی است كه به توسعه دموكراسی مردمی در سندیكاهای كارگری خواهد انجامید.
متاسفانه در كشور ما از سازمانهای اجتماعی و كاركرد آن درك درستی حتی در بین نخبگان وجود ندارد. آنان كه در خارج از نظام سیاسی حاكم قرار دارند انتظار دارند سازمانهای سندیكایی كارگران در هر موضوعی وارد شوند و موضعگیری كنند. انتظار دارند نهادهای كارگری در امور دانشجویان، زنان و مواردی از این دست فعالانه شركت جویند.
در انتخابات شورای شهر شاهد حضور كاندیداهای شورای شهر در جلسات هفتگی كانون بازنشستگان كارگران تامین اجتماعی كه در واقع اتحادیه كارگران بازنشسته است و برای جذب آرای كارگران بازنشسته هستیم. سندیكای كارگری در چارچوب وظایفی كه اساسنامه به عهدهاش گذاشته است فعالیت میكند حتی اگر قرار است كاركردی در رابطه با یك سندیكا یا نهاد كارگری همتراز یا اتحادیهها و نهادهای كارگری ملی یا بینالمللی داشته باشد باید منطبق بر حدود و اختیاراتی كه اساسنامه برایش تعیین كرده یا مجمع عمومی به عهدهاش گذاشته است، عمل كند.
این دموكراسی سندیكایی است. ممكن است ادعا شود كه دانشجویان فرزندان همین كارگران هستند یا زنان نیز یا كارگر هستند یا وابسته به كارگران اینكه ممكن است گروهی از دانشجویان فرزندان كارگران باشند یا در آینده خود جامه كارگری بپوشند یا زنان نیز كارگر باشند یا وابسته به خانوادههای كارگری، موجب نمیشود كه سازمانهای سندیكایی كارگران در هر جنبش خرد و كلان زنان و دانشجویان شركت جویند و درباره سایر امور مستقیما مداخله كنند.
در آن صورت دیگر سازمان صنفی – طبقاتی نیستند بلكه به یك حزب سیاسی – كارگری تبدیل شدهاند كه دارای وظایفی بیش از وظایف و حدود و اختیارات یك سازمان صنفی – طبقاتی كارگری است. زنان كارگر و دانشجویانی كه در حین تحصیل كار میكنند و عضو یك سازمان سندیكایی هستند، شخصیت ویژه كارگری دارند و سندیكا از حقوق و مطالبات آنان دفاع خواهد كرد.
البته سازمانهای كارگری میتوانند و باید در شرایطی در سیاستهای كلان كه به تعیین سرنوشت آنان میانجامد فعالانه شركت جویند از آن جمله انتخابات مجالس قانونگذاری است كه میتواند نقش بسیاری در حال و آینده زندگی كارگران داشته باشد. كارگران بیشترین جمعیت كشور را دارا هستند و درست آن است كه به نسبت جمعیت كارگری كشور امكان رهیابی نمایندگان كارگری آن هم از طریق اتحادیههای كارگری فراهم آید كه متاسفانه در هیچ دورهای از انتخابات پارلمانی در ایران چنین نبوده است. این محرومیت حداقل در دو وجه قابل بررسی است:
۱ ) اینكه در ایران امروز متاسفانه حق ایجاد آزادانه و مستقلانه سازمانهای كارگری مطابق اصل ۲۶ قانون كار و مقاولههای بینالمللی سازمان جهانی كار و میثاقهای پذیرفته شده به رسمیت شناخته نشده است و بدتر از آن دیدگاههای بدبینانهای درباره سندیكاها وجود دارد كه به نوعی جنبش سندیكایی در ایران را میخواهد به غرب پیوند بزند و تئوری توطئه را در پشت این ضرورت گریزناپذیر لزوم برپایی سازمانهای سندیكایی ببیند. هرچه پذیرش این اصول مسلم درباره كارگران به تاخیر افتد از طرفی جامعه از نتایج مثبت ناشی از حضور و كاركرد این تشكلها محروم خواهد ماند و از سوی دیگر حجم مطالبات انباشته و تاثیر ناكارآمدیهای اقتصادی بر زندگی كارگران زمینهساز هزینههای غیرقابل پیشبینی خواهد شد.
۲ ) بیاطلاعی كارگران در سطوح مختلف اعم از كارگران ساده و كارگران متخصص و دارای تحصیلات دانشگاهی از حقوق و روابط كار و تشكل های به ظاهر كارگری خانه كارگر دراینباره موجب شده است كه كارگران كشور از نقش و كاركرد سازمانهایی كه به خود آنان تعلق دارد، كمترین دانش و آگاهی را داشته باشند. بخش زیادی از این موضوع به طور قطع ناشی از تاثیرات محدودیتهایی است كه بر سر تشكلیابی آزادانه و مستقلانه كارگران ایجاد شده است و این دو، رابطه و تاثیر متقابل بر روی هم دارند. امروز ضرورت پردازش نقش و جایگاه سازمانهای اجتماعی و تعیین واقعی و منطقی كاركردهای هر یك بر دیگری در ابعاد خرد و كلان آن وظیفه تاخیرناپذیر همه اندیشمندان علوم اجتماعی و همه كسانی است كه مدعی عدالتخواهی و آزادمنشی و استقلالطلبی در این مرز و بوم هستند. امروز نسبت دادن اتهامات ناروا به كارگرانی كه برای برپایی سندیكاهای كارگری تلاش میكنند، ستم به همه كارگران ایران و جفا به جامعه ایرانی است كه از هنجارهای قانونمند و كاركردهای واقعی ناشی از وجود این سازمانهای اجتماعی محروم میشود.
حسین اكبری
منبع : روزنامه هممیهن
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
غزه ایران آمریکا شورای نگهبان مجلس شورای اسلامی انتخابات دولت حسین امیرعبداللهیان حجاب جنگ دولت سیزدهم حسن روحانی
فضای مجازی هواشناسی قتل تهران شهرداری تهران شورای شهر تهران سیلاب سامانه بارشی آموزش و پرورش سازمان هواشناسی باران سلامت
خودرو بانک مرکزی بنزین قیمت دلار بازار خودرو قیمت طلا قیمت خودرو دلار یارانه مسکن ایران خودرو حقوق بازنشستگان
مهاجرت تلویزیون نمایشگاه کتاب سینمای ایران صدا و سیما دفاع مقدس مسعود اسکویی موسیقی سریال مهران غفوریان
معماری
اسرائیل رژیم صهیونیستی حماس فلسطین جنگ غزه روسیه اوکراین امیرعبداللهیان طوفان الاقصی ایالات متحده آمریکا نوار غزه جنگ اوکراین
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر جواد نکونام رئال مادرید سپاهان بارسلونا بازی لیگ برتر انگلیس باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس
باتری گوگل آیفون اینستاگرام مایکروسافت سامسونگ اپل ناسا عکاسی
ویتامین کاهش وزن استرس توت فرنگی سیگار فشار خون کبد چرب