شنبه, ۱۹ خرداد, ۱۴۰۳ / 8 June, 2024
مجله ویستا
خاکستری
دود از میان لب هایش بیرون می آید و مهی خاكستری را در هوا می پراكند. زن از لای پلك های نیم باز به او خیره است. هر چه بیش تر می ترسد انگار از زن دورتر میشود. بالاخره تاب نمیآورد، بلندمی شود و ساك سیاهش را از كمد بیرون میكشد . چند بلوز و شلوار در آن می گذارد و بعد مسواك ، خمیر دندان و عطر . . .
حالا كنار زن می نشیند، دست سردش را بر بازوی او می گذارد و تكانش میدهد: " بجنب باید زودتر برویم ." و بعد بی آن كه جوابی شنیده باشد بلند می شود و كتری را روی اجاق میگذارد و تا آب جوش میآید آن را در فلاسك میریزد. زن بلند می شود. لب تخت مینشیند. بند لباس خواب روی بازویش افتاده .
- كجا؟
- دیگر تحمل این همه دلهره را ندارم .
- ولی همه چیز مان این جاست . كار ، زندگی ، . . .
- دیگرنمی خواهم صدای این آژیرهای لعنتی را بشنوم . می دانی مرگ یعنی چه ؟ بعد از شهرهای مرزی نوبت به این جا رسیده ؛ هدف شهرهای بزرگ است . اگر نیایی مجبورم كه . . .
- اما این بچه شش ماه بیشتر ندارد.
حرف زن تمام نشده كه مرد می گوید: " اگر چیزی برای توی راه لازم داری بگو تا بخرم." زن بلند میشود ، آبی به صورت میزند . و با شنیدن صدای گریه ی به اتاق بچه میرود و دخترك را در آغوش می گیرد و پستانش را به دهان او میگذارد . حالا بچه سیر و سرحال به رفت و آمد زن نگاه می كند و دست هایش را به آویز بالای تخت می زند و از جرینگ جرینگ آن می خندد. مرد اتاق را بالا و پایین می رود و سیگاری با سیگار دیگر میگیراند. اتاق پراز دود است . زن وسایل دخترك و خودش را در چمدانی می گذارد.
- گفتی كه ماشین در تعمیرگاه . . .
- اشكالی ندارد تا كرج را با مترو می رویم و تا ده را با مینی بوس . اگر بجنبی تاساعت ده رسیده ایم .
دل توی دلش نیست . هوا كرج خنك است . نسیم صورت را نوازش میكند . خیابان لبریز از عطر یاس است . مرد چمدانی به دست گرفته و ساكی بر شانه اش انداخته است . ساعت نه است. و زن عصبی است كه عجله كرد. و چیزهایی ضرور۶۵۲۶۳; را جا گذاشته اند. برا۶۵۲۶۳; پستانك ، سر شیشه ی اضافه ، چند قرص خواب آور و مسكن وارد داروخانه میشود . بچه صورتش را بر سینه ی مادر گذاشته و با زنجیر گردنبند او بازی می كند . صدای آژیر از رادیو بیرون میزند. انگار پایان دنیاست. مردم سراسیمه میدوند؛ بعضی فریاد می زنند : " شیمیاییه ، شیمیاییه ." زن بچه را به سینه میچسباند . دود خاكستری فضا را پر كرده. زن به طرف تیره ترین نقطه ی فضای خاكستری میدود .
حمیده واعظ زاده
منبع : ماهنامه ماندگار
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
ویزای تضمینی ایتالیا کانادا
انتخابات انتخابات ریاست جمهوری 1403 شورای نگهبان دولت دولت سیزدهم ریاست جمهوری انتخابات ریاست جمهوری شورای حکام رئیس جمهور انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم فرانسه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳
تالاب انزلی آتش سوزی فضای مجازی هواشناسی تهران ترافیک قتل شهرداری تهران هلال احمر سیاست سازمان هواشناسی سلامت
همستر کامبت هوش مصنوعی چین خودرو قیمت خودرو حقوق بازنشستگان قیمت طلا قیمت دلار دلار بانک مرکزی بازار خودرو قیمت سکه
بیمارستان مهران غفوریان رضا رشیدپور مجید قناد عمو قناد سریال سینمای ایران رسانه ملی موسیقی سینما تلویزیون نقاشی
اینترنت فضا
اسرائیل رژیم صهیونیستی جنگ غزه غزه روسیه فلسطین سازمان ملل اوکراین حماس لبنان ترکیه جو بایدن
فوتبال ایران حسن یزدانی استقلال پرسپولیس والیبال تیم ملی فوتبال ایران تیم ملی والیبال ایران تیم ملی ایران لیگ برتر رئال مادرید باشگاه استقلال
همستر سامسونگ همستر کمبات اپل مایکروسافت اینستاگرام بازی تلگرامی ایلان ماسک
بازنشستگی فشار خون ویتامین دیابت زوال عقل کاهش وزن گرمازدگی چای