جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


کودکان بی فردا همچنان در خیابان ها پرسه می زنند


کودکان بی فردا همچنان در خیابان ها پرسه می زنند
بر اساس یک گزارش۱۴ درصد کودکان ایرانی کار می کنند که از این تعداد ۵۰۰ هزار نفر آنان زیر خط فقر به سر می برند. همچنین ۸۰ درصد کودکان خیابانی نیز کودکان کارند و سالانه به طور متوسط ۲۰ تا ۳۰ هزار کودک خیابانی از سطح شهرهای بزرگ جمع آوری و ساماندهی می شوند.بر اساس آمار اعلام شده از سوی کنوانسیون ۱۸۲ سازمان بین المللی کار، بدترین اشکال کار کودکان را شامل انواع بردگی به علت بدهکاری پدر و مادر به کارفرما، به کارگیری اجباری در درگیری های مسلحانه، دلالی یا عرضه کودکان ، قاچاق و فروش مواد مخدر و تکدی گری می دانند. این کارها به سبب ماهیت و شرایط آن به سلامت و ایمنی و خلاقیت کودکان آسیب های جدی وارد می کنند.
بر اساس آمارهای اعلام شده در سال های گذشته حدود ۳۰ هزار کودک کار در کشور شناسایی شده اند که ۲۴ هزار نفر آنان فقط در تهران بوده اند.
این آمار نشان می دهد که بیش از ۷۰ درصد کودکان کار در تهران به سر می برند.
بر اساس همین گزارش بیش از ۵۰ درصد کودکان کار در کشور، از اتباع خارجی و به خصوص افغانی هستند که با توجه به محدودیت های قانونی امکان ساماندهی و خدمات دهی مناسب به آنها وجود ندارد.
علاوه بر تهران ۱۳ استان در کشورمان درگیر معضل کودکان خیابانی اند که بر اساس آمارهای رسمی ۳/۱ درصد این کودکان ۶ تا ۱۴ ساله هستند.
به گفته معاون مدیر کل آسیب های اجتماعی سازمان بهزیستی، این سازمان تنها در مورد کودکانی که شناسایی شده و یا خود را معرفی کرده اند می تواند خدمات رسانی کند، به همین علت هنوز آمار مشخصی از میزان آسیب های ناشی از این پدیده در کشور وجودندارد.
شکی نیست که کودکان کار فقط شامل کودکان خیابانی نمی شوند، بلکه بخش قابل توجهی از آنها در کارگاه ها و تولیدی های زیرزمینی و پنهان مشغول به کارند و متاسفانه هیچ نظارت و کنترل مشخصی در این زمینه انجام نمی شود.بیشتر این کودکان دارای خانواده های فقیر یا معتاد و بی سرپرست هستند که ساماندهی و رفع مشکل آنها نیازمند اشتغال و رفاه نسبی خانواده هایشان است در حالیکه برای اتباع خارجی عملا چنین امکانی به لحاظ قانونی وجود ندارد.
در این ارتباط گروهی معتقدند کودکان کار به طور دسته جمعی و حتی فردی، تحت سرپرستی افراد بزرگسال در خیابان ها ظاهر می شوند و شغل مورد تصدی این گروه عبارت است از دوره گردی با کیسه یا چرخ دستی برای جمع کردن مواد قابل بازیافت، فروش سی دی های مبتذل، آدامس، گل فروشی در تقاطع ها و میادین شهر، سیگار و مواد مخدر و تکدی گری که باندهای بزرگ حرفه ای آنها را ساماندهی می کنند. تعدادی از این کودکان هم به همراه فرد بزرگتر یا پدر و مادرشان در خیابانها و معابر با التماس و زاری به گدایی پرداخته و خود را به زور به مردم یا عابران می چسبانند تا مثلا فال، گل یا آدامس و ... به آنها بفروشند. در این بین نوزادان یا خردسالانی را مشاهده می کنیم که با داروهای مخدر و خواب آور از جمله تریاک توسط والدین یا همان کسانی که آنها را اجیر کرده اند در وسط معابر یا پلهای عابر افتاده و به خواب رفته اند. اینان همان کودکان خوابند، البته نه خواب طبیعی، بلکه ساعت ها بی هوش در این اماکن افتاده اند. شاید به طور قطع بتوان گفت که این گروه ها که ذکر گردید از یک دسته و طایفه اند که در چند نقطه تهران و حواشی آن ساکنند و امکان این نیز وجود دارد که بعد از مدتی به شهر دیگری کوچ کنند. کودکان فرار نیز گروه دیگری از این دسته اند که به علت نداشتن کار، بیشتر در پارک ها، زیر پل ها و مخروبه ها و ... شب را به روز و روز را به شب می رسانند و بی کار در خیابان ها پرسه می زنند. در نتیجه بعد از مدتی به علت نداشتن پول به بزهکاری روی می آورند و وارد باندهای گوناگون فساد می شوند که هر لحظه این امکان می رود که گرفتار پلیس و دادگاه و نهایتا کانون اصلاح و تربیت شوند و به دلیل داشتن سابقه کیفری به عنوان معضل جامعه مورد انزجار و تنفر عمومی قرار می گیرند.
حال با همه این توضیحات و با توجه به آمارهایی که هر روزه ارائه می شود چه کسی را باید مسئول حل این معضل بزرگ اجتماعی دانست؟ با وجود شمار زیاد نهادها و نیروهای مسئول، هنگامی که به چنین موانع و مشکلاتی برخورد می کنیم گویی هیچ ارگان و سازمانی جوابگوی این معضلات نیست و هیچ نهاد اجتماعی به طور مشخص مسئولیت کامل ساماندهی این وضعیت را بر عهده نمی گیرد.
سوال اینجاست که آیا یکی از مسئولان نهادهای مرتبط تاکنون با یک کودک از این نوع برخورد داشته است یا خیر؟ آیا تا به حال با یک کودک بی سرپرست یا بدسرپرست که مجبور به حمل مواد مخدر و سیگار با خودش است برخورد کرده و پای درددل آنها نشسته است؟بدون شک شهرداری ها به دلیل عدم ساماندهی کودکان خیابانی، وزارت کشور به دلیل عدم به کارگیری راهکاری موثر و درست، آموزش و پرورش به دلیل عدم توجه به تحصیل و آموزش این کودکان و سایر نهادهای مرتبط به دلیل نداشتن یک سیاست هدفمند و سازماندهی شده در بروزو تشدید این معضل و آسیب اجتماعی مقصر بوده و باید پاسخگو باشند.
فاطمه تورانی
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید