جمعه, ۱۳ مهر, ۱۴۰۳ / 4 October, 2024
مجله ویستا


بچه های کار یا سرمایه های ملی


بچه های کار یا سرمایه های ملی
دخترك با موهایی ژولیده كه از زیر روسری كهنه اش بیرون زده و لباس های رنگ و رو رفته كه بزرگ تر از اندازه اش است در خیابان منتظر می ماند تا چراغ راهنما قرمز شود و بسته های آدامس را برای فروش به مسافران و رانندگان خودروهای در حال انتظار عرضه كند.
او با چشمانی كه همچون مروارید می درخشند با بیانی زیبا و دلنشین از مردم می خواهد تا آدامس بخرند تا شاید وقت غروب بتواند با دست پر به خانه باز گردد.
چند قدم آن طرف تر پسری با جثه ای نحیف و كوچك از رانندگان می خواهد تا شیشه ماشین آن ها را پاك كند و یا همچون دخترك آدامس های او را بخرند.
شوق كودكانه، بازی در پارك ها و غرق شدن در دنیای زیبای كودكی همه و همه در لابه لای موهای ژولیده و نگاه های معصوم این دختر و پسر گم شده است.
شاید این كودكان كه فقر آن ها را به گوشه خیابان و پارك ها برای دستفروشی و تامین هزینه های گزاف زندگی كشانده، هر لحظه هزار بار آرزو می كردند كه به جای پفك فروختن در پارك می توانستند در استخر توپ، قصر بازی و یا چرخ و فلك به شیطنت و شادی بپردازند.
این كودكان كه قربانیان بی عدالتی و به نوعی جامعه هستند، انتظار داشتند كه پارك، مانند بسیاری از كودكان مكانی برای بازی و رشد خلاقیت های دوران كودكی آن ها بود.
زمانی كه شادی های كودكانه جای خود را به كار كردن در سرما و گرما می دهد و زمانی كه پر كردن اوقات فراغت جای خود را به فریاد زدن «سه بسته آدامس ۲۰۰ تومان می دهد»، كودك چه كسی را مسوول این مهم می داند.
این قشر كه امروز از آن ها به نام كودكان خیابانی و یا كودكان كار نام می بریم همه كودكی و شادی های كودكانه خود را در ازدحام جمعیت و صدای بوق ماشین ها فراموش كرده اند، مگر می شود در این هیاهو و ناامنی بچگی كرد.
باید كار كرد تا مادر مجبور نباشد در خانه های مردم به زمین سابی و رخت شویی بپردازد، باید كار كرد و زحمت كشید تا پدر بتواند پول مواد مخدر مورد نیاز خود را تامین كند، آری باید كار كرد، اما به چه قیمتی.
از دلایل افزایش كودكان كار در جامعه در سال های اخیر تورم اقتصادی حاكم بر جامعه و افزایش فقر در بین بسیاری از خانواده های كم درآمد ذكر شده است، شاید اگر پدر معتاد نبود، اگر مادر بیمار نمی شد، اگر برادر بزرگ تر كاری آبرومند داشت، امروز این كودك كم سن در خیابان فریاد «كفش واكس می زنیم» را سر نمی داد.
شاید كودكی كه امروز در كنار خیابان من و تو را مجبور می كند تا به نگاه پرالتماسش پاسخ دهیم و یك پفك و یا آدامس را از او بخریم و یا اجازه دهیم شیشه خودرو را پاك كند، دارای استعدادهایی باشد كه فقر اجازه پرورش و ظهور آن ها را ندهد.
شاید كودكی كه امروز من و تو بی تفاوت از كنار او می گذریم، اگر مورد حمایت و توجه قرار گیرد، فردا بتوانیم در جامعه به آن افتخار كنیم.
بررسی ها نشان می دهد نابسامانی هایی كه در اقتصاد جامعه وجود دارد كودكان را مجبور به كار كردن در بیرون از خانه می كند و پیامدهای بسیار نابهنجاری را برای جامعه به وجود می آورد.
در جوامع توسعه یافته كودكان زیر ۱۴ سال حق كار كردن ندارند ولی در كشورهای توسعه نیافته و یا در حال توسعه كودكان به راحتی استثمار می شوند. فقر، اختلافات شدید طبقاتی، جمعیت بالای بعضی از خانواده ها، بی سواد بودن والدین و بی اطلاعی آن ها از شرایط سنی كودك مهمترین علل برای به كار گرفتن كودكان می باشد.
بی اطلاعی والدین از چگونگی برخورد با دوران نوجوانی سبب می شود این كودكان به جای تلاش برای شناسایی و پرورش استعدادهای آن ها به امرار معاش بپردازند.
امرار معاش و تامین هزینه زندگی توسط كودكان، خطرات فراوانی برای این قشر كه كمترین آن گرفتار شدن در دست افراد سودجو و فرصت طلب است، به همراه دارد.
وی ادامه داد: كودكان كار ممكن است در جریان زندگی خود به دلیل حضور مستقیم در اجتماع و آشنا شدن با افراد مختلف، در آینده با معضلات اجتماعی فراوانی مواجه شوند.
كودكان به سبب ناتوانی در دفاع از حقوق خود و برخوردار نبودن از قوانین حمایتی موجود به راحتی مورد تهدید و شكنجه قرار می گیرند.
وی مشكلات كودكان را در وهله نخست ناشی از مشكلات خانواده ها و پس از آن ناشی از مشكلات جامعه عنوان كرد.
حدود ۹۶ درصد كودكان كار در سطح كشور پسر و بقیه دختر هستند كه به دلیل فقر اقتصادی مجبور به تامین هزینه های زندگی می باشند.
حدود ۶۵ درصد این كودكان دارای میانگین سنی بین ۱۶ تا ۱۸ سال بوده و حدود ۴۳ درصد آن ها در سطح سواد مقطع راهنمایی هستند.
منبع : روزنامه جوان