دوشنبه, ۱۱ تیر, ۱۴۰۳ / 1 July, 2024
مجله ویستا

کنفرانس پاییز ، تکراری از شکست!


کنفرانس پاییز ، تکراری از شکست!
کنت فولک برنادوت میانجی سازمان ملل متحد در امور فلسطین در ۱۶ سپتامبر ۱۹۴۸ در اشاره به تاثیر جنگ اعراب و اسراییل گفت: باید برلزوم حفظ حقوق اشخاص بی گناهی که به واسطه ترس و ترور و تخریب در نتیجه جنگ جاری از خانه و کاشانه خود در مناطق واقع در تسلط یهودیان آواره شدند پافشاری شود و نیز تاکید شود که این عده اگر مایل نباشند که به خانه و کاشانه خود بازگردند باید غرامت دریافت کنند.
● مقدمه:
سازمان ملل از نخستین روزهای حیات خود به مساله خاورمیانه پرداخته است. این سازمان اصولی را برای راه حل مسالمت آمیز تنظیم کرد و هیات های حفظ صلح گوناگونی را به منطقه اعزام کرد و به حمایت از تلاش ها برای یافتن راه حلی عادلانه پایدار و فراگیر برای مسایل سیاسی اصلی ادامه می دهد. این مشکل ریشه در موضوع فلسطین دارد. در فرایند صلح خاورمیانه مذاکراتی با میانجی گری سازمان ملل و سایر کشورها میان سازمان آزادی بخش فلسطین به عنوان نماینده فلسطینیان و اسراییل صورت پذیرفته است. مذاکرات مادرید با میانجی گری نروژ در سال ۱۹۹۳ کمپ دیوید با میانجیگری امریکا در سال ۲۰۰۰ نمونه هایی از این اقدامات بود. با نگاهی اجمالی به فرآیند صلح در می یابیم که در مجموع مذاکرات به دلایل متعدد به نتیجه دلخواه نرسیده است و در مدت اندکی وضعیت را به مناقشه بازگردانده است. سه ماه پس از رایزنی کشورهای عربی و اسراییل جهت بررسی طرح عربستان معروف به طرح صلح عربی رییس جمهور ایالات متحده امریکا در تیرماه سال جاری طرح صلحی را با محوریت خود پیشنهاد می کند که برخی از کشورهای عربی مانند: عربستان سعودی و کمیته چهارجانبه صلح خاورمیانه که متشکل از امریکا ،روسیه ،اتحادیه اروپا و سازمان ملل هستند از برگزاری این کنفرانس حمایت کردند. به همین منظور به درخواست رایس - وزیر امور خارجه امریکا- جلساتی برای تفاهم و نزدیکی مواضع اسراییل و دولت خودگردان فلسطین در خصوص دستورکار کنفرانس برگزار می گردد. نیکلاس برنز معاون وزیر خارجه امریکا در نشست کارگروه این کنفرانس گفت: نقشه راه طرح صلح عربی و قطعنامه های شورای امنیت در دستورکار نشست صلح خاورمیانه قرار دارند. به نوشته روزنامه الشرق الاوسط برنز افزود: زمین در برابر صلح، نقشه راه، قطعنامه های۱۳۹۷و۳۳۸و۲۴۲و شورای امنیت در دستورکار نشست صلح خاورمیانه قرار دارند. اینک به تبیین دستورکار کنفرانس صلح خاورمیانه می پردازیم.
● زمین در برابر صلح:
برای تبیین این موضوع به مختصری از تاریخ منطقه می پردازیم: کارشناسان امور فلسطین و متمایل به اندیشه های صهیونیستی اشغال سرزمین فلسطین را حاصل جنگ های ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ می دانند و در حالی که موضوع مهاجرت گروه های یهودی توسط آژانس یهود در منطقه فلسطین از سال ۱۸۸۲ آغاز شد و قبل از آن فلسطین جزیی از سرزمین امپراتوری عثمانی بود و وضعیت جمعیت یهودیان در آن منطقه از ۵۶ هزارنفر یعنی معادل ۸ درصد در مقابل ۶۴۴هزار فلسطینی(معادل۹۲ ) درصد تجاوز نمی کرد. پس از اشغال فلسطین توسط انگلیس طرح مهاجرت یهودیان به فلسطین آغاز شد تا اینکه در سال ۱۹۴۷ حدود ۲ میلیون نفر جمعیت داشت که دو سوم آن عرب و یک سوم یهودی بودند. در جنگ ۱۹۴۸ صهیونیست ها ۴/۷۷ درصد از اراضی فلسطین را به اشغال خود درآوردند. . . و در جنگ ژوئن ۱۹۶۷ باقیمانده فلسطین را به همراه شبه جزیره سینای مصر و ارتفاعات جولان سوریه تصرف کردند. بر اثر این مناقشه (جنگ ۱۹۴۸) حدود ۷۵۰۰۰۰ عرب فلسطینی خانه و کار خود را از دست دادند و آواره شدند. . . . کارگزاری امداد وکار سازمان ملل برای پناهندگان فلسطینی تا سال ۲۰۰۳ به بیش از ۴ میلیون پناهنده فلسطینی به ثبت رسیده در اردن ،لبنان ،سوریه و ساحل غربی و نوار غزه خدمات ضروری ارائه می دهد. موضوع بازگشت آوارگان همپای مساله بازپس گیری سرزمین از اهمیت قابل توجهی برخوردار است به طوری که این مساله موضوع مشترک گروه سازش و مقاومتی فلسطین است.
امروزه به یک سوم کل جمعیت فلسطینی ها اجازه داده نمی شود که به کشور خود بازگردند چراکه آنان یهودی نیستند اما در همین حال مهاجران روس و اتیوپی هر روزه به اسراییل سرازیر می شوند. . . ۱۵۴ هزار یهودی در ۱۷۲۲۵ کیلومتر مربع حضور دارند که این اراضی موطن و میراث ۴۹۴۲۰۰۰ پناهنده است. فلسطینیان سال هاست که در آرزوی بازگشت به سرزمین مادری خود هستند.
▪ زمین: در فلسطین دو گروه وجود دارند که به گروه های سازشی و گروه های مقاومتی شناخته می شوند. گروه های سازشی منظور از زمین را زمین های اشغالی سال ۱۹۶۷ می دانند که حدود ۷/۲۲ درصد فلسطین هست و گروههای مقاومتی خواهان کل سرزمین های فلسطین هستند و در اینجا منظور از زمین در کنفرانس صلح آتی همان نظر گروه های سازشی است با محدودیت هایی که اسراییل خواهان آن است.
▪ صلح: با وضعیتی که اسراییل برای منطقه ایجاد کرده است و نوع برخورد و اشغال سرزمین های اسلامی و عدم پذیرش از سوی همسایگان عرب منطقه همیشه سایه تهدید و ترس از برخوردهای داخل مرزها با فلسطینیان و منطقه ای با همسایگان برای این رژیم وجود داشته است که باید به آن عدم روابط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و. . . را اضافه کرد که اسراییل را به اتخاذ رویکرد صلح سازی به کمک همپیمانان خود نموده است.
صلح یعنی شناسایی اسراییل به عنوان یک کشور و ایجاد روابط معمول در عرف جهانی. و خلاصه آن که این گروه های عربی و فلسطینی جزو گروه های سازش با اسراییل شناخته می شوند آن ها به مرزهای قبل از جنگ ۱۹۴۸ نمی اندیشند و می خواهند به هر قیمتی که شده است مرزهای قبل از جنگ ۱۹۶۷ را برای فلسطینیان پای میز مذاکره به دست آورند. اسراییل نیز برای رهایی از تهدیدات امنیتی که به شدت این کشور را به بحران کشانده است حداقل بحث بر سر بازگرداندن این مقدار از سرزمین فلسطین را در ازای ایجاد صلح و در نتیجه امنیت را پذیرفته است بنابراین زمین در برابر صلح یعنی باز پس دادن زمین های قبل از جنگ ۱۹۶۷ به فلسطینیان در ازای ایجاد صلح و امنیت.
▪ نقشه راه:
تلاش های بین المللی برای آرام کردن اوضاع منطقه و بازگرداندن دوطرف به میز مذاکره از طریق ساز و کار چهار جانبه متشکل از ایالات متحده ،سازمان ملل، متحد اتحادیه اروپا و روسیه به نحو فزاینده ای انجام می شد. این چهار طرف ۳۰ آوریل ۲۰۰۳ نقشه راه را برای راه حل همیشگی دو کشور به طرفین ارایه دادند. در این طرح که بر مبنای عملکرد با مراحل و معیارهای مشخص بود برداشتن گام های موازی و متقابل به وسیله دو طرف در حوزه های سیاسی، امنیتی، اقتصادی بشردوستانه و نهادسازی تحت نظارت چهار طرف مورد بحث پیش بینی شده بود که به حل مناقشه تا سال ۲۰۰۵ منتهی شود. شورای امنیت نقشه راه را در قطعنامه ۱۵۱۵(سال۲۰۰۳) تصویب کرد اگرچه دوطرف نقشه راه را پذیرفتند افزایش شدید خشونت در نیمه دوم۲۰۰۳ به تشدید چرخه مقابله به مثل و انتقام منجر شد. ترجه رود لارسن هماهنگ کننده ویژه ملل متحد برای فرآیند صلح خاورمیانه و نماینده ویژه دبیرکل می گوید: هیچ یک از دو طرف فعالانه به نگرانی های دیگری توجه نکرده است. این نگرانی ها برای اسراییل امنیت و رهایی از حملات تروریستی و برای فلسطینیان تشکیل کشوری مستقل و با دوام بر مبنای مرزهای پیش از جنگ ۱۹۶۷ بود. اما بمب گذاری های انتحاری فلسطینیان ادامه یافت و اسراییل به ساختن (حصار جداسازی) در ساحل غربی ادامه داد. . . نقشه راه حل جامع مناقشه خاورمیانه ازجمله اختلاف های سوریه- اسراییل و لبنان - اسرییل را بر مبنای قطعنامه های ۲۴۲
(سال ۳۳۸ و ۱۹۶۷سال ۱۹۷۳ و ۱۳۹۷سال ۲۰۰۰ شورای امنیت کنفرانس صلح مادرید سال ۱۹۹۱ اصل زمین در برابر صلح موافقت نامه های قبلی بین طرفین و ابتکار صلح مصوب اجلاس سران اتحادیه عرب در بیروت پیش بینی می کند.
▪ قطعنامه :۱۳۹۷
موج جدید اعتراض ها و خشونت پایان سپتامبر ۲۰۰۰ در اراضی اشغالی فلسطین شروع شد. دوره پیش از آن با خشونت روزافزون تلفات و ویرانی چشمگیر اشغال مجدد مراکز جمعیت فلسطین و بحران فزآیند بشری در کرانه باختری و نوار غزه مشخص می شد. شورای امنیت بارها خواهان خاتمه خشونت شد و از طریق قطعنامه ۱۳۹۷(سال۲۰۰۲) دورنمایی از منطقه ای را تایید کرد که دو کشور یعنی اسراییل و فلسطین درکنار هم در مرزهای امن و شناخته شده زندگی کنند.
▪ قطعنامه ۲۴۲(سال ۱۹۶۷):
اصولی را برای صلحی عادلانه و پایدار یعنی عقب نشینی نیروهای مسلح اسراییل از اراضی اشغالی مناقشه اخیر و پایان دادن به همه ادعاها یا اظهارات خصومت آمیز و احترام و پذیرش حاکمیت تمامیت ارضی و استقلال سیاسی هر کشور منطقه و حق آن ها به زندگی در صلح در داخل مرزهای امن و شناخته شده عاری از تهدیدها یا اقدام های مبتنی به زور تعیین کرد. این قطعنامه همچنین نیاز برای حل عادلانه مساله پناهندگان را تایید کرد.
▪ قطعنامه ۳۳۸(سال ۱۹۷۳): شورای امنیت پس از جنگ ۱۹۷۳ بین اسراییل، مصر و سوریه قطعنامه ۳۳۸(سال۱۹۷۳) را تصویب کرد که با دیگر اصول قطعنامه ۲۴۲ را تایید می کند و خواستار مذاکره به منظور رسیدن به صلحی عادلانه و پایدار است. این قطعنامه ها هنوز مبنای راه حل کلی در خاورمیانه هستند. بنابراین طرح صلح خاورمیانه که به طرح صلح امریکایی یا پاییز شهرت یافته قرار است با میانجیگری امریکا در اواخر پاییز امسال در شهر آناپولیس امریکا با حضور طرف های مناقشه فلسطین برگزار گردد. قرن هاست در جهت تامین راه حل مسالمت آمیز برای اختلافات بین المللی فعالیت هایی در چارچوب دیپلماسی طرح های صلح سازمان جامعه بین المللی و معاهدات بین المللی صورت گرفته است. اما متاسفانه باید اذعان نمود که نتیجه این کار چندان رضایت بخش نبوده و تا به امروز موفقیت کاملی در زمینه جلوگیری از برخوردهای ناگهانی و خشونت آمیز کشورها به دست نیامده است. با این حال بدون شک این کوشش ها توانسته است از تعداد زیادی از برخوردهای مسلحانه جلوگیری نماید. موضوع مشخصی که بیش از ۶۰ سال است در فلسطین شاهد آن هستیم این است که تاکنون تمامی تلاش های بین المللی با هر گروه جناح و قدرتی به نتیجه نرسیده است! و نتوانسته است از خشونت ها و درگیری ها جلوگیری کند. با بررسی موارد دستورکار در فوق این سوال پیش می آید که موضوعات خوبی طرح شده است پس چرا تا به حال به نتیجه ای نرسیده است با توجه به اینکه دستورکار این کنفرانس با کنفرانس های پیشین تفاوتی ندارد با بررسی شرایط و ویژگی های مورد نیاز یک کنفرانس صلح با توجه به کنفرانس صلح خاورمیانه علت شکست مذاکرات صلح خاورمیانه تاکنون را مورد بررسی قرار می دهیم. برای تحقق سازش شرایطی باید باشد تا طرفین را به یک صلح و سازش پایدار برساند.
▪ میانجی: آیین میانجیگری اقدامات قدرت سوم - اعم از فردی یا جمعی جهت ایجاد تفاهم و توافق بین دو کشور در حال اختلاف است در این روش برخلاف (روش) پایمردی قدرت میانجی موضوعات مورد مذاکره را پیشنهاد و خود نیز مستقیما در آن شرکت می نماید و سعی می کند کشورهای ذی نفع را به سازش وادار نماید. . . از شواهد استفاده از روش میانجی گری برای حل اختلافات بین المللی می توان میانجی گری کشور الجزایر به سال ۱۹۸۰ را جهت حل اختلافات میان ایران و ایالات متحده امریکا در قضیه گروگانگیری دیپلمات های امریکایی در ایران نام برد. از شرایطی که میانجی باید داشته باشد این است که موضع بی طرفی اتخاذ کند و خود همپیمان و حامی یکی از دو طرف نباشد و از آنجایی که سازش نیازمند همراهی افکار عمومی دو طرف است میانجی باید نفوذ معنوی و وجهه مثبتی در بین افکار عمومی داشته باشد. حقیقت آن است که ایالات متحده امریکا در طول این ۶۰ سال از دقایق اول تاسیس اسراییل تا کنون مدافع سرسخت و حامی اسراییل بوده است کمک های مالی و تسلیحاتی همکاری های اطلاعاتی و وتوی قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل علیه اسراییل و عدم پایبندی اسراییل به اجرای قطعنامه های شورای امنیت تنها نمونه هایی از حمایت این کشور از اسراییل است و این خود گویای ذی نفع بودن امریکا در اسراییل است از سویی حضور نظامی و سیاسی امریکا در منطقه به خصوص در این دهه و ایجاد دو جنگ در کشورهای اسلامی و عربی توسط امریکا دلیلی بر عدم نفوذ و همسویی افکار عمومی منطقه با این میانجی دارد بی تردید در این کنفرانس وجود امریکا به عنوان میانجی تاثیر مثبتی در روند صلح نخواهد گذاشت.
● دیدگاه های طرف های مذاکره:
فیصله اختلافات بین المللی از طریق دیپلماسی و به طور دوستانه دارای مزایایی است از جمله نرمش و انعطاف پذیری و سری بودن مذاکرات لیکن دایره آن محدود و تاثیرگزاری آن به هنگامی است که اولا طرفین با تفاهم و سازش مایل به رفع اختلافات موجود میان خود باشند ثانیا نیروهای سیاسی آن ها تا حدودی برابر باشد در غیراین صورت کشورهای ضعیف و کوچک دستخوش امیال و نظریات کشورهای بزرگ و قوی قرار می گیرند. اسراییل و فتح در خصوص مسایلی که مطرح شده است بعید است که به تفاهم و سازش برسند. بیشترین امتیاز به اسراییل در اثر فشارهای گوناگون و مصلحت اندیشی عرفات- رییس پیشین دولت خودگردان- در اسلو داده شد و دیگر در کمپ دیوید۲ نتوانستند امتیازی بیشتر از وی بگیرند و این نشان از رسیدن دو طرف(اسراییلی و گروه سازشی فلسطینی) به خطوط قرمز ترسیمی خود است. محمود عباس در گفت وگو با روزنامه الشرق الاوسط در تازه ترین اظهارات خود درباره کنفرانس پاییز گفت: برای اینکه بتوانیم از کنفرانس پاییز با دست پر و رضایت مند برگردیم باید سه موضوع را مورد بررسی و حل و فصل نهایی قرار دهیم. اول اینکه از حوزه خواسته ها و پیش شرط های سابق رها شویم دوم اینکه اصول و مسایل شش گانه (راهکارهای نهایی صلح همچون قدس ،آوارگان فلسطینی ،شهرک های یهودی نشین ،مرزها ،آب های سرزمینی و امنیت) به طور کامل بررسی شود و در نهایت نیز به وعده ها و زمان آغاز مذاکرات با طرف اسراییلی عمل شود.
اویگدور لیبرمن وزیر امور راهبردی اسراییل اعلام کرد حزب متبوعش تنها در صورتی از عقد یک توافق نهایی با فلسطینیان حمایت می کند که این توافقنامه انتقال شهروندان عرب اسراییل به اراضی فلسطینی یا تبادل زمین با فلسطینیان را نیز شامل شود وبه هیچ وجه با بازگشت فلسطینیان موافقت نخواهد کرد. اسراییل در اثر تنگناهای امنیتی که نیروهای آزادی بخش مقاومتی فلسطین ایجاد کرده اند پای میز مذاکره نشسته است و دولت خودگردان نیز به آرزوی سرزمینی برای حکومت کردن تن به مذاکره داده است اسراییل به واسطه قدرت خود در فلسطین و در محاصره قرار دادن فلسطینیان - به طوری که به راحتی حاکمیت نیم بند فلسطین را نیز مستمرا نقض می کند و سال هاست مناطق فلسطینی را در اشغال دارد- از دولت خودگردان که جایگاه خود را در بین مردم به دلیل مشی سازشکارانه تا حدود بسیاری از دست داده است و آینده سیاسی خود را در خطر می بیند وضعیتی بسیار بهتر دارد و امکان تحت تاثیر قرار دادن این را دولت نیز دارد. وضعیت اجرای تعهدات در طرفین معاهده: حال که شرایط کلی کنفرانس های صلح را دانستیم باید اشاره کنیم که پس از انعقاد معاهدات اصولی شرط هستد که باید مد نظر قرار بگیرند ازجمله اینکه طرفین در عالم واقع توانایی اجرای معاهده را داشته باشند. همان طورکه از موضع گیری های طرفین معاهده برمی آید و درطول دوره های گذشته کنفرانس های صلح خاورمیانه در مناقشه فلسطین شاهد آن بودیم این است که هرکدام از طرفین خطوط قرمزی برای خود ترسیم کرده اند که به هیچ وجه برسر آن کنار نخواهند آمد به فرض محال اگرهم امتیازاتی هرچند ناچیز در این کنفرانس بدهند اجرای آن بعید به نظر می آید موضوعی که در گرایش های تمامیت خواه صهیونیستی و گروه های مقاومتی فلسطینی می بینیم. دولت ها در معاهدات مهمی که نیاز به اجرای مادام العمری دارد باید در وضعیت استحکام و دوام باشند تا بتوانند آزادانه قراردادهای خود را پس از بررسی در پارلمان اجرا نمایند. دولتی که اختیار سرزمین های خود را نداشته باشد و با ارگان های خود درگیری نظامی داشته و اکثر نمایندگان مجلس آن کشور هم در اسارت طرف مقابل باشند و محبوبیت و کاریزمای خود را نیز از دست داده باشد به هیچ عنوان برای سازش و ایجاد تعهد مادام العمری صالح نیست.
قاعدتا اسراییل از بعد حقوق بین الملل حداقل در سرزمین های اشغالی ۱۹۶۷توجیهی برای تداوم اشغالگری خود ندارد بنابراین اگر فرض شود که این موضوع را در ازای ایجاد امنیت در دستور کار خود قرار دهد و با مخالفان داخلی خود برخورد نماید و به فرض کنترل نماید به علت اینکه اکثر فلسطینیان موضوع را از ریشه در مشکل می بینند بعید است که از حرکت های آزادی خواهانه خود دست بکشند. قراردادهای بین المللی باید به رفراندوم گذاشته شود تا اکثریت قابل توجه از مردم در آن همه پرسی هم نمایندگان خود را تایید کنند و هم اینکه اجرای آن را در سازش با طرف مقابل تعهد نمایند. موضوعی که به علت عدم رعایت آن تا به حال کنفرانس های صلح پیشین را به شکست کشانده است. البته از شواهدی که از فلسطینیان به دست می آید به هیچ عنوان با این مساله کنار نخواهند آمد.
● نتیجه:
مناقشه خاورمیانه ریشه در مساله فلسطین دارد و این مساله جز با توجه به ریشه های مناقشه حل و فصل نخواهد شد. در طول ۶۰ سال اشغال فلسطین توسط نیروهای صهیونیستی به حمایت ابرقدرتها به موازات آوارگی فلسطینیان و نقض قواعدآمره بین المللی ازسوی اسراییل کنفرانس های صلحی برگزار شده است که به رغم حمایت های بین المللی و ابرقدرت ها به نتیجه ای جز شکست نیانجامیده است. علت این شکست ها در کنفرانس های صلح این است که:
۱) ترتیب دهندگان و حامیان سازش خود باعث مناقشه شده ا ند و خود حامی استمرار این مناقشه هستند.
۲) هدف از این کنفرانس ها این است که موضوع فلسطین بدون توجه به ریشه مناقشه و با راهکارهای سیاسی حل و فصل شود.
۳) اعمال فشار میانجی و طرف دارای قدرت مشهود است.
۴)موقعیت طرفین در بین مردم متزلزل است و برای اجرای تعهدات توانایی ندارند.
۵) نمایندگان سازش برگزیده مردم به شمار نمی روند و در سازش های خود خواست اکثریت مردم را در نظر نمی گیرند. بنابراین منطقی است که برگزاری این کنفرانس صلح مانند کنفرانس های صلح گذشته به شکست منجر شود اما سوال این است که با توجه به اینکه مستدلا این کنفرانس منجر به شکست خواهد شد چرا طرفین در برگزاری آن اصرار دارند؟
منبع : روزنامه جوان