جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
نگاهی به شخصیت و حقوق زن در اسلام و سایر ملل
در این نوشتار، نویسنده شمهای از بینش مردمان پیشین، درباره زن را بیان میدارد . همچنین نگرش متجددان را پیرامون این نیم پیكره اجتماع به تصویر میكشد و از ظلمی كه گذشتگان در حق او روا داشتهاند و بار سنگینی كه امروزیان بر جسم و روان لطیفش نهادهاند، شكوه میكند . یگانه راه سربلندی و نشاط او را مكتب رهایی بخش اسلاممیداند و در خاتمه، نیكبختی زن را در همه شؤون این دین متعادل، به رشته تحریر در آورده است .
حقوق زنان
یكی از بحثهای جنجالبرانگیز و سفسطهآمیزی كه از قدیم الایام تاكنون در جوامع علمی مطرح و دچار نظریات افراطی و تفریطی شده، موضوع «حقوق زنان» است . برخی از نویسندگان و گویندگان، در دفاع از شعار آزادی زنان و احقاق حقوق آنان به قدری راه اغراق و افراط را میپیمایند كه گویا مرد و زن هیچ وجه تمایزی در مراحل مختلف تعقل و تفكر، عواطف و احساسات، توان جسمی و ... ندارند . دسته دیگر با صد و هشتاد درجه تفاوت، زنان را انسان نمیپندارند بلكه آنان را حیوان یا شیطان و ارواح خبیثه یا اشیایی ابزارگونه برای استفاده انسانها (مردها) میشناسند . چه خوش گفتحكیم بزرگ بشریت امام امیرالمؤمنین علیه السلام:
«لاتجد الجاهل اما مفرطا او مفرطا .»
آری جاهل و بی خبر از اسرار و نهفتهها و نگفتههای وجودی انسان جز این نتواند بود كه یا راه افراط میپیماید و یا راه تفریط .
خوشبختانه كل مدعاها و پیشنهادهای افراط گرایانه طرفداران تساوی حقوق زنان و مردان، و نیز ادعاها و فرضیههای تفریط مآبانه رقبای آنان در ادوار پیشین جوامع بشری به مرحله اجرا در آمد و تجربه شد (حتی در برخی موارد، كاملتر و جامعتر) ولی ادامه نیافت و پایدار نماند . گویا تنها سر عدم موفقیت آن تجربهها، ناهماهنگی آن آداب و مقررات با مقتضیات فطرت و ناهمگونی با سنت و خلقت در جهان فطرت بود . با توجه به این كه مرد و زن در انسانیتشریكند و در ویژگیهای جنبی از قبیل توانمندی جسمی و روانی و غیره متفاوت، برخی از اندیشمندان به مقتضای محدود بودن دایره فكر و اندیشه بشری منحصرا به مشتركات توجه كرده، در تمام حقوق و وظایف، معتقد به شركت و تساوی شدند و برخی دیگر فقط به ابعاد ویژه هر یك از این دو جنس توجه كرده، در تعیین حقوق و وظایف زنان راه تفریط پیمودند . غافل از این كه زن و مرد - به عنوان دو ركن سازنده و برپا دارنده جامعه - باید مانند نقش چشم و گوش و دست و پا و زبان - به عنوان اععضای فعال و مؤثر در كل بدن - عمل نمایند; یعنی مساوات چشم و گوش در مفید بودن برای بدن، اقتضا نمیكند كه چشم مانند گوش، باز و بی پرده بوده در معرض برخورد با انواع آسیبها مانند باد، آب، گاز و غیره قرار گیرد و یا زبان باید مانند دست، گشاده و بی پوشش باشد و این استدلال كه هر دو، عضو یك بدن میباشند پس چرا یكی باز است و دیگری بسته; یكی رو گشاده و دیگری پوشیده؟ ناقص و نارساست چرا كه هر یك، ویژگیها و كاركردهای مخصوص به خود دارند . در مقاطعی از تاریخ، زنان، پستهای درجه اول و مناصب ویژهای را در صحنه حكومت، سیاست و اداره كشور خود دارا شدند و در برخی ادوار، پسران موظف به دادن نفقه به پدر و مادر نبودند ولی دختران مجبور به انجام این تعهد بودند حتی اگر موافق میل باطنی آنها نبود . همچنین مصریان به شدت، حرمت زنان را پاس میداشتند تا حدی كه چند شهبانو بر آنان فرمان میراندند . یكی از شرایطی كه در قباله ازدواج مردم مصر ثبت میشد; اطاعت كامل مرد از زن بود . به طور كلی، زن در مصر باستان، فرمانروای خانواده بود و مردان مجبور بودند دستمزد خود را بدون دخل و تصرف به خدمتبانوی خانه بیاورند و زنان حق داشتند آن را بدون اجازه شوهر خرج كنند (۲) و در برخی كشورها مدیریت نظامی در اختیار زنان بود و قراردادهای جنگ و صلح و آتش بس به امضای آنان میرسید .
و از آنجا كه چنین شیوههایی در اداره امور كلان سیاسی و اقتصادی كشور و سرپرستی خانواده موفق نبود، به طور طبیعی و بدون فشار خارجی بار سنگین مدیریتخرد و كلان از دوش آنان برداشته شد (یا خود زنان آن را بر زمین نهادند) و مردان برداشتند و بر دوش كشیدند . از این رو مدیریت و مسؤولیت پذیری زن در این سطح، نه فقط از كشور متمدن و پیشرفته مصر به كشورهای دیگر سرایت نكرد و جهان شمول نشد، در خود مصر نیز پایدار نماند . در حدود سه هزار سال قبل از اسلام، زن مورد بی احترامی و تحقیر و تضییع حقوق قرار داشت و در تمام این مدت اكثر اقوام و ملل «چه پیشرفته و متمدن، چه وحشی و بی تمدن و چه نیمه متمدن» مانند یكدیگر به زنان نگاه میكردند و به طور یكنواختبا آنان رفتار مینمودند . در اغلب آیینهای رایج در اقوام و ملل نیمه متمدن و حتی مترقی و متمدن قبل از اسلام، زن، انسانی بود بی اراده و تصمیم، بلكه برده وار در اختیار پدران، شوهران و فرزندان قرار داشت .
مقایسه
گرچه برای افراد مؤمن به حقانیت احكام اسلام و معتقد به حكیمانه بودن دستورات الهی قرآن، نیازی نیست كه آداب و رسوم اقوام و ملل یا دستورات سایر كتب و ادیان آسمانی پیشین بررسی و تبیین شود، ولی برای كسب اعتماد و اطمینان بیشتر به صحت و درستی احكام متقن اسلام، اشارهای هر چند كوتاه به آداب و رسوم و مقررات سایر ملل و ادیان داشته باشیم تا با مقایسه اسلام با ادیان و ملل غیر اسلامی، قوت و استحكام حقوق زن در اسلام، روشنتر و واضحتر گردد .از نظر تاریخی، این مطلب مسلم است كه زن در دیدگاه غیر اسلامی، حتی در تفكر معاصر غرب - كه به زعم برخی، پیشرفتهترین نوع تفكرات جهان بشریت در غیر ادیان آسمانی است - ، به مراتب محرومتر و مظلومتر از مرد بوده و هست . تا جایی كه در برخی از قبایل، پس از مرگ شوهر، زن را میكشتند و در كنار قبر شوهر دفن میكردند و برخی دیگر، زن را زنده در گور شوهر دفن میكردند . (۳) زن در اقوام متمدن قبل از اسلام حق تملك داشت (به سبب ارث و غیره) اما حق تصرف در مال خود را نداشت (همچون كودك و دیوانه) . (۴)
نمونههایی از برخورد ملتها با زن
هند
گرچه از روزگاران قدیم، هند دارای علم، تمدن و فرهنگ بود اما وضعیت زنان بهتر از ملل و اقوام دیگر نبود، بلكه همانند سایر ملتها، قبل از ازدواج; ملك و برده پدر و پس از ازدواج; برده و ملك شوهر بود و پس از مرگ او، زن با لباسهای فاخر و آرایش كرده همچون شب عروسی و زفاف، همراه با جسد مرده شوهرش زنده در آتش سوزانده میشد . از مردگان خود ارث نمیبرد و بدون اذن و رضایت او، شوهرش میدادند . اقوام هندی معتقد بودند زن، سرچشمه گناه و سرمنشا سرشكستگی اخلاق و روحیات جامعه است و برای او، شخصیت مستقل انسانی قائل نبودند . (۵)
ایران
در ایران باستان، طبق آیین زرتشتخیانت زن موجب اعدام بود و در عهد ساسانیان این حكم تخفیف یافتبه این صورت كه در اولین بار، زندانی و در صورت تكرار، محكوم به اعدام میشد . (۶)
مصر قدیم
پدران از شنیدن خبر ولادت پسر، خوشنود و از شنیدن خبر دختر، بسیار افسرده و ناراحت میشدند و رنگ چهره آنان تغییر میكرد . جالب این كه از ترس دختر بودن فرزند، برای شناسایی جنین، تجربیاتی داشتند و از این راه دختران را قبل از تولد سقط میكردند . مصریان قدیم با حرص تمام، اصرار بر خانهنشینی زنان داشتند و زنان هرگز نمیتوانستند از خانههای خود بیرون آیند جز برای خدمتگذاری كاخها و خدایان و در نهایتخواری و پستی میزیستند .
یونان
زن یونانی نموداری از درك اسفل بود در اخلاق زندگی و در نهایت پستی و ذلت . در یونان قدیم، زن فاقد شخصیت اجتماعی بود و نقشی در تمدن درخشان آن عصر طلایی نداشت . و در خانه پنهان نگه داشته میشد و در مقطعی، به صورت عشرتكدهای سیار به عفت فروشی میپرداخت . یكی از مورخان یونانی مینویسد:
«باید نام زن هم مانند خودش در خانه محبوس باشد .»
«دموستن» خطیب معروف یونانی میگوید:
«ما زنان هوسران را برای لذت میخواهیم ... و همسران را برای فرزندان مشروع .»زن در یونان قابل فروش و هبه بود و پدر همین دموستن، مادر او را به یكی از دوستان خود بخشیده بود و به قولی، سقراط نیز همسر خود را به «آلسی بیاد» خطیب قرض داده بود . و در عرف آن زمان، مرد اگر سنین جوانی را گذرانده بود، وظیفه داشت مرد جوانی را برای همبستری زن خود پیدا كند . ولی زن با داشتن هر نوع رابطه جنسی بدون اذن شوهر، مستحق قتل بود . (۷) در میان یونانیان، زن، مانند برده خرید و فروش میشد، در برابر پدر و شوهر حق مالكیت، معاشرت و حیات نداشت . پدر یا شوهر میتوانستند زن و دختر خود را بفروشند و قرض یا اجاره دهند و او را بكشند . (۸)
روم
مقررات روم به مرد اجازه میداد حتی زن خود را به قتل برساند . البته با پیشرفت تمدن روم سختگیریها بر زنان اندكی تخفیف یافت و آزادی نسبی به آنها داده شد . اما در عوض، فساد و فحشا و هرزگی زنان، رواج فراوانی یافت . (۹) در تمدن روم كه چهار قرن قبل از میلاد پایهگذاری شد، زنان، جزء جامعه بشری و حتی عضو خانواده نبودند . خانواده فقط از مردان تشكیل میشد و زنان حق شكایت در دادگاه را نداشتند . همچنین مجاز به داد و ستد نبودند و معاملات آنها رسمی نبود و ثبت نمیشد و حتی اگر مردی مصلحت را در كشتن زن میدید رایش نافذ بود و مانعی برای اجرای تصمیمش وجود نداشت . (۱۰)
آشوریها
از آداب و رسوم آنان میتوان به این موارد اشاره كرد: اگر جرم زن از نظر اسراف و تبذیر در اموال شوهر در دادگاه ثابت میشد شوهرش حق داشت او را در آب غرق كند . (۱۱) در سرزمین «بابل» مركز تمدن كلدانیان و آشوریان سالی یك بار، دخترانی را كه پا به سن زناشویی گذاشته بودند در یك جا جمع میكردند و هر یك را بر حسب زیبایی، به نرخی میفروختند . (۱۲)
چین
در دوران بسیار دور، در میان اقوام و ملل چینی هیچ اثری از فرهنگ و تمدن نبود حتی فرزندان پدران خود را نمیشناختند، فقط مادران خود را میشناختند (همچون حیوانات) . تا این كه شخص حكیمی به نام «فوه سی» درگذشته به سال ۲۷۳۶ قبل از میلاد، دستورات و مقرراتی برای زندگی اجتماعی آن روز تنظیم نمود و تا حدی به اوضاع و احوال آشفته مردم سر و سامان داد . ولی با كمال تاسف، سهم زن از آن تمدن و فرهنگ، جز فرمانبری بردهوار (بدون داشتن هیچ حق اعتراضی) چیز دیگری نبود . قبل از ازدواج میبایست از پدر اطاعت كند و بعد از ازدواج، تحت اوامر شوهر باشد و پس از فوت او، زیر نظر پسر بزرگ خود . در آن تمدن برای دختران، سهم الارث وجود نداشت; زیرا دختران را فرزند نمیدانستند . (۱۳)
عربها و عربستان
وضع اقوام و ملل عرب، اعم از اقوام متمدن (مانند یمن) و طوایف غیر متمدن (شبه جزیره عربستان) در آداب و رسوم كم و بیش همچون ملل و طوایف دیگر جوامع انسانی آن روز بود . بیمناسبت نیست نگاهی به مساله «دختركشی» كه اعراب جاهلیتبه آن مشهور بودند بیندازیم:
موضوع فرزند كشی كه در قرآن مكرر ذكر و مورد توبیخ واقع شده است، گرچه مخاطب مستقیم آن، عربها میباشند ولی به مقتضای «نزل القرآن علی طریقهٔ: و ایاك اعنی و اسمعی یاجاره» (۱۴) دستوری است عام و خطابی استشامل كل جهان و جهانیان و نمیتوان با تمسك به ظاهر آن استدلال كرد كه این شیوه و رفتار در عرب بیشتر از دیگران و یا حتی شایع بود . گرچه از «میدانی» نقل است كه فرزند كشی در میان عربها فراوان صورت میگرفت و همه طوایف را شامل میشد اما به گفته «لین پول» فقط در بعضی از طوایف و قبایل عرب (صحرانشینان) آن هم به ندرت اتفاق میافتاد . (۱۵) گفتار «لین پول» از اتقان بشتری برخوردار استبه دلایل زیر: ۱ - عواطف خویشاوندی به اقتضای زندگی عشایری در عرب، درخشنده و بسیار شدید بود . از این رو، عادت عرب چنین بود كه برای صلح و آتش بس و پایان دادن به جنگ و خونریزی بین دو طایفه متخاصم، از هر طرف دختری به طرف دیگر میدادند و به این وسیله پیوند خویشی و قرابتبه وجود میآوردند و صفا و صمیمیتبین آن دو قبیله را برای همیشه تضمین میكردند و هرگز شنیده نشد در یكی از حالات خشم و غضب تعصب و حمیت و مانند آن كسی پدر، مادر، برادر و یا خواهر خود را كشته باشد .
۲ - اگر دختركشی عادتی شایع بود، طبعا در اشعار و سرودهها و ترانهها به عنوان امتیاز قبیلگی ذكر میشد و كم و زیادش در یكی از طوایف، بهانه مدح و ذم ایجاد میكرد . همچنان كه اوصافی از قبیل شجاعت، سخاوت، حمایت از پناهندگان، وفای به عهد و اضداد آنها فراوان در اشعار عرب جاهلی با (اغراق و مبالغه)، دستمایه مدح و ذم شده است و حتی نام نمونهها و قهرمانانی نیز مانند عنترهٔبن شداد (در شجاعت و دفاع از قوم و قبیله خود) و حاتم طایی (در سخاوت) و مجیر الجراد (در پناهدهی به پناهندگان) و سموال (در وفای به وعده) بر سر زبانها زنده و جاوید مانده است .
و اما اهتمام قرآن به این موضوع; گویا سرش یك نكته تربیتی مهم و سازنده باشد كه هر كار زیبا و نیكو (هر چند در شماری اندك) ، غلیظتر و بزرگتر از آنچه هست معرفی شود تا همگان تشویق به انجام آن شوند . همچنین هر امر زشت و نكوهیده (هر چند در شماری اندك)، بزرگ و مهم جلوه داده شود تا كسی رغبت در انجام آن نكند .
شایان ذكر است این مساله در عصر حاضر هم كم و بیش وجود دارد و طبق نقل رسانهها در كشور هند سالی پنج میلیون دختر قبل از تولد به وسایل و ابزار ممنوعه پزشكی شناسایی و سقط میشوند .
پس از ذكر شیوه نگرش اقوام مختلف به زن، جا دارد نظر چند تن از فیلسوفان را هم در این زمینه یاد آور شویم:
افلاطون (متوفای ۳۴۷ ق . م). و بردون فیلسوف اشتراكی، زن را قابل استفاده همزمان برای عموم مردان میدانستند و معتقد به ازدواج مشترك و عمومی بودند; یعنی یك زن همزمان میتواند، شوهران متعدد داشته باشد و تشكیل خانواده خصوصی را ضروری نمیدانستند .
ارسطو (متوفای ۳۲۲ ق . م). هرچند زنان را دارای حق حیات میدانست اما معتقد به لزوم تحت فرمان درآوردن آنها بود و چنین میپنداشت كه زنان، شایستگی آزادی و حقوق سیاسی را ندارند . (۱۶)
بردون در كتاب خود به نام «ابتكار نظام» چنین مینویسد:
«همانا وجدان زن كمتر از وجدان ما میباشد به همان اندازه كه عقل او كمتر از عقل ماست .» (۱۷)
«مجموع توان جسمی و فكری زن، دو سوم توان فكری و جسمی مرد است .» (۱۸)
«تفاوت جسمی و روانی زن و مرد به قدری است كه برخی از علمای تشریح معتقدند: زن و مرد كنونی از یك نسل و تبار نیستند . و همزاد زنان كنونی، مردانی بودند مانند آنان ضعیف و ناتوان و آن مردان در اثر ضعف و ناتوانی، مغلوب مردان قویتر از خود گشته و منقرض شدند و زنان ضعیف آنان در اختیار مردان قوی كنونی قرار گرفتند .» (۱۹)
ژان ژاك روسو (متولد ژنو و متوفای ۱۷۷۸ م). فیلسوف فرانسوی مسیحی مذهب در كتاب مشهور خود «قرارداد اجتماعی» نظریه انقلابی معروف خود را كه زمینهساز و تاثیرگذار در انقلاب كبیر فرانسه بود منتشر ساخت . وی میگوید:
«زن نه برای آموزش علم و حكمت آفریده شد و نه برای تفكر و اندیشه و نه فن آوری و نه سیاست مداری . فقط برای این آفریده شد كه مادری باشد با شیر خود فرزندش را تغذیه كند و در دوران ناتوانی آنها با عنایت ویژه خود سرپرستی نماید . و پس از آن، آنان را تحویل پدر یا مربی دیگری دهد و او باز گردد به انجام وظیفه مادری خود كه باردار شود و بزاید و شیر دهد و بزرگ كند و تحویل دهد و آماده شود كه مجددا باردار شود و شیر دهد و پرستاری نماید و تا آخر، خود و فرزندانش تحت تكفل مرد باشد .» (۲۰)
فرید وجدی نیز نظر خود را اینگونه بیان میكند:
«زن برای اكتشافات دقیق علمی و فنی آفریده نشده و هرگاه زنی وقت و عمر خود را صرف كشف ستارهای كند یا به وجود میكروبی پی ببرد و یا به اطلاعات جدیدی در علم تشریح برسد چنین زنی از مرز وظایف خود خارج شده، ناقص و نسبتبه فطرت و طینتخود معصیت كار است و باید زنان را از پیروی او بر حذر داشت .» (۲۱)
نیچه فیلسوف مسیحی آلمانی (متوفا به سال ۱۹۰۰م). میگوید:
«راه و رسم مرد، اراده و راه و رسم زن، فرمانبری است .»
«زن را به حقیقت چه كار؟ مهمترین موضوع برای او، ظاهر و زیبایی است .»«وقتی به سراغ زن میروید، شلاق را فراموش نكنید .» (۲۲)
علامه طباطبایی میگوید:
«برخورد امم غیر متمدن با زن مانند برخورد با حیوانات بود . آن را میخرید از پدر یا شوهر یا فرزند و میفروخت و اجاره میداد و میبخشید و قرض میداد برای فرزند آوری یا خدمتیا فقط همبستری . و در قحطیها و جشنها او را میكشت و میخورد . و حتی حق داشت او را بكشد و دفن كند . و یا او را مانند حیوانات صحرایی غیر مفید بی غذا رها كند تا بمیرد . و زن موظف بود خواسته یا نخواسته از مرد - پدر یا شوهر - اطاعتبی چون و چرا كند و در هیچ یك از كارهای خود استقلال رای و عمل نداشت . و شگفت آور این كه در برخی از قبایل چنین رسم و سنتبود كه زن پس از زایمان فورا بر میخاستبرای انجام كارهای خانه، و شوهرش به جای او در بستر او میخوابید و استراحت میكرد .» (۲۳)
از دایرهٔ المعارف فرانسوی نقل است كه زن تركیب جسمانیش همانند تركیب جسمانی كودك است و به همین دلیل میبینیم بسیار حساس و خیلی زود تحت تاثیر شرایط و اوضاع خارجی قرار میگیرد، نظیر غم و شادی و ترس، و به همین جهت است كه احساسات زن زودگذر است; یعنی همچنان كه زود غمگین و شاد و ترسان میشود همچنین این حالات به زودی از او دور میشود . (۲۴)
زن در نگاه پیروان ادیان زن در دیدگاه و عقیده یهود و مسیحیت تحریف شده نیز وضعیتی شبیه ملل دیگر داشت . مثلا نزد برخی یهودیان، پدر، دختر نابالغ خود را میتوانستبفروشد .
كشیشان مسیحی زن را عامل و مظهر شیطان و موجب فساد و فحشا میدانستند و تا مدتها پیرامون این مساله در مدارس خود تحقیق میكردند كه آیا زن میتواند مانند مرد، خدا را عبادت كند؟ آیا میتواند داخل بهشتشود؟ آیا زن انسان است و روح دارد؟ آیا میتواند جاوید بماند یا مادهای فانی است و روح مجرد ندارد؟
در مسیحیتبه علت رواج فرهنگ تنفر از زن و بیارزش بودن او، عزوبت مرد تشویق میشد و ازدواج در نظر آنها دامی از طرف شیطان برای سقوط در جهنم محسوب میگردید . (۲۵)
در دیدگاه آنان، زن، جرثومه گناه و پلید بالذات بود . (۲۶)
به نظر كلیسا، محبتبه زن، در شمار یكی از مفاسد بزرگ اخلاقی بود . (۲۷) در حالی كه از صاحب خلق عظیم پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نقل است كه فرمود:
«احب من دنیاكم الطیب و النساء .» (۲۸) یعنی: از دنیای شما دو چیز را دوست دارم: بوی خوش و زنان را .
«خیر اولادكم البنات .» (۲۹) یعنی: بهترین فرزندان شما دختران هستند .
«من اشتری تحفهٔ فلیبدا بالاناث قبل الذكور .» (۳۰) یعنی: كسی كه هدیهای خرید دختران را در هدیه مقدم بدارد .
«اقربكم الی احسنكم خلقا لاهله .» (۳۱) یعنی: نزدیكترین شما به من كسی است كه با خانواده خود خوش خلقتر باشد .
«الجنهٔ تحت اقدام الامهات .» (۳۲) یعنی: بهشت زیر پای مادران است .
شخصی از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله سؤال كرد: به چه كسی نیكی كنم؟ فرمود: مادرت . گفت: دیگر چه كسی؟ فرمود: مادرت . برای بار سوم پرسید: دیگر چه كسی؟ فرمود: مادرت . مجددا گفت: دیگر چه كسی؟ فرمود: پدرت . (۳۳)
همچنین از آن حضرت نقل شده است:
«لفضلت النساء .» (۳۴)
«و لآثرت النساء علی الرجال» (۳۵) یعنی: زنان را بر مردان ترجیح میدهم .
«البنات حسنات والبنون نعم والحسنات یثاب علیها والنعم مسؤول عنها .» (۳۶) یعنی: دختران حسنه هستند و پسران نعمت . برای حسنات پاداش مقرر شده است ولی در مورد نعمتها، سؤال میشود .
در قرآن كریم نیز میخوانیم:
«و لهن مثل الذی علیهن بالمعروف و للرجال علیهن درجهٔ و الله عزیز حكیم» (۳۷)
در فرهنگ سنتی مغرب زمین
در غرب تا مدتهای مدید، این بحث مطرح بود كه آیا زن انسان استیا خیر؟ و بالاخره در قرن پنجم یا ششم میلادی در یك مجمع مهم، تصویب شد كه زن هم انسان است اما برای خدمتبه مردان آفریده شد .
تا اوایل قرن بیستم در جامعه سنتی غرب (در بعضی از كشورها) كلیه اموال زن پس از ازدواج به همسرش منتقل میشد و حتی نام خانوادگی خود را از دست میداد و به نام خانوادگی شوهر نامیده میشد . درقرن بیستم در اثر رواج تفكر آزادی و آزادی خواهی، فریاد حمایت از حقوق زنان نیز رواج یافت و در پی سخنرانیها، مقالات و كتابها; نهضتی به وجود آمد به نام جنبش «فمنیسم» . این جنبش معتقد بود روابط زن و مرد در نظام خانواده ظالمانه است و برای رهایی از حاكمیت مرد بر زن; باید شكل فعلی نهاد خانواده ممنوع شود و روابط زن و مرد آزاد و در خارج از چهارچوب نظام خانواده برقرار گردد . برخی از هواداران این جنبش، كم كم پا را فراتر گذاشته و گفتند: در روابط آزاد و بدون مرز زن و مرد، باز هم مرد حاكم میشود و زن، محكوم، مرد طالب است و زن مطلوب، بر همین اساس مساله هم جنسگرایی را بین زنان ترویج كردند اما در اثر گذشت زمان و ثابتشدن بیپایگی آن همه شور و شعارهایی كه در حمایت از احقاق حقوق زنان سرداده میشد، وضعیت نهضت فمینیسم در دهه هشتاد كمرنگ شد; زیرا پس از گذشت چند دهه، ناكارآمدی ادعای آزادیطلبی، بر زنان فریب خورده ثابتشد و احساس كردند كه نه شوهر دارند كه از وجود آنان حمایت عاطفی مسؤولانه كند و نه فرزندی كه امید و پناه آینده آنان باشد . و لذا از پای بندی به مكتب «فمینیسم» بریدند . (۳۸)
در یك جمعبندی میتوان سیر صعودی و نزولی دیدگاههای پیرامون زن را به ترتیب زیر برشمرد:
۱ - شیء و كالا .
۲ - برده و بنده .
۳ - آزاده و محدود .
۴ - آزاد از خانواده (نه از فرزند) .
۵ - آزاد از مطلق ارتباط با مردان و اكتفا به هم جنس .
همه این مكاتب در ادوار پیشین مطرح شد و دهها سال و شاید قرنها در قسمتهایی از مناطق جغرافیایی حاكم بود . در این میان هر نوع تلاش و تكاپو برای دستیابی به آزادی مصنوعی و غیر فطری زنان با رواجی موقت و محدود، به جز ناكامی و شكست، نتیجهای از خود به جای نگذاشت و هرگز طرفدارانی پایدار به دست نیاورد و عقلا مخصوصا خود زنان نپسندیدند و با شدت هر چه تمامتر از آن فاصله گرفتند .
دیدگاه
گاه اینگونه است كه انسان به چیزی با دیده حقارت و بیارزشی و ناشایستگی نگاه میكند و در عین حال با توجه به عوارض خارجی (از قبیل ترس و احتیاج و حیا) مانند شخص ظالم و مهمان ناخوانده و غیره به طور ناخواسته و بر خلاف تمایل قلبی به آن شیء یا شخص، احترام و تجلیل میكند و لذا قبلا باید توجه كرد كه برخوردهای محترمانهای كه به گروه زنان میشود نشات گرفته از چه دیدگاهی است؟ آیا طبیعی و بر محور شایسته سالاری است و یا غیر طبیعی و برخاسته از فشارهای بیرونی از قبیل حیای اجتماعی و نیاز فردی و خانوادگی؟
زن از منظر اسلام
هر یك از آرا و عقاید طوایف و ملل (متمدن و غیر متمدن، مذهبی و لائیك) متضمن نوعی تضعیف و تحقیر زن بود و مشتمل بر محروم نگه داشتن زن از برخی حقوق اجتماعی بلكه تحمیل مسؤولیتهایی بیش از توان او و بالاتر از مسؤولیتهای مردان . اكنون فرصت آن است كه نگاهی به جایگاه زن در اسلام داشته باشیم:
با یك بررسی اجمالی به این نتیجه میرسیم كه این دین مبین از تمام جهات و در كل ابعاد زندگی، اعم از حالات شخصی و مقررات اجتماعی، احترام و وظایف و حقوق زنان را متناسب با شرایط و توانمندی جسمی و روحی آنان در نظر گرفته است و به بیانی دیگر; نظر به این كه عواطف و احساسات (از قبیل صبر و حیا و محبت و ترس) در زنان غالب است و با توجه به ظرافت جسمی آنان ، حقوقی متناسب با این شرایط مانند تربیت، پرستاری و خانهداری و غیره برایشان در نظر گرفته شد از طرف دیگر در مردان، نیروی تفكر، باریك بینی، عاقبت اندیشی، و خشونت، چیره است و با توجه به توانمندی و چالاكی بدنی، وظایف و تكالیف پرمشقت و جنجالی و سختبه آنان واگذار شد .جا دارد از محورهای گوناگون به جایگاه زن در این مكتب نجاتبخش بپردازیم:
۱ - احترام به زنان
در قرآن كریم، تعبیراتی كه از زنان میشود چه به صورت خطاب و چه به صورت غیاب، بسیار محترمانه و همانند مردان میباشد:
«و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض» (۳۹) ; «المنافقون و المنافقات بعضهم من بعض» (۴۰) ; «قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم» (۴۱) ; «و قل للمؤمنات یغضض من ابصارهن» (۴۲) ; «من ذكر او انثی» (۴۳) ; «و لولا رجال مؤمنون و نساء مؤمنات» (۴۴) ; «و للرجال نصیب مما اكتسبوا و للنساء نصیب مما اكتسبن» .
و در برخی موارد، به زنان توجه و عنایتی بیش از مردان شده است:
«ضرب الله مثلا للذین كفروا امراهٔ نوح و امراهٔ لوط» (۴۵) ; «و ضرب الله مثلا للذین امنوا امراهٔ فرعون ... و مریم ابنت عمران» (۴۶)
در این دو آیه، دو زن، نمونه و نمادی از كل كافران و دو زن دیگر، نمونه و اسوه مردان و زنان مؤمن قرار گرفتهاند .
«یا مریم ان الله اصطفاك و طهرك واصطفاك ...» (۴۷)
ناگفته نماند كه در این آیه دو برجستگی و امتیاز برای حضرت مریم (س) ذكر شده است:
۱ - جمله «اصطفاك» در خطاب به مریم همچون خطاب به پیامبر بزرگ; یعنی حضرت موسی علیه السلام است «قال یا موسی انی اصطفیتك» (۴۸) با این تفاوت كه حضرت موسی یكبار مخاطب به «اصطفاك» شد و حضرت مریم، دوبار همچنین حضرت مریم هم طراز پیامبران بزرگ علیهم السلام معرفی شده است:
«ان الله اصطفی، ادم و نوحا و ال ابراهیم» (۴۹)
علاوه بر آن، جزء كسانی است كه پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله مامور شد بعد از ستایش خداوند، بر آنان سلام و درود بفرستد:
«قل الحمدلله و سلام علی عباده الذین اصطفی» (۵۰)
۲ - برجستگی دیگر برای حضرت مریم، جمله «طهرك» میباشد كه در كل قرآن فقط یك بار ذكر شده است آن هم درباره یك زن یعنی حضرت «مریم» (با توجه به باب تفعیل كه معمولا برای تاكید میآید و فعل ماضی متحقق الوقوع) .
آن بانوی برگزیده شده، همچون عیسای پیامبر علیهما السلام در قرآن «آیت الله» معرفی شد:
«... و جعلنا ابن مریم و امه ایهٔ» (۵۱)
و مریم مانند فرزندش مشمول نعمت ویژه خداوند قرار گرفت:
«اذ قال الله: یا عسی بن مریم اذكر نعمتی علیك و علی والدتك» (۵۲)
۲ - استقلال زنان
زن از نظر تصمیمگیری درباره سرنوشت و مقدرات شخصی خود در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و غیره همانند مردان، كاملا مستقل و خودكفا هستند . در مورد حق تحصیل و انتخاب رشته تحصیلی و مالكیت و حق ثبت اسناد و املاك و انتخاب محل سكونت و مسافرت و غیره، محدود به هیچ حد و مرزی نیست (نه اجازه پدر و نه موافقت دیگران) . و جالبتر این كه شش سال، قبل از مردان، استقلال كامل خود را به دست میآورد; یعنی دختر نه ساله (آن هم به سال قمری) مانند پدر چهل ساله خود كاملا آزاد و مختار است و بر خلاف نظریه پدر و سایر بستگان هر نوع دخل و خرج، داد و ستد و معاوضه و هر نوع بذل و بخشش انجام دهد، صحیح، نافذ، معتبر و قابل ثبت در دفاتر رسمی استبلكه به عنوان وكالت و وصایت و قیمومیتشرعی در اموال دیگران نیز حق تصرف صحیح دارد، (البته این در صورتی است كه عدم رشد وی ثابت نشده باشد و یا بنا بر قولی، علاوه بر بلوغ، رشد او ثابتشده باشد). در صورتی كه پسران قبل از كامل شدن پانزده سال حق كوچكترین تصرف در اموال شخصی خود را حتی با موافقت پدر ندارند و این در صورتی است كه در پیشرفتهترین كشورهای اروپا مانند انگلیس و فرانسه در اواسط قرن بیستم به زنان بزرگسال حق ثبت، بدون نیاز به اجازه شوهر داده شد .
۳ - اصول دین و اعتقادات
در هیچ یك از مقررات كلی و جزئی اصول و اعتقادات دینی، هیچ تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد، نه كما و نه كیفا و در هیچ مسالهای از معتقدات دینی ما نشانی از برخورد حاكی از ضعف و عجز زنان (در باورها) سراغ نداریم .
۴ - فروعات دینی
در وظایف و دستورهای عملی اسلام نیز هیچ اثری از تبعیض بین زن و مرد به چشم نمیخورد . نه واجبات فردی و شخصی مانند نماز و روزه و نه فرائض اجتماعی مانند جمعه و جماعات و حج و امر به معروف . نه امور عبادی، اجتماعی، سیاسی و نه اقتصادی همچون بیع، اجاره، مضاربه، شركت، وكالت، وصایت، ولایت (بر اموال گمشده و . .). و قیمومیت (بر صغیران و . .).
بلكه بر خلاف رسوم طوایف و ملل، وظایف سنگین اجتماعی و مسؤولیتهای فردی زنان كمتر از مردان است مانند مسجد و نماز جمعه و جهاد ... و، نفقه دادن بر اعضای خانواده و تحمل دیه جنایتخطای اقربا و تكفل مهر و حضانت فرزند حتی شیر دادن به فرزند كه شیرینترین نوع خدمات رسانی زنان و مادران است، به عنوان وظیفه و تكلیف نیامده بلكه اگر خود تمایل داشته باشد و بخواهد (هر چند با اجرت) نسبتبه دیگران از اولویتبرخوردار است و اگر به هر علت و سببی نخواهد نوزاد خود را شیر دهد پدر موظف و مكلف استبرای شیر دادن فرزند خود دایه انتخاب كند .
۵ - حقوق زنان
در مورد حقوق زنان چند نكته ضروری به نظر میرسد:
۱ - آیا مساله حقوق زن، یك بعدی و تك محوری و مقایسهای (یعنی در مقایسه با حقوق مرد) باید ملاحظه شود؟ یا همه جانبه و بر محور شایستگی ذاتی و فطری وی به ضمیمه شرایط اجتماعی؟ به طور طبیعی، نتیجه بحثبه حسب تنوع محورها تفاوت دارد; یعنی حقوق زن در مقایسه با مرد، با توجه به همه مقررات اجتماعی، بیشترتامین شده است; زیرا اگر چه زحمت تقبل مسؤولیتهای قضایی و نظامی و غیره با مردان است ولی نتایج مثبت اجتماعی و امنیتی آن متوجه زنان خواهد بود .
۲ - وضع و تعیین حقوق اسلامی زنان به وسیله مردان نبوده و نیست تا توهم شود كه جانب یك طرف بیشتر رعایتشده و یا ظلم و ستمی بر آن روا شده باشد; زیرا هر ظالم و ستمگری به منظور نیاز و جبران كمبودی كه در خود احساس میكند، دستبه ظلم و ستم میزند و در صورتی كه واضع و در نظر گیرنده حقوق هر یك از مردان و زنان، خداوند بی نیاز مطلق باشد، پندار ظلم و تعدی و یا تضییع حقوق جمعی به نفع جمعی دیگر قابل تصور نیست .۳ - حقوقی كه در نظام سعادت بخش اسلام برای تامین امنیت جان و مال و حیثیت اجتماعی زنان در نظر گرفته شده، كاملا هماهنگ و همسان مردان است:
«للرجال نصیب مما اكتسبوا و للنساء نصیب مما اكتسبن» (۵۳) ; «للرجال نصیب مما ترك الوالدان و الاقربون و للنساء نصیب مما ترك الوالدان و الاقربون» (۵۴) ; «و لولا رجال مؤمنون و نساء مؤمنات» (۵۵) ; «لا یسخر قوم من قوم ... و لا نساء من نساء ...» (۵۶)
۴ - با توجه به مطالب یاد شده، در هر موردی كه تفاوتی بین مقررات مربوط به زنان و مردان به نظر رسد، باید مطمئن بود كه این تفاوت نشات گرفته از شرایط طبیعی ویژه هر یك از دو جنس است نه این كه با داشتن شرایط مساوی و برابر، حقوق نابرابر برای آنان در نظر گرفته شده باشد . به عبارت دیگر، اگر زنان غربی همواره به دنبال احقاق حقوق تضییع شده خود باشند حق دارند; زیرا نه دین مسیحیت، حقوق آنان را تامین كرده نه قوانین و آداب و رسوم غرب; اما چنین زحمتی از دوش زنان مسلمان برداشته شده; چرا كه سیستم حقوقی اسلام، تمام نیازهای فطری، جسمی، روانی و ... او را برآورده كرده است . در خاتمه مناسب میدانیم جملاتی از «آنی رود» نویسنده شهیر انگلیسی كه بیانگر آرزوی قلبی یك زن غربی است نقل كنیم . وی گوید:«اگر دختران ما در خانهها به نام كارگر یا شبیه به آن به منظور تامین درآمد مالی به جای كارخانهها مشغول كار و كارگری شوند، آسانتر و بی درد سرتر است از اشتغال در كارگاههایی كه دختران ما را دچار آلودگیهایی میكنند كه تا ابد رونق زندگی آنان زدوده میشود; زیرا در خانهها سروكارشان با زنان صاحب خانه است . و ای كاش كشور ما (كشورهای غربی) همچون كشورهای اسلامی میبود كه خدمتگزاران با پوشش وقار و عفت، آسودهترین زندگی را دارند و همچون خانهخدایان با آنان رفتار میشود و هیچ گرد نگرانی بر دامن آنان ننشیند . آری، ننگ استبرای كشور انگلستان كه دخترانش نمونه رذالتباشند در اثر آمیختگی با مردان . چه میشود ما را كه سعی نمیكنیم وظایف و مسؤولیت زنان ما هماهنگ با فطرت و طبیعت آنان باشد; یعنی همان خانهنشینی و واگذاری كارهای مردان به مردان به منظور تضمین شرافت زنان .» (۵۷)
پینوشت:
۱) مدرس حوزه، محقق و نویسنده .
۲) ثریا مكنون و مریم صانعپور، بررسی تاریخی منزلت زن، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، چاپ دوم، صص ۲۸ - ۲۷ و كلیات تاریخ: ج ۲، ص ۴۱۵ .
۳) دكتر ثریا مكنون و مریم صانعپور، پیشین، صص ۲۹ - ۲۸; و ویل دورانت، تاریخ تمدن، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۰، ج ۱، ص ۵۶۵ .
۴) سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، انتشارات محمدی، تهران، چاپ سوم، ۱۳۶۲، ج ۴، ص ۸۷ .
۵) مریم نور الدین فضل الله، المراهٔ فی ظل الاسلام، انتشارات دار الزهراء، بیروت، چاپ چهارم، ۱۴۰۵ق . ، ص ۳۱ .
۶) همان، ص ۲۶ .
۷) سید محمد خامنهای، حقوق زن، انتشارات تك، تهران، ۱۳۶۸، ص ۲۲
۸) سید محمد خامنهای، پیشین، ص ۲۳ .
۹) مریم نورالدین فضل الله، پیشین، ص ۲۹ .
۱۰) سید محمد حسین طباطبایی، پیشین، ص ۸۹ .
۱۱) همان، ص ۸۹ .
۱۲) دكتر ثریا مكنون و مریم صانعپور، پیشین، ص ۲۸ .
۱۳) مریم نورالدین فضل الله، پیشین، ص ۲۶ .
۱۴) محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، انتشارات مؤسسهٔ الوفاء، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق . ، ج ۱۱، ص ۱۳ .
۱۵) مریم نورالدین فضل الله، پیشین، ص ۲۰ .
۱۶) دكتر ثریا مكنون و مریم صانعپور، پیشین، ص ۲۸ .
۱۷) مریم نورالدین فضل الله، پیشین، ص ۳۲ .
۱۸) محم فرید وجدی، دائرهٔالمعارف، انتشارات دارالمعرفه، بیروت، چاپ سوم، ج ۸، ص ۶۰۲ .
۱۹) همان، ص ۵۹۹ .
۲۰) مریم نور الدین فضل الله، پیشین .
۲۱) محمد فرید وجدی، پیشین، ص ۵۹۸ .
۲۲) مجله زنان فردا، ش ۲ و ۳ (آذر و دی ۱۳۸۱) .
۲۳) سید محمد حسین طباطبایی، پیشین، ج ۲، ص ۲۷۴ .
۲۴) مریم نور الدین فضل الله، پیشین، ص ۳۳ .
۲۵) سید محمد خامنهای، پیشین، ص ۲۳ .
۲۶) همان، ص ۳۷ .
۲۷) همان، ص ۳۸ به نقل از شهید مطهری .
۲۸) محمد باقر مجلسی، پیشین، ج ۱۰۳، ص ۲۱۸ .
۲۹) عباس قمی، سفینهٔ البحار، انتشارات كتابخانه سنایی، ج ۸، ص ۵۷۹ .
۳۰) عباس قمی، پیشین، ص ۵۸۰ .
۳۱) محمد باقر مجلسی، پیشین، ج ۷۱، ص ۳۸۷ .
۳۲) هندی، كنز العمال، مؤسسهٔ الرساله، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۰۹ . ق، ج ۱۶، ص ۴۶۱، حدیث ۴۵۴۳۹ .
۳۳) محمد بن یعقوب كلینی، اصول كافی، دار الكتب الاسلامیه، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۶۵، ج ۲، ص ۱۶۰ .
۳۴) هندی، پیشین، حدیث ۴۵۳۵۹ .
۳۵) همان، حدیث ۴۵۳۶۰ .
۳۶) محمد محمدی ری شهری، میزان الحكمه، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۶۲، حدیث ۲۲۳۵۵ .
۳۷) بقره/۲۲۸ .
۳۸) ر . ك .: افق حوزه، ش ۲۲، ص ۴ .
۳۹) توبه/۷ .
۴۰) توبه/۶۷ .
۴۱) نور/۳۰ .
۴۲) نور/۳۱ .
۴۳) آل عمران/۱۹۵ .
۴۴) فتح/۲۵ .
۴۵) تحریم/۱۰ .
۴۶) تحریم/۱۲ - ۱۱ .
۴۷) آل عمران/۴۲ .
۴۸) اعراف/۱۴۴ .
۴۹) آل عمران/۳۳ .
۵۰) نمل/۵۹ .
۵۱) مؤمنون/۵۰ .
۵۲) مائده/۱۱۰ .
۵۳) نساء/۳۲ .
۵۴) نساء/۷ .
۵۵) فتح/۲۵ .
۵۶) حجرات/۱۱ .
۵۷) مریم نور الدین فضل الله، پیشین، ص ۴۵ .
منبع:فصلنامه رواق اندیشه، شماره ۲۱
منبع : خبرگزاری فارس
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران انتخابات احمد وحیدی حسن روحانی حجاب پاکستان مجلس شورای اسلامی دولت دولت سیزدهم رهبر انقلاب نیکا شاکرمی مجلس
سیل هواشناسی تهران آتش سوزی یسنا شهرداری تهران قوه قضاییه پلیس روز معلم معلم آموزش و پرورش فضای مجازی
قیمت خودرو سهام عدالت قیمت طلا سازمان هواشناسی مالیات طلا بازار خودرو قیمت دلار خودرو حقوق بازنشستگان بانک مرکزی ایران خودرو
مهران غفوریان موسیقی تلویزیون سریال عمو پورنگ ساواک سینمای ایران نمایشگاه کتاب مهران مدیری مسعود اسکویی سینما عفاف و حجاب
رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه روسیه ترکیه حماس نوار غزه انگلیس اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس سپاهان علی خطیر باشگاه استقلال لیگ برتر جواد نکونام بازی لیگ برتر ایران تراکتور رئال مادرید
هوش مصنوعی فناوری اپل گوگل ناسا مدیران خودرو تلفن همراه
طب سنتی خواب فشار خون کبد چرب