این می‌توانست برای تو اتفاق بیفتد - IT COULD HAPPEN TO YOU

سال تولید : ۱۹۹۴
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : مایک لوبل
کارگردان : اندرو برگمن
فیلمنامه‌نویس : جین آندرسن
فیلمبردار : کیلب دشانل
آهنگساز(موسیقی متن) : کارتر برول
هنرپیشگان : نیکلاس کیج، بریجت فاندا، رزی پرز، وندل پیرس، آیزاک هیز، ویکتور روخاس، سیمور کاسل، رد باتنز، استنلی توتچی، ریچارد جنکینز
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۱ دقیقه


ـ ̎چارلی لانگ̎ (کیج)، پلیس وظیفه‌شناس، در محله کویینز نیویورک زندگی می‌کند. مردم را دوست دارد و با دزدی و مفاسد مبارزه می‌کند ولی همسرش، ̎میوری‌یل̎ (پرز) که آرایشگر است، مخالف عقاید او است. در همین حال ̎ایوون بایاسی̎ (فاندا)، که در یک رستوران کار می‌کند، پس از آنکه شوهر سابقش با استفاده از کارت‌های اعتباری او کلاهبرداری کرده و فرار کرده است، از دادگاه تقاضا می‌کند تا به عنوان ورشکسته از او سلب مسئولیت کند. وقتی ̎چارلی̎ و رفیقش در کافه‌ای که ̎ایوون̎ در آن کار می‌کنند، قهوه‌ای می‌خورند و ̎چارلی̎ نمی‌تواند انعام ̎ایوون̎ را بپردازد، داوطلبانه به ̎ایوون̎ قول می‌دهد نیمی از آنچه را که او (و ̎میوری‌یل̎) در بخت‌آزمائی ببرند، به او بدهد. وقتی فردای آن روز بلیت‌شان برندهٔ چهار میلیون دلار می‌شود، ̎چارلی̎ در عین ناباوری و اعتراض همسر، سهم ̎ایوون̎ را می‌پردازد. ̎ایوون̎ کافه را می‌خرد، ̎میوری‌یل̎ آرایشگاهش را و ̎چارلی̎ پولش را در راه فقرا خرج می‌کند. اما کم‌کم اختلاف‌ها شروع می‌شود. ̎میوری‌یل̎ می‌خواهد که از شوهرش جدا شود. ̎چارلی̎ و ̎ایوون̎ به یکدیگر علاقه‌مند می‌شوند. ̎ایوون̎ در کافه‌اش میزی را برای دادن غذای مجانی به فقرا اختصاص می‌دهد. سرانجام حکم طلاق بین ̎چارلی̎ و ̎میوری‌یل̎ صادر می‌شود و در اثر شکایت ̎میوری‌یل̎ همهٔ پول به او می‌رسد. اما در اثر چاپ مقالاتی دربارهٔ عشق ̎چارلی̎ و ̎ایوون̎، سیل‌نامه و پول مردم سرازیر می‌شود.
ـ یک قصهٔ پریان امروزی (با یک راوی سیاه‌پوست لندهور، هیز، پس از سال‌ها که خبری در هیچ‌یک از دو زمینهٔ سینما و موسیقی از او نبود) در نیویورک شاد و شنگولی بسیار متفاوت از بقیهٔ فیلم‌ها، با دو شخصیت (و با تکیه بر وجه تمثیلی از دو شخصیت امریکای بیل کلینتن، امریکای دههٔ ۱۹۹۰، یادآور سادگی و صفا و صمیمیت، درستی و صداقت فارست گامپ‌ی) در یک بافت و چارچوب معلق میان ملودرام و کمدی سبک (که اگر در گامپ موفق است، اینجا نیست) و طناز، که در باوراندن شخصیت مرد عجیبش ـ یک پلیس بسیار شریف امریکائی (؟) ـ ناموفق می‌ماند، و در درآوردن فضای نیویورک نامأنوسش، ناموفق‌تر.