شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا
جامعه شناسی همسریابی
یکی از اساسیترین عواملی که به هنگام انتخاب همسر بر تصمیم افراد در جامعه بویژه در جوامع حافظ ارزشهای مذهبی اثر میگذارد، همگونی اعتقادات مذهبی است. مذهب، جلوه معنوی- الهی است که در اندیشه، باور، اعتقاد و شیوه زندگی افراد تأثیر عمیق و همه جانبه دارد.
علیرغم دگرگونیهای جدید که گاه مسیر حرکت آنها بسوی مادهگرایی افراطی، جدایی پدیدههای اجتماعی از حیات دینی و استقرار گونهای از خردگرایی و تضعیف حس مذهبی در جوانان است، در جامعه ما تأثیر اعتقاد مذهبی بر رفتار و کردار و زندگی زناشویی جوانان شایان توجه است.
زناشویی میان زن و مردی که وابسته به مذاهب گوناگون هستند و یا در صورت تعلق به یک مذهب، از درجه ایمان و اعتقادات مذهبی مختلف برخوردارند، چندان استوار و محکم نیست.
لوگال معتقد است که ناباوری دینی یکی از طرفین ازدواج دشواریهای فراوانی برای آنها فراهم میکند و باعث بگومگوهای دائمی میشود. جالب اینجاست که این ناهمگونی در اعتقادات مذهبی با پیشرفت زندگی زناشویی افزایش یافته و تبدیل به عاملی مخرب در عشق و علاقه و سعادت زوجین میگردد.
تأثیر شگرف مذهبی بر گزینش همسر مخصوصاً از آن جهت اهمیت پیدا میکند که اعتقاد مذهبی فقط منحصر به تنظیم روابط انسان با خدا نیست، بلکه باورهای مذهبی منشاء بنیادین تلقیات جمعی، شخصیت اساسی و نوع جهانبینی افراد است که این عوامل به نوبه خود میتوانند بر تکوین و تداوم روابط اجتماعی همه افراد خصوصاً زن و شوهر بسیار اثرگذار باشند. در نتیجه، استدلال اینست که "آنهایی که با هم دعا میکنند، با هم زندگی میکنند". زیرا بنابر گزارشهای تحقیقاتی، در صورت ناهمسوگرایی مذهبی، حفظ اعتماد و اطمینان زن و شوهر نسبت بهم، غیر محتمل به نظر میرسد[۱].
همسانهمسری بر اساس سن زوجین نیز بحثهای دامنهداری را مابین جامعهشناسان برانگیخته که نتیجهگیری و قضاوت در مورد آنها بسیار دشوار است.
پژوهشهای مردمشناسی در ایران حاکی از اینست که بین ازدواج زوجین هیچگونه هنجار ثابت، همگونی و همخوانی وجود ندارد. تحقیقی در باختران بر روی نمونهای از با ۴۵۷ نفر، تفاوت سنی بیش از ده سال را بین زوجین نشان میدهد و در حدود ۱/۰ ازدواجها با تفاوت سنی بیست و یا بیشتر زوجین همراه است. در مشهد در ۹/۰ از ۱۸۹ خانوار مورد مطالعه از طریق "ساروخانی" سنّ مرد بالاتر از زن است و در ۴۸ درصد موارد این تفاوت سنّی به بیش از ده سال میرسد. در تهران در ۵۰ درصد خانوادههای مورد بررسی، سن مرد دست کم ده سال بیشتر از زن است[۲].
در جوامع کارگر طلب که انسان مهمترین منبع انرژی است و زن نیز به عنوان عامل و عرضه اصلی کار محسوب میشود، اختلاف سنی در بین زن و شوهر بسیار فاحش است و این اختلاف سنّی هم همیشه به نفع مردان نیست. به عنوان مثال، اشتغال زن به عنوان نیروی اصلی صنعت قالیبافی در میان ترکمنها ازدواج پسران ۹ ساله را با دختران۱۶ ساله اقتضا کرده است. دختران مجرد در هر سنّی با پرداخت شیرینیهای کلان به عقد و ازدواج مردان مجرد و یا متأهل ۱۵-۱۰سال کوچکتر و یا بزرگتر از خود در میآیند[۴].
علیرغم موارد استثنایی بعضی از جوامع، در اغلب شهرستانهای ایران، اختلاف سن ازدواج به نفع مردان است. وجود چند همسری، تفوق جنسی مردان و ساختار سنتی کشاورزی جامعه که در آن هنوز برتری انسانها مخصوصاً با توجه به معیارهایی نظیر سن و جنس تعیین میشود و این اولویت پذیرفته شده برای مرد، کسب امتیازاتی را در زمینههای مختلف نصیب او میکند که انتخاب زن جوان و حتی بسیار جوان، یکی از آنهاست. انتخاب زن جوان به این علت که هم قابلیت انعطاف و تربیت پذیری بیشتری داشته باشد و هم بتواند با ویژگیها و خواستههای همسرش بسهولت خود را تطبیق دهد.
بسیاری از اندیشمندان با در نظر گرفتن سعادت زوجین این پرسش را پیش نهادهاند که آیا شکاف وسیع سنّی میان همسران لطمه به زندگی زناشویی آنها وارد میکند؟ اگر چه در مورد تعیین مرز دقیق اختلاف سنّی اتفاق نظر وجود ندارد؛ عدهای از جامعهشناسان تأکید بر پنج سال اختلاف سنّی را به نفع مردان و تعدادی دیگر ۷-۴ سال فاصله سنّی را میپذیرند، لیک جملگی بر این عقیده هستند که شکاف و فاصله وسیع سنّی به استواری و پایداری کانون خانوادگی صدمه میزند. تشابه نسبی سن زن و مرد به هنگام ازدواج همارز با بهترین تعادل در زندگی زناشویی است. به گفته کارلسون، تفاوت وسیع سنّی با خود تفاوتهای وسیع انتظارات، شیوه نگرش و جهانبینی را به همراه میآورد و بر بقای زوجیت و سعادت زوجین خدشه وارد میکند. موج جدید تغییرات، نسل جوان را از نظر عادت زندگی، آسایش لباس و نوع غذا، از نسل پیشین کاملاً متمایز کرده است. بنابراین، در شرایط شکاف وسیع سنّی، زن و شوهر در کنار یکدیگر! احساس بیگانگی کرده و نه تنها در زمینههای جدی زندگی به تفاهم نمیرسند، بلکه در امور حاشیهای همچون تفریحات و غیره یکدیگر را تحمل نمیکنند، به قول سعدی "زن جوان را تیری در پهلو به که پیری".
با این حال نباید تصور کرد که هر ازدواج با اختلاف وسیع سنّی محکوم به شکست است. چه بسا در مواردی عواملی نظیر وحدت ایدئولوژی، اشتراک آرمان و یا رسالتی خاص میتوانند اثر این متغییر را خنثی کنند. گذشته از این در تزلزل ازدواج تنها یک عامل بالقوه منفی کارساز نیست، معمولاً تأثیر این عامل منفی ذخیرهای در صورت پیوند با عوامل منفی دیگر از قوه به فعل درمیآید و کانون خانواده را تهدید میکند.
بر اساس اطلاعات و گزارشهای تحقیقات جامعهشناسی، یک ناهمسانی و ناهنجاری کلی نیز در زمینه میزان تحصیل زن و شوهر مشاهده میشود. در مشهد از ده خانواده در چهار مورد زن و مرد تحصیلاتی دستکم شبیه به یکدیگر داشتند و در تهران این نسبت به یک در سه میرسد. یعنی از هر سه مورد بررسی یک خانواده زن و شوهری در حدی کاملاً مشابه بودهاند. لازم به ذکر است که همسانی زن و مرد از نظر تحصیل نسبت به سایر جوامع کمتر است و این خود نشانگر تمایز فاحش زن و مرد از نظر تحصیل است.
در واقع عدم تساوی زن و مرد در تحصیل، موجب تفوق نسبتاً مداوم مردان در ایران و تداوم نظام پدرسالاری در جامعه است[۵].
در جوامع فردگرای امروزی، هر فرد بیش از اینکه به طبقه و یا گروه اجتماعی- حرفهای والدین خویش تعلق داشته باشد، به صلاحیت و مختصات حرفهای و اجتماعی خود وابسته است و علاقمند است که همسرش نیز از محدوده اجتماعی خود باشد. از این رو، هر چه اختلاف خرده فرهنگ تحصیلی و طبقاتی میان همسران کمتر باشد، میزان تفهیم و تفاهم آنها بیشتر خواهد بود.
هر طبقه بر اساس سطح تحصیل، درآمد و نوع شغل، نگرش خاصی نسبت به جهان پیدا میکند به نوعی خاص در روابط اجتماعی سهیم میشود که آثار آن در روابط زن و شوهر و میزان صمیمیت آنها آشکار میگردد. بعضی معتقدند که افراد با کسب سواد و افزایش گام به گام آن حساس، ظریفتر و دقیقتر نسبت به مسائل میشوند.
انسان آموزش دیده از انسان خام فاصله گرفته و به همان نسبت نیز احساسات دقیقتر مییابد. وی به دوران دنیاهای پیچیده احساسات انسانی راه یافته و در درک معنای واقعی مفاهیم دقت به خرج میدهد. در این راستا، انسان با سواد خصوصاً تحصیلکرده در سطوح بالا، قدرت درک بیشتری نسبت به مصائب و سختیهای دیگران پیدا کرده و با آنان احساس همدلی و همدردی بیشتری میکند. این توان بر تمامی روابط انسان با دیگران خصوصاً روابط فرد با همسرش اثر مثبت مینهد.
بعلاوه، انسان با سواد، کمتر دچار خود باختگی و یا از خود بیگانگی میشود. وی میداند و باید بداند که شرایط وی در ازدواج خاص خود اوست و با هیچ کس همانند نیست، لذا نباید به تقلیدی رنگ پریده از دیگران پردازد. شعور جامع نسبت به خویش، عدم تقلید از دیگران، شناخت و پذیرش تمایز خود و شرایط خویشتن از دیگران، از اهم شرایط ارتباط با انسانهای دیگر از جمله در زندگی خانوادگی است.
توجه به خصوصیات فرد تحصیلکرده این را میرساند که میان سعادت خانوادگی و همگونی تحصیلات بستگی مستقیمی وجود دارد. وجود یک موقعیت تحصیلی- اجتماعی همگون و یا دستکم معادل، خواهد توانست به ایجاد توافق میان زن و شوهر کمک کند. تشابه و یا همارز بودن میزان تحصیل زوجین میتواند در بهره هوشی آنان نیز اثرگذار باشد و تفاهم خانوادگی را افزایش دهد.
عدم همسانی همسران از نظر تحصیلی و اجتماعی سبب میشود که زوج برتر از نظر تحصیلی، امتیازات بیشتری از قبیل زیبایی، جوانی و موقعیت اجتماعی- اقتصادی بالا از طرف مقابل را در راه جبران آن طلب کند.
البته در همه شرایط میزان تحمل و سازشپذیری مردان در قبال عدم همسانی تحصیلی بیش از زنان است. در حالی که ازدواج یک مرد دکتر با دختر دیپلم و یا کمتر از دیدگاه جامعه غیرمعقول به نظر نمیرسد، عکس آن کاملاً نابهنجار تلقی میشود[۶].
در نهایت اگر قاعده همسان همسری بر پایه عشق و علاقه، سن، سطح تحصیل و مذهب از سوی تمام اندیشمندان مورد تأیید باشد، در زمینه منش و شخصیت عقاید مشخصی وجود ندارد. آیا در انتخاب همسر باید بر ویژگیهای اخلاقی مشابه زوجین تأکید شود و یا بر عکس افراد در جستجوی کسی باشند که دارای ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی کاملاً متفاوت از آنهاست؟
رابرت وینچ از مطالعهای که روی ۲۵ نفر از دانشجویان دانشگاه«نورث وسترن» که با یکدیگر ازدواج کرده بودند انجام داد، به این نتیجه میرسد که هرکس در پی ارضای پارهای از نیازهای شخصی است و معمولاً همسری را انتخاب میکند که از طریق او به حداکثر رضایت در این زمینه نائل آید؛ یعنی همسری مکمل را انتخاب میکند.
وینچ و همکارانش بر اساس ویژگیهای مکمل نه مشابه، لیستی از ۱۲ نیاز اصلی و سه خصوصیت روانی ساختند که امکان انتخاب همسر مناسب را با توجه به خصوصیات روانی هر فرد توصیه میکرد. به عنوان مثال اگر شوهر متمایل به فرماندهی باشد، بهتر است زنی را انتخاب کند که دارای خصلتی مطیع باشد و یا اگر یکی از زوجین عصبی، حساس و پرخاشگر باشند، دیگری آرام و متعادل باشد، والاّ احتمال برخورد بیشتر و شکنندگی قرارداد زوجیت در صورت ازدواج دو فرد عصبی با یکدیگر بیشتر خواهد بود[۷].
این نظریه غیر از وینچ حامیان دیگری از قبیل کتسین، استروس و والر نیز دارد که ارضای نیازهای مختلف زوجین توسط یکدیگر را یک نوع اشباع و استقلال عاطفی میدانند و این همان چیزی است که دو همسر را به نحوی پایدار به هم میپیوندد. در مقابل مدافعین این نظریه مخالفینی نیز وجود دارد که عقیده وینچ را به سخره گرفته و معتقدند که اگر نظریه وینچ درست باشد "همه باید از نیازهای روانی خود آگاهی یابند، خود روانکاو باشند و حال آنکه گزینش همسر با آگاهی و تخصص صورت نمیپذیرد". نتیجه اینکه اختلاف نظر جامعهشناسان در مورد همسان همسری از نظر منش و خصوصیات روانی همچنان باز میماند تا روزی نتایج متقن تحقیقات بر یکی از دو نظر صحّه گذارد.
با نتیجهگیری از بحث این مقاله و یافتههای محققین در زمینه همسان همسری به عنوان یک قاعده جهت احراز موفقیت بیشتر زناشویی پیشنهاد میشود :
▪ جوانان ضمن مبارزه با پدیده افراطی فردگرایی و مادهگرایی، به پذیرش قاعده همسان همسری، زوج مناسب انتخاب کنند.
▪ از عشق شهوانی و بازیچهای جداً اجتناب ورزند، چرا که سرانجام آن ناکجاآباد است.
▪ سعی کنند با کسی ازدواج کنند که از نظر عقاید مذهبی، سطح تحصیلات و سن تفاوت چندانی نداشته باشند.
▪ در خواستگاری صادقانه برخورد کنند و معیارها و ایدهآلهای خود را صراحتاً مطرح کنند.
▪ خصوصیات و گرایشهای طرفین را به دقت مطالعه کنند.
▪ گول ظاهر و جذابیتهای جسمانی را نخورند.
▪ در انتخاب همسر منطق و تجربه پدر و مادر را با احساس خود عجین کنند.
▪ از چشم و همچشمی و رقابت و سوءظن دور باشند.
▪ قابلیت انعطاف و تفاهم موزون داشته باشند.
▪ از پختگی و آموزش کافی در زمینه زندگی خانوادگی برخوردار باشند.
منابع
[۱] ساروخانی، ب. ، ص ۶۴ ، ۱۳۷۰.
[۲] همان منبع، صص۲۸-۱۲۷
[۳] طبیبی، ح.، جامعه شناسی و مردم شناسی، ایلات و عشایر، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ص ۳۵۰- ۳۴۷، ۱۳۷۱.
[۴] میر نیا، س. ع.، طوایف ترکمان، انتشارات اطلس، ص ۱۳۶
[۵] ساروخانی، ب.، ص ۱۲۹، ۱۳۷۰.
[۶] ساروخانی، ب.، صص ۶۵-۶۴، ۱۳۷۶.
[۷] اعزازی، ش. – جامعه شناسی خانواده، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، ص ۱۰۱، ۱۳۷۶
[۱] ساروخانی، ب. ، ص ۶۴ ، ۱۳۷۰.
[۲] همان منبع، صص۲۸-۱۲۷
[۳] طبیبی، ح.، جامعه شناسی و مردم شناسی، ایلات و عشایر، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ص ۳۵۰- ۳۴۷، ۱۳۷۱.
[۴] میر نیا، س. ع.، طوایف ترکمان، انتشارات اطلس، ص ۱۳۶
[۵] ساروخانی، ب.، ص ۱۲۹، ۱۳۷۰.
[۶] ساروخانی، ب.، صص ۶۵-۶۴، ۱۳۷۶.
[۷] اعزازی، ش. – جامعه شناسی خانواده، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، ص ۱۰۱، ۱۳۷۶
منبع : وبلاگ علوم اجتماعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست