سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
کابینه تدبیر!؟
واژه تدبیر را میتوان در لابهلای تحولات سال هشتاد و پنج به دفعات جستجو نمود. “لکن انتخاب جایگاهی اصلح و زیبنده همانا عنوانی است که راقم سطور آتی به آنها خواهد پرداخت.”در یک گزاره کوتاه تدبیر به معنای دوراندیشی و کنشی همراستا با بهترین راه حل مسئله تداعی مینمایاند.مسئله چیست؟
مقاومت اسلامی لبنانتدبیر حل مسئله؟
مقابله و نابودی و حذف کامل استراتژیستهای صهیونیست بهترین راهبرد را در رفع این تهدید استراتژیک اتخاذ نموده بودند.
و بدینترتیب کابینه تدبیر مجری حل مسئله میگردد. ابراز حل مسئله پنجمین ارتش دنیا است که در مقابل گروهی کوچک صفآرایی میکند. برابر اسناد موثق و اذعان مقامات صهیونیسم این رژیم از مدتها پیش سناریو حذف حزبالله را طراحی کرده بوده است. از جمله دلایل این رویکرد را میتوان در موارد ذیل ملاحظه نمود:
۱) ضربات مهلکی که از تاکتیک عملیاتی مقاومت بویژه استشهادیون آن متحمل شده بود.
۲) پیامدهای ذلتبار عقبنشینی از اراضی اشغالی در سال ۲۰۰۰
۳) معاوضه اسیران مقاومت در برابر چند جسد و یک افسر اطلاعاتی
۴) افزایش محبوبیت و مشروعیت مقاومت در میان آحاد و طوایف لبنان
۵) و نگرانی از تقویت بیش از پیش توان نظامی خصوصا قدرت موشکی مقاومت که در این میان تمهید تئوری خاورمیانه جدید را نیز میبایست بدین موارد پیوست نمود.
موارد فوق الذکر کابینه تدبیر آقای اولمرت را مترصد اخذ دستاویزی جهت ورود به حل مسئله نموده بود.
مقاومت اسلامی لبنان که از بدو تاسیس همواره از دو عنصر راهبردی عقلانیت و تعادل بهرهمند بوده به کرات سعی نموده مقوله مبادله اسرا را از کانال دیپلماسی واسطهای و روشهای مسالمتآمیز مرتفع نماید لکن با عدم توفیق مواجه شده بود.
با توجه به اعلان و هشدارهای پیدرپی دبیر کل مقاومت مبنی بر گرفتن اسیر از اسرائیلیها در صورت عدم حصول نتیجه لاجرم مقاومت طی عملیات چهار نظامی صهیونیسم را به هلاکت رسانده و موفق به اسارت درآوردن دو تن از آنها گردید.
بدینترتیب بهانه لازم برای کابینه تدبیر اولمرت درجهت حل مسئله با استفاده از قوه قهریه فراهم گردید.
هارمونی و حمایت کامل نومحافظهکاران به همراه همگرایی متحدین منطقهای رژیم صهیونیستی را هر روز مصممتر برای ادامه جنگ و خونریزی بیگناهان غیرنظامی و انهدام زیربناهای لبنام با هدف شوراندن مردم علیه حزبالله مینمود. در بدو امر دولت اولمرت علاوه برحمایتهای جهانی و منطقهای از همراهی افکار عمومی داخلی تا حدودی برخوردار بود لکن ادامه جنگ و برهم خوردن معادلات از پیش طراحی شده تراژدی بیسابقهای را برای این رژیم جعلی فراهم آورد که آن را باید فضاحت مشت آهنین و بلاهت کابینه تدبیر “بخوانید تحقیر” نامید.
عمده عوامل تحمیل این شکست و سونامی به رژیم صهیونیستی را که پیامدهای آن در کوتاه مدت و بلند مدت ضربات جبرانناپذیری را به لایههای مختلف سیاسی اجتماعی و نظامی آن وارد نموده و خواهد نمود میتوان بدین صورت ترسیم نمود.
▪ حوزهفرهنگی
۱) اولین و مهمترین عامل را میتوان در اعتقادات ناب و روحیه بالای فرزندان مقاومت دانست که ریشه در فرهنگ غنی عاشورا داشته و “مشت حسینی را غالب بر مشت آهنین مینمایاند.”
۲) وحدت و انسجام جامعه شیعیان و تکیه بر مشترکات فرهنگی و مذهبی با سایر مذاهب و طوایف برای مقابل با دشمن واحد یعنی اسرائیل
۳) الهام از اندیشه امام خمینی(ره) و پایبندی به ارزشهای اسلام ناب محمدی(ص)
▪ حوزه سیاسی
۱) مشروعیت و مقبولیت مقاومت چه در بعد داخلی، در میان طوایف مذاهب مختلف لبنان و هم از بعد خارجی که خیل عظیم حمایتهای ملل مسلمان را همواره باخود داشته است.
۲) حمایتهای معنوی دولت و ملت جمهوری اسلامی ایران و همگرایی سوریه را نیز میبایست در تحقق این دستاورد ارزشمند دخیل دانست.
۳) ایجاد گسل در عرصه شطرنج سیاسی رژیم صهیونیستی به واسطه عدم تحقق اهداف و قتلعام غیرنظامیان لبنانی و تکرار فاجعه قانا که موجی از تنفر و نفرت جهانی را به دنبال داشت.
۴) پیروزیهای چشمگیر مقاومت که موج از شادی را در میان ملل اسلامی به همراه آورد و موجب تعدیل مواضع سران سیاسی ایشان گردیده و سازمان ملل را وادار به صدور قطعنامه ۱۷۰۱ نمود.
▪ حوزه استراتژیک و مدیریتی
۱) مدیریت مطلوب بحران توسط شورای رهبری حزبالله بویژه شخص دبیرکل آن.
۲) ایجاد جبهه مجازی در قالب هدایت عملیات روانی علاوه بر نبرد حقیقی با استفاده از رسانهها بویژه شبکه المنار توسط سید حسن نصرالله که امنیت روانی شهرکنشینها و مقامات صهیونیستی را به شدت مشوش مینمود. که جمله ایشان “حیفا و مابعد حیفا و مابعد ما بعد حیفا را موشکباران میکنیم” که به شکل کاملا هدفمند طرح گردیده بود و تاثیرات بسیاری برجای گذاشت.
۳) اتخاذ تاکتیک نبرد نامتقارن به تعبیر گولانیها که زبدهترین کاماندوهای ارتش اسرائیل محسوب میشوند و نبرد اشباح چرا که آنها قادر به رویت نیروهای حزبالله نبودند” در برابرهجوم ارتش مجهز اسراییلی به صورت منظم که باعث تحمیل تلفات و خسارت بسیاری به آنها گردید.
۴) فقر اطلاعاتی سرویسهای جاسوسی اسرائیل و معاندین خارجی حزبالله از میزان توانمندی و قابلیتهای مقاومت که موجبات غافلگیری آنها را فراهم آورد.
۵) بهرهبرداری از آتش پرحجم سامانه موشکی در هدف قرار دادن عمق استراتژیک دشمن و ناتوانی اسرائیل از متوقف کردن حملات موشکی حزب الله تا آخرین لحظات نبرد.
۶) به کارگیری موشکهای ضد زره در هدف قرار دادن تانکهای مرکاوا که نماد قدرت ارتش اسرائیل محسوب میشدند و زمینگیر نمودن ستونهای زرهی و نیز مورد اصابت قرار دادن ناو فوق پیشرفته ساعر پنج که علاوه بر خسارتهای مالی جانی دشمنان حزبالله را در بهت و حیرت عمیقی فرو برد و موجی از نگرانی و ترس از ادامه و فرجام جنگ را در میان آنها ایجادنمود.
ذکر این نکته هم لازم است که مقاومت اسلامی در خلال جنگ سی و سه روزه علاوه بر نبرد در جبهههای خارجی از مکر و شیطنت عقبه و سرسپردگان داخلی صهیونیست در امان نبود و همزمان توطئهها و سناریوهای جریان موسوم به ۱۴ مارس راکه با هدف تقابل داخلی با حزبالله و هدف قرار دادن محل استقرار شورای رهبری و مراکز فرماندهی با دادن اطلاعات به دشمن دنبال میشد را خنثیسازی مینمود.
اینگونه بود که با دفاع جانانه فرزندان غیور مقامت پس از پنجاه و اندی سال که از تاسیس این رژیم جعلی میگذرد، گروهی به ظاهر کوچک دستآوردی را محقق نمود که کشورهای عربی در خلال جنگهایی که با اسرائیل داشتند علیرغم داشتن امکانات و ساز و برگ نظامی هرگز قادر به تحقق آن نشدن و مناطق مانند صحرای سینا و جولان را نیز واگذار نمودند.
لازم است باعنایت به موارد مطروحه کابینه تدبیر را به واسطه شیوه و فرجام حل مسئله مفتخر به اطلاق “کابینه تحقیر” نماییم چرا که سرخوردگی و ذلالتی که این دو ملت برای جامعه صهیونیستی به ارمغان آورد در طول حیات این رژیم مسبوق به سابقه نمیباشد.
اولمرت و امیر پرتز و دان هالوتس برکنار شده و ... که رویای نابودی حزبالله و آزادی اسیران اسرائیلی و ... را در سر میپروراندند و همزمان تمهید “درد زایمان خاورمیانه جدید” را پیگیری مینمودند با خروش غیرت هیبت مقاومت از خواب غفلت بیدار گردیدند اما چه سود که دیگر هیمنه و ابهتی بر ایشان باقی نمانده بود و جنین مرده خاورمیانه جدید روی دستشان سنگینی میکرد.
این روزها نیز در شرایطی روزهای پایانی سال ۸۵ را سپری میکنیم که مقاومت اسلامی در جهت تحقق حقوق مسلم خود ومتحدینش از جمله جنبش عمل و مسیحیان طرفدار میشل عون و به یک معنا احقاق حقوق اکثریت لبنانیها که از خیانتها و بیلیاقتیهای اقلیت حاکم به ستوه آمدهاند موضوع تحقق دولت وحدت ملی را دنبال مینماید.
البته پرداختن به تحولات بعد از جنگ و ظهور حزبالله بعد از کسب این پیروزی به عنوان بازیگری تاثیرگذار در معادلات منطقهای و جریان برتر در صحنه شطرنج سیاسی لبنان مجالی دیگر میطلبد.
“سلام خدا برشهیدان مقاومت اسلامی لبنان سلام خدا بر فرزندان مقاومت که با ایجاد این موازنه قوا هم اکنون خواب راحت را از صهیونیستها سلب نمودهاند و درود و سلام فراوان بر دبیر کل اندیشمند و محبوب مقاومت اسلامی لبنان سیدحسن نصرالله که با درایت و مدیریتی واقعگرایانه توانسته است در کشوری مانند لبنان (با تنوع و تکثر موسع فرهنگی، سیاسی، قومیتی و مذهبی) جایگاه شیعیان را علیرغم رنج و محنتهایی که ایشان در دورههای قبل متحمل گردیدهاند به محوریتی بلامنازع ارتقا بخشد.
حسن بیگدلی
منبع : روزنامه رسالت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست