جمعه, ۸ تیر, ۱۴۰۳ / 28 June, 2024
مجله ویستا

خط لوله ای که همه چیز را به هم می زند


صرف نظر از اختلاف نظرهایی كه در مورد هزینه های احداث این خط لوله میان طرف های ذینفع وجود دارد، سایه حضور یك بازیگر ناخوانده اما پرنفوذ، چشم انداز امضای توافق نهایی بر سر این پروژه عظیم و آغاز مراحل اجرایی آن را تیره كرده است. این بازیگر كسی نیست جز آمریكا.با وجودی كه «مان موهان سینگ» نخست وزیر هند پیش از سفرش به آمریكا و انتخابات ریاست جمهوری در ایران از ابهام در مورد وضعیت سیاسی ایران و وجود ریسك سرمایه گذاری برای اجرای خط لوله جدید خبر داده بود، اما وی بلافاصله پس از بازگشت از واشینگتن صریحاً اعلام كرد كه آمریكا هیچ نقشی در روند شكل گیری توافق نهایی در این مورد ایفا نخواهد كرد. این اظهارنظر دو پیام عمده را با خود به همراه داشت. اول اینكه با وجود تمام هزینه ها و ریسك های پیش بینی شده در زمینه خط لوله پیشنهادی، دهلی نو مصمم است تا انرژی مورد نیاز خود را از ایران تهیه كند. این برداشت با اظهارات وزیر نفت و گاز طبیعی هند كه یكی از طرفداران پروژه خط لوله از ایران نیز هست مطابقت دارد. «مانی شانكار ایار» تاكنون بارها به مردم هند اطمینان داده است كه این خط لوله به هر صورت ساخته خواهد شد. او تاكید كرده است كه دهلی نو به عقب بازنخواهد گشت. ایار در پارلمان هند اعلام كرد كه هیچ فشاری از سوی آمریكا بر دهلی نو نیست. نكته دوم اینكه با وجود تهدیداتی كه از سوی آمریكایی ها در مورد عدم همكاری های هسته ای با هند وجود دارد، هندی ها به سادگی نمی توانند از كنار منافعی كه پروژه خط لوله ایران دارد، بگذرند. بی تردید مهم ترین بحثی كه در جریان سفر نخست وزیر هند به آمریكا مورد بررسی قرار گرفت، همكاری دو كشور در زمینه انرژی هسته ای بود. این همان «رگ خواب» دهلی نو است كه در دستان واشینگتن قرار دارد. اما این تنها یك روی سكه است. نیازهای روزافزون هند به نفت و گاز و تلاش برای تبدیل شدن به یكی از قدرت های پرنفوذ در منطقه و همچنین دنیا این كشور را ناگزیر خواهد كرد تا با در نظر گرفتن تمام هزینه های عقب نشینی از پروژه خط لوله گاز تصمیم نهایی خود را در مورد آن اعلام كند. هند یك بازار عظیم انرژی و تشنه گاز طبیعی است كه در سال ۲۰۰۲ بالغ بر ۲۵ میلیارد مترمكعب مصرف گاز داشت و پیش بینی می شود در سال ۲۰۱۰ این میزان ۳۴ میلیارد مترمكعب و در سال ۲۰۱۵ به رقم ۳/۴۵ میلیارد مكعب افزایش یابد. از این نظر هندی ها بسیار شبیه چین هستند. با این تفاوت كه در صف بندی های موجود در معادلات سیاسی و اقتصادی جهان هند در زمره كشورهای نزدیك به آمریكا ارزیابی می شود، این در حالی است كه چین تقابل با هژمونی آمریكایی ها را در ذهن می پروراند.اكنون این سئوال اساسی وجود دارد كه آیا هندی ها حاضر هستند برای دستیابی به فواید خط لوله گاز از ایران، هزینه های اقتصادی و سیاسی آن را متحمل شوند. این سئوالی است كه به نظر می رسد تنها با بررسی زوایا و عوامل تعیین كننده در آن قابل پاسخ گفتن باشد.
• عوامل اقتصادی
برخی از كارشناسان اقتصادی در هند معتقد هستند كه مشاركت هند در پروژه خط لوله از ایران اشتباهی بزرگ است. زیرا هزینه اجرای این پروژه بسیار بیشتر از آن میزانی است كه در ابتدا پیش بینی شده بود. بر اساس گزارش رسانه های هندی، دهلی نو اكنون پیش بینی می كند كه این خط لوله پیشنهادی ۸/۷ میلیارد دلار آمریكا هزینه دربر داشته باشد. این در حالی است كه برآورد اولیه تنها حدود نصف این میزان یعنی ۱۶/۴ میلیارد دلار بود. به گفته این كارشناسان عدم محاسبه تغییرات به وجود آمده در زمینه تورم و بالا رفتن قیمت جهانی فولاد، باعث افزایش برآورد هزینه شده است. اما به هر حال این برآورد جدید نیز متغیر است. زیرا احتمال پایین آمدن آن به دلیل كاهش قیمت مواد خام تا ۱۰ درصد نیز قابل پیش بینی است. اتلاف وقت از سوی طرف هندی حكایت از این دارد كه باید عوامل دیگری را نیز در غیراقتصادی خواندن پروژه خط لوله ایران از سوی هندی ها دخیل دانست. این پروژه بر اساس پیشنهاد ارائه شده قرار است طی ۵ سال به اتمام برسد. اما هنوز زمان آغاز آن با توجه به نهایی نشدن توافق میان تهران و دهلی نو مشخص نیست.در اولین روز نشست دوروزه گروه كاری مشترك ایران و هند كه اوایل ماه جاری میلادی در دهلی نو و به منظور بررسی جوانب مختلف احداث این خط لوله انجام شد، ایران یادداشت تفاهمی مشابه آنچه با پاكستان به امضا رساند را به هند پیشنهاد كرد كه در آن یك چارچوب زمانی مشخص تعیین شده بود. مقامات نفتی كشورمان سعی دارند تا با مشخص شدن سریع ساختار اجرای پروژه و مكانیزم مالی آن روند احداث خط لوله را در نیمه دوم سال ۲۰۰۶ آغاز كنند. این در حالی است كه به نظر می رسد هندی ها چندان عجله ای در این مورد ندارند و احتمالاً درصدد هستند تا قیمت ها را باز هم پایین بیاورند. برخی ناظران در هند بر این باور هستند كه تاخیر در امضای توافق نهایی با ایران می تواند به شكلی مثبت زمینه ارزیابی مجدد هزینه ها برای هند را فراهم آورد. این بدان معنا است كه دهلی نو درصدد است تا در مورد اهداف خود بر سر قیمت ها و هزینه ها همچنان پافشاری كند. به عقیده حامیان این رویكرد با توجه به اینكه تحقق پروژه خط لوله گاز به هند از جمله دغدغه ها و طرح های مهم مسئولان نفتی در كشورمان به حساب می آید، به نظر می رسد كه بتوان در نهایت به این اهداف دست یافت. صحت چنین تحلیلی زمانی قوت می گیرد كه فاكتور تحریم های آمریكا علیه ایران وارد معادله شود. هنگامی كه مان موهان سینگ در آمریكا بود به یك باره اعلام كرد كه اطمینان ندارد خط لوله انتقال گاز ایران از سوی سرمایه گذاران بین المللی مورد حمایت قرار گیرد. وی گفت: «آن قدر واقع بین هستم كه ابهام در مورد وضعیت موجود را تشخیص دهم. نمی دانم كه آیا هیچ كنسرسیوم بانكی بین المللی حاضر به سرمایه گذاری خواهد بود یا نه.»این بدان معنی است كه هندی ها در محاسبات هزینه ای و مالی خود برای احداث خط لوله گاز از ایران نمی توانند تاثیری را كه فشارهای واشینگتن بر اقبال سرمایه گذاران بین المللی برای حضور در این پروژه خواهد گذاشت در نظر نگرفته و آن را در مذاكرات خود با طرف ایرانی لحاظ نكنند. اما هنوز روشن نیست كه توجه به تحریم های آمریكا از سوی هند بیشتر بر مبنای راضی كردن واشینگتن است یا هراس دهلی نو از تامین نشدن منافعش در صورت رویارویی احتمالی ایران و آمریكا. آنچه مسلم است این است كه طرف هندی در چانه زنی های خود برای یافتن دست بالا در انعقاد قرارداد گازی با ایران و كاهش هزینه ها برای خود بر عامل تحریم های آمریكا تاكید دارد. هر چند كه رویدادهای داخلی در هند نشان می دهند كه عامل تحریم های آمریكا بیشتر به یك بهانه و اهرم چانه زنی شباهت دارد تا یك واقعیت انكارناپذیر در محافل اقتصادی و سیاسی این كشور.یكی از این رویدادها بروز اختلاف شدیدی است كه میان وزارت نفت و گاز طبیعی هند و برخی از اعضای مجلس این كشور در جریان است. وزیر نفت هند در روزهای پایانی ماه گذشته میلادی با شركت در یكی از جلسات پارلمان اظهار داشت كه هیچ راه برگشتی برای پروژه خط لوله از ایران نیست. مانی شانكار ایار تاكید كرد كه در ملاقات های پی درپی خود با موهان سینگ وی بر برگشت ناپذیر بودن پروژه اصرار داشته است. ایار اضافه كرد كه تاكید نخست وزیر چین بر خطراتی كه انتقال گاز از ایران در پی دارد، به معنای عقب نشینی از آن نیست. وزیر نفت هند همچنین در پاسخ به اعتراض یكی از نمایندگان عضو BJP (حزب اصلی مخالف دولت هند) كه با استناد به اظهارات سینگ نسبت به پا پیش گذاشتن یك كنسرسیوم بین المللی ابراز تردید كرده بود، پاسخ داد كه این درست است تحریم هایی از سوی آمریكا در سال ۱۹۹۶ علیه ایران اعمال شده اند، اما این به معنای تحمیلی بودن این تحریم ها نیست. ایار تصریح كرد كه بانك های بین المللی زیادی در حال سرمایه گذاری در ایران هستند.او برای آنكه با سلاح نماینده عضو BJP به وی پاسخ دهد به سخنان «جاسوانگ سینگ» وزیر سابق خارجه هند و عضو حزب مذكور اشاره كرد و گفت كه وی نیز معتقد بود هیچ راهی برای هند جز موافقت برای احداث یك خط لوله گاز زمینی وجود ندارد. اما دلیل دیگر و شاهد اصلی ترین ادله ای كه برای رد غیراقتصادی بودن پروژه خط لوله گاز از ایران به هند می توان اقامه كرد، منافع اقتصادی فراوانی است كه صرف نظر كردن از آن برنامه های درازمدت دهلی نو برای تبدیل شدن به یك قدرت منطقه ای را تحت الشعاع قرار خواهد داد. هندی ها پیشنهاد داده اند كه خط لوله ایران باید در مرحله اول و در سال نخست ۶۰ میلیون مترمكعب گاز را به هند انتقال دهد. براساس این پیشنهاد هند امیدوار است كه این میزان در سال دوم به ۹۰ و سال سوم به ۱۲۰ میلیون مترمكعب ارتقا یابد. هر چند كه این میزان گاز صادراتی از ایران نمی تواند پاسخگوی نیاز كنونی و فزاینده هند به گاز طبیعی باشد، اما به عنوان حلقه تكمیل كننده سایر پروژه های انتقال گاز از قطر و تركمنستان به این كشور است. وزارت نفت و گاز هند هم اكنون تنها قادر است نیمی از میزان گاز مصرفی در این كشور را پاسخگو باشد و در صورتی كه یكی از پروژه ها به شكست انجامد، با توجه به اینكه جایگزین دیگری برای آن وجود ندارد، دهلی نو باید با طرح های بزرگ خود برای ارتقای اقتصاد هند خداحافظی كند و این با خواست آمریكایی ها نیز كه بر تقویت توان اقتصادی هندی ها به منظور تبدیل كردن این كشور به یكی از هم پیمانان كلیدی و قدرتمند در منطقه تاكید دارند، مغایر خواهد بود. در این راستا حتی هدایای اتمی واشینگتن به دهلی نو هم نمی تواند راهگشا باشد. مان موهان سینگ در مورد یكی از اهداف سفر اخیرش به آمریكا با دست های پر از این سفر بازگشت. جورج بوش به نخست وزیر هند قول داد كه همكاری های هسته ای آمریكا را با این كشور توسعه دهد اما تامین نیازهای هند به انرژی از طریق اجرای پروژه های هسته ای برنامه ای درازمدت است. انرژی هسته ای امروزه تنها ۴ درصد از نیازهای هند به انرژی را تامین می كند. در بهترین شرایط یعنی هنگامی كه آمریكایی ها بتوانند به وعده های خود عمل كنند و هندی ها هم بتوانند به مطالبات سیاسی واشینگتن از این همكاری جامه عمل بپوشانند، تا سال ۲۰۳۰ تنها ۲۰ درصد از تقاضای هند به انرژی از طریق پروژه های هسته ای تامین خواهد شد. این در حالی است كه ۸۰ درصد باقی مانده باید از طریق اجرای طرح های غیرهسته ای برآورده شود. خط لوله ایران _ پاكستان _ هند یكی از عمده ترین طرح هایی است كه می تواند بخشی از این تقاضای ۸۰ درصدی را تامین كند. اما منافع اقتصادی اجرای چنین طرحی را برای هند نمی توان از دستاوردهای سیاسی آن برای این كشور جدا دانست.
• عوامل سیاسی
پروژه خط لوله گاز ایران نه تنها برای امنیت هند در میان مدت حیاتی است، بلكه این طرح از جمله عواملی است كه می تواند به تحقق رویای ایجاد یك شبكه انرژی آسیایی كه چین و آسیای میانه را تحت پوشش خود قرار خواهد داد، كمك كند. این در واقع یكی از نقاط نگران كننده برای آمریكا است. این شبكه نه تنها می تواند به تقویت بنیه نیروهای تندرو و تروریست منطقه بینجامد، بلكه تلاش های آمریكا طی سال های اخیر برای تسلط بر راه های ترانزیت انرژی آسیا را نیز مهجور و ناكام گذارد. حضور ایران در این شبكه از جمله عواملی است كه دسترسی آمریكا را به آن دشوار می سازد. از این رو خط لوله گاز از ایران به هند را باید از جمله نقاطی دانست كه سمت و سوی بسیاری از روابط سیاسی در منطقه را رقم خواهد زد. این پروژه علاوه بر اینكه می تواند زمینه دوری دهلی نو _ واشینگتن را فراهم آورد، به فصل جدیدی در روابط دو قدرت اقتصادی آسیا یعنی هند و چین تبدیل شود.در تقسیم بندی هایی كه آمریكا از موقعیت دوستان و دشمنانش در آسیا ترسیم كرده است، هند و چین در دو جبهه مخالف قرار می گیرند. هند قابلیت تبدیل شدن به یك قطب قدرت را كه تفوق آمریكا در آسیا را تضمین كند، دارا است. صرف نظر از ظرفیت های اقتصادی ویژه، توان نظامی هند و شرایط ایده آل دموكراتیكی كه در این كشور حكمفرما است، از جمله ویژگی های منحصر به فردی است كه جایگاه هندی ها را از نظر واشینگتن در این تقسیم بندی تثبیت می كند. اما تصویری كه از این نوع تقسیم بندی در ذهن هندی ها نقش می بندد، می تواند كاملاً متفاوت باشد. چه ضرورتی وجود دارد كه تصور كنیم دهلی نو نیز از این رویه پیروی خواهد كرد و براساس رویكردی كه منافع هند به گونه ای ایده آل تامین می شوند، عمل نكند.یك اصل ریاضی و منطقی در هند وجود دارد كه نه تنها سیاستمداران عملگرای این كشور، بلكه حتی بسیاری از نظریه پردازان امور سیاسی در جهان نیز به آن اعتقاد دارند. براساس این اصل دوست و دشمنی به صورت ذاتی وجود ندارد، این تنها شرایط است كه دوستان و دشمنان را تعریف می كند. تحولات به وجود آمده در حوزه های انرژی و اقتصاد، سیاست های داخلی و شرایط ژئوپولتیكی در هند و چین است كه می تواند روند مناسبات میان این دو كشور را تغییر دهد. هند نیز مانند چین كشوری در حال توسعه است كه حفظ رشد اقتصادی و مبارزه با فقر از جمله اولویت های غیرقابل خدشه در سیاست ها و خط مشی كلی آن تعریف شده اند. تجارت عنصر مهم و سرنوشت سازی در توجه به این دو دغدغه محسوب می شود.پس از اروپا، آمریكا با ۲۰ میلیارد دلار، بزرگترین شریك تجاری هند به حساب می آید. اما سومین شریك تجاری هند كشوری نیست جز چین. دهلی نو و پكن در مورد تامین انرژی نیز علاقه مندی های مشتركی دارند. وجود چنین علاقه ای هر چند كه می تواند شكل رقابت به خود بگیرد، اما قادر است براساس گزینه های دیگری نظیر ایجاد شبكه انرژی آسیایی كه پیشتر به آن اشاره شد، نیز بروز كند. مقامات نفتی دو طرف هم اكنون گفت وگوهایی را پیرامون امكان مشاركت چینی ها در طرح خط لوله گاز از ایران به هند، آغاز كرده اند. در این گفت وگوها به خصوص تلاش ناكام برای انعقاد یك قرارداد با یك شركت نفتی آمریكا (یونوكال) مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. اما مشاركت چین در پروژه خط لوله گاز ایران به هند تنها بخشی از مذاكرات كلی و فراگیر میان پكن و دهلی نو و امضای یادداشت تفاهم در بخش انرژی است.زمینه های همگرایی هند و چین در سازمان تجارت جهانی نیز مهیا است. این دو كشور از جمله حامیان آرمان جهان در حال توسعه برای دستیابی به بازارهای بزرگ تر دنیا در جهان توسعه یافته هستند. زمینه های تاریخی نیز در این همگرایی غیرقابل اغماض هستند. جنگ سرد ممكن است به پایان رسیده باشد، اما كشورهای توسعه یافته و در حال توسعه هنوز وجود دارند. در حالی كه هند و چین تلاش خواهند كرد تا برای دستیابی به جایگاه رهبری بلوك سابق شرق از یكدیگر پیشی بگیرند، آمریكا باید خود را برای شنیدن مطالباتی مشترك از سوی آنان آماده كند. سیاست های داخلی نیز از جمله دیگر شرایطی است كه می تواند هند را بیش از پیش به چین نزدیك كند. در ائتلافی كه در كنگره هند شكل گرفته است، احزاب چپ به عنوان یك متحد كلیدی به حساب می آیند. این احزاب به طور فزاینده ای تلاش خود را برای تامین خواسته هایشان در زمینه سیاست خارجی افزایش داده اند. حزب كمونیست صریحاً اعلام كرده است كه باید توافق دفاعی ژوئن ۲۰۰۵ میان آمریكا و هند به «سطل زباله» انداخته شود، زیرا این توافق استقلال هند را تحت الشعاع قرار داده است.سیاست های یك جانبه گرایانه آمریكا نیز از جمله نقاطی است كه می تواند به بهانه ای برای تقویت مناسبات دهلی نو - پكن منجر شود. هند و چین نمی توانند از كنار جاه طلبی های آمریكا در عراق و افغانستان به سادگی عبور كنند. نگرانی این دو كشور از چنین روندی به وضوح در عدم همكاری شان برای اعزام نیروی نظامی به آمریكا حس می شود. این رویكرد همچنین در سخنان وزیر نفت و گاز هند كه بر نزدیكی كشورهای آسیایی برای پایان دادن به تسلط لجام گسیخته غرب تاكید كرده بود، قابل درك است. وجود این حقایق باعث شده است كه آمریكایی ها علاوه بر تهدید به عدم همكاری هسته ای با هندی ها با بیانی صریح تر به عواقب پروژه هایی نظیر خط لوله گاز ایران به هند اشاره كنند.نخستین نشانه های مخالفت دولت بوش با اجرای این خط لوله در ماه مارس شكل گرفت. زمانی كه «كاندولیزا رایس» وزیر خارجه تازه منصوب شده آمریكا در آن زمان طی بازدید از هند، صریحاً اعلام كرد: «فكر می كنم دیدگاه ما نسبت به ایران در شرایط كنونی مشخص است و ما نگرانی مان را نسبت به همكاری دهلی نو با تهران در احداث این خط لوله به اطلاع دولت هند رسانده ایم. علاوه بر آن سفیر آمریكا در هند نگرانی ما را در این رابطه به اطلاع مقامات هندی رسانده است.» در فرهنگ سیاست خارجی آمریكا هنگامی كه وزیر امور خارجه آمریكا از واژه «نگرانی» استفاده می كند، تاكید تلویحی او بر واژه «نه» غیرقابل كتمان است.مخالفت مشاور وزیر خارجه آمریكا نیز از دیگر اخطارهای واشینگتن به هند در مورد پروژه خط لوله ایران بود. «كریستینا روكا» در جمع روزنامه نگاران پاكستانی در چهارم آگوست صریحاً با احداث این خط لوله مخالفت كرد و گفت كه اسلام آباد و دهلی نو برای تامین نیازهای انرژی شان باید به دنبال منابع جایگزین باشند. وی تاكید كرد كه هم اكنون زمان مناسبی برای سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز ایران نیست و در توجیه مخالفت مجدد آمریكا بار دیگر تلاش ایران برای دستیابی به برنامه سلاح های هسته ای و نقض پیمان منع گسترش هسته ای را بهانه كرد. وی اظهار داشت كه سرمایه گذاری در بخش گاز و نفت ایران ایده خوبی نیست، چرا كه كنگره آمریكا در حال اصلاح قوانینی است كه هرگونه سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز ایران را با تحریم مواجه می كند.این بیانات رك و صریح فراتر از اینكه برای هندی ها هشداری جدی به حساب می آید، بیانگر عواقب و پیامدهایی است كه در صورت تخطی دهلی نو از توافقاتش با واشینگتن دامن گیر هند خواهد شد. این در حالی است كه به نظر می رسد، هندی ها برای اجرای پروژه خط لوله گاز ایران كمربندهای خود را بسته اند. اظهارات نخست وزیر هند بر این واقعیت صحه می گذارد: «این موضوعی است بین ما، ایران و پاكستان. اگر سه كشور به توافق برسند، این پایان موضوع است.»اگر بخواهیم از عزم هندی ها برای به ثمر رسیدن پروژه خط لوله ایران صرف نظر كنیم، نمی توان از تلاش های غیرقابل بازگشت چینی ها برای دست یابی به منابع جدید و سرشار انرژی منطقه بی توجه باشیم. این تلاش ها چنان گسترده و غیرقابل كنترل به نظر می رسد كه حتی می تواند خطراتی را كه عبور یك خط لوله گاز و هزینه های آن از یك كشور رقیب در پی دارد، به جان بخرد. پروژه هایی اینچنینی می تواند چینی ها را به هندی ها نزدیك تر كند و یك رقابت خصمانه برای تبدیل شدن به بزرگترین قدرت اقتصادی و حتی سیاسی در آسیا را به یك اتحاد تاكتیكی تبدیل كند. شاید این اتحاد تاكتیكی بتواند زمینه ظهور یك شبكه انرژی منطقه ای در آسیا را كه ایران در آن نقشی عمده را بر عهده خواهد گرفت، فراهم آورد.
حسن بنانج
منبع : روزنامه شرق