جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


آشنایی با خوشه های صنعتی


آشنایی با خوشه های صنعتی
● مروری کوتاه برتعریف و مشخصه های خوشه های صنعتی
▪ مقدمه
امروزه توسعه خوشه‌های صنعتی نقش‌ محوری و بارزی در سیاست‌های اقتصادی و صنعتی بسیاری از كشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه ایفا می‌نماید. اگر رویكردهای گذشته تمركز بیشتری بر اقتصاد كلان و همین‌طور بنگاه‌های بزرگ داشته‌اند؛ اینك كسب و كار كوچك و خرد، احساس مسئولیت نسبت به افزایش قابلیت رقابت این واحدها، بهبود ارتباطات شبكه‌ای، تأكید بر حمایت‌های غیرمستقیم،‌ تركیب رقابت و همكاری به منظور تقویت یادگیری و نوآوری، ارتقاء سطح همكاری واحدهای كوچك و بزرگ و تقویت مثلث همكاری «خوشه‌ها»، «دولت» و «دانشگاه» مورد تأكید و توجه بیشتری قرار می‌گیرد.
هر قدر نگاه به حل مسائل از سطح بین‌المللی، ملی و بخشی به سمت منطقه‌ای و محلی و مبتنی بر قابلیت‌های پویای سیستم‌های اجتماعی شكل‌یافته بر پایه فرآیندهای طبیعی پیش می‌رود، توجه به كسب و كارهای متوسط، كوچك و خرد در قالب شبكه‌های ارتباطی قابل تعریف، ذیل بحث توسعه خوشه‌ای، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌شود.
بیش از یك دهه است كه توسعه صنعتی مبتنی بر خوشه‌ها، به عنوان یك استراتژی نوین مورد توجه برنامه‌ریزان و سیاستگذاران كشورهای صنعتی و در حال توسعه قرار گرفته است. سازمان‌های بین‌المللی همچون UNIDO نیز طرح‌های متعددی را از طریق توسعه خوشه‌های صنعتی در كشورهای مختلف اجرا و حمایت كرده‌اند. در سال‌های اخیر، بحث توجه به صنایع كوچك و متوسط و توسعه خوشه‌های صنعتی در داخل كشور نیز مورد توجه قرار گرفته است. اما به نظر می‌رسد در سطح سیاستگذاری و پیاده‌سازی الگوی توسعه‌ خوشه‌ای، كشور همچنان نیازمند حركت‌های بنیادی و پایه‌ای است. مطلب حاضر كوششی است با هدف ایجاد ادبیات مشترك در زمینه توسعه خوشه‌های صنعتی و به عنوان گامی در راستای حركت مذكور كه با توجه به ویژگی‌های این بحث در سطح كشور، تنظیم شده است.
شایان یادآوری است كه منظور از «صنعت» در این مطلب، كسب و كار به معنای فراگیر آن است و نه تولید كارخانه‌ای بنابراین خدمات، كشاورزی و . . . را نیز دربر می‌گیرد.
● تعاریف و ادبیات
▪ تعریف خوشه صنعتی (Industrial Cluster)
خوشه صنعتی به مجموعه‌ای از واحدهای كسب و كار (Enterprises) اطلاق می‌شود كه در یك منطقه جغرافیایی و یك گرایش صنعتی متمركز شده و با همكاری و تكمیل فعالیت‌های یكدیگر،‌به تولید و عرضه تعدادی كالا و خدمات می‌پردازند و از چالش‌ها و فرصت‌های مشترك برخوردارند.
عموماً‌ خوشه‌ها تعداد زیادی واحدهای اقتصادی خرد، كوچك و متوسط را دربر می‌گیرند كه از نظر جغرافیایی،‌ این واحدها می‌توانند در سطح روستا، شهر و یا شهرستان پراكنده باشند.
بدین ترتیب، مشخصه‌ خوشه‌های صنعتی؛ تمركز جغرافیایی، همكاری در تكمیل فعالیت‌های یكدیگر،‌تولیدات و خدمات مشترك و همین‌طور چالش‌ها و فرصت‌های مشترك است.
▪ زیرمجموعه‌های یك خوشه صنعتی
یك خوشه صنعتی، نه فقط شامل واحدهای كسب و كار (Enterprises) كه تولیدات و یا خدمات مشخص خوشه را تولید و ارائه می‌كنند، بلكه به علاوه تأمین‌كنندگان مواد اولیه، پیمانكاران فرعی، خریداران، صادركنندگان، تأمین‌كنندگان ماشین‌آلات،‌ نهادهای مختلف پشتیبان، مشاوران، خدمات عمومی، واحدهای مربوط به سیستم حمل و نقل و سایر تأمین‌كنندگان كه تولید در خوشه را به صورت مستقیم و غیرمستقیم تسهیل می‌كنند را نیز دربرمی‌گیرد.
در كنار این‌ها، گروه‌های دیگری از فعالان مثل اتحادیه‌ها، گروه‌های همیار، تعاونی‌ها و NGO ها كه ترغیب‌كننده كسب و كار بخش‌های مختلف خوشه هستند نیز قرار می‌گیرند.
به مجموعه‌های اشاره شده، «ذینفعان خوشه» گفته می‌شود.
▪ یك مثال از خوشه صنعتی
یك مثال خوب از یك خوشه صنعتی، خوشه سفال و سرامیك لالجین در استان همدان است. ذینفعان اصلی این خوشه عبارتند از : تولیدكنندگان اصلی محصولات سفالی و سرامیكی تزئینی،‌ آشپزخانه‌ای و بهداشتی؛ واحدهای تولیدكننده گل؛ واحدهای تأمین‌كننده رنگ و لعاب؛ واحدهای سازنده ماشین‌آلات و تجهیزات و قطعات مربوطه؛ فروشگاه‌های محلی؛ صادركنندگان؛ سیستم توزیع و فروش سنتی توسط كامیون‌داران و به همین ترتیب مركز آموزش سفال و سرامیك؛ اتحادیه صنف تولید سفال و سرامیك؛ اتحادیه تولید و صادركنندگان سفال و سرامیك؛ شهرك صنعتی لالجین و . . .
خوشه‌های صنعتی سفال و سرامیك لالجین، ادوات كشاورزی مازندران، حوله‌بافی چله‌خانه تبریز، قطعات خودروی تبریز،‌ و سنگ اصفهان، مثال‌هایی از خوشه‌های داخل كشور و خوشه‌های كشباف لودهیانا در هند، الكترونیك سیلیكون و سینمایی هالیوود در آمریكا و نساجی بیلا در ایتالیا، نمونه‌هایی از خوشه‌های صنعتی در سایر كشورها هستند.
▪ مواردی كه خوشه نیستند
یك خوشه به معنی بخش صنعتی كه مثلاً در سطح یك استان و یا كشور گسترده شده؛ یك شهرك صنعتی كه در آن صنایع مختلف مستقر و محصولات متعدد و مختلفی تولید می‌شود؛ گروه كوچكی از واحدهای اقتصادی كه در كنار هم جمع شده و در یك كسب و كار به صورت موردی مشاركت می‌كنند، نیست. به همین ترتیب، به یك تعاونی كه به منظور تقویت همكاری بین واحدهای اقتصادی ایجاد می‌شود، یك انجمن، اتحادیه و یا كنسرسیوم، خوشه اطلاق نمی‌گردد.
سیستم‌های پیمانكاری فرعی، شركت‌های مادر و شركت‌های بزرگ دربردارنده واحدهای متعدد و متفاوت نیز خوشه نیستند.
▪ دسته‌بندی‌ها و طبقه‌بندی خوشه‌های صنعتی
دسبته‌بندی‌ها و طبقه‌بندی خوشه‌های صنعتی تقسیم‌بندی‌های مختلفی در مورد خوشه‌های صنعتی وجوددارد. از جمله، خوشه‌ها می‌توان بر اساس نوع تولیدات یا خدماتی كه ارائه می‌دهند، دسته‌بندی نمود. به عنوان مثال، خوشه‌هایی با فعالیت در زمینه تولیدات قطعات خودرو (خوشه قطعات خودرو تبریز)، خدمات مالی (خوشه خدمات مالی لندن)،‌ توریسم (در آفریقای جنوبی)، تولید كاشی و سرامیك (در یزد) و . . . وجود دارند.
در یك تقسیم‌بندی دیگر، خوشه‌ها را بر اساس پویایی،‌ استقرار و پوشش جغرافیایی، به : خوشه‌های «صنایع محلی» (Local) كه فقط بازارهای محلی را پوشش می‌دهند؛‌ خوشه‌های وابسته به منابع طبیعی محلی (Natural Resource-Depend Industries ) كه فعالیتشان به منابع و نهادهای مناطق محل استقرار وابسته است؛ و خوشه‌هایی كه اساساً وابسته به محل استقرار خود، از نظر محیط كسب و كار نیستند و به آن‌ها خوشه‌های «تجاری شده» (Traded Industries) اطلاق شود، بخش‌بندی می‌نمایند.
در یك دسته‌بندی دیگر، خوشه‌ها را می‌توان از نظر میزان توسعه‌یافتگی در منحنی عمرشان به خوشه‌های جنینی، شكل‌یافته، در مرحله توسعه و توسعه‌یافته تقسیم نمود.
دسته‌بندی دیگری نیز با توجه به سطح و نوع تكنولوژی خوشه‌ها وجود دارد كه بر اساس آن،‌ خوشه‌ها به Low Tech.,Medium Tech., High Tech ، سنتی و هنری تقسیم می‌شوند.
تفاوت بین خوشه خود جوش و خوشه ایجادی
معمولاً یك خوشه طبیعی به دلیل دسترسی به مواد اولیه، مهارت و یا وجود تقاضا در بازار، در گذر زمان، شكل گرفته است. این نوع از خوشه‌ها می‌توانند سابقه تاریخی چند ده ساله داشته باشند.
از سوی دیگر، واحدهای اقتصادی مشابهی هم می‌توانند به دلیل سیاست‌های سرمایه‌گذاری خاص و یا حمایت‌های زیرساختی دولتی و . . . در یك منطقه مستقر و توسعه یابند. این واحدها می‌توانند به تدریج منجر به ایجاد یك خوشه شوند كه در این حالت می‌توان از آن‌ها به عنوان خوشه ایجادی یاد كرد.
▪ اهمیت و تأثیر بزرگی و كوچكی خوشه بر موفقیت آن
اندازه و بزرگی خوشه در جذب نیروی كار متخصص، تأمین‌كنندگان و نهادها، تعیین‌كننده بوده و می‌تواند تأثیر مثبتی بر افزایش بهره‌وری واحدهای عضو خوشه داشته باشد. با این حال هنوز اندازه خوشه به عنوان یك مشخصه و معیار اصلی در موفقیت آن شناخته نشده است. موارد متعددی از خوشه‌های فعال در سطح جهانی وجود دارد كه در عین موفقیت، تعداد واحدهای كمی را دربرداشته‌اند. به عنوان مثال، یك خوشه موفق صنعت چوب در اتریش وجود دارد كه واحدهای آن كمتر از یك دوجین می‌باشند.
از سوی دیگر، خوشه‌های موفق نساجی پراتو در ایتالیا و همین‌طور تریپور در هند از نمونه‌هایی هستند كه بیش از ۹۰۰۰ واحد كسب و كار را دربردارند.
● آیا می‌توان خوشه صنعتی را ایجاد كرد؟
خوشه‌های جدید را می‌توان با سیاست‌های حمایتی فعال،‌ ایجاد نمود. اگرچه با توجه به پیچیدگی موجود، تعداد و تنوع زیاد ذینفعان مورد نیاز برای یك خوشه،‌ ایجاد یك خوشه جدید نیازمند زمان، فراهم ساختن بسترهای لازم و تخصیص منابع بسیار زیادی است. مهمتر این‌كه این حالت نیازمند سرمایه‌گذاری زیادی از سوی بخش خصوصی است كه در جریان یك فرآیند پیچیده طبیعی و طی فازهای متعددی امكان‌پذیر خواهد بود. به همین دلیل بسیاری از كشورهای جهان كه درگیر موضوع توسعه خوشه‌ها هستند، ترجیح داده‌اند تا بر ایجاد تحرك و توسعه خوشه‌های موجود تمركز كنند، نه ایجاد خوشه‌های جدید.
اگر در منطقه یا استانی تعداد معدودی خوشه وجود داشته باشد چه كار باید كرد؟
بر اساس اطلاعات موجود، در بیشتر مناطق و حتی در مناطق كمتر توسعه‌یافته كشور،‌ تعداد زیادی خوشه وجود دارد. این خوشه‌ها متشكل از واحدهای صنعتی، صنایع دستی و هنری بوده و واحدهای خرد (با نیروی انسانی كمتر از ۱۰ نفر) زیادی را شامل می‌شوند.
در عین حال در این مناطق، نقاطی وجود دارند كه در آن‌ها تجمع تعدادی از واحدهای كسب و كار كوچك موجب می‌شود كه در صورت ارتقاء سطح، شكل خوشه‌ای پیدا نمایند. با ورود واحدهای توسعه‌یافته‌تر و فعال‌تر به این تجمع‌ها و فعال شدن خوشه، می‌توان انتظار داشت كه تجمیع خوشه شكل جدی‌تری به خود گرفته و اقتصاد مناطق مورد نظر پویاتر شود. البته باید در نظر داشت كه كمك به شكل‌گیری و توسعه خوشه‌ها، یكی از مسیرها و ابزارهای قابل به كارگیری برای توسعه است. از سوی دیگر، آن‌گاه كه تعدادی خوشه در یك منطقه وجود داشته باشد، برای ورود و توسعه خوشه‌ها كه نیازمند تخصیص منابع است، اولویت‌بندی خوشه‌ها اهمیت می‌یابد. این اولویت‌بندی معمولاً بر اساس میزان اثربخشی آن‌ها بر مشخصه‌های اقتصادی، صنعتی و اجتماعی منطقه صورت می‌گیرد. بدین ترتیب می‌توان بر مبنای تأثیر خوشه بر شاخص‌های اقتصادی، اجتماعی و صنعتی منطقه، توسعه خوشه‌های اثربخش‌تر را در اولویت قرار داد.
● اهمیت توسعه خوشه‌ای برای سیاستگذاران
اگرچه بخش دولتی مسئول مستقیم توزیع منابع توسعه در درون خوشه‌ها نیست، اما توسعه خوشه‌های صنعتی به دلیل متعددی برای سیاستگذاران اهمیت دارد، از جمله این كه :
۱) خوشه‌های صنعتی می‌توانند موتور محركه اقتصاد ملی و منطقه‌ای باشند. چرا كه در نتیجه توسعه خوشه‌ها، بنگاه‌های دورن خوشه با بازدهی بیشتر و استفاده تخصصی‌تر از امكانات و اولویت‌های موجود كار می‌كنند و بازه زمانی واكنش آن‌ها نسبت به بازار بسیار كمتر از حالتی خواهد بود كه به صورت انفرادی كار می‌كنند. از سوی دیگر، بنگاه‌ها و مراكز تحقیقاتی مرتبط به سطح جدید و بالاتری از توان نوآوری می‌رسند.
۲) امر توسعه بنگاه‌های بخش خصوصی در قالب توسعه خوشه‌ای، به دلیل افزایش همكاری و انجام فعالیت‌های مشاركتی، دارای بازدهی بیشتری است. همچنین هزینه مداخله دولت در سطح تك‌تك واحدها بسیار زیاد و راندمان آن بسیار پایین است. به علاوه در صورت موفقیت فرآیند توسعه یك خوشه، این فرآیند الگوی مناسبی برای تسری و تعمیم به سایر مناطق و خوشه‌ها خواهد بود.
وجه بارز موارد فوق‌الذكر، تمركز بخش سیاستگذاری بر توانمندسازی به جای مداخله مستقیم و در نتیجه، پایایی و پایداری توسعه حاصل از این روش است.
انتخاب صحیح خوشه‌ها، با توجه به حجم اثرگذارای آن‌ها بر اقتصاد منطقه‌ای و ملی،‌ می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر موفقیت سیاستگذاران در این عرصه داشته باشد.● اقتصاد مبتنی بر خوشه
هیچ كشوری در همه رشته‌های صنعتی دارای مزیت نیست و به همین ترتیب نمی‌تواند دارای خوشه‌های صنعتی در همه رشته‌ها باشد. در مقابل،‌ در صورتی كه كشوری در رشته یا رشته‌های صنعتی خاصی دارای مزیت باشد و خوشه‌های مرتبط با صنایع مذكور نیز در كشور وجود داشته باشد، سیاست‌های صنعتی آن كشور می‌تواند بر توسعه خوشه‌های مذكور (كه خوشه‌های هسته‌ای نامیده می‌شوند) متمركز شود. در واقع در این حالت انتظار می‌رود توسعه خوشه‌های هسته‌ای موردنظر، توسعه صنعت و اقتصاد كشور را متأثر نماید.
تفاوت بین سیاست‌های توسعه خوشه‌ای و سیاست‌های سطح صنعت
سیاست‌های سطح صنعت، متناسب با یك رشته صنعتی خاص بوده و دارای ابعاد محدود جغرافیایی نیست. به علاوه یك رشته صنعتی مثل نساجی و یا صنایع فلزی دربردارنده زیررشته‌ها و محصولات متعددی است. حال آن كه یك خوشه صنعتی ممكن است تولید یك محصول خاص از یك رشته صنعتی را به دنبال داشته باشد. در حالی كه سیاست‌های سطح صنعت منبعث از برنامه‌ها و مبتنی بر اولویت‌های ملی و برای یك صنعت خاص طراحی می‌شوند، سیاست‌های توسعه خوشه‌ای باید به گونه‌ای انعطاف‌پذیر، ظرفیت توسعه خوشه‌ها را مبتنی بر رویكرد ملی،‌اما در سطوح منطقه‌ای و محلی ارتقاء دهند. بنابراین، این دو با تأثیر متقابل، همدیگر را تقویت می‌نمایند.
● تفاوت توسعه منطقه‌ای و توسعه خوشه‌ای
توسعه منطقه‌ای عموماً دستیابی به همه اهداف اقتصادی و . . . در یك منطقه مشخص را مد نظر قرار می‌دهد؛ در حالی كه توسعه خوشه‌ای مجموعه‌ای از فعالیت‌ها را كه تولید یك (یا یك دسته) محصول یا خدمات مشخص را در قالب همكاری‌های تكمیل‌كننده شكل می‌گیرند، در كنار نهادها و بنگاه‌های پشتیبان و تأمین‌كننده دنبال می‌نماید. اگرچه خود این كار توسعه محلی و منطقه‌ای را تقویت می‌كند.
● تفاوت خوشه و شبكه (Network)
چنان‌كه گفته شد، خوشه مجموعه ای از واحدهای كسب و كار است كه در مورد ‌آن‌ها ۴ مشخصه «تمركز جغرافیایی»، «گرایش صنعتی مشترك»، «روابط همكاری» و «چالش‌ها و فرصت‌های مشترك» وجود داشته باشد. اما شبكه (Network) به گروهی از واحدها اطلاق می‌شود كه برای تولید یك كالا یا انجام یك پروژه خاص با هم در ارتباط بوده، همدیگر را تكمیل كنند و برای مواجهه با مسأله‌ای واحد، تخصص یابند و تقاضایی را با تكیه بر توانایی‌های خود پوشش دهند. شكل‌گیری یك شبكه می‌تواند مقطعی بوده و سپس از بین برود. برای عضویت در یك شبكه، استقرار در محل جغرافیایی خاص ضروری نیست. تعداد زیادی شبكه می‌تواند ذیل یك خوشه نیز شكل گیرد. به همین ترتیب، واحدهای زیرمجموعه یك خوشه می‌توانند به صورت شبكه‌ای با واحدهای خارج از خوشه در ارتباط باشند.
در بسیاری از موارد، شبكه واحدها به اشتباه خوشه خوانده می‌شود.
● متدولوژی توسعه خوشه‌ای
▪ رویكرد بنیادی در توسعه خوشه‌های صنعتی
رویكرد بنیادی در توسعه خوشه‌های صنعتی به عنوان یك سیستم اقتصادی، اجتماعی و صنعتی، مبتنی بر دو پایه «توانمندسازی» (Empowerment) و «پایایی» (Sustainability) است. در توانمندسازی كوشش می‌شود قابلیت‌های خوشه مبتنی بر هنجارهای خود خوشه، شكوفا گردد. بنابراین زمینه‌ها، بسترها و فرصت‌های لازم برای توانمند شدن، فراهم می‌گردد. اما همه این موارد به گونه‌ای صورت می‌گیرد كه در درازمدت، ذینفعان خوشه بتوانند خود را راهبری كرده و بدون نیاز به مداخله مستقیم خارجی، خود را مدیریت نمایند. این امر، مستلزم آموزش و مشاركت ذینفعان در مراحل مختلف فرآیند توسعه خوشه و ممارست و سعی و خطای ذینفعان خوشه در عمل است. در این صورت می‌توان به پایان بودن فرآیندها و ساختارهای شكل‌گرفته در خوشه، به صورتی پویا، امیدوار بود.
● انواع روش‌های توسعه خوشه‌ای
مراجعه به منابع و تجارب مختلف در زمینه توسعه خوشه‌های صنتعی در سطح جهان، نشان می‌دهد كه آن‌گاه كه ورود به یك خوشه و اجرای فرآیند توسعه‌ای در آن مدنظر قرار می‌گیرد، علی‌رغم وجود تفاوت‌های صوری، همه آن‌ها در برداشتن چند گام اصلی مشترك هستند. از جمله روش‌های موجود در جهان می‌توان به تجارب در نیوزلند، ‌مكزیك، هند، اتریش و . . . اشاره نمود. از سوی دیگر، تجربه ایتالیا كه نه با ورود به خوشه، بلكه با تأكید بر سیاست‌های ملی، منطقه‌ای و محلی، توسعه نواحی و خوشه‌های صنعتی را دنبال می‌نماید نیز قابل توجه است.
● پروژه توسعه‌ خوشه‌ای
یك پروژه توسعه خوشه صنعتی، كوششی برنامه‌ریزی شده است كه توسط یك مؤسسه توسعه‌ای (از درون یا بیرون خوشه) با همكاری و كمك نهادهای مختلف محلی جهت ارتقاء سطح پویایی یك خوشه و بهبود قابلیت‌ رقابت‌پذیری آن به اجرا درمی‌آید.
یك پروژه توسعه خوشه‌ای از یكسو بر ارتباطات درونی بخش‌های مختلف خوشه تمركز كرده و از سوی دیگر، به زنجیره ارزش اقتصادی كه خوشه صنعتی مورد نظر بخشی از آن است،‌توجه دارد. بنابراین سعی می‌كند از «تأمین مواد و نهاده‌های اولیه» گرفته تا «ارائه محصول و خدمات»، مصرف‌كننده نهایی را به مسیری صحیح‌تر هدایت و راهبری نماید.
بنابراین در این فرآیند، ضمن توجه به روندها و سناریوهای بین‌المللی، ملی و سطح صنعت، بر مشكلات موجود و مسیرهای توسعه خوشه تأكید می‌شود. معمولاً خوشه‌ها دارای یك یا چند مشكل یا گلوگاه‌ها اصلی هستند. این گلوگاه می‌تواند در حوزه‌های تكنولوژی، بازار، سطح سرمایه اجتماعی و اعتماد، كیفیت و.... باشد.
شناسایی صحیح و كامل مسائل مبتلا به خوشه و طراحی بهترین راهكارهای مبتنی بر مشاركت، پیش‌نیازهای اصلی توسعه یك خوشه است.
● مسئولیت اجرائی یك پروژه توسعه خوشه‌ای با كیست؟
معمولاً پروژه‌های توسعه خوشه‌ای با مسئولیت سازمان‌های توسعه‌ای، عمومی و گاهاً فعالان درون خوشه صورت می‌گیرد. مسئولیت مستقیم راهبری یك پروژه توسعه خوشه‌ای بر عهده عامل توسعه خوشه (Cluster Development Agent) است.
● مشخصات عامل توسعه خوشه
عامل توسعه خوشه عموماً فردی است با تحصیلات دانشگاهی مرتبط (ترجیحاً مهندسی صنایع، اقتصاد و مدیریت) و تجربه كافی (حداقل ۵-۴ سال) در حوزه صنایع كوچك و متوسط كه دارای قابلیت‌های رهبری، ایجاد ارتباط مثبت و اثربخش، قدرت تحلیل اقتصاد كسب و كار، آَشنا به رویكردهای كل‌گرا و سیستمی،‌ مدیریت استراتژیك، توان حل تعارضات، روحیه پویا و فعال و ترجیحاً دارای سن بین ۵۰-۳۰ سال.
گام‌های اصلی در فرایند توسعه یك خوشه صنعتی
اگرچه در مدل‌ها و روش‌های مختلف توسعه خوشه‌ای از اصطلاحات و فازهای مختلفی یاد می‌شود؛ اما اغلب روش‌ها، به‌ویژه روش‌هایی كه به خوبی در مناطق مختلف جهان به اجرا درآمده‌اند، با طی مراحل یا گام‌های اصلی زیر به اجرا درمی‌‌آیند :
۱) انجام مطالعه شناختی
۲) افزایش سطح سرمایه اجتماعی (Social Capital)
۳) حصول چشم‌انداز مشترك (Common Vision)
۴) تدوین برنامه عمل (Action Plan)
۵) پیاده‌سازی (Imlementation)
۶) خروج
● زمان مورد نیاز برای اجرای یك پروژه توسعه خوشه‌ای
زمان مورد نیاز برای اجرای یك پروژه توسعه خوشه‌ای مدت زمان اجرای پروژه كاملاً وابسته به حصول زیرمجموعه‌های خوشه به سطحی از توانمندی است كه بتوانند به صورت مشاركتی و نهادینه شده، مسائل پیش روی خود را شناخته و مدیریت نمایند. با توجه به مشخصات منحصر به فرد هر خوشه و ضرورت‌های اختصاصی آن، فرآیند توسعه خوشه نیز به زمان‌های متفاوتی نیاز دارد؛ اما معمولاً اجرای این پروژه‌ها بیش از ۳ سال طول می‌كشد.
به عبارت دیگر، توسعه خوشه پس از اجرای پروژه‌های فراگیر مورد نظر و ارتقاء سطح خوشه، آن‌گاه كه خوشه به سطح مناسبی از پویایی پایا (Sustainable) رسید، از خوشه خارج گردیده و جریان توسعه خوشه به اتكای نظام شكل‌گرفته در درون آن دنبال خواهد شد.
منبع : سازمان صنایع كوچك و شهرك‌های صنعتی ایران
منبع : روزنامه تفاهم


همچنین مشاهده کنید