یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا
زنان ایران پیشرو زنان خاورمیانه هستند
دکتر الهه رستمیبیش از ۱۴ سال است که در مدرسه عالی مطالعات آسیایی -آفریقایی «سواس» در لندنتدریس میکند. او در رشته جنسیت و توسعه تحصیل کرده است و تز دکترای خود را در مورد اشتغال زنان ایران پس از ۱۰سال تحقیق با عنوان «اسلام، اشتغالگرایی و جنسیت» منتشر کرد که در ایران نیز این کتاب از سوی انتشارات جامعه ایرانیان منتشر شده است. دکتر رستمی به تازگی کتابی تحت عنوان زنان افغانستان و تاثیر جنگ بر زنان توسط انتشارات زد(zed( در لندن منتشر کرده است.
▪ شما در کتاب «اسلام، اشتغالگرایی و جنسیت» به بررسی رابطه این سه رکن در جوامع اسلامی پرداختهاید تاثیر این سه مساله در جامعهء ایران تا چه حد با نمونههای دیگر متفاوت بود؟
ـ مسایل مربوط به اشتغال زنان ماجرای ریشهداری است که در همهء کشورها به عنوان یک پدیدهء اجتماعی کاملا پذیرفته شده است. زنان حتی در کشورهای غربی همیشه در بحث اشتغال از لحاظ آماری حضور کمرنگتری دارند و این مساله در مورد زنان ایران هم صدق میکند.
معضلاتی که در مسیر اشتغال و حضور زنان در بخش اقتصادی وجود دارد تقریبا یک پدیدهء جهانی است که در کشورهای روبه رشدی همچون هند و چین هم مطرح است. در هند و چین که طبق پیشبینیها در چند سال آینده تبدیل به قدرتهای برتر اقتصادی خواهند شد زنان به شدت در تلاشاند که این فاصله را از بین ببرند. اما هنوز این مساله وجود دارد.
اما باید گفت که شرایط به نسبت سه دههء پیش بسیار ایدهآلتر است و خوشبختانه زنان ایران هم همگام با این حرکت به شرایط بهتری رسیدهاند. به عنوان نمونه نسل من در شرایط سختی از امکانات آموزش و اشتغال بهرهمند بودند. اما در نسل حاضر حرکت روبه جلو راحتتر است. جدای از پیشرفتهایی که به واسطهء تلاش فعالان زن رخ داده مسایل دیگری هم در بهبود شرایط زنان ایرانی دخیل است.
تقریبا ۱۰ سال پیش برای نوشتن کتاب «اسلام، اشتغالگرایی و جنسیت» تحقیقات میدانی گستردهای در ایران داشتم که نتایج جالبی به همراه داشت و دو سال پیش این تحقیقات را به روز کردم که نکات بسیاری را برای من روشنتر کرد.
تقریبا در سالهای پس از انقلاب نگاه حاکم جوامع غربی نسبت به مسالهء زنان در کشورهای مسلمان حاکی از یک سکون و حتی عقبگرد در عرصههای اجتماعی و پیرو آن اشتغال بود. در حالی که پژوهشهای من نتیجهای کاملا برعکس داشت، اسلامی شدن جامعه و نهادها سبب شد که زنان انگیزههای بیشتری برای حضور در عرصههای اجتماعی و پیرو آن اشتغال داشته باشند. کافی است نگاهی به آمار مربوط به ورود زنان به دانشگاهها بیندازیم. این که ۶۵ درصد از دانشجویان دانشگاهها زنان هستند، این ارقام و نتایج ارایه شده در غرب واکنشهای جالبی داشت و آن ذهنیت غالب غربیها باورپذیری این آمار را سخت میکرد.
هر چند که با توجه به مدلهای ارایه شدهء جهانی این رشد چندان چشمگیر نیست اما نسبت به سه دههء قبل و در مقایسه با کشورهای خاورمیانه این سیر صعودی قابل تحسین است حتی در مقایسه با دیگر کشورهای در حال توسعه و آمریکای لاتین رقم اشتغال زنان در ایران بد نیست، در حال حاضر رقم اشتغال زنان در بخش دولتی ۳۲ درصد و در بخش خصوصی ۱۴ درصد است و به نسبت خاورمیانه این رقم عالی است.
▪ اما به هر حال هنوز در ایران رسیدن به بخش مدیریت برای زنان سخت است و اصولا عبور از سقف شیشهای مدیریت به این آسانیها نیست؟
ـ به هر حال حضور پررنگ و فعال زنان رفته رفته به افقهای روشنی ختم خواهد شد.
رسیدن به ردههای بالای مدیریتی پس از انقلاب برای زنان آسانتر شده است، به عنوان کارفرما طی چند سال اخیر زنان بسیاری به ردههای بالای مدیریت رسیده و از سقف شیشهای مدیریت عبور کرده اند.
دو سال پیش در ایران با زنان بسیاری مصاحبه کردم که در بانکها و کارخانهها سمت مدیریت داشتند. حتی در مواردی جداسازی جنسیتی در کارخانهها و ادارهها به نفع زنان تمام و باعث شد که مدیران زن ریاست بخش زنان را به عهده بگیرند. این حرکت رو به جلو در عرصههای فرهنگی هم پررنگتر شده است. طی یک دهه اخیر زنان بسیاری در عرصه فرهنگی به ردههای بالای مدیریت راه یافتند، مثلا در بخش نشر و کتاب در ایران ناشران زن بسیاری داریم و این یک پدیده نادر است.
ذهنیت عموم جامعه ایران این است که انتشارات توسط مردان اداره میشود، از طرفی دیگر اغلب ناشران مرد در گذشته لازم نبود از آموزش عالی برخوردار باشند، اما حالا همهء زنانی که در بخش مدیریت فرهنگی و نشر فعالیت میکنند تحصیلات آکادمیک دارند. در عین حال حضور ناشران زن برای دیگر زنان هم اشتغالزا بوده و باعث شده که زنان دیگر هم به این عرصه وارد شوند و با آنها همکاری کنند. به هر حال مساله کمبود اشتغال در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه مشکل دیگری است که زنان هم درگیر آن هستند.
لازم است که این جا به نکتهای هم اشاره کنم که در مورد ایران و کشورهای در حال توسعه صدق میکند. با توجه به این که من به عنوان متخصص مسایل اقتصادی کشورهای در حال توسعه و خاورمیانه کار میکنم، در این رشته بحثی مطرح است مبنی بر اینکه در این پژوهشها چه چیزی ملاک است، آیا صرفا باید به آمارهای رسمی توجه کرد و این آمارها تا چه حد میتواند ملاک مسایل اقتصادی و پیرو آن اشتغال زنان باشد؟
در این مورد اگر بخواهیم صرفا به آمار توجه کنیم با نتایج درستی روبهرو نمیشویم، زیرا طبق آمارهای رسمی زنان کمی در کشورهای آفریقایی، آمریکای جنوبی و آسیایی (طبق تعریفها) کار میکنند و این آمار چندان کامل نیست، طبق این تعریف باید بگوییم که بیشتر زنان در کشورهای در حال توسعهای مثل ایران در خانه نشستهاند و کار نمیکنند. این در حالی است که یک نکته در آمارهای رسمی جا افتاده و آن این که بسیاری از زنان در کشورهای جهان سوم در خانه کار میکنند و طبق یک ضربالمثل معروف انگلیسی، دنیا را زنها غذا میدهند به طور مثال کشاورزی و صنایع دستی یکی از عمدهء منابع درآمد در کشورهایی همچون ایران است که کمک بزرگی به اقتصاد خانواده و جامعه محسوب میشود و این بخش بر گردهء زنان میچرخد.
بسیاری از زنان در ایران بنا بر عرف و سنتی که در بخشی از نقاط کشور هنوز پررنگ است در خانه هستند و جایی از کاری که میکنند نامی ثبت نشده است. دو سال پیش من با زنان زیادی روبهرو شدم که در خانه نشسته بودند و درآمدشان از همسرانشان که بیرون از خانه کار میکردند بارها و بارها بیشتر بود. به طور مثال با خانمی مصاحبه کردم که بنا به شرایطش باید در خانه میماند اما از طریق معاملهء بورس درآمدش از همسرش بیشتر بود، یا حتی مواردی همچون صنایع دستی و فرشبافی که به عنوان یکی از نمادهای هنری و اقتصادی ایران در جهان مطرح است و عمده فعالیت این هنر به عهدهء زنان است، اینها همگی نکاتی است که پژوهشگران غربی در مورد ایران سعی در نادیده گرفتن دارند.
▪ اشتغالزایی و داشتن استقلال مالی برای رسیدن به برابری جنسیتی و حقوق برابر تا چه حد در جامعهء ما با هم در ارتباط است، آیا اشتغال زنان میتواند راهی برای رسیدن به برابری جنسیتی باشد؟
ـ اینکه استقلال مالی، آموزش و اشتغالزایی تا چه حد سبب میشود شکاف جنسیتی در خانواده از بین برود، مسالهای است که در حال حاضر نتایجش در خانوادههای ایرانی که زنان آنها از تحصیلات آکادمیک و اشتغال برخوردارند کاملا ثابت شده است. به نظرم سنت و عرف هر قدر هم که پررنگ و محکم باشد قابل تغییر است و در مقابل خودآگاهی جنسیتی نمیتواند بایستد.
من این مساله را که سنت در جوامعی همچون ایران با دوام و گاهی بسیار پذیرفته شده است رد نمیکنم، اما معتقدم آگاهیهای فردی و اجتماعی هر چیزی را تغییر میدهد.
خوشبختانه در ایران به عنوان یک کشور اسلامی در دو دههء گذشته امکان آموزش و تحصیل در سطح وسیع و به نسبت کمتری اشتغال برای زنان فراهم شده به طوری که زنان و مردان بهطور ناخودآگاه و به شکلی درونی به برابری حقوق زن و مرد برسند و همین باعث شده ایران از کشورهای منطقه و حتی گاهی وقتها غرب پیشی میگیرد. مسالهء کار کردن زن بیرون از خانه و تحصیل تا حد زیادی برای خانوادههای ایرانی امری بدیهی است و این مساله قبل از هر چیز به دلیل امکان تحصیل برای زنان است که آنها را به یک آگاهی جنسیتی ژرف رسانده و این آگاهی به ارکان خانواده و جامعه سرایت کرده است.
▪ یعنی این آگاهی جنسیتی همانقدر که برای زنان مفید است به نفع مردان و جامعه است؟
ـ بله، آگاهی جنسیتی زنان و آگاهی از حقوق حقهء خودشان چه از لحاظ اقتصادی و چه فرهنگی و اجتماعی به نفع یک جامعه است، جامعهای که در هر حال متشکل از مردان و زنان است. در جامعهای که رشد ذهنی و فکری زن و مرد در خانواده به یک میزان باشد مسلما مشکلات خانوادگی بسیار کمتر خواهد بود.
در ایران اتفاق جالبی رخ داده این که همزمان با حرکت روبه جلوی فعالان حقوق زنان و برگزاری کنفرانسها و سمینارهایی به منظور آگاهی و اطلاعرسانی، حرکت خودجوش و خزندهای در دل و چارچوب خانواده اتفاق افتاده است و زنان و مردان تا حدی به شکل یک تجربهء شخصی به برابری جنسیتی رسیده اند.
▪ من معتقدم این حرکت یکی از دلایل پیشی گرفتن زنان ایران از دیگر کشورها است، یعنی صرفا یک مبحث برای سخنرانی نیست. در تمام کشورهای منطقه و حتی غرب فعالان حقوق زنان برای احقاق حقوقشان مبارزه میکنند، اما آیا این اتفاق در سطح کلی جوامع نتیجه میدهد؟
ـ پاسخ قطعا خیر است، ما حتی این نتیجه را در بسیاری از کشورهای پیشرفته نمیبینم، اما در ایران این تاثیر محسوس است. ما در ایران همیشه شاهد حرکت و جنبش زنان بودیم، از دورهء مشروطه و جنبش تنباکو تا امروز... اما مدتی است که این حرکت روبهجلو سریعتر شده است، فکر میکنم عمده دلیل این حرکت سریع جدای از فعالیت فعالان زن به دلیل فراهم بودن امکانات آموزشی و تحصیلی است. این آگاهی جنسیتی خودجوش که از دل خانواده برمیآید دست آخر به سمینارها و کنفرانسها ختم میشود و تبدیل به یک جریان قوی و همسو خواهد شد. این مساله در مدلهای موجود بسیار کم است; یک معادله دوجانبه میان زنان جامعه و فعالان که به زودی هم یکی خواهد شد. این مساله یک دگرگونی در جامعه ایران است که هرگز با عقبگرد روبهرو نمیشود چون کاملا درونی شده است.
▪ در بررسیهایی که طی این سالها در مورد وضعیت زنان خاورمیانه انجام دادهاید، وضعیت زنان ایران را از لحاظ استقلال مالی و سطح آموزش با دیگر کشورهای منطقه چه طور میبینید؟
ـ در پیشرو بودن زنان ایرانی نسبت به کشورهای منطقه جایتردیدی وجود ندارد. در این میان باید افغانستان و عراق را به دلیل مشکلاتی که دارند فراموش کرد. کشورترکیه از نظر اشتغال زنان کمی از ایران بهتر است، اما از لحاظ تحصیلات آکادمیک زنان ایران در شرایط بهتری هستند. به عنوان نمونه مصر یکی از کشورهای مهم منطقه است. که تقریبا ۵۰ درصد جمعیت در آنجا بیسواد هستند، اما در ایران ۹۴ درصد مردم سواد دارند و زنان هم در این میان سهم قابل توجهی دارند. در یک جمعبندی زنان ایران چه از لحاظ اشتغال و چه از نظر استقلال مالی در شرایط بهتری هستند. من بارها در کنفرانسهای مختلفی که در منطقه برگزار شده است شاهد بودهام که حرکت روبه جلوی زنان و فعالان حقوق زنان ایران برای دیگر کشورهای خاورمیانه یک مدل محسوب میشود.
▪ چندی پیش کتاب «زنان افغانستان»شما منتشر شد، در این کتاب از چه منظری وضعیت زنان افغانستان را بررسی کردهاید؟
ـ در کتاب افغانستان به بررسی وضعیت زنان افغانستان در مراحل مختلف تاریخی پرداختهام، اینکه دخالتهای غرب تا چه حد به این کشور آسیب وارده کرده و مشکلات شان دو چندان شده است. اینکه وقتی به قانون اساسی افغانستان نگاه میکنیم وضعیت زنان چندان بد نیست، اما واقعیتی که در کوچهها و خیابانهاست زمین تا آسمان فرق دارد. بعد از رفتن طالبان دختران حق تحصیل دارند، اما غربیها هنوز مدرسهای نساختهاند تا دختران آموزش ببینند. در کتاب زنان افغانستان بیش از هر چیز به مشکلات اساسی همچون فقر اقتصادی و فرهنگی و دخالت غربیها پرداختهام. برای این که شخصا معتقدم حضور نیروهای بیگانه وضعیت افغانستان را بدتر از آن چیزی که بود کرده است و حتی نمیگذارد بهبود شرایط با شیوهء خود آنها هر قدر هم آهسته پیش برود.
▪ پروژهء بعدی که در دست دارید مربوط به کدام یک از کشورهای خاورمیانه است؟
ـ پروژهء جدید هم چندان با کتاب افغانستان بیربط نیست. وقتی کشورهای خاورمیانه همچون عراق و افغانستان درگیر جنگ هستند دیگر فضایی برای پرداختن به مسایل زنان باقی نمیماند و همه چیز به عقب میرود و دخالت غربیها که شرایط را روز به روز سخت میکند، در این پروژه بررسیهای من در ارتباط با تاثیر این دخالتها متمرکز شده است.
علاوه بر این در این پروژه بخشی هم به مقایسه وضعیت مهاجران افغان اختصاص دارد من در این پژوهش وضعیت مهاجران به ایران و پاکستان را با وضعیت مهاجران به انگلیس و آمریکا مقایسه کردهام و به نتایج جالبی رسیدهام.
در کمال تعجب شرایط مهاجران به ایران و پاکستان به مراتب بهتر است، آنها در ایران و پاکستان با تمام مشکلات شرایط ایدهآلتری دارند و به نقطهای رسیدهاند که در چارچوب قوانین اسلام حتی به احقاق حقوق خودشان اهمیت میدهند.
اما در مصاحبههایی که با مهاجران به انگلیس و آمریکا داشتم متوجه شدم حتی با وجود حکمرانی این کشورها در افغانستان، آنها در غرب به شدت احساس ناامنی میکنند، فشار نژادپرستی، اتهام تروریسم و توهین به مقدسات مسلمانان افغان باعث شده که آنها از این جا رانده و از آنجا مانده باشند. از طرفی دخالت غربیها زندگی را در افغانستان برای آنها سخت کرده و از سوی دیگر در غرب هم روزبهروز تمام دارایی، فرهنگ و تاریخشان به تاراج میرود. افغانها در آمریکا و تا حدی در انگلیس تمام تلاششان این است که کلونی خودشان را حفظ کنند و کمتر آسیب ببینند، در گفتوگوهایی که برای این کتاب انجام دادم با دختران افغان زیادی مواجه شدم که سالهاست در لسآنجلس زندگی میکنند، اما به شکل ازدواج غیابی با مردانی در افغانستان ازدواج میکنند، زیرا جامعهء غربی آنها را به راحتی نمیپذیرد.
الهه رستمی; استاد دانشگاه
منبع : ما زنان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست