پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا
خاتمی در میانه افسانه و اسطوره
خاتمی، یك بار خندید و رئیس جمهور شد و باردیگر پس از چهار سال نامهربانی گریست و رئیس جمهور شد. او دوبارچنین ظاهر شد اما هیچ وقت تظاهر نكرد. نه آن موقع كه می خندید، نه آنگاه كه می گریست.در قصه ما این چهره چارچوب گذر از افسانه به حماسه و پیوند به اسطوره را می سازد. قصه ما نه اقتصادی و نه سیاسی است. بلكه یك قصه با ساختار كلاسیك است كه آغاز و میانه و پایان دارد. در قصه ما افسانه های خاتمی همان شعارهای تبلیغاتی سال ۱۳۷۶ است. خاتمی بیشترین افسانه ها را گفت و بیشترین آرا را كسب كرد. در خیابان ها، كوچه ها و مدرسه های قصه ما، قهرمانان حرف ها و وعده هایی را تكرار می كردند كه از چهره ای با لبخند شنیده بودند. افسانه های لبخند و اشك همه از آن خاتمی بود. لبخندو اشكی كه دوبار صندوق ها را پر از افسانه ای به نام سید محمد خاتمی كرد. افسانه های او حماسه ای ساخت كه به آن پسوند دوم خرداد دادند. پس حماسه دوم خرداد از بطن افسانه هایی برآمد كه قهرمان اول آن سید محمد خاتمی بود.قصه خاتمی چه تلخ و چه شیرین قصه ای دوست داشتنی است. قصه ای كه قهرمان آن و سراینده آن یكی است. او از افسانه برآمد و حماسه ساخت. اما او اسطوره نشد.
قصه عملكرد خاتمی و دولتش درعین حال كه ساده و سهل است، نیز اما امر دشواری می نماید. آن هم، اكنون كه عمر سیاسی خاتمی در كسوت ریاست جمهوری به پایان رسیده است.قصه عملكرد خاتمی همواره از سه منظر بررسی شده است. یكی كارنامه ای است كه از منظر مطالبات مردم و شعارهاو وعده های مطرح شده در دوم خرداد به داوری برده می شود. اما در كارنامه دوم، از خرداد ۷۵یعنی پس از حضور او در عرصه قدرت گشوده می شود و بالطبع مبنای ارزیابی آن گامهایی است كه رئیس جمهوری برای تحقق برنامه ها و اصلاح ساختار معیوب اقتصادی و سیاسی برداشت و این چنین اندیشه و مبانی تفكرش مورد چالش قرار می گیرد. گروه سوم،ملاكها و روشهای دیگری برای جمعبندی و داوری كار خاتمی دنبال می كنند. یعنی تمام مشكلات و نابسامانیهای حوزه اقتصاد، فرهنگ و سیاست در این كارنامه قابل طرح هستند و به این اعتبار خاتمی مسؤول در قبال تمام امور و اوضاع خوانده می شود. در این كارنامه حجیم هم می توان میراث عملكرد سیاسی- اقتصادی و فرهنگی پیشینیان قبل از خاتمی را آورد و هم نتایج و عوارض آن طرحها و اندیشه های سابق را به نام او تمام كرد.گروه سوم، از منظر مطالبات مردم و شعارهاو وعده های مطرح شده در دوم خرداد به داوری می نشیند. منتقدان و رقیبان خاتمی هیچگاه دوره خاتمی را از منظر داده ها و اطلاعات برگرفته از عملكرد او به داوری ننشسته اند و هیچگاه منتظر زمان و محك توان و تفكر او در بستر واقعیتها ننشسته اند بلكه از بدو حضور او در حوزه حاكمیت، تابلوی قضاوت خود را به نمایش گذاشتند. با این حال، خاتمی در ابتدا امیدوار بود كه با توجه به تأیید اكثریت میلیونی ملت، شعارها و اندیشه های پیشنهادی او در عالم واقع به یك «برنامه ملی» و منشور جامع نظام تبدیل شود تا بتواند مسیر آینده نظام و جامعه را بر پایه طرح مطلوب خود ترسیم كند اما چنین نشد.
خاتمی از ابتدا اندیشه ها و برنامه های خود را در سه حوزه ترسیم كرده بود. حوزه بین المللی با ایده هایی چون اصلاح چهره نظام، نهادینه كردن اصول گفت وگو و تنش زدایی، كارآمدی نهاد دیپلماسی -حوزه مدنی و اجتماعی با اصولی چون: احیای حقوق شهروندی، آزادی فعالیتهای مدنی و سیاسی، مقابله با خشونت، تحمیل و روشهای جبرآمیز، تعمیق مشاركت سیاسی و رونق نقد و انتقاد- حوزه حكومتی برپایه شعار شفافیت، قانونگرایی و پاسخگویی.
۱- مأموریت خاتمی درحوزه حكومت،با دو دستور كار
مأموریت خاتمی درحوزه حكومت، رفع شكاف دولت و ملت و اصلاح پذیركردن ساختار نظام اعلام شده بود. هیچكس نمی تواند انكار كند كه فضای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امروز بشدت متأثر از گفتمان خاتمی است. گفتمانی كه اخلاق را با سیاست در آمیخت و گفتمان سیاست اخلاقی را در فضای روابط بین الملل مطرح كردوبرای اولین بار در تاریخ ایران، «توسعه سیاسی» را در فضای اجتماعی ایران هم مطرح ساخت و هم به گفتمان غالب، تبدیل كرد.دموكراسی و آزادی، حاكمیت قانون، حق انتخاب، كرامت انسان، مردم سالاری دینی، حقوق شهروندی، احترام به كثرت گرایی و تنوع دیدگاهها و عقاید، تحمل مخالف، برتافتن سنگین ترین و گاه غیرمنصفانه ترین نقدها، گزاره هایی هستند كه خاتمی به گفتمان سیاسی - اجتماعی ایران وارد كرد.خاتمی، گفت وگو، استدلال، عقلانیت و قانونگرایی را به جای خشونت نشاند. در دوره او بسیاری از چماق ها، جای خود را به رقابت های قلمی و مطبوعاتی سپرد و این یعنی پیشبرد عقلانیت تفاهمی و تنگ شدن فضا برعقلانیت ابزاری.خاتمی، تواضع، ادب، لبخند و نرم گفتار را در فضای سیاسی - اجتماعی كشور به گفتمان غالب تبدیل كرد. ایران امروز بیش از هر زمان به گفت وگوی نرم و تفاهمی در میان خود و تسری دادن آن به فضای بین المللی نیاز دارد. گفت و گوی تمدن ها از همین رو بسرعت جای خود را در گفتمان خشونت زده سیاست در عرصه بین المللی باز كرد.خاتمی، هم منزلت حكومت را ارتقا بخشید و هم شخصیت ملت را. او بخشی از شكاف تاریخی دولت - ملت را كه میراث حاكمیت دیرین استبداد در این كشور است، پر كرد. باید پذیرفت كه امر اصلاحی، امری بطئی و تدریجی است، بویژه اگر بنا باشد این امر بطئی و تدریجی، در عرصه مدیریت كلان اجتماعی با اخلاق پیش رود. اصلاحات به خودی خود بطئی است و هنگامی بطئیتر می گردد كه با «اخلاق» توأم شود. مهمترین تأثیر خاتمی كه در تاریخ ماندگار خواهد شد و روزبه روز اهمیت كار وی در این زمینه برای مردم و نسلهای آینده جلوه بیشتری خواهد یافت، آن است كه او سیاست را اخلاقی كرد. بسیاری از مردمان، در سرتاسر جهان، بر این باورند كه سیاست با اخلاق سازگار نیست. عموماً چنین تلقی می شود كه سیاست با مفاهیمی نظیر قاطعیت، برش، تهور، بیباكی و قساوت همراه است؛ اما خاتمی سیاست را اخلاقی كرد و چنانكه در یكی از سخنرانیهای خود نیز تصریح نمود، از منظر فرهنگ وارد سیاست شد. شاید جامعه ایران براستی تشنه پروژه ای بود كه بتواند بیماری مزمن گسست دولت - ملت را از طریق اخلاقی كردن سیاست درمان كند. نگرش سیاسی در دوران پیش از خاتمی تا حد زیادی به ركود رسیده بود و به نوعی غیرسیاسی بودن در جامعه رواج یافته بود. خاتمی جامعه را مجدداً سیاسی كرد و به بیان دیگر بر خودآگاهیهای اجتماعی - سیاسی مردم افزود؛ بویژه در سالهای نخست ریاست جمهوری او، نسل سوم انقلاب با مفاهیم بنیادین و اندیشگی انقلاب - به نحو جذّاب و پذیرفته ای - روبرو شدند و طراوت و نشاط فكری از طریق گسترش رسانه ها و مطبوعات بازتولید گردید.
خاتمی به نحوی سیاستمدارانه - و نه رادیكال مسلكانه یا روشنفكرانه - با مسائل برخورد كرد. به عبارت دیگر، او متوجه شد كه در سپهر سیاست از چه میزان قدرت و توانایی برخوردار است و دقیقاً مطابق توان خود عمل كرد. خاتمی حد و حدود خود را شناخت و عملكرد و فعالیتهای خود را در همان حدود سامان داد و از چارچوب قانونی فراتر نرفت. خاتمی گفتمانی را تحت عنوان «اصلاحات» مطرح كرد، مردم نیز تشنه چنین ایدهای بودند. لیكن تعریفی مشترك و روشن از آن وجود نداشت. خاتمی می توانست «اصلاحات» موردنظر خود را تعریف كند و بایستی چنین می كرد. هرچند این پاسخ مقدّر را می توان فرض كرد كه حوادث ناگوار دوران خاتمی - با ابعاد وسیع ملی و كشوری - فرصت لازم برای ارائه تعریفی دقیق و عملیاتی از «اصلاحات» را به وی نداد، اما به هر جهت، ماهیت «اصلاحات» مشخص نشد و خاتمی در تعریف و تبیین این مفهوم توفیقی نیافت. بهتر آن بود كه «اصلاحات» در حوزه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، بین المللی، اندیشگی و معرفتی - به طور دقیق و مشخص - تعریف و مرزبندی شود. خاتمی گروه كاری معینی را برای طبقه بندی این مفهوم و نیز رفع ابهام از آن، قرار نداد، در حالی كه از سویی برای سیاستمداران و از سوی دیگر برای مردم بسیار مفید بود كه به فضای بین الاذهانی و چارچوبهای مشترك دست یابند و در مسیری روشن و واضح قدم گذارند. از سوی دیگر،به اعتقاد بسیاری از ناظران، او در رفع شكاف دولت و ملت مأموریت خود را تاحدزیادی به انجام رساند. اما با مرور زمان تصمیم ها و اقداماتی صورت گرفت كه دیوار بدبینی بین مردم و نظام را بالابرد. به هرحال اصلاح در ساختار مناسبات درون نظام به عناصر مهمی بستگی داشت كه اولین آنها انعطاف در مشی و مواضع نهادهای قدرت بود. چیزی كه انتقادها و ملامتهای خاتمی اكنون متوجه آن است و دوم تقسیم و توزیع درست اختیارات و نقشها كه مأموریتی بود می باید با كمك قوه مقننه (مجلس و شورا توأمان )به انجام می رسید.راه قانونگرایی و قانونمندی هم به همان اندازه در زبان خاتمی به غصه و افسوس آمیخته است.در عصر خاتمی، مدیریت سیاسی جامعه با یك دوگانگی مواجه گردید و همه چیز در مقایسه با دولتهای گذشته متفاوت جلوه كرد، راهها و روش هایی كه برای نهادینه كردن برنامه و طرح دولت اصلاحات طی می شد، با انواع موانع پوشانده شد و خاتمی خود را در محاصره نگاه های بدبینانه و نامهربانانه كانونهای قدرت تنها و دست بسته دید. مخالفان از هر امكان و ابزاری برای جلوگیری از ورود و رسوخ اندیشه های او به هرم حاكمیت بهره گرفتند. با این اوصاف شعارهای خاتمی اگر چه نتوانست ساختار حقوقی و مجموعه سیاستهای نظام را دستخوش تغییر و اصلاح سازد اما به اقرار اغلب كارشناسان دگرگونی چشمگیری در ادبیات سیاسی و بینش اجتماعی مدیران و نخبگان به وجود آورد، به گونه ای كه بسیاری از رقیبان سرسخت و نام آشنای او از همین مفاهیم و شعارها برای تعریف نظریات سیاسی خود بهره جستند.
۲- حوزه مدنی، چالش انگیزترین بخش عملكرد خاتمی
حوزه مدنی، چالش انگیزترین بخش عملكرد خاتمی است. جایی كه سقف بی نهایتی از مطالبات درآن انباشته شده است. فاصلهای كه بین انتظارات و واقعیتها دراین بخش دیده می شود ناشی از جایگاهی است كه منتخبانش برای او قایل هستند، با آنكه خاتمی از پذیرش نقش راهبری و تولیت اصلاحات امتناع ورزیده اما افكارعمومی و حامیانش همه انتظارات و خواسته ها را متوجه او كرده اند.
شعارها و ایده هایی كه خاتمی در حوزه مدنی مطرح كرد بخشی از آن برعهده دستگاهها و اركان دولت بود (بویژه درحوزه های سیاسی، امنیتی و فرهنگی) و بخشی دیگر برعهده احزاب و نهادهای مدنی، اكنون پس از هشت سال ضعفها، لغزشها و كمبودهای غیرقابل انكاری دركاركرد مجموعه های مسؤول در پیشبرد آن اهداف و برنامه ها دیده می شود كه متأسفانه در اثر تعریف نادرست همگی به حساب خاتمی نگاشته می شود. آنچه مسلم است خاتمی محورها و مبانی اعلام شده خود را بطور تمام و كمال واردصحنه كرد، تحركها و تكانهایی چشمگیر براساس آن افكار و اندیشه در سطح جامعه بروزكرد، اما هیچیك از این موجها و تحركات كه اجزای یك جنبش مدنی را شكل می داد، درمجرای نهادهای نیرومند اجتماعی تبلورنیافت.بدین ترتیب، آنهایی كه راه طی شده در هشت سال گذشته را از نگاه می گذرانند كمبودها و نقصانهایی را كاركرد دولت خاتمی می بینند كه برخی از آنها به ضعف تركیب مشاوران، برخی دیگر به پیچیدگی فضای سیاسی كشور و شماری نیز به مشی خوشبینانه و مسالمت آمیز خود خاتمی بر می گردد. خاتمی قادر بود مدیریتی مقتدرانه را اعمال نماید؛ اما همواره مدیریت او با نوعی رودربایستی توأم بود. البته این واقعیت را نباید ناگفته گذاشت كه در برخی موارد - بخصوص زمانی كه مسأله خون، عِرض و ناموس مردم مطرح بود - خاتمی قاطعانه ایستادگی می كرد و از طریق تشكیل كمیته هایی به اینگونه موارد رسیدگی می نمود. پیگیری قتل های زنجیره ای از جمله این موارد است. برخوردهای قاطعی كه خاتمی در قبال معدود مواردی از این دست نشان داد، در سایر موارد مشهود نبود. از سوی دیگر، كم توجهی به عنصر ارتباط گیری مستقیم با مردم و عدم بهره گیری از پتانسیل ها و ظرفیت های دست نخورده قدرت عاملی در شكل نگیری نهادهای مدنی است. اكنون كه در پایان اوج و فراز این كشاكش ها به نظر می آید خاتمی در این سالها گاهی درمورد ظرفیت های دو جریان پیش برنده و پیش گیرنده اصلاحات دچار تأمل اساسی باشد. تأملی كه در نگاه بسیاری سكوتی پرمعنی و البته پر هزینه را بدنبال داشت.
۳-سیاست خارجی خاتمی، تصویری روشن
مسیرحركت خاتمی در سیاست خارجی تصویر روشن تری دارد. خاتمی درشرایطی در رأس دیپلماسی قرارگرفت كه ایران به دلایلی چون ركودفضای سیاسی داخل و نیز سوءعملكرد نیروهای خودسر با تهدیدها و بحرانهای قریب الوقوعی مواجه بود، پرونده های بسیاری برای مؤاخذه ایران درمحافل غربی و مجامع بین المللی گشوده شده بود كه هركدام می توانست دستمایه یك تحریم و برخوردجدید واقع شود.نخستین بازتاب سخن جدید خاتمی در سیاست خارجی این بود كه باب تجدیدنظرهایی در نگاه قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای گشود كه خاتمی این پژواك ها را درقالب خطوط سیاست های پرجهشی چون تنش زدایی و گفت وگوی تمدنها نهادینه كرد.
بنابراین مرحله اول حركت دیپلماسی خاتمی كه احیای اعتبار و ارزش ایران، اعتمادسازی نزداروپا، آمریكا و اعراب بود با دو سیاست تنش زدایی و گفت وگوی تمدنها با موفقیت چشمگیری پیشرفت، اما مرحله دوم كه تبدیل علایق و اندیشه های مشترك به پروژه ها و طرح های مشترك بود و از دولت دوم او آغازمی شود، منوط به سه عنصر داخلی بود. اصلاح قوانین و رفتارهای حقوقی، تضمین امنیت و هماهنگی و یكپارچه سازی ساختار تصمیم گیر. متأسفانه در هرسه جهت خاتمی با واكنشها و نتایج متضاد و حتی خنثی كننده مواجه شد. حتی كار به جایی رسید كه بسیاری از آنهایی كه با تكیه بر اهرمهای حقوقی-سیاسی، ظرفیت تصمیم سازی درعرصه بین المللی را به روی او بسته بودند، دردولت دوم خاتمی ندای فوت فرصت ها و فرصت سوزی سر دادند.گواینكه برای حركت خاتمی درسیاست خارجی، دامنه و محدوده ای خاص مقررشده بود و او می بایست پس از جلب اعتماد جهانی و رفع موانع سیاسی، از انتقال سرمایه ها و گشودن باب همكاریها چشم پوشد. هنوز هم اعتقاد كثیری از صاحبنظران براین است كه اگر برخوردهای قهرآمیز ازدستوركار آمریكا و قدرتها خارج شد به یمن نقش خاتمی است. دستگاه دیپلماسی ضعیف نیز از جمله ساختارهایی بود كه خاتمی به ترمیم آن اقدام نكرد؛ البته سیاست تنش زدایی را باید از ساخت دیپلماسی كشور جدا دانست. نمی توان گفت خاتمی در زمینه سیاست خارجی اقداماتی را صورت نداد؛ اما در عین حال از برخی فرصت ها بهره ای نبرد. همگان اطلاع دارند كه پس از اعتذار آمریكاییها و اعتراف آنها به دخالت در كودتای ۲۸مرداد، فرصت ها و زمینه ها برای ایفای نقشی مؤثر از سوی ایران در نظام بین المللی مهیا بود؛ اما از این فرصت استفاده ای نشد. حتی خاتمی حركات سمبلیكی را می توانست در سفرهای خارجی انجام دهد كه انجام نداد؛ و چرایی این مطلب را هم باید از خود وی پرسید. شاید خاطر خاتمی نیز نسبت به این امور مكدّر باشد و خاطرات تلخی از این دست ماجراها داشته باشد.
اگر بپذیریم كه مهر به چهره ها در قصه ها با اغراق همراه هستند. باز هم راه باز است و بستر قصه ها این اجازه را می دهد تا دست كم در بالای بستر كودكان حرفی برای گفتن وجود داشته باشد. حتی اگر این حرف را قصه ای غلو شده بدانند باز هم كودكان به قصه ها گوش خواهند داد و این یعنی امید. امید به این كه قصه ها نمی میرند. اینك كه یكی از ماندگارترین و دوست داشتنی ترین چهره های سیاسی تاریخ معاصر ایران بدرقه می شود. قدرشناسی ایرانی، اقتضا می كند كه خاتمی با شكوه هرچه تمام تر از منزلگاه سیاست تا خانه اش همراهی شود، چرا كه او نقشی سترگ در تاریخ نزدیك به یك دهه اخیر كشور ایفا كرد، نقشی كه گذشت زمان و خروج از این فضا می تواند آن را نمایان تر سازد. محبوبیت خاتمی در میان مردم، هیچگاه از قدرت سیاسی نشأت نگرفت، محبوبیت او ناشی از اعتقادش، به منزلت و پاسداشت حقوق شهروندان بوده است؛ محبوبیتی كه بی شك بعد از كناره گیری او از قدرت مضاعف خواهدشد.هنگامی كه خاتمی در اوج محبوبیت قرار داشت، مطلبی را در «نفی قهرمانگرایی» برای مردم بیان كرد كه هرگز از حافظه تاریخی مردم ایران پاك نخواهد شد. خاتمی در مقابل این ایده كه ملت همواره باید به دنبال قهرمان باشد، موضعگیری و ایستادگی كرد. او بارها گفت: «من قهرمان نیستم و وای به حال ملتی كه به دنبال قهرمان باشد.» منش سیاسی خاتمی نشان داد كه قصد ندارد شخصیتی «قهرمان مآب»، «كاریزماتیك» و «منجی نما» از خود بروز دهد؛ بلكه مایل است در چارچوب عقلانیت و تدبیر حكومت كند و مردم نیز در همین چارچوب از او و دولتش متوقع بودند.
افسانه از گذشته برمی آید. حماسه را زمان حال می سازد و اسطوره به آینده پیوند می خورد. هیچ كدام از این سه فنا نمی شوند اگر هر سه را در قصه ای جمع كنیم، قصه ای با آغازی افسانه ای و میانه ای حماسی و پایانی اساطیری. هر قصه چهره می خواهد و چهره قصه ها همان قهرمان قصه ها هستند. در قصه ما قهرمانان آنانی اند كه سید محمد خاتمی را انتخاب كردند.
جواد دلیری
منبع : روزنامه ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست